ابونواس اهوازی که بود ؟



ابونواس اهوازی, زندگی نامه ابونواس اهوازی, ابونواس اهوازی که بود

تصاویر ابونواس اهوازی

 

زندگینامه ابونواس اهوازی 

حسن بن هانی حَکَمی معروف به ابونُواس اهوازی، شاعر ایرانی تبار عرب زبان بود. ابونواس از بزرگان شعر عاشقانه ی عرب بود. او در شهر اهواز به دنیا آمد. وی را به عنوان یکی از بزرگترین شاعران کلاسیک عربی نام می برند. او استاد تمامی شاخه های شعر عربی زمان خویش شده بود.

آشنایی با زندگی نامه ابونُواس اهوازی :

ابونُواس اهوازی (۱۳۳–۱۹۶ هجری قمری در اهواز، ۷۴۷ یا ۷۶۲–۸۱۳ یا ۸۱۵ میلادی) با نام اصلی حسن بن هانئ حَکَمی (به عربی: الحسن بن هانئ الحكمي) معروف به ابونواس شاعر بلند آوازه ی عرب بود . پدرش، هانئ، از مردمان دمشق و مادرش از ایرانیان عرب ساکن اهواز بود. ابونواس از بزرگان شعر عاشقانه ی عرب است. او در شهر اهواز به دنیا آمد. پدر ابونواس، هانی عرب تبار و از سربازان سپاه مروان دوم آخرین خلیفه ی اموی و مادر ایرانی اش، گُلبان از پارسیانِ زاگرس نشین بود. گفته می شود مادرش بافنده بود. در مورد تاریخ تولد او اختلاف نظر وجود دارد، سال تولد او را از ۱۳۰ تا ۱۴۵ هجری قمری (۷۴۷ تا ۷۶۲ میلادی) نوشته اند. نام اصلی او «الحسن بن هانی الحکمی» و ابونواس نام مستعارش بود. موهایی مجعد و مشکی داشت.

 

زمانی که ابونواس پدرش را در کودکی از دست داد، بعد از ازدواج مادرش به بصره رفت و شاگرد یک عطاری ایرانی تبار شد. او شیفته ی شعر ابن حباب بود و بالاخره او را پیدا کرد و شاگردی او را پذیرفت. ابن حباب او را بسیار دوست می داشت و در هر نشستی، سخن خود را با غزلی از این نوجوان ایرانی آغاز می کرد. بعد از چند سال ابونواس در مکتب خانه های محمد بن ادریس شافعی، احمد بن حنبل، محمد بن جعفر غندریه و خلف احمد حاضر شد. همچنین گفته شده است او به مدت یک سال در میان اعراب بادیه نشین زندگی کرد تا شناخت او از زبان عربی خالص، کامل شود.

 

در سی سالگی، بعد از ابراز عشق و علاقه به کنیزی به نام «جنان» و تهمت هایی که مردم بصره به خاطر همین موضوع به او زدند، وی به بغداد کوچ کرد. خیلی زود به خاطر شعرهای طنز ‌آمیزش، شهرت یافت. شعرهای او اغلب توصیف گر لذت های شراب نوشی (خَمریات) و عشق ورزی به پسران نوجوان (مُذکرات) بودند. ترجمه شعری نمونه وار از او: «از برای پسرکان، از دختران دست شسته ام و از برای شراب کهنه، آب زلال را از خاطر برده ام»

 

از وی به عنوان یکی از بزرگترین شاعران کلاسیک عربی نام می برند. او استاد تمامی شاخه های شعر عربی زمان خود شده بود، اما شهرت او بیشتر به دلیل تصنیف های باده گساری و ستایش شراب (خَمریات) و عشق ورزی به پسران نوجوان (مُذکرات) است. از ابونواس در روایت های فولکلور هم یاد شده و یکی از شخصیت های کتاب هزار و یک شب هم است.

 

زیاده روی او در خوشگذرانی و آوردن شعرهایی در وصف آن باعث شد که وی را شاعرالخمرة لقب بدهند. دیوان شعرهایش امروزه در دست است و چندین بار در مصر به چاپ رسیده است. او باورهای شعوبی داشت و به برمکیان نزدیک بود تا آنجا که بعد از سرنگونی آنان بغداد را ناامن دید و به مصر رفت.

 

تبعید و زندان ابونُواس اهوازی :

هارون الرشید خلیفه ی عباسی، بارها به خاطر آنچه که ابونواس در اشعارش می آورد، او را به زندان ‌انداخت؛ تا جایی که مدت زندانی بودنش زیاد شد، برمکیان او را به خاطر مدحی که او از آنها می کرد، آزاد کردند.

 

بیوگرافی ابونواس اهوازی, زندگینامه ی ابونواس اهوازی, آشنایی با زندگینامه ی ابونواس اهوازی

آثار ابونواس اهوازی

 

میراث ابونُواس اهوازی :

ابونواس در زمره ی یکی از بزرگان ادبیات کلاسیک عربی به شمار می رفت. او بر نویسندگان و شاعران بعد از خود از جمله منوچهری دامغانی تأثیر زیادی داشت. در دیوان ابونواس 260 واژه ی عربی به کار رفته است. صراحت او در بیان و نکوداشت پسردوستی، سبب آن شد تا در طول سالیان، مخالفان اشعار او به سانسور آثار او بپردازند. تا آنجا که در سال های آغازین قرن بیستم میلادی، در سال 1932 اولین سانسور نوین بر آثار او در قاهره روی داد، آن گاه که تمامی اشعار مربوط به پسردوستی او حذف شد. همچنین در ژانویه 2001، تعداد 6000 کتاب از اشعار پسردوستی او توسط وزارت فرهنگ مصر به آتش کشیده شد. در ایران عبدالمحمد آیتی غزل های ابونواس را به فارسی برگردانده است.

 

خیابانی در بغداد به نام او می باشد.

 

نام برخی از قصیده ها :

• وکأنَّ سعدى إذْ تودعنا

• دَعْ عَنْکَ لَوْمی فإنّ اللّوْمَ إغْرَاءُ

• أَثْنی على الخمرِ بآلائها ،

• و نَدْمانٍ یرى غَبَناً علَیْه

• لا یَصرفَنَّک ،عن قَصْفٍ وإصْباء

• أما یسُرُّکَ أنَّ الأرضَ زَهْراءُ

• یارُبَّ مَجْلِسِ فِتْیانٍ سمَوْتُ له،

• غُصِصْتُ منکَ بِما لا یَدفَعُ الماءُ،

• فدیتُ مَنْ حَمّلتُهُ حاجةً

 

نمونه ای از اشعار گرایش پسردوست (بچه باز) ابونواس اهوازی :

دَعِ الرسم الذی دُثرا

یُقاسی الرَیحَ والمطرا

 

و کُن رجلاً اَضاعَ العُم…

رِ فی اللذات والخطرا

 

یُرینا صفحتی قمرٍ

یَفوقُ سناهما القمرا

 

یُزیدُک وِجهُهُ حُسناً

اذا ما زِدتَهُ نظرا

 

ترجمه: رسمی را که در گذر و زمان نابود شده و باد و باران به باد فناد داده، رها کن. و از آنان باش که زندگی را در لذت ها و خطرات می گذرانند. [آن مرد] چهرهٔ ماه گونش را به ما می نمایاند که از ماه پرفروغ تر است و رویش زیباتر می شود وقتی بیشتر نگاهش می کنی.

 

اشعاری از دیوان ابونُواس اهوازی :

به من می گویند تو در علم کلام و شاعری، یگانه ای،

و با سخن های تازه دُرّ افشانی می کنی

پس چرا علی بن موسی را مدح و ثنا نمی کنی

و خصوصیات نیکویی را که در او جمع است، به رشته شعر در نمی آوری؟!

من چگونه مدح کنم امامی را که جبرئیل خادم پدر او بوده است؟»

 

گردآوری: بخش علمی بیتوته

 

کالا ها و خدمات منتخب

      ----------------        سیــاست و اقتصــاد با بیتوتــــه      ------------------

      ----------------        همچنین در بیتوته بخوانید       -----------------------