تازه های تقویم تاریخ

داريوش بزرگ پدر ناسيوناليسم ايراني

تقویم تاریخ - 13 تیر

489پیش ازمیلاد:4 ژوئيه سال 489 پيش از ميلاد داريوش بزرگ - شاه شاهان - كه بر تمركز امور و ايراني…

تقویم تاریخ -28 مهر



351م:مورخ ارتش روم در ذيل روز 20 اكتبر سال 351 ميلادي (اين روز را از انطباق تقويم ها به دست آورده اند) به صورت مبهم چنين نوشته است :

كل تلفات جنگ نخست امپراتور كنستانتينوس دوم با ايران (منظور؛ جنگ سال 348 ميلادي با شاپور دوم مشهور به ذوالاكتاف است) 50 هزار و 231 نفر و تلفات كل جنگ دوم با ايران (منظور جنگ سال 350 ميلادي) 39 هزار و12 نفر. اين مورخ شايد به دليل عرق ملي روشن نساخته است كه اين ارقام، جمع تلفات دوكشور و يا به تنهايي ـ روم بوده است. از آنجا كه فاتح هر دو جنگ، ايران بود و طرف مغلوب نمي تواند كشتگان فاتح را شمارش كند به احتمال بسيار زياد اين تلفات سنگين را روميان تحمل كرده بودند. مورخ ارتش روم در زير اين ارقام نوشته است كه اين آمار نهايي را فرماندهي كل ارتش براي سناي روم تهيه كرده است و سپس توضيحات ديگر....

 

نتيجه دو شكست و عقب نشيني رومي ها در دو جنگي كه در بالا اشاره شد، وقوع شورشهاي مسلحانه در قلمرو روم در آلمان، گل (فرانسه)، ايلريا (يوگوسلاوي)، اسپانيا و حتي بريتانيا شد كه سالها بعد، نخست به تقسيم آن امپراتوري به دو حوزه حكومتي و سپس تجزيه كامل و اضمحلال انجاميد.

 

ارتشها از زمان اسكندر مقدوني داراي مورخ موظف شده اند كه رويدادهاي روزانه را يادداشت مي كند و در پايان فصل و يا سال با مروري بر آنها يك گزارش تاريخي مي نويسد كه تا ربع قرن در آرشيو ارتش و از آن پس براي هميشه در آرشيو ملي نگهداري مي شود تا در دسترس محققان باشد. به احتمال زياد، اين روش از توسيديدس كه يك ژنرال بود و تاريخ جنگهاي « پلوپونز» را نوشت اقتباس شده است.

 

در پاره اي از كشورهاي پيشرفته اين كار اينك فراتر از ارتش رفته و سازمانهاي ديگر را در بر گرفته كه مروري بر چنين گزارشها؛ پسرفتها و پيشرفتهاي سازمان در فاصله زماني معين را نشان مي دهد. در تنظيم اي گزارشها نهايت دقت و امانت بكار مي رود و به همين دليل است كه انجام آن را به كسي كه در اين رشته تحصيل و مطالعه كرده ومهارت داشته باشد واگذار مي كنند و كار آن درست عكس روابط عمومي است.

 

شاپور دوم بر سکه اش

 

1333ش:كمتر از دوماه پس از كشف شبكه نظامي حزب توده، نخستين دسته افسران كمونيست كه در محكمه نظامي وقت محكوم شده بودند در روزي چون امروز در سال 1333(اكتبر 1954) تير باران شدند.

اسامي افسران و يك غيرنظامي كه در اين روز تير باران شدند از اين قرار است : سرهنگ مبشري، سرهنگ سيامك (افسر ژاندارم)، سرهنگ نميني، سرگرد عطارد، سرگرد واعظ قاسمي، سرگرد وزيريان، سروان مدني، سروان شفا، ستوان افراخته و غير نظامي مرتضي كيوان. اين عده پيش از تيرباران شدن شاه را خائن به وطن خوانده و شعار پيروز باد مردم ايران را سرداده بودند. محاكمه سومين دسته افسران كمونيست ايران 29 مهرماه1333 آغاز شد.

 

1355ش:28 مهرماه 1355 (20 اكتبر 1976) اعلام شد كه دولت وقت ايران (نظام سلطنتي) 25 در صد از سهام شركت كروپ آلمان را خريداري كرده است. دولت وقت ايران دست به سرمايه گذاريهاي خارجي ديگري هم با دلاري حاصل از فروش نفت دست زده بود.


542م:امروز سالروز اعدام «آنيسيوس بئوتيوس» فيلسوف، نويسنده و سياستمدار رومي است كه پس از اتمام كتابي را كه در دست نوشتن داشت 20 اكتبر سال 542 ميلادي در شهر رم اعدام شد. يكي از اتهامات «بئوتيوس» حمايت از ژنرالي بود كه متهم به خيانت و نيز جاسوسي براي ايران شده بود.

«بئوتيوس» عضو سناي روم بود. آخرين كتاب بئوتيوس «تسلاي فلسفه» عنوان دارد كه در آن ثابت كرده است كه «تقوا، پاكدامني و پرهيزگاري» پايدار، ابدي و هميشگي اند. به باور اين فيلسوف، «تقوا» يك قدرت است. تقوا را نمي توان از انساني كه واقعا داراي آن است سلب كرد.

كتابهاي قبلي اين فيلسوف عبارتند از: «عقايد ارسطو و اقليدس»، «فلاسفه يونان چه گفته اند»، «در اهميت وحدت ملي» و «چرا رومي ها بايد متحد و يكپارچه باشند». كتاب اخير الذكر كه در باره لزوم وحدت و يگانگي ميان رومي ها بود باعث دشمني امپراتور آلماني نژاد (ژرمن) روم با وي شد، زير ذره بين او قرار گرفت و بالاخره متهم و اعدام شد.

امپراتور ژرمن تبار نخست بئوتيوس را متهم كرد كه در سنا قوانين را به گونه اي انشاء مي كند كه از طريق قانون، رومي ها (ايتاليايي ها) مقامهايي را كه ژرمن ها با شمشير از آنان گرفته اند پس بگيرند و از اين راه بتدريج به حكومت ژرمن هاكه قرنها تحت انقياد رومي ها بودند و اينك نوبت به ايشان رسيده است پايان دهد. ژرمن ها در آن زمان حكومت بر روم غربي را به دست داشتند.

دفاع بئوتيوس در جلسه سنا از يك ژنرال رومي به نام «آلبينوس» كه متهم به تماس محرمانه با دولت ساسانيان در ايران و ترغيب دولت روم شرقي به تصرف روم غربي شده بود بهانه صدور دستور بازداشت و محاكمه او شد.

ژنرال آلبينوس ضمن يك رشته مكاتبات محرمانه با دولت روم شرقي و ايران مي كوشيد كه با كمك روم شرقي به حكومت ژرمن ها بر روم غربي پايان دهد و در يكي از نامه هايش كه به دست امپراتور ژرمن نژاد افتاده بود از امپراتور روم شرقي خواسته بود كه به درگيري خود با ايران بر سر سوريه و ارمنستان پايان دهد تا بتواند از طريق لشكركشي و جنگ، بارديگر به وحدت قلمرو روم تحقق بخشد و بر حكومت ژرمن ها بر روم غربي نقطه پايان بگذارد.

آلبينوس در يك نامه خود به شاه وقت ايران كه آن هم به دست دولت روم غربي افتاده بود ژرمن ها را قومي جنگجو و نژاد پرست خوانده بود و قول داده بود كه اگر دولت ايران در طول لشكر كشي احنمالي روم شرقي به روم غربي دست به اقدام نظامي نزند، پس از تحقق وحدت روم، ميان دو ابرقدرت با تامين منافع ايران يك پيمان صلح هميشگي امضاء خواهد شد.

در روز محاكمه بئوتيوس به اتهام شريك جرم ژنرال آلبينوس، شخص امپراتوربدون اعلام قبلي درجلسه حاضر شده بود و ضمن اشاره به مواردي از كتاب «چرا رومي ها بايد متحد باشند» بئوتيوس را متهم به تبعيض نژادي و «قلدر» شمردن ژرمن ها كرده بود، و قاضي در اين شرايط حكم اعدام فيلسوف را صادر كرد كه بئوتيوس خواست كه اجازه داده شود كتابش «تسلاي فلسفه» را به پايان برساند و سپس اعدام شود كه قاضي پذيرفت.

اعدام بئوتيوس خشم رومي ها برانگيخت و امپراتور را متهم به جعل نامه ها (تماس با روم شرقي) كردند و ....

 

1859م:20 اكتبر زادروز «جان دوي» بزرگترين فيلسوف قرن 20 آمريكاست كه در سال 1859 به دنيا آمده بود و اول ژوئن 1952 بدرود حيات گفت. پروفسور «دوي» يك سال پيش از وفات، از تلاش مردم ايران به ملي كردن صنعت نفت خود حمايت كرده و گفته بود كه دكتر مصدق ايران را در راهي درست به سوي دمكراسي قرار داده است.

 

از نظر پروفسور «دوي» كه بيش از هر فيلسوف ديگر در طول تاريخ كتاب نوشت، «آموزش و پرورش» ستون پيشبرد يك ملت به سوي كمال و تمدن و در نتيجه دمكراسي و تضمين حقوق است و گفته بود كه وقتي حقوق افراد رعايت شود «آزادي» كه آرزوي بشر تامين است.

 

پروفسوري دوي مدارس و رسانه ها (ازنشريه و كتاب تا عكس و فيلم و راديو ـ تلويزيون) را ابزار هاي آموزش عمومي معرفي كرده است. با وجود اين، گفته است كه انسان عمدتا از تجربه و عمل ياد مي گيرد. او تاكيد داشت كه اصلاحات يك جامعه بايد از آموزش و پرورش (نوجوان و بزرگسال) آغاز شود كه بدون آن حصول پيشرفت عميق ميسر نخواهد بود. در مورد آموزش و پرورش نوجوانان، وي برضد هرگونه تحقير و تنبيه كودك بود و سرمايه گذاري در آموزش و پرورش را مهمترين سرمايه گذاري يك كشور و همچنين هر خانواده مي دانست و تاكيد داشت كه نخست بايد آموزگار خوب به دست آورد و سپس مدرسه تاسيس كرد.

 

«دوي» كه از حاميان فلسفه «استقلال فردي» بود تاكيد بر اين داشت كه بدون توجه به روانشناسي و فرهنگ مانوس يك ملت، نمي توان طرز حكومت و روش زندگاني را به آن ملت تحميل كرد و انتظار داشت كه به آن وفادار بماند. وي اصرار كرده است كه روانشناسي جامعه بايد هميشه مد نظر باشد و گرنه اصلاحات و تحولات را در اولين فرصت رها خواهد ساخت و به راه خويش باز خواهد گشت.

 

«دوي» پس از ديداري از شوروي و مطالعه سوسياليسم ماركسيستي اين كشور اعلام داشت: ميان آزادي عمل فرد و نظامات دولتي بايد موازنه برقرار باشد تا جامعه پيشرفت كند و فرد استعداد خلاق خود را بكار اندازد. اگر مراد عدالت است، توجه به خواست و استعداد مردم يعني عدالت.

 

وي پس از ديدار از چند كشور در حال پيشرفت و مطالعه دمكراسي هاي نوپاي آنها تاكيد كرد: تا زماني كه اطلاعات مردم ( از طريق احزاب، نشريات مستقل و با كمك معلم، نويسنده و سخنران ) به ميزان معين نرسد دمكراسي كامل نخواهد بود، زيرا چنان مردمي در قبال آراء خود و وكالتي كه به ديگران مي دهند احساس مسئوليت نخواهند كرد.

 

دوي مي گفت هيچ چيز بيش از اين او را رنج نمي دهد كه ببيند «ناشر» دستنويس يك مولف را براي انتشار كتاب رد كرده است. جامعه بايد اين مسئله را از طريقي حل كند. دوي با محرمانه كاري ها دولتها مخالف بود و مي گفت كه مردم حق دارند بدانند و دولتها وكيلاني موقت بيش نيستند.

 

تاليفات مهم او عبارتند از : «رابطه دمكراسي با آموزش و پرورش» ، «مسائل بشر» ، «چگونه فكر كنيم»، « طبيعت بشر و رفتار»، «فلسفه استقلال فردي» ، «ليبراليسم و عمل اجتماعي» ، «فرهنگ و آزادي» ، «خواست ها و ناخواست ها» ، «هنر تجربه» ، « فلسفه و تمدن» ، «تجديد ساختار فلسفه» ، «تجربه و طبيعت»، « احزاب و آموزش دمكراسي»، «مطالعه اخلاق» ، «بررسي فرضيه هاي فلسفي» و ....

 

dewey


1822م:امروز زادروز توماس هيوز داستان نگار انگليسي است كه 20 اكتبر 1822 به دنيا آمد و 74 سال عمر كرد. وي آرزو داشت كه يك سوسياليسم اخلاقي (مذهبي) نظام ملل جهان قرار گيرد تا عدالت برقرار و رقابت و منازعه مردم بر سر پول و قدرت پايان يابد. وي در سال 1880 فكر خود را با ايجاد منطقه «راگبي» در ايالت تنسي آمريكا پياده كرد و نامش را مدينه فاضله راگبي گذارد، ولي طولي نكشيد كه شكست خورد و به داستان نگاري بازگشت. داستان هاي او بيوگرافي هاي تخيلي هستند كه انديشه هايش را منعكس مي كنند و او در اين داستانها، با ذكر مشكلات بشر كه ناشي از كاپيتاليسم و حرص مال است ثابت مي كند كه راه چاره، برقراري يك نظام سوسياليستي اخلاقي است. هيوز با معروفيتي كه در جامعه كسب كرده بود به نمايندگي مجلس انتخاب شد ولي بيشتر اوقات هنگام راي گيري براي تصويب قوانين غايب مي شد. هيوز مي ترسيد كه راي او ، وي را مسئول نتايج بد حاصل ازاجراي قانون مصوب كند و گرفتار عذاب وجدان شود. او معتقد بود كه قوانين آن طور كه مورد نظر مصوبان آنها است اجرا نمي شوند و هر مجري براي خود آنها را به نوعي كه منافعش ايجاب كند تفسير و تعبير مي كند و مورد سوء استفاده قرار مي دهد. پيروان انديشه او بعدا احزاب سوسيال مسيحي را به وجود آوردند. داستان هاي معروف هيوز عبارتند از: «روزهاي مدرسه»، «تام براون»، «زندگي آلفرد بزرگ»، «خاطرات يك برادر»، « شستشوي اسب سفيد» و ....

 

هيوز

 

1925م:«آرت بوكوالدArthur Buchwald» طنزنگار شهير آمريكايي بيستم اكتبر سال 1925 به دنيا آمد. اين روزنامه نگار که در نيويورک و در يک خانواده از يهوديان مهاجر از مجارستان به دنيا آمده بود گاهي خود را سياهپوست دو رگه معرفي مي كرد. آرت 58 سال طنز و عمدتا به صورت مقاله سياسي نوشت و در 81 سالگي در هفدهم ژانويه 2007 درگذشت. وي که از سال 2000 مبتلا به بيماري کليوي بود از سال 2006 در يک هاسپايس (نوعي آسايشگاه بيماران مزمن) زندگي مي کرد تا از او مراقبت شود. آرت كه پس از طي يك دوره كوتاه خبرنگاري، نگارش مقاله را از هرالد تريبيون بين المللي و در پاريس آغاز كرده بود عمدتا در واشنگتن پست مي نوشت و هر چند وقت يك بار از مجموعه مقالاتش يك كتاب منتشر مي كرد. به نوشته خود او، زماني كه در دانشگاه كاليفرنياي جنوبي سرگرم تحصيل بود، چون بذله گو بود و دانشجويان به او توجه داشتند راي دادند و او را سردبير نشريه دانشجويي دانشگاه كردند و در اينجا بود كه ميكرب روزنامه نگاري وارد بدنش شد، به اين پيشه معتاد گرديد و ديگر نتوانست با هيچ دارو و درماني به ترك آن موفق شود. وي گفته است كه در روزهاي اول، مقاله هايش را به صورت طنز مي نوشت تا كسي آنها را جدي نگيرد و مقامات براي اخراج او، سردبير كل روزنامه را تحت فشار قرار ندهند كه به تدريج در اين كار تبحر يافت و روزنامه ها فقط خريدار طنز او بودند و بس.

مترجم مقالات و كتابهاي بوكوالد در ايران، عمدتا پرويز ايرانزاد بود كه بوكوالد را «بوخوالد» مي نوشت و ايرانيان وي را با اين نام مي شناسند. پرويز نيز چند سال پيش درگذشت.

 

Buchwald

 

1384ش:روزنامه ايران چاپ تهران متعلق به دولت كه خبرهايش قاعدتا مورد تاييد مقامات دولتي بايد باشد و هدف مشخص از انتشار آنها داشته باشند، در شماره پنجشنبه مورخ 28 مهر ماه سال 1384 خود، در بخش خبرهاي حوادث (جنايي)، يك گزارش تكان دهنده همراه با عکس چاپ كرده بود كه اگر مطلب درست باشد، نگراني آور است. اين گزارش كه پرانتزهاي حاوي علامات تعجب را به آن اضافه و علامت گذاري هاي داخل جملات را تصحيح كرده ايم از اين قرار است:

گروه حوادث: پليس در رديابى قدم به قدم اعضاى پراكنده مردان قوى هيكل (!!) به شناخت و دستگيري سه دختر جوان دست يافت.

اين سه دختر نه تنها با سركردگان اين باند رابطه پنهانى (!!) داشته بودند بلكه در اخاذى هاى ميليونى، از آنان به عنوان طعمه(!) استفاده مى شد.

پليس آگاهى تهران با دريافت گزارشهايي، از جزئيات فعاليت هفت باند مخوف (!!) كه به صورت زنجيره اى با يكديگر همكارى داشتند اطلاع يافت و توانست با اقدامات اطلاعاتى، به دستگيرى هاى گسترده بپردازد و ۲۱ مرد و زن را بازداشت كند.

هفت گرداننده اصلى اين باندها، اعتراف كردند كه به فروش ميلياردى (!!) قرص هاى اكستاسى در تهران پرداخته بودند و در اين اقدام، هر كدام از باندها با ديگرى رقابت سخت (!!) داشتند. در تحقيقات روشن شد كه مردان قوى هيكل در عين حال با هدف برترى جويى، به درگيرى هاى مسلحانه با يكديگر دست زده بودند.

«حامد خطر» سردسته باند، «اشكان ياكوزا» و ۵ مرد قوى هيكل (!!) ديگر اعترافات تكاندهنده داشتند كه ضمن اين اعترافات مشخص شد كه آنان براى سرگرمى و تفريح، با دختران پولدار رابطه دوستى برقرار مى كردند و با تهيه فيلم هاى مبتذل (!!) از آنان به اخاذى ميلياردى (!!) دست مى زدند.

در اين عمليات، پليس توانست نوچه هاى باند را كه گاهى (!) پول دريافت مى كردند تا دست به اقدامات مسلحانه بزنند دستگير كند و تحقيقات خزنده (!!) كارآگاهان، از فعاليت هاى چند شاخه اى اين شبكه زيرزمينى (!!) پرده برداشت. كارآگاهان اداره يكم پليس آگاهى (اداره آگاهي پليس)، بعد از دستگيرى ۱۲ نوچه سرشناس (!!!)، در آخرين عمليات خود وقتى رد پايى از سه دختر جوان در اخاذى هاى ميليونى مردان قوى هيكل را به دست آوردند آنان را شناسايى و دستگير كردند. اين سه دختر، بر اساس تحقيقات پليسى و قضايى، از سوى باند به عنوان طعمه، بر سر راه مردان پولدار قرار مى گرفتند.

هدف از ايجاد روزنامه دولتي که در رديف و طبقه نشريات اختصاصي (نه، حرفه اي = عمومي) قراردارند مشخص است و ديده نشده است که انتشار خبري به صورت بالا، از هدفهاي يک نشريه دولت باشد. چنين خبرهايي نه تنها ضعف جامعه را بازتاب مي دهند بلکه ممکن است بدآموزي هايي هم داشته باشند. هدف دولت از انتشار روزنامه قاعدتا کسب و کار نيست که به تيراژ و آگهي نياز داشته باشد و به خاطر کسب تيراژ اين قبيل اخبار را به چاپ برساند. مورخان بعدا به اخبار يک روزنامه دولتي که موثق تلقي مي شوند استناد مي کنند و وضعيت وقت جامعه را منعکس و مورد قضاوت قرار مي دهند.

 

دختران

 

1740م:20 اكتبر سال1740 ماريا ترزا (ماري ترز، ماريا تريسيا) رئيس امپراتوري مقدس شد و وي تنها پادشاه امپراتوري مقدس (بيشتر سرزمين هاي كاتوليك نشين اروپا به پايتختي وين كه مورد حمايت پاپ بودند) در طول تاريخ بود. ماري ترز همچنين تنها زني از خانواده هابسبورگ اتريش بود كه امپراتور شده بود. او كه چهل سال بر اين امپراتوري پهناور حكومت كرد 23 ساله بود كه پادشاه شده بود. ماري ترز زني مقتدر بود كه موفق شد بر اين امپراتوري از پراگ تا بوداپست و تا اسپانيا و ايتاليا و ايالات جنوبي و شرقي آلمان و نيز اتريش و بسياري از قسمت هاي يوگوسلاوي حكومت كند و مخالف و معارض نداشته باشد.

 

ماري ترز


1865م:20 اكتبر سال 1600 ميلادي در جنگ داخلي ژاپن، معروف به جنگ«سگيك هاري»قبيله توكوگا پيروز شد و «ليا سو» رئيس اين قبيله خود را شگون خواند و مرد مقتدردولت ژاپن شد. اين قبيله تا سال 1865 ميلادي امور دولتي ژاپن را به دست داشت.


1803م:« 20اكتبر» را در تاريخ ايالات متحده آمريكا مي توان روز گسترش خاك اين اتحاديه خواند. در اين روز در سال 1803 سناي امريكا بر معامله خريد لوييزيانا از فرانسه به مبلغ 15 ميليون دلار صحه گذارد و معامله درست دو ماه بعد انجام شد و با اين معامله، وسعت ايالات متحده يكشبه تقريبا دوبرابر شد. در آن زمان سراسر دره «مي سي سي پي» را لوييزيانا مي خواندند كه متعلق به فرانسه و وسعت آن 828 هزار مايل مربع (نزديك به وسعت ايران) بود. اين معامله در پي مذاكرات طولاني نمايندگان توماس جفرسون رئيس جمهوري وقت آمريكا با ناپلئون بناپارت انجام گرفت. جفرسون به دليل اقامت طولاني در فرانسه مي دانست كه ناپلئون سياست «تايلران» را كه مي خواست يك امپراتوري فرانسوي در قاره امريكا به وجود آورد رها ساخته و علاقمند به توسعه فرانسه در اروپاست. لذا مذاكرات خريد را آغاز كرد. چون در اين ميان ناپلئون براي تامين نياز مالي جنگهاي خود بيش از پيش به پول نيازمند شد، مخالفت اسپانيا را كه نگران همسايه شدن ايالات متحده با مكزيك خود بود ناديده گرفت و معامله انجام يافت. به اين حساب، اگر اين معامله انجام نشده بود، امروز قدرتي به نام ايالات متحده وجود نداشت.

در همين روز در سال 1818 سرخپوستان «چيكاسو» اراضي خود در جنوب تنسي را به دولت ايالات متحده فروختند.

در پي تعرضات نيروهاي ژنرال جكسون به اراضي فلوريداي اسپانيا مذاكراتي ميان ايالات متحده و اسپانيا آغاز شده بود كه پس از چهار ماه ، دولت اسپانيا 20 اكتبر 1818 موافقت كرد كه متصرفات خود در شرق رود «مي سي سي پي» از جمله فلوريدا را به مبلغ 5 ميليون دلار به ايالات متحده بفروشد و دولت واشنگتن بعدا به جاي پرداخت اين پول به اسپانيا، آن را به اتباع خود كه در دادگاههاي مختلف برضد اسپانيا اقامه دعوا كرده بودند داد تا پرونده ها بسته شود!.

همچنين 20 اكتبر 1818 ميان انگلستان كه مالك كانادا بود و دولت ايالات متحده قراردادي به امضا رسيد كه به موجب آن مرز ايالات متحده و كانادا، مدار 49 درجه عرض جغرافيايي تعيين شد كه از لحاظ ارضي به سود ايالات متحده بود. دولت واشنگتن سپس انگلستان را راضي كرد كه مشتركا بركشور اورگون (ايالت فعلي آمريكا واقع در شمالغربي اين كشور) كه تا آن زمان در دست انگلستان بود حكومت كنند كه قرارداد مربوط نيز 20 اكتبر 1820 امضاء شد و بعدا انگلستان آن ايالت را كلا به ايالات متحده واگذار كرد.

خريد الاسكا در 30 مارس سال 1867 از روسيه به مبلغ هفت ميليون و200 دلار انجام شد كه پس از تصويب مقاوله نامه مربوط در سناي آمريكا و تامين پول، اين سرزمين وسيع و حساس 18 اكتبر همين سال ( 19اكتبر به وقت مسكو) از جانب روسيه پس از دريافت پول به دولت آمريكا تحويل داده شد. در همين روز ( 20 اكتبر ) در سال 1903 مرز كانادا با آلاسكا برغم اعتراض كانادايي ها به سود آمريكا تعيين شد ( كانادا ميان آلاسكا و ايالات متحده قرار گفته است). دولت واشنگتن تكزاس جنوبي و ايالات جنوب غربي و غربي ديگر را از طريق جنگ با دولت مكزيك و پورتوريكو و گوام را نيز با جنگهاي ديگر از اسپانيا متصرف شد و سالها بعد هاوايي هم به ايالات متحده ضميمه گرديد. ضميمه شدن پورتوريکو هم در ماه اکتبر(هجدهم اين ماه) صورت گرفت.

 

 توماس جفرسون

 

1968م:ژاكلين كندي 20 اكتبر 1968 پنج سال پس از ترور شوهرش جان اف كندي رئيس جمهوري وقت آمريكا با «ارسطو اوناسيس» ثروتمند يوناني ـ آرژانتيني متولد عثماني (تركيه) كه قبلا ازدواج كرده و داراي فرزند بود و با زنان متعدد از جمله ماريا كالاس «خواننده اپرا » رفت و آمد داشت و 23 سال از او بزرگتر بود ازدواج كرد! و جهانيان را در تعجب فرو برد، به گونه اي كه چند جامعه شناس و روانشناس بزرگ به تحقيق در اين زمينه پرداختند و اعلام داشتند كه ژاكلين به شهرت و ثروت اعتياد يافته و اين ازدواج نامتناسب براي رفع اين اعتياد بوده است. اوناسيس كه تحصيلاتي نداشت در جواني با ازدواج با دختر مردي كه داراي چندين كشتي بود موفق به ايجاد يك شركت نفتكش از آن خود شده و با خريد يك قمارخانه بزرگ در مونت كارلو و ايجاد شركت هواپيمايي المپيك داراي ثروت و شهرت و همنشين دولتمردان و سياستمداران بنام گرديده بود كه نه تنها به آنان هديه گرانبها مي داد بلكه به جزيره اختصاصي خود دعوت مي كرد و با كشتي تفريحي اش به گردش مي برد و ....

 

ژاكلين و و شوهرش جان اف كندي

 

2005م:نوزدهم اكتبر 2005 به همانگونه كه قبلا اعلام شده بود، صدام حسين را با هفت تن از همكاران سابقش (که در طول 23 سال رياست بر كشور عراق، همکار او و از مقامات دولت وي بودند) از بازداشتگاه تحت حفاظت نيروهاي آمريكايي اشغال كننده عراق به عمارتي كه قبلا دفتر مركزي حزب بعث عراق (حزب سوسياليستي حاكم) بود منتقل كردند و در تالار محاكمه، در چارديواري سفيد رنگ آهني قرار دادند تا به يكي از اتهامات او رسيدگي شود. اين اتهام، دستور سركوب گروهي از شيعيان عراقي ساكن شهرك دجيل (واقع درشمال بغداد) بود كه در آنجا در سال 1982 به جان صدام، سوء قصد نافرجام شده بود. در اين سركوبي 140 تا 150 تن كشته شدند. اين رسيدگي قضايي با حضور پنج قاضي آغاز بكار كرده بود كه محمد امين حقوقدان 46 ساله كر'د رياست اين قضات را برعهده داشت. وي قبلا به كار وكالت دادگستري اشتغال داشت و تا روز 19 اكتبر نام او افشاء نشده بود.

در اين جلسه محمد امين از صدام هويت او را سئوال كرد. صدام كه از جاي خود بلند شده بود با لحني خشن گفت: ضمن احترام به همه كساني كه اينجا حضور دارند، من به اين اصطلاح دادگاه پاسخ نمي دهم. من رئيس جمهوري عراق هستم و حق خود را كه در قانون اساسي آمده است محفوظ مي دارم، كشور در اشغال نظامي خارجي است. لذا، من دستگاهي كه شما را در اينجا نشانيده قبول ندارم. برپايه دروغ عراق را اشغال نظامي كرده اند. من جرمي نكرده ام كه پاسخگو باشم. وي سپس خطاب به محمد امين گفت: تو كيستي كه از من سئوال مي كني؟!.

محمد امين گفت: خوب، شما رئيس جمهور سابق هستيد. صدام با پرخاش اعتراض كرد و گفت: خير، من رئيس جمهور سابق نيستم. من رئيس جمهوري عراق هستم. محمد امين گفت: من كه نگفتم رئيس جمهور مخلوع.

قرار بود كه جريان جلسه محاكمه كاملا از شبكه هاي تلويزيوني پخش شود، كه اين پخش با 20 دقيقه تاخير آغاز شد و در طول پخش نيز گاهي صدا قطع و وصل و تصوير برفكي و سفيد مي شد كه روزنامه نگاران خارجي خواسته اند دولت عراق در اين باره توضيح بدهد. با وجود اين، مردم عراق و بيشتر جهان عرب جريان جلسه را تا آنجا كه پخش شد و تصوير واضح بود مشاهده كردند.

در جريان جلسه، يك بار تنفس داده شد. در اينجا هنگام خروج صدام از تالار، دو نگهبان خواستند بازوانش را بگيرند تا دركنترل آنان باشد كه صدام دست خود را كشيد و مشاجره روي داد و سرانجام بدون اين كه اجازه دهد دستش را بگيرند به اطاق ديگر رفت و در اينجا با همكاران سابق خود احوالپرسي گرمي بعمل آورد.

در پايان سومين ساعت، به تقاضاي وكيل مدافع صدام، محمد امين با قطع محاكمه تا 28 نوامبر 2005 (به مدت يك ماه و 11 روز) موافقت كرد، جلسه تعطيل شد و زندانيان را به بازداشتگاه باز گردانيدند.

دانستني است كه صدام در اكتبر سال 1995 با 99 درصد آراء بارديگر به رياست جمهوري عراق انتخاب شده بود كه بسياري از رسانه ها كه خبر محاكمه را منتشر ساخته بودند به آن مورد (تجديد انتخاب او) هم اشاره كرده بودند. صدام در آخرين روز دسامبر 2006 اعدام شد.

 

من رئيس جمهوري عراق، توکيستي؟

 

2005م:پراوداي آنلاين 19 اكتبر 2005 در اديشن انگليسي خود ضمن چاپ عكس رزمناو اتمي «درياسالار يوشاكف» نوشته بود كه آيا كشتي هاي اتمي از رده خارج شده روسيه هم حراج مي شوند؟. اين روزنامه اضافه كرده بود كه بزودي رزمناو هاي يوشاكف و اورال از رده خارج مي شوند و بسياري از دولتها و كمپاني هاي خارجي صف كشيده اند تا آنها را در حراج احتمالي خريداري كنند. اين خريداران مي گويند كه براي ايجاد هتل، اين رزمناو ها را مي خواهند بخرند!. برخي كشتي هاي جنگي روسيه كه به اين ترتيب قبلا حراج شده اند پس از تعمير و بازسازي به خدمت نيروي دريايي كشورهاي ديگر درآمده اند.

 

Ushakov

 

2005م:شبكه تلويزيوني «اي. بي . سي» آمريكا در اكتبر 2005 يك گزارش مصور از ادامه كشت خشخاش در افغانستان را پخش كرد كه نظرات چند كارشناس را هم به آن اضافه كرده بود. اي بي سي گفت كه با وجود فشارهاي جهاني، كشت خشخاش در افغانستان ادامه دارد و برآورد شده است كه امسال (سال 2005) محصول ترياك افغانستان از چهار هزار و دويست تن تجاوز كند. اين ترياك عمدتا براي ساخت هروئين و مرفين مورد نياز معتادان بكار مي رود. طبق گزارش رسمي سال 2005 سازمان ملل، 78 درصد هروئين جهان در سال ماقبل (2004) از ترياك افغانستان به دست آمده بود.

اي بي سي گفت كه ادامه كشت ترياك در افغانستان را عمدتا بوروكراسي پيچيده و قديمي و فساد اداري در اين كشور باعث مي شود.

در سالهاي بعد گزارش ها حکايت از افزايش محصول ترياک افغانستان داشت.

 

ادامه مسئله توليد ترياک در افغانستان

 

1827: ناوگان مشترك قدرت هاي اروپايي مركب از انگلستان، روسيه و فرانسه در جنگ دريايي «ناوارينو» ناوگان عثماني را نابود كرد و اين رويداد به استقلال يونان انجاميد كه قرن ها در كنترل عثماني بود. يونان از زمان فيليپ پدر اسكندر مقدوني، ديگر استقلال نداشت و به ترتيب توسط مقدوني ها، رومي ها و رومي هاي شرقي (دولت قسطنطيه) اداره مي شد و پس از نشستن دولت عثماني برجاي روم شرقي، يونان بمانند ساير مناطق قلمرو اين دولت به دست عثماني ها افتاده بود.

1944: استالين و چرچيل رهبران شوروي و انگلستان در مذاکرات مسکو موافقت كردند كه پس از پايان جنگ جهاني دوم، اروپاي شرقي به صورت مناطق نفوذ ميان دو دولت قسمت شود. «تاريخ» نشان داد كه پس از جنگ، استالين همه اروپاي شرقي را زير نفود شوروي قرار داد كه نتيجه اش ناميده شدن شوروي و اقمارش از سوي چرچيل به «پرده آهنين» و آغاز جنگ سرد بود.

1944: انقلاب گارگران و دانشجويان در گواتمالا برضد ديكتاتوري پيروز شد.

1944: بر اثر انفجار يك مخزن گاز مايع در شهر كليوكند آمريكا 130 تن كشته شدند و ساختمانهاي واقع در 30 خيابان ويران شدند و يا آسيب ديدند.

1960: اجراي تصميم دولت آمريکا نسبت به تحريم اقتصادي كوبا که قبلا اتخاذ شده بود از چنين روزي آغاز شد كه هنوز ادامه دارد.

1975: نخستين معامله گندم و نفت ميان امريكا و شوروي انجام شد. پنج ميليون تن گندم در برابر 10 ميليون نفت. روسيه از سال 2000 به اين سوي داراي مازاد گندم شده و به صورت يك صادر كننده گندم در آمده است.

1977: بيشتر اعضاي يك گروه موسيقي آمريكايي، از خواننده تا نوازنده و رئيس اركستر در يك سانحه هوايي در ايالت ميسي سيپي اين كشور كشته شدند.

1990: در 20 شهر آمريكا بر ضد جنگ احتمالي اين دولت با عراق که کويت را متصرف شده بود تظاهرات صورت گرفت. تاريخ نشان داد كه به اين اعتراض ها توجه نشد و جنگ 3ماه بعد آغاز گرديد.

منبع:iranianshistoryonthisday.com

کالا ها و خدمات منتخب

    تازه ترین خبرها(روزنامه، سیاست و جامعه، حوادث، اقتصادی، ورزشی، دانشگاه و...)

    سایر خبرهای داغ

      ----------------        سیــاست و اقتصــاد با بیتوتــــه      ------------------

      ----------------        همچنین در بیتوته بخوانید       -----------------------