تازه های تقویم تاریخ

داريوش بزرگ پدر ناسيوناليسم ايراني

تقویم تاریخ - 13 تیر

489پیش ازمیلاد:4 ژوئيه سال 489 پيش از ميلاد داريوش بزرگ - شاه شاهان - كه بر تمركز امور و ايراني…

تقویم تاریخ - 14 مرداد



1906م:پنجم اوت سال 1906 ميلادي (14 مرداد 1285 هجري خورشيدي)، مظفرالدين شاه قاجار سرانجام فرمان مشروطيت را امضاء كرد. بعدا قانون اساسي تدوين و نخستين جلسه مجلس شورا در كاخ گلستان با حضور مظفرالدين شاه تشكيل شد و بر سردر ورودي عمارت مجلس در ميدان تاريخي بهارستان تابلوي «عدل مظفر» قرار گرفت ( كه پس از انقلاب 1357 اين تابلو كه لزوما مفهوم مظفرالدين شاه را نداشت از آنجا برداشته شد و درباره سرنوشت آن كه از آثار تاريخي وطن است مطلبي اعلام نشده است). مظفرالدين شاه كه به بيماري سل دچار بود در همين سال درگذشت. بايد توجه داشت که مشروطيت ايران (دمکراسي پارلماني شدن) از رقابت هاي استعماري قدرتهاي اروپايي بر کنار نبود.

اين نخستين بار نبود که ايران داراي پارلمان مي شد؛ در دوران اشكانيان، حكومت ايران مشروطه بود و براي تصويب قوانين و انتصابات مهم حتي تعيين شاه دو مجلس وجود داشت که مجلس عالي تر و همچنين اجلاس مشترک آنها را مٍهستان (سنا) مي خواندند.

 

مظفرالدين شاه

 

1357ش:محمد رضا پهلوي ـ شاه وقت ـ چهاردهم مرداد 1357 (طبق تقويم آن زمان امرداد سال 2537 ) در نطقي به مناسبت هفتاد و دومين سالگرد مشروطيت كه روز بعد در دو صفحه روزنامه هاي تهران به چاپ رسيده بود وعده داده بود كه انتخابات بعدي صد در صد آزاد خواهد بود. در همين نطق ، وي گفته بود كه به اندازه ممالك دمكراتيك اروپا آزادي خواهد داد و قلم و بيان ـ بدون افترا زدن و دروغ گفتن ـ آزاد خواهد بود و ما از اين پس آزادي اجتماعات خواهيم داشت. شاه در عين حال گفته بود كه در هيچ كشوري تحريك و گردن كلفتي اجازه داده نمي شود.

اين اظهارات شاه در مطبوعات و محافل به « باز شدن فضاي سياسي كشور » تعبير شده بود.

 

1962م:مريلين مونرو بازيگر 31 فيلم سينمايي پنجم اوت سال 1962 در خانه اش در لس آنجلس « مرده » يافته شد. پليس گزارش كرد كه در كنار تختخواب او يك شيشه قرص خواب آور به دست آمد و جسد طوري قرار داشت كه دستش به سوي تلفن دراز بود و به نظر مي رسد كه با آخرين رمق ، تلاش كرده بود كه تلفن كند. گزارش پليس تعبير به خودكشي مريلين 36 ساله شده بود تا نتيجه معاينه جسد از سوي پزشكي قانوني شهر اعلام شود. رسانه هاي آمريكا از مريلين كه شايعاتي در باره معاشرت او با دو تن از كندي ها ( رئيس جمهوري و دادستان وقت آمريكا ) در افواه وجود داشت به عنوان جذابترين زن آن زمان ياد مي كردند.

داستان زندگي مريلين كه نام قانوني اش « نورما جين بيكر » بود و بدون تغيير آن در دادگاه ، خود را مريلين مونرو معرفي مي كرد از همان آغاز با ديگران متفاوت بود كه شنيدنش گوشه اي از تاريج اجتماعي جامعه او را باز تاب مي دهد. مريلين اول ژوئن 1926 در لس آنجلس به دنيا آمده بود.

پدر او شناخته نشد و مادرش كه در يك استوديو فيلمسازي كارمند فني بود حاضر نشده بود كه پدر او را فاش سازد. هنوز كودك بود كه مادرش به بيماري شديد اعصاب مبتلا شد و به تيمارستان انتقال يافت و مريلين را به پرورشگاه يتيمان سپردند ، ولي بانويي از دوستان مادرش او را هنگامي كه 11 ساله بود از پرورشگاه گرفت و بزرگ كرد.

مريلين 16 ساله بود كه شوهر آن زن به دليل جنگ ( جهاني دوم ) به شرق آمريكا منتقل شد و استطاعت نداشت كه مريلين را با خود ببرد . در اين وضعيت مريلين راهي جز ازدواج با پسر همسايه كه مايل به زندگي با او بود نداشت زيرا نمي خواست كه به پرورشگاه باز گردد . او با اين مرد كه جواني 21 ساله به نام جيمي بود ازدواج كرد. طولي نكشيد كه جيمي به دليل ادامه جنگ مجبور شد كه در كشتي كار كند و مريلين نيز در غياب شوهر در يك كارخانه كه عمدتا مايحتاج سربازان جبهه ها را توليد مي كرد مشغول بكار شد .

به منظور تشويق زناني كه در غياب مردان خود جاي خالي انان را در كارخانه ها گرفته بودند ، روزنامه هاي آمريكا تصميم به تهيه عكس و گزارش از اين زنان گرفتند .عكاسي كه به كارخانه محل كار مريلين در محله «بوربانك» لس آنجلس رفته بود متوجه زيبايي خيره كننده او شد و عكسش را به يك مجله پر تيراژ داد و انتشار يافت.

انتشار اين عكس سبب شد كه مديران بنگاههاي تبليغاتي ( تهيه آگهي هاي تجاري ) سراغ مريلين بروند تا در عكسهاي تبليغ كالا، مدل آنها شود . چون دستمزد خوبي پيشنهاد كرده بودند ، مريلين پذيرفت و مدل آگهي شد و ديري نپاييد كه مورد توجه فيلمسازان سينما كه عكسهاي او را در آگهي هاي تجاري مي ديدند قرار گرفت.

سال 1945 (سال پايان جنگ) شوهر مريلين به خانه بازگشت ، ولي با مريلين تازه اي رو به رو شد كه كار هنر را بر خانه داري و شوهر ترجيح مي داد.

جيمي به آساني مريلين را كه خواهان جدايي بود طلاق گفت . مريلين نزد« لاناترنر» و دو بازيگر ديگر كه به او نزديك شده بودند با فنون نمايش آشنا شد و در سال 1946 با كمپاني توليد فيلم سينمايي «قرن 21» قرارداد امضاء كرد و طولي نكشيد كه با يك بسكتباليست معروف هم ازدواج كرد.

مريلين كه زني باهوش بود، خيلي زود متوجه شد كه نبايد استثمار كمپاني هاي آزمند شود و درصدد داير كردن يك استوديو فيلمسازي از آن خود بر آمد ؛ به نيويورك رفت و ضمن تكميل هنر نمايش و درام مستقلا به تهيه فيلم پرداخت.

وي كه از شوهر دومش نيز جدا شده بود در جريان تهيه فيلم متوجه ضعف خود در نوشتن فيلمنامه شد و با «آرتو ميلر» نمايشنامه نگار معروف ازدواج كرد و كار او رونق گرفت.

ازدواج مريلين با آرتور پنج سال طول كشيد و در سال 1961 از هم جدا شدند و از آن پس مريلين، تنها زندگي مي كرد و بكار فيلم مي پرداخت و جوائز هنري را يكي پس از ديگري مي ربود. پيرامون او جنجالهايي هم به راه افتاده بود و شايعاتي شنيده مي شد كه مرگ ناگهاني اش اعلام گرديد.

در پي مرگ مريلين ، يك روانپزشك مدعي شد كه قبلا مريلين دوبار به فكر خودكشي افتاده بود. مرگ مريلين يك فيلم جالب او را كه سي و يكمين فيلمش بود نيمه تمام گذارد ه بود و همين امر بردامنه ترديدها هم افزود.

 

مريلين مونرو


1895م:امروز سالروز درگذشت «فردريك انگلس Friedrich Engels» است که در پنجم اوت سال 1895 فوت شد. "انگلس" فيلسوف و سوسياليست بزرگ آلماني؛ يكي از دو نويسنده مانيفست كمونيست Communist Manifesto است. پدر او يك توانگر بود و كارخانه بافندگي داشت و مايل بود كه پسرش فردريك (فردريش) يك بازرگان شود و وي را براي اين كار آماده كرده بود. انگلس اندكي پس از پرداختن به كار تجارت از آن دست كشيد و اعلام داشت كه جسم و روح او اجازه نمي دهد كه از درآمد ناشي از تجارت كه وي براي توليد كالا زحمتي نكشيده است امرار معاش كند و اين نوع درآمد را زندگي انگلي و طفيلي گري و از دسترنج ديگران مي داند و نمي تواند به اين كسب و كار ادامه دهد.

 

انگلس


1850م:گي دو موپاسان (هانري رنه آلبرت) داستان نگار فرانسوي كه در نوشتن داستانهاي كوتاه نبوغ داشت و چند داستان ترسناك هم نوشت پنجم اوت سال 1850 به دنيا آمد و تنها 43 سال عمر كرد.

دانشجوي دانشگاه بود كه ميان فرانسه و آلمان جنگ در گرفت و وي داوطلبانه به ارتش پيوست. در بازگشت از جبهه، داستان زني خود فروش را كه در ميان مسافران يك واگن بود و به « توپ پيه ( گلوله چربي ) » شهرت داشت نوشت.

دوموپاسان از مشاهده مناظر ، عكسها ، نقاشي و صحنه ها الهام مي گرفت و داستان خود را مي نوشت.

با اين كه جوان بود با بسياري از شعراء و اديبان وقت دوستي و معاشرت داشت و به محافل آنان مي رفت.

دو موپاسان را كه در عمر كوتاه خود سيصد داستان كوتاه نوشت بزرگترين نويسنده فرانسوي چنين داستانهايي عنوان داده اند.از وي شش داستان مستقل طولاني ، سه سفرنامه و يك مجموعه شعر هم باقي مانده است. نوشته هاي او داراي انواع زمينه ها از درام تا كمدي و پر از مطلب و ماجرا هستند. داستان « زندگي يك زن » كه شرح حيات يك بانوي نورمن است جذاب و خواندني است.

گي دو موپاسان در دوران جنگ به بيماري سيفليس دچار شده بود كه سالها بعد روي اعصاب او تاثير سوء گذارد به گونه اي كه يك سال پيش از مرگ با بريدن قسمتي از گردن خود قصد خودكشي داشت و از آن پس تحت مراقبت پزشكي زندگي مي كرد. بيماري سيفليس عمر او را كوتاه كرد. گي دو موپاسان ازميان يك فاميل قديمي اشرافي فرانسه برخاسته بود.

 

Guy de Maupassant


1945م:پنجم اوت سال 1945 به وقت آمريكا (ششم اوت به وقت ژاپن) يك بمب افكن «بي - 29» امريكا نخستين بمب اتمي را بر شهر هيروشيما در ژاپن فرو افكند كه در همان لحظه بيش از شصت هزار تن كشته و افزون بر 120 هزار تن ديگر مجروح شدند كه بسياري از مجروحين نيز به تدريج جان سپردند. آمريكا از سال 1939 كار توليد سلاح اتمي را آغاز كرده بود كه نخستين بمب 16 ژوئيه (بيست روز پيش از بمباران اتمي هيروشيما) در ايالت نيومكزيكو آمريكا آزمايش شده بود. بمباران اتمي ساعت 9 و 15 دقيقه بامداد به وقت محلي انجام شد. بمب معادل 20 هزار تن تي.ان.تي. قدرت انفجار داشت. خلبان هواپيمايي كه بمب را فروافكند سرهنگ پال تيبتز Paul w.TibetsJr. بود كه نام مادرش «انولاگي Enola Gay» را روي بدنه هواپيما نوشته بودند. پس از انفجار بمب، برقي خيره كننده جهيد و متعاقب آن ابر سياه ناشي از سوختن و ذوب شدن آن چه كه در زمين بود به آسمان بلند شد و در ارتفاع 300 متر قارچ سفيد رنگي از اين ابر برخاست كه تا ارتفاع هفت كيلومتري زمين بالا رفت. اين بمب در روي زمين به مساحت چهار مايل مربع همه چيز را نابود كرده بود. جمعيت هيروشيما پيش از حمله اتمي 345 هزار تن بود.

در همين روز در سال 1963 پيمان منع آزمايشهاي هسته اي در جو زمين و داخل اقيانوس امضاء شد و از آن پس اين آزمايشها در زير زمين انجام گرفته است.

 

ابري قارج مانند ، پس از بمباران اتمي از شهر برخاست.

 

2004م:اظهارات شهود و كساني كه از حادثه حريق فروشگاه خوار بار( سوپر ماركت ) يوكوآ بولانوس واقع در شهر آسانسيون پايتخت كشور پاراگونه واقع در آمريكاي لاتين جان سالم به در برده اند ثابت مي كند كه به علت قفل بودن در خروجي فروشگاه 450 تن كشته و به همين شمار هم مجروح شدند. اين «در» باز بود ولي همين كه گاز فروشگاه منفجر شد آن را قفل زدند تا صدها تن مردمي كه در آنجا بودند مرتكب سرقت نشوند و بدون پرداخت بها ، اجناس را نبرند!.

اين مطلب مورد تاييد ماموران آتش نشاني هم قرار گرفته است كه خود اين ماموران متهم به جاندوست بودن شده اند كه ترسيده بودند به ميان آتش بروند و به نجات مجروحين كمك كنند. از سوي ديگر، مدير فروشگاه، از ترس سرقتهاي شبانه، ماهها پيش در خروجي اضطراري فروشگاه جوش داده بود كه كسي نتواند آن را در ساعاتي كه فروشگاه تعطيل است با كليد باز كند.

اين حريق كه اول اوت 2004 روي داد ، از نظر شمار تلفات حريق سوپر ماركت در جهان بي سابقه بود. جامعه شناسان آمريكاي لاتين كه در اين زمينه با رسانه ها مصاحبه كرده گفته بودند كه اين حادثه ضعف هاي متعدد نساني و بوروكراسي را آشگار كرد از جمله نگراني از بي صداقتي مردم و بردن اموالي كه متعلق به خودشان نيست و همين نگراني و نيز ماديگري سبب شده بود كه مدير فروشگاه به جاي جان مردم نگران حفظ اجناس فروشگاه باشد و دستور دهد در خروجي را ببندند كه با اين عمل، اموال او رفت و همين طور جان مردم . اين حادثه ضعف دولت در بازرسي اماكن را به ثبوت رساند و بالاخره نشان داد كه برخي ماموران آتش نشاني به جان خود بيش از تكاليفشان توجه مي كنند.

 

سوپر ماکت پس از حريق

 

1583: گيلبرت، دريا نورد انگليسي پس از رسيدن به «نيو فاوند لاند ـ كانادا» و توقفي كوتاه در آنجا ، انگلستان را مالك آن اعلام كرد!!!.

1772: روسيه ، پروس ( آلمان ) و اتريش سرزمين لهستان را ميان خود قسمت كردند.

1775: نخستين كشتي اسپانيايي وارد خليج سانفرانسيسكو شد.

1846: انگلستان و ايالات متحده كشور ارگون (واقع در شمالغربي آمريكا) را در مدار 49 درجه ميان خود قسمت كردند.

1858: خط (كابل) تلگراف سراسري اقيانوس اطلس به پايان رسيد و دو قاره آمريكا و اروپا از اين طريق به هم مرتبط شدند. اين خط توسط «سايروس فيلد» كشيده شد.

1861: ماليات بردرآمد در آمريكا 3 در صد تعيين شد . اينك برحسب ميزان درآمد 4 تا 9 برابر آن زمان است.

1939: ايران داراي كارخانه هواپيما سازي به نام شهباز و نيز يك باشگاه هواپيمائي شد.

1944: نخستين كنگره حزب توده كه دهم مرداد با شركت 168 تن نمايندگان تهران و شهرستانها و مدعوين خارجي در تهران تشكيل شده بود باصدور چند اعلاميه و قطعنامه پايان يافت.

1953: در پي امضاي قرارداد ترك مخاصمه ، كار مبادله اسيران جنگ كره آغاز گرديد.

1962: «نلسون ماندلا» كه به پدر آفريقا معروف شده است به اتهام تلاش براي براندازي دولت سفيد پوستان (اقليت) آفريقاي جنوبي دستگير و بعدا به حبس ابد محكوم شد كه پس از 27 سال زندان آزاد گرديد و رهبر وطن خود شد [جزئيات به موقع خود خواهد آمد].

1964: آمريكا كه با ماجراي حمله به ناوشكن« مادوكس» بهانه لازم را به دست آورده بود بمباران هوائي ويتنام شمالي از جمله شهر هانوي را آغاز كرد.

1972: بمبي در خيابان شاهرضاي تهران (خيابان انقلاب) منفجر شد و تلفات به بار آورد.

کالا ها و خدمات منتخب

    تازه ترین خبرها(روزنامه، سیاست و جامعه، حوادث، اقتصادی، ورزشی، دانشگاه و...)

    سایر خبرهای داغ

      ----------------        سیــاست و اقتصــاد با بیتوتــــه      ------------------

      ----------------        همچنین در بیتوته بخوانید       -----------------------