سروش صحت: طول و عرض نقش هیچوقت برایم مهم نبود
- مجموعه: اخبار فرهنگی و هنری
- تاریخ انتشار : دوشنبه, 29 شهریور 1395 16:00
به گزارش صبا، صحت در این فیلم بیشترین بازیاش را با عباس غزالی داشت و معتقد است غزالی بهترین انتخاب برای ایفای نقش اصلی «قیچی» بهشمار میرود. او از نتیجه بازیاش در این فیلم راضی است و باور دارد که اگر فرصت دیده شدن برای این کار فراهم باشد «قیچی» میتواند راه خودش را برای برقراری ارتباط با مخاطبان پیدا کند. مصاحبه ما با او را در مورد فراز و فرودهای بازیاش در این اثر بخوانید.
بعد از مدتها وقفه با یک نقش مکمل در فیلم «قیچی» به سینما باز گشتید، چه شد که تصمیم گرفتید در این فیلم بازی کنید؟
وقتی عوامل فیلم سینمایی «قیچی» فیلمنامه کار را برای من فرستادند، متوجه شدم که با یک قصه جذاب و پر از اتفاقات متفاوت مواجه هستم. بعد از یکی دو جلسه ملاقات با کارگردان و تهیهکننده فیلم که هر دو جوان و کار اولی هم بودند، جواب مثبتم را برای حضور در «قیچی» اعلام کردم.
بازی در نقش مکمل، آنهم در فیلم یک کارگردان کار اولی برای شما که سالها تجربه نویسندگی، کارگردانی و بازیگری دارید ریسک بهشمار نمیرفت؟
خیر؛ بهنظرم وقتی شما فیلمنامه یک کار را میخوانید از همان ابتدا تکلیفتان با خودتان روشن میشود و پی میبرید که آیا این کار حرفی برای گفتن دارد یا خیر، همانطور که پیشتر هم گفتم وقتی فیلمنامه این کار را خواندم متوجه شدم که با یک قصه عادی و معمولی سر و کار ندارم و قرار است در یک اثر متفاوت، تجربه جدیدی را پشت سر بگذارم. از طرفی هیچ وقت برای من مهم نبوده که طول و عرض نقشی که در یک فیلم یا سریال بازی میکنم چقدر است تنها چیزی که برایم اهمیت داشته، برقراری ارتباط با کاراکتر و قصه است.
اما بارها پیش آمده یک قصه خوب با کارگردانی بد به اثری غیرقابل دفاع تبدیل شده است.
بله؛ برای خود من هم این اتفاق بارها افتاده است اما در طول نشستهایی که با عوامل فیلم داشتیم متوجه شدم که با یک گروه حرفهای سروکار دارم. از طرفی کریم لکزاده؛ کارگردان «قیچی» چند نمونه از فیلمهای کوتاهش را به من نشان داد، بعد از دیدن آن کارها به تصمیمی که برای بازی در این اثر گرفتم کاملا مطمئن شدم چرا که متوجه شدم با یک کارگردان جوان و خوشفکر طرف هستم که میداند هدفش از ساختن این فیلم چیست. بههمین خاطر با خیال راحت اعتماد کردم.
اینروزها کارگردانهای کاراولی ما نشان دادهاند که برای ساخت فیلم از انگیزه زیادی برخوردار هستند و اکثر آنها هم پاسخ اعتماد عواملشان را بهخوبی دادهاند.
به هر حال ما جوانهای با استعداد بسیاری داریم که کافی است به آنها اطمینان داشته باشیم. عصر دورانی که تصور میکردند یک کارگردان باید بالای چهل سالش شود تا فیلمی را بسازد تمام شده است. بسیاری از کارگردانهای بزرگ دنیا شاهکارهایشان را قبل از سی سالگی ساختند. برای فیلم ساختن بیشتر از تجربه و سن کارگردان دیدگاه، آگاهی و توانایی او مهم است. بسیاری از کارگردانهای جوان تشنه نشان دادن تواناییشان هستند و به همین خاطر وقتی فرصتی بهدست میآورند همه تلاششان را میکنند تا بهترین خودشان را ارائه کنند.
شما در این فیلم بیشترین بازیتان با عباس غزالی بازیگر نقش اصلی این فیلم بود، به نظرتان او توانست از پس ایفای نقش راما برآید؟
عباس غزالی، بازیگر با استعدادی است و با تسلط جلوی دوربین قرار میگیرد. بهنظرم او بهترین گزینه برای ایفای نقش راما بود، او در این فیلم نقش ضد قهرمانی را بازی میکرد که با گرههای زیادی دست و پنجه نرم میکند و طبیعت با او به ستیزه در آمده است. ایفا کردن چنین کاراکتری با حداقل دیالوگ کار سادهای نیست اما عباس بهخوبی از پس ایفای آن بر آمد و نشان داد که تا چه اندازه توانایی برای ایفای نقشهای پیچیده را دارد. سکانسهایی که با هم بازی داشتیم برای من بسیار لذتبخش بود و فکر میکنم بده بستانهایی که بین ما وجود داشت هم تا حد زیادی باورپذیر از آب در آمد.
برخی بر این باور بودند که جهانبینی فیلم «قیچی» پر از خشونت بود و این خشونت بر آمده از فیلم هم در نهایت به تماشاچیان سرایت میکند. نظر شما درباره این باور چیست؟
من با چنین دیدگاهی موافق نیستم. خشونتی که در فیلم «قیچی» به نمایش گذاشته میشود برگرفته از دل قصه است و نشان میدهد که چطور راما بهدلیل جرمی که مرتکب شده با وجود فرارش از سوی طبیعت مجازات میشود. در واقع فیلم تلاش میکند مجازات گناهکاران را به واسطه طبیعت نشان دهد.
شما در این فیلم ظاهرا پس از سالها که از ترک سیگارتان میگذشت مجبور شدید دوباره سیگار بکشید؟
از آخرین باری که من سیگار کشیدهام 13 سال میگذرد و در طول این سالها هم هیچوقت به سرم نزده است تا دوباره سیگار کشیدن را تجربه کنم اما وقتی قرار شد در این فیلم پس از سالها سیگار بکشم با آن مخالفتی نکردم چرا که بر این باور بودم باید به سیگار کشیدن در این فیلم به چشم یک بازی نگاه کنم و بعد از کات، آن سیگار را خاموش کنم. به همین خاطر اصلا نگران نبودم که با پک زدن جلوی دوربین، دوباره گرفتار سیگار شوم. به هر حال وقتی شما متعهد میشوید در اثری بازی کنید گاه باید تن به کارهایی دهید که در زندگی روزمرهتان بهشدت از آن پرهیز میکنید.
«قیچی» از فضای تجربهگرایانه برخوردار است، بسیاری از فیلمسازان بر این باورند بخش زیادی از سکانسهای فیلمهایی با این مشخصات جلوی دوربین ساخته میشود و از این جهت بهطور معمول با آنچه در فیلمنامه آمده تفاوت دارند، «قیچی» در حین ساخت تا چه حد به فیلمنامه متعهد بود؟
بخشی از حرفهای آن فیلمسازان درست است، برخی از فیلمها بهلحاظ ویژگی در شرایطی قرار دارند که در فضای تولید تا حد زیادی تغییر میکنند که البته گاه این تغییرات مثبت بهشمار میرود و گاهی دیگر منفی اما در مورد «قیچی» باید بگویم این تغییرات بسیار کم رخ داد و کارگردان فیلم تا حد زیادی به فیلمنامه متعهد بود و روی میز تدوین هم، «قیچی» کمترین تغییر را پشت سر گذاشت و در نهایت خروجی فیلم با آنچه که پیشتر متن آن را خوانده بودیم تفاوت زیادی نداشت.
«قیچی» در چند نوبت بهدلیل مشکلات مالی متوقف شد، این توقفها باعث نشد انگیزه کار کردن عوامل کم شود؟
بهنظرم فردی که میپذیرد در فیلمی با این ویژگی بازی کند باید با شرایط سینما مستقل و تجربی آشنا باشد و بداند که این سینما معادلات و شرایط خودش را دارد. همه کسانی که در این فیلم حضور داشتند با قلبشان همکاری میکردند و این تعطیلیها شک ندارم که در انگیزهایشان تاثیری نداشت. احسان فولادیفر هم با وجود اینکه تهیهکننده جوانی است اما بهخوبی از پس این کار بر آمد و نشان داد که تا چه اندازه حرفهای است و میتواند مدیریت بحران کند.
«قیچی» با توجه به فضای تجربی و نو گرایانهای که داشت در گروه هنر و تجربه اکران شد، بهنظرتان اکران این فیلم در این گروه تا چه متناسب با سوژه فیلم هست؟
بسیار زیاد، وقتی متوجه شدم که «قیچی» قرار است در این گروه اکران شود، خوشحال شدم چرا که حس کردم فضای فیلم دقیقا چنین اکرانی را میطلبد. فیلمهایی مانند «قیچی» همانطور که خودتان هم اشاره کردید بهدلیل فضای تجربیشان راحتتر میتوانند در گروهی نظیر هنر و تجربه دیده شوند.
اما برخی از منتقدان بر این باورند که چون برنامه اکران در هنر و تجربه منسجم و منظم نیست، ممکن است مخاطب در انتخاب دچار سردرگمی شود و از این جهت فیلم شانس دیده شدنش را از دست بدهد.
بههر حال این نقد هم بیراه نیست و چنین احتمالی هم وجود دارد اما از آنجایی که هر انتخابی یک وجه مثبت و منفی دارد انتخاب اینکه یک فیلم در چه فضایی اکران شود هم شرایط خودش را دارد ولی با وجود همه این نقاط ضعف و قوت من فکر میکنم تصمیم برای اکران این فیلم در گروه هنر و تجربه یک تصمیم آگاهانه و خوب بود. بهنظرم اگر تبلیغات خوبی روی فیلم صورت بگیرد و مخاطب شرایط تماشای فیلم را داشته باشد حتما از تماشای آن لذت خواهد برد چرا که این فیلم از پتانسیل دیدهشدن بهخوبی برخوردار است.
ممنون که در این گفتوگو شرکت کردید.
من هم از شما سپاسگزارم و امیدوارم که سینمای مستقل ما به سمت پربارشدن حرکت کند