جهانگیر الماسی: بازیگری در سینما کاری سهل و ممتنع است
- مجموعه: اخبار فرهنگی و هنری
- تاریخ انتشار : سه شنبه, 19 مرداد 1395 08:25
به گزارش آی سینما، نکته جالب اینجاست که الماسی و عیاری 32 سال پیش با فیلم «تنوره دیو»، همزمان فعالیت در سینما را آغاز کردند و پس از آن، همکاری این دو در «شبح کژدم» یکی از مهمترین نقشهای الماسی در دهه شصت را رقم زد. الماسی عیاری را تنها کارگردان مولف سینمای ایران و حضور در این فیلم را فرصتی برای بهروز شدن خود میداند.
جهانگیر الماسی بازیگر پرکار دهه شصت و هفتاد سینمای ایران است و در این سالها در چند مجموعه تلویزیونی و تلهفیلمهای بسیاری نیز حضور داشته؛ آخرین حضور او در سینما به «دایناسور» 1386 و «پشت پرده مه» 1383 که هردو از ساختههای پرویز شیخطادی هستند باز میگردد. آنطور که خودش میگوید، او سینما را با حضور در اولین فیلم کیانوش عیاری «تنوره دیو» در سال 1363 آغاز کرده و جالب است که حالا پس از ده سال وقفه و حضور نداشتن در سینما قرار است دوباره با فیلمی از این کارگردان یعنی «کاناپه» روی پرده ظاهر شود.
الماسی درباره دلیل حضورش در این فیلم میگوید: «اول و مهمتر از همه اینکه کارگردان این فیلم کیانوش عیاری است، به نظرم عیاری تنها فیلمساز مولف سینمای ایران است؛ 50 سال دیگر هم بگذرد و او از من بخواهد که در فیلمش حضور داشته باشم حتما با میل و عشق درونی که به او دارم خواهم پذیرفت، در واقع فقط میروم که خودم را در این فیلم بهروز کنم.»
با توجه به تجربه همکاری او با این کارگردان در دو فیلم «شبح کژدم» و «تنوره دیو» که بیش از سه دهه از آن میگذرد، از او میپرسیم فکر میکند چقدر این همکاری متفاوت خواهد بود و تغییر کرده است که پاسخ میدهد: «این تغییر، حتما تغییر معرفتی و به رو به تکامل بوده است نه تغییر باطنی. الماسی همان الماسی است و عیاری همان عیاری. ما تجربه مواجهه با زندگی را با شادکامیها و تلخکامیهایی که اصالت زندگی است از سرگذراندهایم. عیاری همان کارگردانی است که انسان و طلوع معرفتی به نام شعور و دانش برایش جایگاه ویژهای دارد، او بازیابی سادهای از زندگی دارد و فیلمهایش برای تمام طبقات و گرایشهای مردم قابل فهم است. احترام ویژهای برای او قائلم و نگاه شیفته من و مخاطبان به او چند برابر بیشتر از قبل است.»
بازیگر «نارونی» با اینکه چیزی از قصه «کاناپه» را بازگو نمیکند، به این موضوع اشاره میکند که فیلمنامه این اثر را خوانده اما دلیل اصلی حضورش در این فیلم کارگردان آن است و اصلا این کارگردان است که در نتیجه یک فیلم مهم است: «بخصوص کیانوش عیاری که تفاوتش با دیگران اهمیتی است که به جزئیات میدهد، نه فقط فیلمنامه. به نظرم تفاوتش با کارگردانان تلویزیونی هم در همین است. اصل در نگاه او حجاببرداری از مفاهیمی است که به سادگی پیرامون ما وجود دارد و او متوجه عمقی در آنهاست که باعث جذابیت آثارش میشود.»
اغلب چند دلیل باعث دوری بازیگران از سینما میشود، دلایلی مثل اینکه در دورهای پیشنهادها کمتر میشوند یا اینکه خود آنها علاقهای به حضور در فیلمهایی که پیشنهاد میشود ندارند، در مورد الماسی اینکه او فیلمی به نام «رنج و سرمستی» را هم در این مدت کارگردانی کرده، این سوال را به وجود میآورد که او به سمت کارگردانی گرایش بیشتری نسبت به بازیگری پیدا کرده است، که الماسی در اینباره میگوید: «صادقانه بگویم، ترکیبی از همه این دلایل باعث دوریام از سینما شده. سینما برای من دارای جایگاه و احترام است. سخت است کسانی که مشتاق آن هستند بگویند وقتی امکانی برای حضورشان فراهم شده به راحتی «نه» گفتهاند. این نکته هم هست که من کار دیگری ندارم و منبع درآمدم از رسانههای تصویری و سینماست، اما برای کارم احترام قائلم، میتوانم بگویم مجموعه همه اینها یک توفیق اجباری و اجباری اذیتکننده را به وجود آورده است.»
از او درباره دلیل اکران نشدن «رنج و سرمستی» ساخته سال 1391، نیز میپرسیم که در اینباره اینطور توضیح میدهد: «این ماجرا روز به روز پیچیدهتر میشود. دلایلش را هم میدانم اما مهمترین دلیلش این است که قاشق ما از کوزهای عسل برداشته که نباید برمیداشته است و من شیطنتی که را که باید در 20 سالگی میکردم در 60 سالگی کردم و حالا این فیلم در گوشه گنجخانه مانده است، باقی چیزها در اینباره مهم نیست. فیلمهای پرت و پلایی را سراغ دارم که با پول بیتالمال تدوینشان 5 سال طول کشیده و روی پرده هم میروند، اما وقتی یکی از اعضای خانواده سینما به من میگوید این فیلم را هیچ سینمایی اکران نمیکند من چه جوابی باید بدهم؟ اگر اینطور باشد که باید کوبریک را تیرباران میکردند، خدای نکرده کیارستمی را از پا آویزان میکردند و سهراب شهید ثالث باید تکه تکه میشد!»
به گفته او «رنج و سرمستی» در 5 ساعت و با افرادی تازهکار تدوین شده است که برای اکران نیاز به تدوین مجدد دارد. الماسی درباره اینکه در این سالها گرایشش بیشتر به کارگردانی بوده است یا بازیگری، توضیح میدهد: «همه به این نتیجه رسیدهاند که سینما ابزار و زبانی است برای اینکه شما یافتههای ذهنیتان را را با دیگران تقسیم کنید. همانطور که شما به یک جمع میروید برای دیگران هدیه میبرید، فیلم هم هدیه ما برای دیگران است.» الماسی همچنین از تدارک برای ساخت پروژهای کمهزینه نیز خبر میدهد که در حال حاضر به دنبال سرمایه برای آن نیست، بلکه به دو همکاری با انگیزه و عاشق سینما برای آن نیاز دارد.
او در پایان درباره تفاوت کارگردانی و بازیگری نیز میگوید: «کارگردانی دقیقتر است و مسئولیت بیشتری را هم به همراه میآورد اما علی رغم همه حرمت و احترامی که برای بازیگری قائلم، بازیگری در سینما کاری سهل و ممتنع است. در واقع ممکن است کارگردان کسی را از خیابان جلوی دوربین ببرد و نتیجه خوبی هم بگیرد و این موضوع به کارگردان وابسته است.»