50 سوگند در معمای 6 ساله یک جنایت



معمای شش ساله یک جنایت به ایستگاه سوگند رسید و 50 نفر در صحن دادگاه، مراسم قسامه را اجرا کردند.

قضات دیوانعالی کشور حکم قصاص مردی که در دادگاه کیفری قاتل یک دعوای خونین شناخته شده بود را شکستند و خواستار ورود به  مرحله لوث شدند.


ساعت 12 بامداد 22 اسفندماه سال 88 مأموران پلیس 110 در جریان یک دعوای خیابانی در شهرک قائمیه قرار گرفتند.


دقایقی بعد تیمی از مأموران به محل حادثه اعزام شدند و دیدند مرد جوانی خون‌آلود وسط خیابان روی زمین افتاده است.


بلافاصله مرد زخمی که «حسن» نام داشت از سوی متخصصان اورژانس به نزدیک‌ترین بیمارستان انتقال یافت.


با وجود تلاش تیم پزشکی برای نجات جان این جوان وی پس از 48 ساعت تسلیم مرگ شد و یک معمای جنایی شش ساله را رقم زد. از همان دقایق نخست با دستور بازپرس پرونده تیمی از کارآگاهان مأموریت یافتند تا تحقیقات میدانی را برای دستگیری عامل این جنایت خونین آغاز کنند.


کارآگاهان در جریان تحقیقات از برادر قربانی دریافتند شب حادثه مردی به نام «حسین» با ضربات قمه حسن را از پای درآورده است. همین سرنخ کافی بود تا پلیس جنایی در یک قدیمی دستگیری عامل جنایت خیابانی قرار گیرد.


خیلی زود حسین دستگیر شد و تحت بازجویی قرار گرفت و گفت: ساعت 7 عصر بود که از پسرعمه‌ام بهنام شنیدم به خاطر اینکه آینه خودرویش به آینه خودروی اصغر خورده بین آنان مشاجره لفظی در گرفته است.


همان لحظه بود که اصغر، علی، میکائیل، ابوالفضل و حسین قمه به دست در خانه ما آمدند و شروع به عربده‌کشی کردند و رفتند. دوباره ساعت 12 بامداد شد که باز این کار را تکرار کردند. من نیز قمه‌ام را از خانه برداشتم و بیرون رفتم همزمان علی و حسین به بهانه آشتی‌کنان دست مرا گرفتند و به انتهای کوچه بردند. آنجا بود که عمویم سر رسید و علی با قمه ضربه‌ای به عمویم زد و دعوا بالا گرفت. همزمان یکی داد زد که حسن تایلندی را با قمه زدند و فرار کردند. من به تنهایی در درگیری ماندم خود را بالای سر حسن رساندم، گوشش را گرفتم و گفتم خوب شد!


وقتی از وی فاصله گرفتم مأموران اطلاعات سر رسیدند و یکی از آنها مرا گرفت، همان لحظه مأمور را هل دادم و پا به فرار گذاشتم و به خانه رفتم، باور کنید من حسن را نکشتم.
این در حالی است که برادر بزرگ قربانی در جریان تحقیقات به مأموران پلیس گفت برادرم پیش از مرگش به من گفت حسین مرا با قمه زده است اگر زنده بمانم حقم را از او خواهم گرفت!


بنابر این گزارش، پرونده این معما با صدور کیفرخواست به دادگاه استان تهران رفت و در شعبه 71 دادگاه کیفری به ریاست قاضی عزیزمحمدی و چهار مستشار تحت محاکمه قرار گرفت و قضات پس از شور وی را به قصاص نفس -اعدام – محکوم کردند.

نقص قصاص
پرونده این جنایت در دیوانعالی کشور مورد بررسی قرار گرفت و آنان با نقص حکم قصاص، پرونده را از موارد لوث تشخیص دادند و حکم به برگزاری مراسم قسامه دادند.
صبح دیروز این متهم در شعبه 74 دادگاه کیفری به ریاست قاضی عبداللهی و چهار مستشار تحت محاکمه قرار گرفت.


حسین وقتی برای آخرین دفاع پشت تریبون ایستاد، گفت: اتهام قتل را قبول ندارم. آن شب دو بار دعوای دسته‌جمعی بین ما درگرفت. یک بار ساعت 7 عصر بود که پس از ناسزاگویی دعوا تمام شد و یک بار هم 12 بامداد بود که علی، ابوالفضل، حسن تایلندی، اصغر،‌هادی و میکائیل همگی قمه به دست به مقابل خانه‌مان آمدند.

 

من نیز در دفاع از خود قمه‌ای به دست گرفتم و بیرون رفتم. در این بین علی دست مرا گرفت و داد زد حسین بیا آشتی کنیم و به انتهای کوچه برد. در این میان عمویم سر رسید و ناگهان علی ضربه‌ای به عمویم زد. خیابان شلوغ بود یکی داد زد حسن تایلندی را زدند. همه فرار کردند، من تنها ماندم خودم را بالای سر حسن رساندم گوشش را گرفتم گفتم خوب شد!


بنابر این گزارش، پس از دفاعیات این مرد مراسم سوگند که در آن باید 50 نفر قسم بخورند حسین بی‌گناه است یکی پس از دیگری پشت تریبون ایستادند.

 

اخبار حوادث - روزنامه ایران

 

کالا ها و خدمات منتخب

      ----------------        سیــاست و اقتصــاد با بیتوتــــه      ------------------

      ----------------        همچنین در بیتوته بخوانید       -----------------------