نزاع مرگبار با برادر خواستگار خواهر
- مجموعه: اخبار حوادث
- تاریخ انتشار : یکشنبه, 29 فروردين 1395 11:30
دعوايشان شد. هر دو چاقو و شمشيرشان را به سمت هم پرتاب كردند و جراحتهايي روي بدن يكديگر انداختند. دعوايشان كه بالا گرفت، اهالي محل پادرمياني كردند تا تيزيها بدون اينكه جان كسي را بگيرد، فرود آيد.
آن روز همه نفس راحتي كشيدند. كسي فكرش را هم نميكرد كه دعواي اصلان و سامان آنقدر بالا گرفته باشد كه دو روز بعد، قتل يكي از آنها را رقم بزند. ٢٤/٦/٩٢، اصلان و سامان بار ديگر در كوچه با هم سرشاخ شدند. اينبار سامان با كيوان، يكي از دوستانش سوار موتور بود. از دور اصلان را ديد كه با شمشير، وسط كوچه ايستاده بود. وقتي به او رسيد، تعادل موتور را از دست داد و روي زمين افتاد. هنوز بلند نشده، چاقو را كشيد و درگيري آغاز شد. دهها نفر دور آنها حلقه زده بودند.
تيزي شمشير، چاقو و خشم دو پسر ١٧ و ٢٤ ساله اجازه پادرمياني را نميداد. دعوا به كوچهاي باريك كشيد و دو جوان لحظهاي از جلوي چشم جمعيت ناپديد شدند. ثانيهاي بعد، سامان با بدني خون آلود، از كوچه بيرون آمد. دستش را روي قفسه سينهاش گرفته بود. نفسش بالا نميآمد.
چاقو درست سينهاش را شكافته بود. خبري از اصلان نبود. كيوان سريع سامان را سوار موتور كرد و با خود برد اما به بيمارستان نرسيده، سامان جان باخت. پليس، چند روز بعد، اصلان را دستگير كرد تا فاش شود كه يكي از دوستان او به نام سعيد نيز در اين درگيري حضور داشته است. پس او نيز دستگير شد و در بازجوييها قتل را گردن گرفت و گفت: «آن روز وقتي اصلان و سامان با هم درگير شدند، ميخواستم جدايشان كنم كه سامان به سمت من هم چاقو كشيد. براي دفاع از خودم، چاقويي به او زدم. »
اعترافات سعيد، او را قاتل پرونده ساخت، در حالي كه اصلان به اتهام شركت در نزاع منجر به قتل به زندان افتاده بود. پس از چند ماه تحقيق، دادستاني كيفرخواست پرونده را صادر كرد و آن را به شعبه دهم دادگاه كيفري استان تهران فرستاد. اما در اين چند ماه، تغيير بزرگي در اعترافات سعيد رخ داد. او اينبار قتل را گردن اصلان انداخته و او را قاتل سامان معرفي كرده بود.
با شروع جلسه رسيدگي به پرونده در شعبه هشتم دادگاه كيفري، خانواده سامان، قصاص متهم را خواستار شدند. پدر مقتول گفت: «قبلا پسرم با اصلان دعوا كرده بود اما آشتي شان داده بودند. روز حادثه، اصلان با پسرم تماس گرفت و پيشنهاد سفر به شمال را داد اما اين كار يك نقشه بود تا او را بيرون بكشد و بتواند بكشد. من نميدانم اصلان پسرم را كشته يا سعيد اما هركه اين كار را انجام داده، بايد قصاص شود.»پس از پدر مقتول، سعيد پشت جايگاه ايستاد. او ارتكاب قتل را رد كرد و گفت: «اصلان و سامان قبلا يك بار با هم درگير شده بودند كه خود من آشتيشان دادم. اما اين آشتي دوام نداشت و آنها سه روز بعد، سركوچه مان دوباره با هم دعوايشان شد.
اصلان شمشير داشت و سامان چاقو. با آن همديگر را ميزدند. من فقط جدايشان كردم و هيچ چاقويي نداشتم كه با آن به سامان ضربه بزنم. » براساس گزارش پزشكي قانوني، علت مرگ، اصابت جسم تيز به قفسه سينه و خونريزي شديد است. اين يعني معلوم نيست چاقو، عمر سامان را گرفته يا شمشير. اصلان نيز در اعترافات خود قتل را گردن سعيد انداخته و گفته است كه وقتي درگيري شروع شد، سعيد به كمك او آمد و با چاقو اصلان را زد.
اين حادثه شاهدان زيادي دارد اما تنها دو نفر از آنها كه لحظه چاقو خوردن سامان را نديدهاند، حاضر شدند به عنوان شاهد در دادگاه حاضر شوند. موضوعي كه باعث شد تا محمدباقر قربانزاده، رييس شعبه دهم دادگاه كيفري استان تهران، در پايان جلسه رسيدگي به پرونده، دستور احضار دو شاهد ديگر كه قتل در نزديكي خانه آنها اتفاق افتاده است را صادر كند. سامان وقتي چاقو خورد، آنقدر به مرگ نزديك شده بود كه حتي نتوانست، در يك كلمه، قاتل خودش را معرفي كند.
اخبار حوادث - اعتماد