ایران کجای میدان نبرد حماس و اسرائیل است؟ | آیا اسرائیل به ایران حمله خواهد کرد؟
- مجموعه: اخبار سیاست خارجی
- تاریخ انتشار : دوشنبه, 17 مهر 1402 09:42
روزنامه توسعه ایرانی نوشت: دیروز، دومین روز از حمله غافلگیرانه حماس به اسرائیل در حالی گذشت که شمار کشتهها در اسرائیل به 600 نفر رسید. وزارت بهداشت فلسطین در نوار غزه نیز از جانباختن مجموعا 572 فلسطینی خبر داد.
فرودگاه تلآویو شاهد صفهای شلوغ برای ترک اسرائیل بود. کابینه اسرائیل رسما آغاز جنگ علیه نوار غزه را تصویب کرد؛ برق غزه را قطع و عرضه سوخت و کالا به آن را هم متوقف کرد.
با این حال پیشبینیها بر این است که روزهای خونین ادامه خواهند داشت.
در این میان بخش قابلتوجهی از نگاهها و تحلیلها متوجه ایران است. کمتر از 10 سال پیش اولین پهپاد حماس که یکی از انواع پهپادهای ایرانی «ابابیل» بود در آسمان اسرائیل به پرواز درآمد. حماس اعلام کرد که پهپاد مذکور تا آسمان تلآویو هم رسیده است. اسرائیل اما تاکید کرد که سامانه ضدموشکی گنبد آهنین در آسمان شهر ساحلی «اسدود» در همان جنوب اسرائیل توانسته آن را ردیابی، هدفگیری و سرنگون کند.
صبح شنبه هفته جاری اما حماس چنان سهمگین، غافلگیرانه و بیسابقه اسرائیل را زیر آتش گرفت که نه قابل ردیابی بود و نه قابل پیشبینی. نه فقط تلآویو، بلکه ناظران جهانی نیز هنوز از شوک آن بیرون نیامدهاند.
در این میدان، ایران یک بازیگر کلیدی است. نزدیکی حماس به تهران باعث شده تا نقش ایران یکی از مهمترین محورها حول نزاعی باشد که امروز سومین روزش را پشت سر میگذارد؛ اینکه ایران کجای این میدان است؟ چه تاثیری بر آن خواهد گذاشت و چگونه از آن متاثر خواهد شد؟
در پاسخ به این سوال، اسرائیل و جمهوریخواهان آمریکا، ایران را محرک اصلی حماس در حمله به اسرائیل معرفی میکنند. در همین راستا اسحاق هرتزوگ، رئیسجمهور اسرائیل تنها ساعاتی پس از حمله حماس، تاکید کرد که «ایران پشت حمله حماس علیه اسرائیل قرار دارد.»
حتی جمهوریخواهان در آمریکا دولت بایدن را مورد انتقادهای شدید قرار دادهاند که آنچه در میان غزه و اسرائیل رخ داده، نتیجه آزادسازی 6 میلیارد دلار داراییهای ایران است. چنین اظهاراتی ممکن است فضا را به سمتی پیش ببرد که همانند جنگ روسیه و اوکراین، این بار نیز پای ایران به بهانه همدستی با طرف اول جنگ به میان آید.
ایران؛ حمایت بدون ردپا
موضع ایران بدون کوچکترین ابهامی درباره حمله حماس به مواضع اسرائیل، شفاف و روشن بود. واکنش ایران همچون روسیه، امارات، ترکیه، مصر و یا عمان محافظهکارانه نبود. بلکه رسما از حماس حمایت کرد؛ حمایتی که نه تنها از سوی مشاور رهبر انقلاب و سخنگوی وزارت خارجه اعلام شد، بلکه چنان فراتر رفت که برای حمله بیسابقه حماس به اسرائیل جشن خیابانی هم تدارک دیده شد.
در عین حال اما درباره دست داشتن ایران در این حمله، آنطور که آمریکا اعلام کرده شواهدی وجود ندارد. در پاسخ به اظهاراتی که مماشات دولت بایدن با ایران را مسبب این حمله میدانند، آنتونی بلینکن، وزیر خارجه آمریکا در مصاحبه با شبکه سیانان گفت: «اگرچه روابط طولانیمدتی بین حماس و جمهوری اسلامی وجود دارد، اما آمریکا شواهدی را مشاهده نکرده که ایران پشت حمله حماس به اسرائیل باشد.»
آدریان واتسون، سخنگوی شورای امنیت ملی آمریکا نیز در پاسخ به اتهامها درباره آزاد شدن پولهای بلوکه شده ایران، در توئیتی با بیان اینکه این منابع مطلقا هیچ ربطی به حملات وحشتناک امروز ندارند، نوشت: «میتوانم واقعیت را روشن بگویم: حتی یک سنت از این منابع هم خرج نشده، و وقتی خرج شود، فقط برای چیزهایی مثل غذا و دارو برای مردم ایران خواهد بود.»
او اضافه کرده: «این اولین بار نیست که سوء اطلاعاتی منتشر میشود.»
با این حال برخی برای اثبات دست داشتن ایران در این حملات به گفتههای سخنگوی حماس استناد میکنند.
قاضی حمد، سخنگوی حماس در پاسخ به سوال مجری برنامه «نیوز آور» بیبیسی که پرسید «در این عملیات چقدر از حمایت ایران برخوردار بودید»، گفته است: «من افتخار میکنم که خیلی کشورها به ما کمک میکنند. ایران به ما کمک میکند. کشورهای دیگر به ما کمک میکنند. یا با پول یا با سلاح یا حمایت سیاسی که مشکلی ندارد.»
او کمک ایران را رد نکرده که البته سیاست رسمی جمهوری اسلامی نیز هست اما اشاره مستقیمی به این نکرده که ایران مشخصا در این حمله دست داشته است. ضمن اینکه او این کمکها را به حمایت مالی، تسلیحاتی و سیاسی دستهبندی کرده و از کمک کشورهای دیگر نیز یاد کرده است.
با این حال بسیاری معتقدند که حماس به تنهایی قادر به برنامهریزی نظامی و اطلاعاتی برای اجرای چنین عملیاتی نیست و قطعا یکی از مهمترین مشاوران و حامیان وی در ساماندهی این عملیات ایران بوده است.
اقدام نظامی برای یک هدف دیپلماتیک؟
برخی دیگر تاکید میکنند که حمله به اسرائیل در این مقطع در پی مقدمهچینیها برای عادیسازی روابط عربستان و اسرائیل است که ایران به شدت با آن مخالف است.
ماه گذشته یک هیأت پنج نفره اسرائیلی برای شرکت در نشست بهروزرسانی فهرست میراث فرهنگی جهانی و تاریخی یونسکو وارد ریاض شدند. سفر آنها اولین سفر رسمی میان اسرائیل و عربستان بود. سعودیها آن روز پشت میزی نشستند که نام اسرائیل هم روی آن دیده میشد. آن سفر گمانزنیها در مورد عادیسازی روابط میان عربستان و اسرائیل را افزایش داد.
این عادیسازی قطعا در تعارض با آشتی تهران- ریاض قرار میگرفت. بسیاری در دنبال کردن سرنخ حمله حماس به اسرائیل، به حساسیتها و هشدارهای ایران درباره عادیسازی روابط اعراب با اسرائیل رسیدهاند.
وریان لوژور، روزنامه فرانسوی زبان چاپ بیروت با بیان اینکه «بعید نیست حملۀ امروز حماس از ماهها پیش با حزبالله و حکومت ایران هماهنگ شده باشد»، نوشت: «با این حمله عادی شدن مناسبات اسرائیل و عربستان به تأخیر میافتد.» نه تنها روزنامه فرانسویزبان چاپ لبنان، بلکه حزبالله لبنان نیز همین عقیده را دارد. این سازمان سیاسی- نظامی نیز حملۀ حماس را پاسخی قاطع به اسرائیل و پیامی به جهان عرب و مسلمان و به ویژه کسانی دانست که همانند عربستان در پی عادی کردن مناسبات خود با اسرائیل هستند؛ پیامی مبنی بر اینکه «صلح با اسرائیل بهای سنگینی دارد.»
از سوی دیگر واکنش مقامات بلندپایه در داخل ایران نیز بیش از هر چیز حول محور عادیسازی میچرخد. رسانه KHAMENEI.IR روز گذشته در اولین واکنش به اقدام حماس، بخشی از بیانات رهبر ایران در قالب کلیپ صوتی «جوانان فلسطینی، آمادهتر از همیشه» را منتشر کرد که رهبر انقلاب در بخشی از آن میگویند: «نظر قطعی جمهوری اسلامی این است که دولتهایی که قمار عادّیسازی [روابط] با رژیم صهیونیستی را برای خودشان سرمشق و شیوهی کار قرار میدهند، دارند اشتباه میکنند، ضرر خواهند کرد؛ باخت منتظر اینها است؛ به قول اروپاییها دارند روی اسب بازنده شرطبندی میکنند. امروز وضع رژیم صهیونیستی وضعی نیست که مشوّق نزدیکی به او باشد؛ نباید این اشتباه را بکنند. رژیم غاصب، رفتنی است.»
آیتالله نوری همدانی، مرجع تقلید نیز واکنشی با همین مضمون به حمله حماس به اسرائیل داشت. این مرجع تقلید تاکید کرد: «کشورهای اسلامی به فکر عادیسازی روابط با کشوری که قادر به حفظ امنیت خود نیست و یک حکومت رو به زوال است، نباشند.»
بدین ترتیب بخشی از تحلیلها ناظر بر این است که ایران برای دستیابی به یک هدف دیپلماتیک که همان بر هم زدن پروژه عادیسازی روابط اسرائیل و اعراب است، از حماس برای یک اقدام نظامی حمایت کرده است.
اسرائیل به ایران حمله خواهد کرد؟
وجه دیگر تاثیرگذاری غافلگیری اسرائیل از سوی حماس بر ایران، آشکار شدن ضعف اطلاعاتی اسرائیل است. ایران طی سالهای گذشته بارها مورد حمله اطلاعاتی اسرائیل قرار گرفته است؛ از ترورها گرفته تا سرقت اسناد مربوط به برنامه هستهای ایران هر یک به نوعی به رخ کشیدن برتری اطلاعاتی اسرائیل و حفرههای امنیتی ایران بود. اکنون اما با شوکی که به اسرائیل وارد شده است، یکی از مهمترین موضوعاتی که مورد نقد و واکاوی قرار میگیرد این است که به راستی توان اطلاعاتی و امنیتی اسرائیل آنگونه که تا امروز تصور میشده، هست یا با شکافهای جدی مواجه است؛ به نحوی که آماج چنین حملهای آن هم از سوی غزه با آن همه محدودیت قرار گرفته است.
پاسخ به این سوال نه فقط کابینه تندروی نتانیاهو، بلکه به طور کلی اسرائیل را زیر سوال میبرد. در همین راستا ادوارد اسنودن، افسر سابق آژانس امنیت ملی آمریکا در ایکس (توئیتر سابق) با تمسخر نتانیاهو، نوشت که برنامههای جاسوسی او علیه حماس کارساز نبوده است. موضوع دیگری که در بستر این جنگ، درباره ایران مطرح میشود، این است که آیا ممکن است دامنه جنگ به کشور ما نیز کشیده شده و اسرائیل در امتداد نزاع با حماس به ایران نیز حمله کند؟
به نوشته دیپلماسی ایرانی، منصور براتی، کارشناس مسائل اسرائیل، به نیوزویک گفته است: «اسرائیل هنوز از توانمندیهای لازم برای انجام یک حمله تمام عیار علیه ایران برخوردار نیست. به نظرم زرادخانه اسرائیل هنوز برای یک حمله مستقیم به ایران کامل نباشد و به نظر میرسد که آنها تلاش دارند این زرادخانه را تا 2024 و 2025 تقویت کنند.»
باید در برابر جنگ فلسطین و اسرائیل چه موضعی بگیریم؟
روزنامه هم میهن نوشت: جنگ غزه بهطور طبیعی آثار منطقهای بینالمللی دارد و در صورت تداوم و گسترش آن تبعات سنگینی هم خواهد داشت و ایران نیز از این آثار مبرا نخواهد بود. وضعیت بازار سهام و قیمت ارز غیررسمی در بازار ایران بخشی از این آثار را دیروز نشان داد.
بنابراین، دور نگه داشتن ایران از این تکانهها شرط لازم برای پیشبرد ایدهها و برنامههای اقتصادی است. فارغ از سیاستهای نادرستی که در زمینه اقتصادی اتخاذ شده است، سال گذشته تنشهای سیاسی داخلی، وقفهای را در ثبات سیاستی ایجاد کرد که پرهزینه بود و امسال نباید دوباره و در نیمه دوم سال شاهد این ناپایداری در وضعیت خارجی باشیم.
در این زمینه، لازم است که مسئولین سیاسی و بهویژه افراد نظامی در اتخاذ موضع یا تحلیل شرایط نهایت دقت و خویشتنداری و هوشمندی را داشته باشند. شاید چون عادت به طرح بیمحابا در مسائل داخلی دارند، چندان نگرانی از بیان رویکردهای خارجی ندارند، ولی اثرات مواضع ناشی از رویکردهای نادرست در سیاست خارجی بهشدت مهم است.
همچنین، در سیاستهای تبلیغی نیز باید مسئولانه دقت کرد تا در صداوسیما و رسانهها و فضای عمومی بهگونهای رفتار نشود که عوارض آن گریبانگیر جامعه و مردم ایران شود.
در همین زمینه، میتوان نسبت به حوادث و جزئیات رخداده در این جنگ حساسیت داشت. نباید تحت تاثیر تبلیغات جهانی رسانههای غربی و طرفدار اسرائیل قرار گرفت و باید اقدامات ضدبشری آنان را محکوم و به ریشههای بحران فلسطین اشاره کرد. رژیمی که رسماً اقدام به ترور و از آن دفاع میکند و درعینحال، مبارزان و مردم تحت اشغال را تروریست مینامد.
از سوی دیگر، نباید اجازه داد که تصور نادرستی شکل بگیرد که گویی ما از هر نوع رفتاری با دیگران حمایت میکنیم. ما هشت سال علیه متجاوزان به میهن خود جنگیدهایم و یکی از افتخارات ما این بود که همواره و تا حد امکان نسبت به اسرا و قواعد جنگ پایبند بودهایم و رعایت کردهایم؛ حتی اگر آنان متجاوز بودند و یا این قواعد را رعایت نمیکردند. همچنین، کوشش برای تبدیل یک امر خارجی به مجادلهای داخلی به زیان همه است. وضعیت جنگ اخیر پیچیده است و مستلزم درایت و هوشمندی بیشتری نسبت به موارد دیگر است.