مرد جوان دختر مورد علاقه‌ خود را به آتش کشید



حس کردم رفتار مهناز تغییر کرده است. به ماجرا مشکوک شده و بعد از بررسی ارتباطات مهناز متوجه شدم در این مدت که در زندان بودم، چند بار با یکی از دوستانم به نام میثم ملاقات داشته و با او بیرون رفته است.

روزنامه جام‌ جم نوشت: پسر جوان که به تصور خیانت، زن جوانی را به آتش کشیده و مرگ او را رقم زده بود، تسلیم ماموران شد. متهم در تحقیقات مدعی شد ناخواسته باعث مرگ مقتول شده است.

 

رسیدگی به این پرونده جنایی با گزارش آتش‌سوزی مرگبار به پلیس غرب استان تهران آغاز شد. ماموران با حضور در محل متوجه شدند، زن جوانی در یکی از آپارتمان‌های ساختمان به‌شدت سوخته و تلاش ‌همسایه‌ها برای نجات او بی‌نتیجه مانده بود.

 

بررسی‌های پلیس نشان داد، پسر جوانی به نام شاهین این خانه را اجاره کرده و با زنی جوان در آنجا زندگی می‌کرد. آنها در چند روز گذشته چند بار با هم درگیر شده و همسایه‌ها صدایشان را شنیده بودند. شب حادثه، شاهین مقابل خانه یکی از همسایه‌ها می‌رود و از او می‌خواهد برای کمک به زن جوان به خانه‌اش برود و بعد هم ساختمان را ترک می‌کند.

 

همسایه‌ها هم با ورود به خانه با پیکر سوخته زن جوان به نام مهناز روبه‌رو شده و ماجرا را به پلیس و اورژانس خبر می‌دهند.

 

تحقیقات ادامه داشت تا این‌ که پسر جوان با مراجعه به ماموران گفت‌: می‌خواهد واقعیت را بگوید.

 

او در تشریح ماجرا گفت: مهناز بعد از جدایی از همسرش از سوی خانواده‌اش طرد شد. وقتی شرایط او را دیدم‌، خانه‌ای اجاره کرده و به او گفتم در آنجا زندگی کند. گاهی نیز به او سر می‌زدم و اگر خریدی داشت برایش انجام می‌دادم. مدتی بعد به دلیل ارتکاب جرمی از سوی پلیس دستگیر و وقتی آزاد شدم، حس کردم رفتار مهناز تغییر کرده است. به ماجرا مشکوک شده و بعد از بررسی ارتباطات مهناز متوجه شدم در این مدت که در زندان بودم، چند بار با یکی از دوستانم به نام میثم ملاقات داشته و با او بیرون رفته است.

 

سراغ میثم رفتم که او منکر این ارتباط شد و ادعا کرد متوهم شده‌ام و هیچ رابطه‌ای بین او و مهناز نیست. حس این‌ که آنها به من دروغ می‌گویند آزارم می‌داد. شب حادثه سر این موضوع با مهناز درگیر شدم که او خودش را به بالکن خانه رساند و تهدید کرد خودش را به پایین پرت می‌کند. بعد هم روی خودش بنزین ریخت و تهدید کرد خود را آتش می‌زند. من هم کنار او فندک زدم تا بفهمد از تهدیدهایش نترسیدم که ناگهان شعله‌ور شد. ترسیدم و تلاش‌هایم برای خاموش‌کردن او بی‌نتیجه ماند. من قصد آتش زدن او را نداشتم و به همین دلیل خودم را تسلیم کردم.»

 

کالا ها و خدمات منتخب

      ----------------        سیــاست و اقتصــاد با بیتوتــــه      ------------------

      ----------------        همچنین در بیتوته بخوانید       -----------------------