ناطق نوری: خداوند منافقین را لعنت کند که باعث شدند برای ما محافظ در نظر گرفته شود / این کار موجب ایجاد حجاب بین ما و مردم شد
- مجموعه: اخبار سیاسی و اجتماعی
- تاریخ انتشار : سه شنبه, 08 تیر 1395 08:31
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام با اشاره به این شعار پس از شهادت شهید بهشتی که 'دشمن در چه فکری است، ایران پر از بهشتی است' گفت: اما حقیقت این است که این شعارها برای آن بود که دشمن نسبت به خود مغرور نشود و واقعیت این است که دیگر امثال شهید بهشتی و شهید مطهری برای ما تکرار نخواهند شد.
به گزارش انتخاب ؛ حجت الاسلام والمسلمین ناطق نوری شامگاه دوشنبه در آیین گرامیداشت سی و پنجمین سالگرد شهادت آیتالله بهشتی در کانون توحید با تسلیت سالروز شهادت امام علی (ع) اظهار کرد: من با شهید بهشتی از سال 42، 43 که با برخی دوستان حوزوی دروسی را نزد ایشان آموزش میدیدیم، آشنا شدم.
وی ادامه داد: این آشنایی تا پس از انقلاب و آخرین روزهای حیات این شهید ادامه داشت؛ به طوری که همواره از مصاحبت با وی بهره میبردم و سخت شیفته اخلاق و مدیریتش بودم و از جهات بسیاری تأثیر پذیرفتم و خود را مدیون شهید بهشتی میدانم.
به نوشته ایرنا، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام با بیان اینکه شاید سخنانش مورد پذیرش همه نباشد چون نوعی برداشت و تحلیل شخصی از شخصیت شهید بهشتی دارد، گفت: همواره برای من این پرسش وجود داشت که چرا یک عالم فقیه چون شهید بهشتی که از هوش و توانایی فراوانی برخوردار بود در حوزه علمیه و مدرسه حقانی نماند تا جزو مراجع تقلید شود و در عوض، فعالیتهایی را انجام داد که حتی از نظر شاگردانش که امثال من باشد همواره جای شگفتی و تعجب داشت.
وی به فعالیتهای شهید بهشتی در دوران پیش از انقلاب اشاره و اظهار کرد: شهید بهشتی با آنکه در مدارج علمی عالی و بالایی قرار داشت، در قم دبیر زبان انگلیسی بود و یا با تأسیس دبیرستان دین و دانش در همین شهر و نگارش کتاب تعلیمات دینی، برای نوجوانان فعالیت می کرد؛ در حالی که چنین کارهایی از انسانی در سطح معمول نیز برمیآمد.
رئیس دفتر بازرسی ویژه رهبر معظم انقلاب با تأکید بر اینکه شهید بهشتی به دنبال ایجاد پیوند بین اسلام و مسلمانان و پر کردن حلقه مفقوده بین آن دو بود، گفت: من وقتی نوشتهها و سخنان ایشان را مورد مطالعه قرار دادم به یک تحلیل و جمعبندی رسیدم که شهید بهشتی از ابتدا اسلام را دینی جامع و کامل میدید.
وی خاطر نشان کرد: شهید بهشتی بر این اعتقاد بود که دین اسلام در ابعاد مختلف حرفی برای گفتن دارد و از این مسأله که چنین دینی با این سطح از جامعیت در کشورهای اسلامی نتوانسته جایگاه خود را پیدا کند و مسلمانان همچنان عقبافتاده هستند، رنج میبرد و به دنبال این بود که حلقه مفقوده بین اسلام و مسلمانان را پیدا و آنها را متصل کند.
ناطق نوری با بیان اینکه شهید بهشتی معتقد بود که اسلام هنوز در جوامع اسلامی به طور کامل اجرایی نشده، افزود: به تعبیر پیامبر (ص) مردم دیندار هستند اما ممکن است دینشناس نباشند؛ البته فاصله بین دینداری و دینشناسی بسیار است و شهید بهشتی نیز همین اعتقاد را داشت که بسیاری از مسلمانان ممکن است دیندار باشند اما دین شناس نباشند.
وی با اشاره به اینکه امروز جامعه ما دیندار است اما دینشناس نیست، ادامه داد: اگر فرد یا جامعهای دیندار باشد اما شناختی از دین نداشته باشد ضررش این است که آن جامعه یا فرد هر آنچه را که رنگ و بویی از دین داشته باشد میپذیرد؛ هرچند که آن مطلب ربطی به دین نداشته باشد.
ناطق نوری جامعه اسلامی را زمانی منحرف دانست که دینداران، دینشناس نباشند و اظهار کرد: اگر در جامعه اسلامی شایسته سالاری کنار رود و رابطه و فامیلبازی یا جو و موج بر آن حاکم شود، نتیجهاش همین میشود که عدهای به نام دین، امیرالمومنین (ع) را کنار میگذارند و شرایط به سمتی میرود که علی (ع) به نام دین و مذهب مورد لعن و نفرین مسلمانان قرار میگیرد.
وی با اشاره به مظلومیت امام علی (ع) در دوران حیات پربرکتشان افزود: در زمان امام علی (ع) عدهای در نماز شب خود، ایشان را لعن میکردند و حتی اگر نماز شبشان را به جا نمیآوردند در عوض قضای لعن علی (ع) را گفته تا از بهشت بینصیب نمانند.
ناطق نوری ادامه داد: ضرر دینداری بدون شناخت از دین، این است که در جامعه اسلامی یک نفر خلیفه میشود و برای راحتی خود به جای جمعه در روز چهارشنبه نماز جمعه اقامه می کند و مردم نیز فکر میکنند که خلیفه به خاطر رضای خدا این کار را کرده است.
وی خاطرنشان کرد: تحجرگرایی هیچ ارتباطی به دین و اسلام ندارد و در طول تاریخ اسلام، آسیبهای فراوانی از جانب تحجرگرایی دیدهایم در حالی که این گونه مسائل هیچ ربطی به دین و اسلام نداشته، اما دینداری بدون شناخت از دین آن قدر در جامعه اسلامی از دوران پیامبر (ص) و بعد از آن تقویت و جایگاه پیدا کرده که امروز شاید نتوان با آن مبارزه کرد.
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام در بخش دیگری از سخنانش با اشاره به شباهتها و اشتراکات شهید مطهری با شهید بهشتی اظهار کرد: شهید مطهری نیز اگر در حوزه میماند، قطعاً از بسیاری از مراجع تقلید جلوتر بود اما وی از حوزه خارج شد تا با تلاش، ممارست و واسطهکردن دیگران به دانشگاه الهیات وارد شود و در آنجا به عنوان یک مدرس مشغول شود و بتواند در قشر جوان و تحصیلکرده نفوذ کرده و اسلام ناب را برای آنان تبیین کند.
وی افزود: مرحوم بهشتی به این دغدغه رسیده بودند که اسلام یک حرف میزند و مسلمانان کار دیگری میکنند و به همین دلیل بود که فعالیتهای خود را به سمتی میبرد که بتواند فاصله میان اسلام و مسلمانان را کاهش دهد.
رئیس دفتر بازرسی ویژه رهبر معظم انقلاب اظهار کرد: این شأنیت درست کردنهاست که ما را از مردم جدا کرده است؛ زیرا برای روحانیت شأن درست کردهایم که اگر یک روحانی در سلام کردن پیشقدم شود، شأن او نیست و یا اگر به احترام یک مکلا از جایش بلند شود از شأن او خارج است، حرفهای نادرستی است و پیغمبر اسلام هم اگر میخواست برای خود شأن خاصی درست کند هرگز در کارش موفق نمیشد.
وی با بیان اینکه «این شأن و شئون را امثال ما ساخته ایم در حالی که رسول خدا (ص) در کوچهها میایستاد و به سخنان مردم پاسخ میداد» افزود: خداوند منافقین را لعنت کند که سبب شدهاند برای ما محافظ در نظر بگیرند که چنین کارهایی سبب شد حجابی بین ما و مردم پدید آید و حتی بعضیها فکر کنند که شأن و منزلت خاصی دارند.
ناطق نوری با تأکید بر اینکه برای شهید بهشتی مسأله شأنیت مطرح نبود بلکه درد دین و حمایت از اسلام داشتند، اظهار کرد: شهید بهشتی در سال 39 به قم آمد تا حوزه علمیه را سامان دهد چرا که در آن دوران عدهای در حوزه به «قاعده النظام فی لا نظام» (نظم ما در بینظمی است) قائل بودند که این هم از بدبختیهای ما در آن دوره بود و شهید بهشتی آمده بود تا چنین افکاری را از ذهن عدهای دور کند و آنها را متوجه کند که برای مدیریت حوزه برنامهریزی لازم است.
وی تصریح کرد: اما از آنجایی که نمیتوانست با کل حوزه علمیه درگیر شود و این مدیریت را جا بیندازد با جمعی از دوستانش مدرسه حقانی را تأسیس کرد که خروجی آن قابل مقایسه با تمام مدارس قم در آن دوره نبود و بسیاری از نیروهای قدرتمند ما در قوه قضاییه در اوایل انقلاب از همان مدرسه حقانی فارغ التحصیل شده بودند.
رییس مجالس چهارم و پنجم شورای اسلامی خاطر نشان کرد: متأسفانه در دورههای اخیر شرایطی پیش آمده است که هرکس که از مدرسه حقانی فارغالتحصیل میشود دربارهاش گفته میشود که آدم خوبی است، اما حیف که از مدرسه حقانی آمده که این شرایط برای مدرسه حقانی مشابه همان شرایطی است که در حزب جمهوری اسلامی پدید آمد و نهایتاً به تعطیلی حزب منجر شد.
وی همچنین با بیان اینکه آیتالله بهشتی از جمله نیروهایی بود که هیچگاه نقش تأثیرگذارش در انقلاب برای مردم شناخته نشد، افزود: مرحوم بهشتی و شهید باهنر از جمله کسانی بودند که در جریان انقلاب نقش تأثیرگذاری داشتند اما مانند عدهای که یک کار میکنند و آن را صد کار نشان میدهند، نبودند و در حالی که صدها کار برای این انقلاب کرده بودند و حتی یک مورد را هم نشان نمیدادند و به همین جهت بود که نقش آنها در انقلاب برای مردم کمتر شناخته شد.
ناطق نوری شهید بهشتی را از شخصیتهای محبوب سیاسی بین مردم دانست و اظهار کرد: انسانی که میخواهد غیرمتملق و آزاد باشد، قطعاً دشمنانی خواهد داشت اما باید دید چه کسی دوست او است و چه کسانی با وی دشمنی میکنند. شهید بهشتی نیز از جمله کسانی بود که در دلهای بسیاری از مردم و شخصیتهای سیاسی قرار داشت اما به همان اندازه دشمنانی هم داشت.
وی، رمز موفقیت شهید بهشتی را دارا بودن صفاتی چون اخلاق حسنه عنوان کرد و گفت: رمز موفقیت شهید بهشتی داشتن اخلاق حسنه، صداقت، نظم، صبوری و مقاومت، خوشبین بودن به جامعه، کادرسازی و تواضع و فروتنی بود.
ناطق نوری ادامه داد: یک بار به خاطر دارم وقتی قرار بود برای مدیریت صدا و سیما مسئولانی را انتخاب کنند، شهید بهشتی کسی را در بین برگزیدگان آورده بود که با ایشان مخالفت جدی داشت و حتی نسبت به شهید بهشتی جسارت و توهین نیز روا میداشت اما وقتی از ایشان پرسیدم که چرا چنین شخصی را برای مدیریت صدا و سیما در نظر گرفتهاید گفتند شاید او از قیافه من خوشش نیاید، شاید از نام بهشتی بیزار باشد و من را قبول نداشته باشد اما مدیری لایق است.
ناطق نوری تصریح کرد: زمانی که شهید بهشتی به شهادت رسید ما شعار دادیم که 'دشمن در چه فکری است؛ ایران پر از بهشتی است' اما حقیقت این است که این شعارها برای آن بود که دشمن نسبت به خود مغرور نشود و واقعیت این است که دیگر امثال شهید بهشتی و شهید مطهری برای ما تکرار نخواهند شد.
شاید همین اقبال بی نظیر و تمایل بخش زیادی از مردم به این رسانهها که در کمترین حالت نیمی از جمعیت را در بر می گیرد، برخی نهادها را بر آن داشته تا به روشهای دیگری غیر از مسدودسازی در مورد این رسانهها روی بیاورند. روش هایی که یکی بعد از دیگری شکست خورد و رویای نظارت بدون دخالت در حریم شخصی افراد را محقق نکرد.
وجود جرایم و خطاهایی که در این حوزه رخ می داد به دلیل عدم فرهنگسازی است و به جای برنامهریزی برای حضور افراد در این فضا که به هرحال جزئی از اقتضائات دنیای مدرن است، نباید به صف کشورهای مقابله کننده با رسانه های جمعی پیوست. در آخرین این اقدامات که با اعمال محدودیت در روند فعالیت کاربران شبکه های مجازی همراه است، روز گذشته دبیر شورای عالی فضای مجازی گفت: کسانی که در شبکه های اجتماعی فعالیت رسانه ای دارند باید خود را برای اخذ مجوز از این شورا آماده کنند.
ابوالحسن فیروزآبادی رعایت الزامات دینی، اخلاقی و قانونی را برای فعالیت شبکه های اجتماعی ضروری دانست و خاطرنشان کرد: رسانههای داخلی چه در بخش مکتوب و چه در بخش صوتی و تصویری تاکنون پایبندی خود را به این الزامات نشان دادهاند. به گزارش ایرنا، فیروز آبادی یادآور شد: اکثر شبکههای اجتماعی مجازی در خارج از مرزهای کشورمان قرار دارند که همین عاملی است تا چندان پایبند به الزام های داخلی نباشند.
دبیر شورای عالی فضای مجازی به تصویب طرحی در این شورا که در آن مقرر شده همه شبکه های پیام رسان فعال در کشور در یک دوره یک ساله، ذخیرهسازی دادههای خود را در داخل کشور انجام دهند، اشاره و ابراز امیدواری کرد پس از این الزام همه کسانی که قصد دارند در شبکه های اجتماعی برای ایران فعالیت داشته باشند با انتقال سرورهای خود پایبندی به قوانین کشورمان نشان دهند تا امنیت این شبکهها برای کاربران داخلی ارتقا یابد.
رسانهها و مقابله با فساد
یک استاد دانشگاه و کارشناس علوم ارتباطات این نحوه مواجهه با وسایل ارتباط جمعی را برگرفته از رژیم حقوقی مبتنی بر اجازه قبلی می داند و به «آرمان» میگوید: در دنیا در رابطه با نحوه مواجهه دولتها با شبکههای اجتماعی دو رژیم حقوقی حاکم است. اسماعیل قدیمی می افزاید: رژیم حقوقی تنبیهی که در کشورهای توسعه یافته اجرا می شود و در آن افراد می توانند آزادانه و بدون نگرانی از محدودیت و فیلتر در همه رسانه های مجازی یا غیرمجازی وارد شده و فعال باشند و دولت هم فقط در صورتی که اقدامات افراد نظم عمومی را خدشه دار کرده و یا به ضرر مصالح کشور باشد مداخله می کند که البته این مداخله هم بدون حضور پلیس و در دستگاه قضائی و دادگاه صنفی که قضات آن همه روزنامهنگار و صاحبان رسانه هستند، محقق می شود.
این استاد ارتباطات به رژیم حقوقی مستقر در کشورهای در حال توسعه مانند ایران اشاره کرده و می گوید: در بسیاری از کشورهای در حال توسعه نحوه مواجهه با رسانه ها مبتنی بر اجازه قبلی است و افراد نمی توانند بدون اجازه و نظارت هیچ فعالیتی در این عرصه داشته باشند، در حالی که همه کشورهایی که از این رژیم حقوقی پیروی کردند در نهایت در برنامه های خود شکست خورند و اعلام کردند مسدودسازی دردی را دوا نخواهد کرد.
قدیمی به نقش رسانه هایی مانند روزنامهها در مقابله با فساد در ادوار مختلف تاریخی کشور اشاره کرده و می گوید: کارنامه تاریخی کشور ما نشان میدهد مبارزه با ظلم و ستم بدون وجود رسانه محقق نخواهد شد و در واقع افرادی که از طرق مختلف آزادی بیان افراد را محدود میکنند باید خودشان را برای افزایش ظلم و ستم و ریشه دواندن آن در خلأ نبود افشاگری رسانهها آماده کنند.