از اکسپلور اینستاگرام تا اسکرول بینهایت؛ داستان اعتیاد به اینستاگرام
- مجموعه: اخبار علمی و آموزشی
- تاریخ انتشار : سه شنبه, ۲۷ آبان ۱۴۰۴ ۱۵:۲۸

این اتفاق تصادفی نیست. اینستاگرام بهصورت خیلی حسابشده طوری طراحی شده که ما «کمکم» و «بدون متوجه شدن» بیشتر در آن بمانیم. دو بخش در این میان نقشی پررنگ دارند: اکسپلور اینستاگرام و چیزی که به آن اسکرول بینهایت میگوییم. اگر کمی دقیقتر به رفتار خودمان نگاه کنیم، میبینیم ترکیب همین دو ویژگی است که از یک سر زدن ساده، یک «نشستن طولانی» میسازد.
در این مقاله میخواهیم با زبان ساده مرور کنیم که این دو بخش چطور کار میکنند، چرا اینقدر روی مغز و رفتار ما اثر میگذارند و چطور کمکم از استفاده عادی به چیزی شبیه «اعتیاد دیجیتال» میرسیم.
اکسپلور اینستاگرام؛ ویترین همیشه بازِ سلیقههای ما
بخش اکسپلور برای خیلیها جذابترین قسمت اینستاگرام است. از نظر ظاهری چیز عجیبی نیست؛ یک صفحه پر از عکس و ویدیو. اما پشت همین صفحه ساده، یک سیستم خیلی دقیق نشسته که رفتار ما را زیر نظر دارد و بر اساس آن، محتوا را فیلتر میکند.
هر بار که:
* روی یک ویدیو بیشتر مکث میکنیم
* پستی را لایک میکنیم
* چیزی را ذخیره یا فوروارد میکنیم
* یا یک موضوع خاص را مدام تماشا میکنیم
در واقع داریم به اینستاگرام «سرنخ» میدهیم. الگوریتم این سرنخها را جمع میکند و شبیه یک مغز دوم، آرامآرام سلیقه ما را یاد میگیرد. نتیجهاش این میشود که وقتی وارد بخش اکسپلور اینستاگرام میشویم، انگار در یک ویترینِ دقیقاً مطابق با علاقههای خودمان قدم گذاشتهایم.
این بخش برای خیلیها تبدیل شده به اصلیترین منبع سرگرمی، یاد گرفتن چیزهای جدید، دیدن طنز، آموزش، اخبار و هر چیزی که دوست دارند. طبیعی است وقتی صفحهای جلوی چشممان است که «تقریباً همهچیز در آن مطابق سلیقه ماست»، جدا شدن از آن سخت باشد.
همینجا بهترین نقطه برای لینک دادن هم هست؛ چون از نظر معنا و محتوا، جملههایی مثل این کاملاً طبیعی و آموزشیاند:
«بخش اکسپلور اینستاگرام در سالهای اخیر به مهمترین نقطه کشف محتوای جدید برای کاربران تبدیل شده و طوری طراحی شده که همیشه چیزی مطابق سلیقه کاربر برای نمایش داشته باشد.»
چرا اکسپلور اینقدر ما را نگه میدارد؟
اگر کمی صادق باشیم، بیشتر زمانمان در اینستاگرام نه روی پروفایل دوستان، بلکه در اکسپلور میگذرد. چند دلیل واضح دارد:
۱. هر بار که وارد میشویم، همهچیز «جدید» است
هیچ دو باری شبیه هم نیست. حتی اگر موضوعها تکراری باشند، خود پستها عوض میشوند. مغز ما از دیدن چیزهای جدید خوشش میآید و این بخش درست روی همین نقطه دست گذاشته است.
۲. ترکیب محتواهای آشنا و غافلگیرکننده
هم پستهایی میبینیم که شبیه چیزهای قبلیاند و احساس آشنایی میدهند، هم چیزهایی که کمی با عادتمان فرق دارند و برایمان جالباند. همین ترکیب «آشنا + جدید» باعث میشود کنجکاو بمانیم.
۳. پاداشهای کوچک و سریع
یک ویدیو خندهدار، یک ترفند جالب، یک آموزش کوتاه یا حتی یک کلیپ انگیزشی… هر کدام یک پاداش کوچکاند که خیلی سریع به ما میرسند. مغز ما به این پاداشهای کوچک و پیدرپی عادت میکند و همین عادت، پایهی چیزی است که بعداً به آن میگوییم «وابستگی».
اسکرول بینهایت یعنی چه و چرا اینقدر مؤثر است؟

اسکرول بینهایت همان چیزی است که باعث میشود وقتی به انتهای صفحه میرسیم، باز هم محتوا ظاهر شود. نه دکمه «صفحه بعد» وجود دارد، نه توقف مشخصی. شما فقط انگشتتان را رو به بالا میکشید و محتوا یکییکی میآید.
چند نکته ساده ولی مهم در این طراحی وجود دارد:
* جایی برای تصمیمگیری نمیماند
در مدلهای قدیمیتر، باید تصمیم میگرفتیم: «بروم صفحه بعد یا نه؟» اما در اسکرول بینهایت این تصمیمگیری حذف شده. محتوا خودش میآید، بدون اینکه از ما «اجازه» بخواهد.
* تجربه را یکدست و بدون مکث میکند
مکثهای کوچکِ بین صفحات، فرصت فکر کردن میدهند. وقتی این مکثها حذف شوند، راحتتر در جریان میافتیم و زمان از دستمان در میرود.
* همیشه یک «پست بعدی» هست
احساسی شبیه این داریم که شاید پست بعدی از قبلی جذابتر باشد. همین «شاید» کوچک، مغز را وادار میکند به اسکرول کردن ادامه دهد.
در عمل، اسکرول بینهایت تبدیل شده به یک نوار متحرک که ذهن ما را درگیر نگه میدارد؛ بدون توقف و بدون پایان مشخص.
وقتی اکسپلور و اسکرول بینهایت دستبهدست هم میدهند
حالا تصور کن:
* بخشی که بهطور دقیق میداند چه چیزی برای تو جذاب است (اکسپلور)
* با طراحیای ترکیب شود که اجازه توقف به تو نمیدهد (اسکرول بینهایت)
نتیجه چیزی میشود که خیلیها آن را «اعتیاد به اینستاگرام» توصیف میکنند. نه از نوع اعتیاد شدید پزشکی؛ اما به هر حال رفتاری که کنترلش برای خیلیها سخت است.
ما وارد برنامه میشویم برای یک کار ساده: بازدید استوری یا چک کردن یک پیام. اما خیلی زود خودمان را وسط اکسپلور میبینیم؛ جایی که هر اسکرول، ما را چند دقیقه دیگر نگه میدارد.
این طراحی روی زندگی روزمره هم اثر دارد:
* برنامهریزی زمانی بهم میریزد
* تمرکز برای کارهای عمیق سختتر میشود
* ذهن دائماً دنبال سرک کشیدن به اینستاگرام است، حتی وقتی کار مهمتری داریم
نشانههای ساده اعتیاد به اینستاگرام

شاید کلمه «اعتیاد» کمی بزرگ به نظر برسد، اما اگر چند مورد از این رفتارها برایمان آشناست، یعنی این پلتفرم بیشتر از حد معمول روی زندگیمان اثر گذاشته:
* بدون اینکه دلیل مشخصی داشته باشیم، مدام برنامه را باز میکنیم
* قرار بود فقط چند دقیقه چک کنیم، اما هر بار زمان زیادی میگذرد
* وقتی حوصلهمان سر میرود، اولین چیزی که به ذهنمان میرسد اینستاگرام است
* بعد از بستن برنامه، احساس میکنیم بخشی از ذهنمان هنوز درگیر چیزهایی است که دیدهایم
این موارد بهتنهایی فاجعه نیستند، اما اگر همیشگی شوند، یعنی بهتر است کمی جدیتر به رابطهمان با اینستاگرام فکر کنیم.
چطور میشود این رابطه را کمی سالمتر کرد؟
هدف این مقاله این نیست که بگوید اینستاگرام بد است و باید حذف شود. واقعیت این است که این پلتفرم برای خیلیها منبع یادگیری، الهام، ارتباط و حتی درآمد است. مسئله اینجاست که اگر حواسمان نباشد، طراحی هوشمندش میتواند زمان و تمرکز ما را بیشتر از حد لازم بگیرد.
چند کار ساده میتواند کمک کند:
۱. زمان استفاده را واقعی ببینیم
یکبار بخش «زمان استفاده» در تنظیمات گوشی یا خود اینستاگرام را نگاه کنیم. عددی که میبینیم معمولاً از چیزی که حدس میزنیم بالاتر است. همین آگاهی ساده، اولین قدم است.
۲. ورود بیهدف را کم کنیم
قبل از باز کردن اینستاگرام از خودمان بپرسیم:
«الان برای چه وارد میشوم؟»
اگر جواب مشخصی نداریم، یعنی شاید بهتر است فعلاً وارد نشویم.
۳. اکسپلور را بهطور مداوم باز نکنیم
میتوانیم برای خودمان قانون بگذاریم که مثلاً فقط یک یا دو بار در روز وارد اکسپلور شویم، نه هر بار که حوصلهمان سر میرود.
۴. جایگزینهای واقعی برای وقت خالی پیدا کنیم
اگر هر وقت خسته یا بیحوصله میشویم، فقط اینستاگرام را انتخاب کنیم، کمکم مغزمان یاد میگیرد که «حوصلهسررفتگی = اینستاگرام». بهتر است چند گزینه دیگر هم برای خودمان داشته باشیم؛ مثل پیادهروی کوتاه، چند صفحه کتاب، یا حتی چند دقیقه سکوت.
جمعبندی؛ داستانی که فقط درباره اینستاگرام نیست
از بیرون که نگاه میکنیم، ماجرا ساده به نظر میرسد: یک برنامه روی گوشی، چند تصویر و ویدیو، کمی سرگرمی. اما وقتی کمی عمیقتر نگاه میکنیم، میبینیم پشت این ظاهر ساده، ترکیبی از روانشناسی، طراحی تجربه کاربری و الگوریتمهای پیچیده نشسته که هدف مشترکشان این است:
ما بیشتر در این فضا بمانیم.
بخش اکسپلور اینستاگرام با شناخت دقیق سلیقههایمان، همیشه چیزی برای نشان دادن دارد.
اسکرول بینهایت هم مسیر را آنقدر روان کرده که بدون مکث جلو برویم.
نتیجه این میشود که زمان، آرام و بیصدا از دست میرود.
اگر این روند را بشناسیم و نسبت به آن آگاه باشیم، میتوانیم بهجای اینکه کاملاً در اختیار طراحی پلتفرم باشیم، خودمان کمی کنترل را دست بگیریم. اینستاگرام میتواند همچنان بخشی از زندگیمان باشد؛ اما نه آنقدر که کمکم زندگی واقعی، تمرکز و وقتهای ارزشمندمان را زیر سایه خودش ببرد.











