سناريوي حذف كيروش در حال اجراست
- مجموعه: اخبار ورزشی و نتایج مسابقات
- تاریخ انتشار : دوشنبه, 30 -3443 03:25
سناريوي حذف كيروش در حال اجراست
كارلوس كيروش اخيرا در واكنش به اتفاقات عجيب روزهاي اخير به كشورش سفر كرده و علي كفاشيان هم كه تقريبا دچار يك استيصال مزمن شده است. انگار كه همه چيز و همه كس دست به دست هم دادهاند تا تيم ملي به روزهاي غمبار گذشتهاش ادامه دهد. سرپرست وزارت ورزش وعده كمك میدهد اما كفاشيان مشكل مالي را تنها 20 درصد مشكلات تيم ملي ميداند.
كارلوس كيروش برنامه تمريني میدهد اما سازمان ليگ و مهدي تاج با آن كنار نميآيند. خلاصه كلام اينكه انگار جرياني عجيب در حال شكل گرفتن است. عدهاي چشم به صندلي كارلوس كيروش دوختهاند و عدهاي ديگر هم در حال پيادهكردن سناريوي جام جهاني 1998 در راس كادر فني تيم ملي هستند.
دكتر حسين راغفر به عنوان جوانترين رئيس فدراسيون فوتبال ايران تعريف عجيبي از تحولات اين روزهاي اطراف تيم ملي دارد. او معتقد است عدهاي كه فقط به منافع گروهيشان فكر ميكنند به دنبال حذف كيروش و نشاندن يك مربي ايراني روي نيمكت تيم ملي هستند. گفت وگوي روزنامه «قانون» را با دكتر حسين راغفر، استاد دانشگاه الزهرا، رئيس سابق فدراسيون فوتبال و دروازهبان اسبق تيم ملي بخوانيد.
مشكلات اين روزهاي كارلوس كيروش در تيم ملي را چگونه تحليل ميكنيد؟
آنطور كه من شنيدم گويا كيروش در آخرين روزهاي حضورش در ايران با سرپرست وزارت ورزش ديدار كرد و مشكلاتش حل شد.
اما سرمربي تيم ملي بعد از اين جلسه به حالت قهر ايران را ترك كرد و ترجيح داد صحبت شفافي هم نداشته باشد؟
من مطمئنم يك سناريويي پشت قضيه هست كه به راحتي ميتوان آن را حدس زد. خيلي تاسف انگيز است اينكه مربي تيم ملي ما در اين موقعيت با آن وجهه بينالمللي و سابقه درخشان در چنين مخمصهاي گير كند. دوستان ما انگار فراموش كردهاند همين مربي در آن شرايط عجيب تيم ملي را به جام جهاني برده.
متاسفانه حاشيههاي فوتبال و تيم ملي ما در اين سالها بسيار مهمتر از متن آن شده و اوضاع هر روز وخيمتر هم ميشود. متاسفانه امروز فوتبال بيش از هر رشتهاي انرژي و توان بدنه ارشد مديريت ورزش را هدر ميدهد و همين هم باعث شده بسياري از رشتهها با مشكلات عديدهاي مواجه شوند. علاوه بر اين من فكر ميكنم امروز سرنوشت ورزش و فوتبال كشور را كساني تعيين ميكنند كه همه چيز را در مسير منافع شخصي خود تعريف ميكنند و هر روز هم به فراخور شرايط روز شخصيت خود را تغيير ميدهند.
از كدام گروه صحبت ميكنيد؟
همين شبكه فسادي كه چند سالي است در ورزش ما شكل گرفته و هر روز هم قوي و قويتر ميشوند. من مطمئنم اين شبكه فساد از جانب جريانهاي قدرتمند بيروني حمايت ميشوند و گواه آن هم همين افرادي هستند كه در چشم به هم زدني وارد فوتبال و ورزش ميشوند، بدون آنكه نه اين فضا را بشناسند و نه آگاهي از جزئيات آن داشته باشند. اتفاقا همين افراد ناشناس هم هستند كه به علت ناآگاهيشان خيلي زود درگير حاشيهها شده و بسياري از منابع كلان و اصلي ورزش كشور را در يك فرآيند معيوب قرباني مطامع خود ميكنند. من فكر میكنم كسي كه سكان هدايت ورزش را به دست گرفته بايد اين نكات مدنظرش باشد تا خود او نيز درگير اين حواشي نشود.
فكر ميكنيد تكليف كيروش در چنين شرايطي چه خواهد بود؟
بايد اجازه بدهند سرمربي تيم ملي بر اساس برنامهاي كه دارد كارش را پيش ببرد. تا جايي كه من ميشناسم يك فاصله عميق و عجيبي بين ظرفيتهاي فني كارلوسكيروش و مربيان ايراني است. اگر قرار به استفاده از مربيان ايراني است بايد از همان ابتدا از آنها استفاده ميكرديم نه حالا كه تيم ملي به جام جهاني صعود كرده. به نظرم سرپرست وزارت ورزش و تصميمگيرندگان كلان ورزش نبايد به اين راحتي اسير مطامع و حاشيههاي برخي افراد قرار گيرند.
اما آنطور كه رسانههاي خودمان مدعياند گويا قرار است كيروش به ايران برنگردد. البته فدراسيون فوتبال اين موضوع را نميپذيرد و تاكيد دارد سرمربي تيم ملي خيلي زود برميگردد.
آنطور كه من در رسانهها ميخوانم احساس ميكنم اگر نگذارند اين مربي آنطور كه ميخواهد تيمش را آماده كند، بر نخواهدگشت. به هر حال او آبرو و تجربهاش را از سر راه نياورده كه بخواهد با يك آبروريزي در مسابقات جام جهاني برزيل آن را نابود كند. به نظرم ادامه همكاري كيروش با ما در اين فضاي متشنج براي او خيلي پر هزينه است و شايد اين مربي نخواهد اين هزينه را بپردازد.
جدايي كيروش را به عنوان يك كارشناس در اين برهه به صلاح ميدانيد؟
اصلا. به نظرم كيروش همين كه تيم ملي ما را به جام جهاني برده ثمره كارش را ديده. اتفاقا از اين به بعد است كه ما بايد از تجربه و توان فني او استفاده كنيم تا در جام جهاني زنگ تفريح نباشيم. من فكر ميكنم بخش اصلي وظيفه كيروش در فوتبال ايران مانده و نبايد او را به اين راحتي از دست بدهيم. ضمن آنكه بايد توجه داشت طوري نشود كه حضور تيم ملي در جام جهاني باعث سرخوردگي مردم و ياس جامعه شود. اميدوارم مسئولان ورزش اسير اين باندبازيهايي كه در اين سالهاي اخير در فوتبال كشور قوت گرفته نشوند و از برنامههاي سرمربي پرتغالي تيم ملي حمايت كنند.
اما نكات شائبه برانگيز در مورد آينده كاري كيروش خيلي زياد است. مثلا همين كه سازمان ليگ به هيچ وجه حاضر نيست برنامه ليگ برتر را به خاطر تيم ملي تغيير دهد، خود شائبه برانگيز نيست؟
به نظرم در همه جاي دنيا اين ليگها هستند كه در خدمت تيمهاي ملي خود هستند. خيلي از كشورهاي صاحب فوتبال مثل برزيل و حتي كشورهاي اروپايي بارها برنامه ليگهاي خود را به خاطر تيمهاي مليشان تنظيم ميكنند. مگر اينكه در ايران مسائل ديگري در ميان باشد كه ميتوان آن را حدس زد اما پردهبرداري از آن در رسانهها چندان درست نيست. به نظرم در اينجا تيم ملي بايد اولويت اول باشد.
آقاي دكتر راغفر! از اظهارات شما اينگونه برداشت ميشود كه يك سناريوي عجيب در مورد كيروش در حال شكل گرفتن است. لطفا قدري واضح در مورد آن صحبت كنيد. البته اين موضوع را برخي رسانهها هم چندي است مطرح ميكنند.
در مورد قطع همكاري با كيروش و نشستن يك مربي ايراني روي نيمكت تيم ملي در جام جهاني من فكر میكنم يك سناريوي قوي در شرف تكميل است. به نظرم همان آدمهايي كه دنبال آوردن افراد خودشان هستند و ميخواهند همه مسائل را فداي تقاضاهاي حقيرانه خودشان كنند، چنين جرياني را دنبال ميكنند و بي شك اين به قيمت تحتالشعاع قراردادن همه منافع ملي كشور تمام ميشود.
كيروش بزرگترين نقدي كه به فدراسيون دارد اين است كه چرا بايد اردوي از قبل برنامهريزي شده تيم ملي به خاطر مسائل مالي لغو شود. آيا واقعا شرايط اينقدر حاد است؟
ببينيد، در اينكه مشكل اقتصادي وجود دارد شكي نيست اما به نظرم بخش اعظمیاز اين بحث يك بهانه بوده و در راستاي همان سناريويي است كه از آن حرف زدم.
حل اين مسئله اصلا كار سختي نيست. وزارت ورزش به راحتي ميتواند مشكل مالي فدراسيون را به صورت تدريجي حل كند. كفاشيان اگر واقعا مشكل مالي دارد برود و مشكلاش را با رئيس دولت مطرح كند. جام جهاني براي ما چيز كمینيست. ما در اين مسابقات میتوانيم بهرهبرداريهاي تبليغاتي و سياسي بزرگي داشته باشيم و برعكس آن هم ممكن است عملكرد تيم ملي در برزيل يك موج عجيب از سرخوردگي را در جامعه ما ايجاد كند.
شايد مصداق جالب اين قضيه پولي بود كه براي انتقال محمدرضا خلعتبري به پرسپوليس هزينه شد. سوال بزرگ اين است كه چرا براي اين انتقال افرادي پيدا ميشوند كه حاضرند ميلياردها تومان هزينه كنند اما پولي براي تيم ملي وجود ندارد؟
من با شما موافقم. اصلا همين تناقضات رفتاري است كه اين همه شائبه را در مورد آينده تيم ملي و شايعه حذف كيروش به وجود آورده. من يكبار ديگر تاكيد میكنم كه سرپرست وزارت ورزش در اين شرايط نقش بسيار مهمیدارد. بي شك اگر وزير ورزش نخواهد اسير اين سناريو و حاشيهها شود كه تيم ملي با كيروش به راهش ادامه خواهد داد. اما اگر صالحي اميري نيز خود درگير اين حاشيهها شود كه ظلم بزرگي در ورزش و فوتبال كشور رقم خواهد خورد.
و سوال پاياني هم اينكه آينده فوتبال ملي را چگونه ميبينيد؟
به نظرم آينده نزديك تيم ملي در گرو ماندن يا نماندن كيروش است. اگر تكليف اين قضيه روشن شود خيلي شفاف ميشود در مورد آينده صحبت كرد.
قانون