آخرین اخبار ورزشی

باشگاه پرسپولیس ,اخبار ورزشی ,خبرهای ورزشی

پرسپولیس دنبال تخفیف در تمدید | ویرا منتظر افزایش سه برابری

باشگاه پرسپولیس دنبال تخفیف از اوسمار ویرا، سرمربی برزیلی برای تمدید قرارداد است. به گزارش همشهری آنلاین، باشگاه پرسپولیس پس…

ستاره ‏هایی که نمی جنگند



اخبار,اخبارورزشی ونتایج مسابقات,جام جهانی

 تاریخ دنیای فوتبال، نه فقط جنگ و دعوا کم نداشته، بلکه حتی به نظر برخی، این ورزش مهمترین جایگزین برای جنگ میان ملت‌ها بوده است. اگر نگاه هگل را بپذیریم که در هر دهه، دست‏کم یک جنگ فراگیر برای بقای یک ملت و حفظ انسجام آن ضروری است، نظام بین‏الملل در هر دهه به صورت متوسط دو جنگ بین‏ الملل و فراگیر را پیش‏بینی کرده است. جنگی ورزشی که (با محاسبه‏ دور مقدماتی آن)، بیش از یک‌سال به طول می‏انجامد و درطول یک‌ماه، نفس ملت‌های مختلف را حبس می‏کند، آنها را پای تلویزیون میخکوب می‏کند و تا چهارسال، ملت فاتح را به سرور جهان فوتبال تبدیل می کند.


این فرمول، فرمولی است که تا امروز هم بارها جواب داده است، انرژی تخلیه‏‌شده‏ آرژانتینی‏ها، پس از معجزه مارادونا و « دست خدایی» که از آستین او بیرون آمد، غریو شادی ایرانیان پس از گلی که به آمریکا زده شد و حتی همین گلی که شکیری درون دروازه‏ صربستان کاشت و شادی گل پس از آن، همه نشانه‏های آشکار آن هستند که این فرمول جواب داده است و دست‌کم یک‌ سوی آن، که برنامه‏ریزی کلان سامانه‏ برگزاری مسابقات فوتبال است، درحال انجام وظیفه‏ خود است.

اما این معادله و فرمول، سویه دیگری هم داشته و دارد: بازیکنان! تیمی که به نمایندگی از یک ملت (یا به قول هگل، به‌عنوان تجلی مادی روح یک قوم) باید پا به مستطیل سبز بگذارد و تا پای جان، برای اعتلای نام ملتش بکوشد، بازیکنانی که آن ملت بتواند روح سلحشوری نهفته در تاریخ خود را در شخصیتش بازیابی کند و همچون قهرمانی ملی به آن بنگرد.

درطول تاریخ شخصیت‌های فراوانی این نقش را به عهده گرفته‏اند، علاقه پایان‏ناپذیر آرژانتینی‏ها به دیه‏ گو مارادونا، افتخار آلمانی‏ها به فرانس بکن باوئر، نگاه فرانسوی‏ها به زین‏الدین زیدان از جمله‏ نمونه‏هایی هستند که می‏توان مثال آورد، بازیکنانی که فوتبال برایشان تمام زندگی، یک جنگ تمام‌عیار بر سر عشق، وطن و حیثیت بود. آن‌قدر جدی که ممکن بود زیدان برای حراست از غرور ملی خود، کارت قرمز را به جان بخرد و با سر به بازیکن حریف حمله کند و مارادونا بی‏هراس از آبرو و بی‏توجه به انبوه افتخاراتش، هنگام دریافت مدال نقره‏ جام‌جهانی ١٩٩٠، همچون کودکی زار بزند.

آیا ستاره‏های امروز فوتبال دنیا، هنوز هم از این الگو پیروی می‏کنند؟ آیا هنوز هم آنها خود را نماینده یک ملت، تجلی روح قومی، جنگجویانی موظف به حراست از هویت ملی خود می‏دانند؟

چهار چهره را می‏توان ستاره‏های بزرگ جام‌جهانی ٢٠١٨ روسیه دانست: لیونل مسی از آرژانتین، کریستیانو رونالدو از پرتغال، نیمار از برزیل و محمد صلاح از مصر. در این میان، آخری بیش از همه نشان یک منجی را بر پیشانی خود می‏دید، ستاره تازه اوج‏گرفته مصری قرار بود در این جام‌جهانی، نه فقط نمایندگی مصر، و نه حتی فقط نماینده ملت عرب یا مسلمان، که نماینده همه‏ اقلیت سرکوب‏شده جهان باشد، فعالیت تبلیغاتی‏ای که در دوره منتهی به جام‌جهانی پیرامون او شکل گرفته بود، تأکید خود او بر ریشه‏های فرهنگی‌اش و کناره‏جویی از هرگونه فعالیت مشکوک، این انتظار را ایجاد کرده بود که برای نخستین‌بار در جام‌جهانی، شاهد درخشش ستاره‏ای از کشورهای پیرامونی دنیای فوتبال باشیم. اتفاقی که نه‌تنها رخ نداد، بلکه لبخندهای او و صورت آرامش از روی نیمکت، درحالی ‌که تیمش با یک گل از اروگوئه شکست خورده بود، درهمان روز دوم مسابقات تمام انگاره‏ای که از او ساخته شده بود را فرو ریخت.

نیمار، در روز آغازین جام‌جهانی ترجیح داد بیشتر مدل مویش را به رخ رسانه‏ ها بکشد، تا چیزی از روح ملت برزیل را به نمایش بگذارد. کریستیانو رونالدو نیز، با شادی پس از گل اولش، نشان داد که بیش از هرچیز، انگیزه‏ اصلی‌اش رقابت با مسی و به خاک‌نشاندن رقیب دیرینه‏اش در فوتبال باشگاهی است و نهایتا لیونل مسی هم ترجیح داد یک روز مانده به بازی حساس تیم نه‌چندان قوی آرژانتین با فرانسه، به جای هر شعار و گفته‏ای، تصویری از خود در آرایشگاه را در صفحه‎ اینستاگرامش پست کند و از مدل جدید موهایش رونمایی کند!

 

 

کالا ها و خدمات منتخب

    تازه ترین خبرها(روزنامه، سیاست و جامعه، حوادث، اقتصادی، ورزشی، دانشگاه و...)

      ----------------        سیــاست و اقتصــاد با بیتوتــــه      ------------------

      ----------------        همچنین در بیتوته بخوانید       -----------------------