شاهرخ بیانی: آقای موسوی اگر پول داشتی چرا به استراماچونی ندادی؟/ پروین از فروش زمینهای سعادتآباد پولدار شد
- مجموعه: اخبار ورزشی و نتایج مسابقات
- تاریخ انتشار : یکشنبه, 24 فروردين 1399 11:06

سالها از آن انتقال عجیب و پرهیاهو میگذرد اما هنوز هم آن ماجرا را در ذهن مرور میکند و وقتی سر درد و دلش باز میشود میرود به آن فصلی که استقلال را ترک کرد و راهی پرسپولیس شد. برای شاهرخ بیانی انگار هنوز موضوع تمام نشده و دوست دارد هر از گاهی به آن سالها برود و برای کسانی که به طعنه پرسپولیسیاش میخوانند داستانهای رفتن از استقلال به پرسپولیس را واکاوی کند. شاهرخ هنوز هم مدافع آن تصمیم است و اعتقاد دارد هر بازیکنی جای او بود در آن شرایط استقلال را ترک میکرد و به تیم رقیب میرفت...
حالتان چطور است آقا شاهرخ؟ ترکیه خوش میگذرد؟
با این ماجرای کرونا که به هیچکس خوش نمیگذرد. اینجا در ترکیه کسی اجازه ندارد از خانه بیرون برود. البته دولتشان برای افراد بالای 60 سال قوانینی وضع کرده که حق خروج از خانه را ندارند و باید در خانه بمانند. مایحتاج چنین افرادی را به در خانههایشان میبرند تا کمتر آسیب ببینند. بچههای کوچک هم حق خارج شدن از خانه را ندارند. برای تأمین ماسک هم سایتی را طراحی کردهاند که در آن درخواست داده میشود و به شکل مجازی ماسک را ارسال میکنند تا افراد از بیماری مصون بمانند. امیدوارم هرچه زودتر این مشکل برطرف شود و همهچیز به روال عادی برگردد.
دوری از ایران برایت سخت نیست؟
قطعاً هیچجا وطن آدم نمیشود. من هم زیاد دور نیستم چون فاصله ایران تا ترکیه خوشبختانه کم است. من در این ایام فقط به شکل تلفنی با دوستان خودم حرف میزنم. با خیلی از پیشکسوتان در ارتباط هستم و وقتی با آنها صحبت میکنم داغ دلم تازه میشود. واقعاً اوضاع برخی از قدیمیهای باشگاهم استقلال خیلی خراب است.
چه کسانی؟
خیلیها هستند؛ مثلاً همین جعفر مختاریفر که در زمان خودش برو و بیایی داشت و فوتبالیست قابلی بود. چند وقت پیش با جعفر حرف میزدم که واقعاً دلم گرفت. او اوضاع مالی روبهراهی ندارد. جعفر برای خودش کسی بود اما الان لنگ داشتن یک آپارتمان است تا در آن زندگی کند. حتی حقوق بازنشستگی هم ندارد! صندوق پیشکسوتان که نهایت ماهی 300هزار تومان پول میدهد که هزینه خرید نان ماهانه هم نیست. تازه جدیداً گفتهاند پول بیمهتان را هم خودتان بدهید! یعنی هیچ! نمیدانم چرا به پیشکسوتان استقلال و پرسپولیس که افتخارآفرین بودند نمیرسند؟! بعد میروند به یک جوان 18ساله پول میلیاردی میدهند که اصلاً نمیتواند آن را بشمارد.
آدم که این تبعیضها را میبیند غصهاش می گیرد. چرا زندگی کسی مثل رضا نعلچگر باید به جایی برسد که یک گوشی تلفن نداشته باشد تا بتواند با دوستانش حرف بزند؟ بعد یک عده به من میگویند چرا فلان سال رفتی پرسپولیس!
انگار هنوز آن ماجرا آزارتان میدهد؟
آنهایی که این حرفها را میزنند از ماجرا هیچ اطلاعی ندارند. آن زمان پولی در باشگاهها نبود بعد کسی مثل سعید مراغهچیان مصاحبه کرده و گفته شاهرخ پرسپولیسی است. همین مراغهچیان که وضع مالی پدرش خوب بود آن فصلی که به بازیکنان استقلال در سعادتآباد زمین میدادند از باشگاه زمین گرفته بود بعد به من که کاپیتان تیم بودم زمین نداده بودند.
من رفتم باشگاه دیدم جوابهای سربالا میدهند. ناراحت شدم. به خودم گفتم شاهرخ مگر چند سال دیگر میتوانی فوتبال بازی کنی که از چنین موقعیتی بگذری. آن زمان علی پروین سرمربی ما در تیم ملی بود. من با کسانی مثل درخشان و محمدخانی رفیق بودم. پروین به من گفت تو با بازیکنان پرسپولیس رفیقی و من هم میتوانم زمین سعادتآباد را در ازای آمدنت به پرسپولیس برایت زنده کنم. دیدم فرصت خوبی برای زندگیام است و گفتم این کار را برایم انجام بده. یک روز من را به سعادتآباد برد و دیدم دور یک قطعه زمین خط کشیدند و با گچ رویش نوشتهاند شاهرخ بیانی. من هم باور کردم و پیش خودم گفتم حتماً درست است.
بعد از استقلال جدا شدی و باقی ماجرا...
بله، رفتم باشگاه استقلال و خیلی هم ناراحت بودم که این همه در حقم اجحاف شده. دیدم برایشان انگار هیچ اهمیتی ندارد که دارم میروم. یکجورهایی لجولجبازی شد که از استقلال رفتم. اما چه رفتنی؟! من رفتم برای پرسپولیس بازی کردم، گل هم زدم، اما به یکمتر زمین هم در سعادتآباد نرسیدم و یک روز هم فهمیدم که قانون گذاشتهاند هرکسی از این دو باشگاه به تیم رقیب برود یک سال از فوتبال محروم میشود. من هم رفتم آلمان. آنجا تمرین میکردم و برای بازیهای ملی به تهران میآمدم. آخرش هم بدون اینکه زمینی به من برسد به استقلال برگشتم و دوباره برای تیم محبوبم بازی کردم. حتی احمد تاکسی هم به من میگفت تو چرا از زمینهای سعادتآباد نگرفتی!
پروین بعد از این ماجراها به تو چه گفت؟
پروین خودش سر زمینهای سعادتآباد که متعلق به زمین شهری بود کلی پول به جیب زد. او زمینها را به قیمت 180هزار تومان میخرید و 200هزار تومان میفروخت! بعدها فهمیدم زمینها تا 250هزار تومان هم رشد کرده است. البته آن زمان زمینها نه سند داشت نه اجازه ساخت. پول هم دست افراد زیادی نبود که آن زمینها را بسازند. خدا بیامرزد منصورخان را. ایشان وقتی شرایط من را دید پیگیرم بود برگردم استقلال. من برگشتم و در دربی به پرسپولیس گل هم زدم. اما هنوز بعضیها میگویند تو پرسپولیسی هستی. من آنقدر شهامتش را دارم که بگویم برای چه چیزی به پرسپولیس رفتم. هرچند چیزی دستم را نگرفت. اما مراغهچیان که ادعای استقلالی بودن دارد بهخاطر پول از استقلال به دارایی رفت. من بهخاطر پول و لجبازی با مدیران وقت که در حقم اجحاف کرده بودند رفتم و کلی طعنه شنیدم و به پول هم نرسیدم و زمین را هم نگرفتم اما این آقا با وجود وضع خوب مالی پدرش به همهچیز رسید. کسی میداند که من برای استقلال پول هم خرج کردم؟
بابت چه موضوعی؟
قطر بودم که کاظم اولیایی برای تیم، پیراهن تیم ملی ایتالیا را سفارش داد. آن زمان نزدیک به 10هزار دلار پول از جیب دادم تا برای استقلال پیراهن تیم ملی ایتالیا را بخرم. عجب لباسهایی بود! من با عشق این کار را کردم. بعدها آقای آقامحمدی که در هیأتمدیره بود به من گفت هرچقدر هزینه کردی را به تو میدهیم. رابطه من با استقلال اینطوری بود. تیمم را دوست داشتم. بزرگانش را دوست داشتم. خدا بیامرزد ناصرخان را. کسی میداند 2 ماه آخر عمرش این من بودم که با ماشینم میرفتم دنبالش و او را میبردم سر تمرین تا حال و هوایش عوض شود؟
آن اواخر رابطه خوبی با ناصرخان داشتی.
همینطور است. ناصرخان چیزی توی دلش نبود. هرچه بود رک و راست میگفت. نمیگویم دنبال پول نبود. هر آدمی اینطوری است اما حرفش را رک و راست میزد. به قول معروف ظاهر و باطنش یکی بود. خیلیها از کنار استقلال به همهچیز رسیدند و صاحب مال و اموال شدند، اما کسانی مثل ما که زحمت کشیدیم نه. شما نگاه کنید ببیند وضعیت پیشکسوتان استقلال چطور است؟ چرا این همه پول بیحساب دارد جابهجا میشود. طرف (منظور یحیی گلمحمدی است) را از تیم شهرخودرو میبرند پرسپولیس 12میلیارد برایش هزینه میکنند. چرا باید اینطور باشد آن وقت صندوق پیشکسوتان پولی نداشته باشد که حتی هزینه بیمه را بپردازد؟ چرا این حجم پول را هزینه آکادمیها نمیکنند؟ فوتبال شده فقط هزینههای گزاف و اضافی.
بهتازگی هم که خبرش درآمده عضو سابق هیأتمدیره استقلال (موسوی) برای همین جریان پول به پرسپولیس داده است.
بله، شنیدم. آقای موسوی خیلی کاسب است. من او را میشناسم. یکمیلیارد خرج کند 10 برابرش را میبرد. او دلش به حال استقلال نمیسوزد.
اگر دلش میسوخت کارهای دیگری انجام میداد و استراماچونی را که داشت با استقلال خوب نتیجه میگرفت در تیم نگه میداشت. موسوی نه استقلالی است و نه پرسپولیسی و دلش به حال هیچیک از این دو تیم نمیسوزد. او فقط فکر درآمد خودش است. او شخص آژانسداری است که با آمدن به استقلال کلی مصاحبه کرد و مطرح شد و برای خودش کلی تبلیغ کرد.
من ماندهام که آقای جباری که عضو کمیته پیشکسوتان استقلال است چرا یقه این آدمها را نمیگیرد و چرا از آنها بازخواست نمیکند.
نام استراماچونی را آوردید. فکر میکنید او چرا از استقلال رفت؟
همین پولی که قرار است به فرهاد بدهند را میگذاشتند خرج استراماچونی میکردند. به خدا داشت با استقلال خوب کار میکرد. مربی بیحاشیهای بود. من احساس میکنم دستهایی در کار بود تا او را از استقلال فراری دهند که به خواستهشان هم رسیدند و باعث جداییاش شدند. من نمیدانم چرا سر ماجرای استراماچونی گفتند اجازه انتقال پول نداریم؟ من همین الان میتوانم در عرض 2 دقیقه برای شما به هر جای دنیا که خواستید پول ارسال کنم. اینها همه بازی بود تا استراماچونی را فراری دهند.
خلاصه کلام...
همین قدر به شما بگویم که در استقلال خیلی ها به نان و نوایی رسیدند جز امثال ما. حتی آن فصولی که مربی بودم هم به پول نرسیدم. یادم می آید همان زمان که دستیار قلعه نویی بودم خودش پولش را اول فصل از مدیران می گرفت بعد به ما می گفت پول نگرفتیم. الان هم شنیدم از سپاهان دلار گرفته.
انگار هرکس زرنگ تر باشد پولش را می گیرد اما به خدا من دلم برای کسانی می سوزد که برای این باشگاه زحمت کشیدند و الان چیزی ندارند و حتی به سختی روزگار می گذرانند. آدم های صاف و صادقی مثل من همیشه با چنین وضعی مواجه می شوند...
روزنامه ایران