با آغاز سال تحصیلی، تنبلی ممنوع
- مجموعه: فرزندان و امتحانات
برخی از نوجوانها احساس می کنند اگر مدرسه وجود نداشت دیگر هیچ کم و کسری ندارند
تصور کنید که شما به عنوان والدین می بینید که فرزندتان چقدر سرشار از هوش و استعداد است ولی به خاطر بی رغبتی و بی انگیزگی اش دایما باید نگران آینده وی باشید...
تابستان گرم و طولانی را با همه فراز و فرودهایش پشت سر گذاشتیم و فصلی تازه در زندگی مان شروع می شود. شروع بارشهای پاییزی، خشک شدن تدریجی برگهای درختان، ریختن برگهای پاییزی در کوچه و خیابانها، کوتاه تر شدن روزها، افزایش ساعات تاریکی شب و .. در واقع نشان از این است که پاییز، زمان بازگشایی مدارس و آغازی دوباره در راه است.
تعطیلات تابستان قطعا فرصت بسیار خوبی برای نزدیک تر شدن اعضای خانواده با هم خصوصا با فرزندان بود. زمانی برای برقراری رابطه بیشتر با دوستان و اقوام و خانواده، رفتن به سفرهای تابستانی، پارک،تئاتر، سینما و گشت و گذارهای خانوادگی، تا دیر وقت بیدار ماندن فرزندان، تماشای زیاد تلویزیون و ...
اما دیگر صدای پای مدرسه می آید و این همه گشت زنی و حتی گاه بی برنامگی برای صرف وقت، قطعا به نفع فرزندان خانواده نخواهد بود. چرا که موفقیت تحصیلی آنها تنها در گرو داشتن برنامه ریزی دقیق و جدی برای پشت سر گذاشتن موفقیت آمیز یک سال تحصیلی جدید است اما گاه در برخی از خانواده ها خصوصا خانواده هایی که فرزند نوجوان دارند زمزمه هایی شنیده می شود و یا رفتارهای نامتعارف مشاهده می شود:
«من از مدرسه خوشم نمیاد، حوصله ندارم، کی بشه از دست مدرسه راحت بشیم»
برخی از نوجوانها احساس می کنند اگر مدرسه وجود نداشت دیگر هیچ کم و کسری ندارند. مثلا وقتی وارد کلاس درس می شوند غرق در خیالبافی می شوند و به خوبی برای تکلیف درسی اقدام نمی کنند. این مشکلات در ابتدای سال تحصیلی شدت می یابد خصوصا که در ایام تابستان، سرگرمی و فراغت این نوجوانان زیاد بوده است و لذا تن دادن آنها به شرایط تحصیلی جدید بسیار برایشان دشوار است. این بی توجهی ها و کاهلی ها عمدتا برای والدین هم دردسرساز شده و دایما نگران هستند و دایما از خود می پرسند :
چرا در حالیکه بسیاری از همکلاسی های فرزندشان مشتاق کسب نمرات عالی هستند، او این قدر بی رغبت است؟ چرا در حالی که سایر دانش آموزان مشتاق خرید لوازم التحریر و کیف و کتاب هستند، او فقط در انتظار تمام شدن مدرسه است؟
یکی از سخت ترین وضعیتهایی که شما به عنوان پدر یا مادر ممکن است با آن مواجه شوید این است که ببینید نوجوان تان انگیزه ندارد و تشخیص بدهید که رفتار او چقدر می تواند مخرب باشد. در شرایطی که او در سراشیب لطمه زدن به خود سقوط می کند، ممکن است نهایتا لازم باشد که شما مداخله کنید.
به نوجوانتان بگویید که از او توقع دارید که مسئولیت کارها را بر عهده بگیرد
در ادامه این یادداشت چند راه حل برای کمک به شما و نوجوان تان پیشنهاد می شود تا بتوانید سال تحصیلی جدید را با نگرانی کمتری پشت سر بگذارید:
اصلاح رفتارهای یک نوجوان بی انگیزه
با وجود اینکه نوجوانتان ممکن است در مقابل پیشنهادهای شما مقاومت کند، او را تشویق کنید که در مورد آینده خود فکر کند و نه فقط برای آینده نزدیک، بلکه برای دهه های آینده نیز هدفهایی داشته باشد. او امیدوار است که برای زندگی اش چه کاری انجام دهد؟ در ده تا بیست سال آینده می خواهد چه نوع شغلی داشته باشد؟ اگر در مورد آینده بینشی به او ببخشید ممکن است کم کم درک کند که چگونه تصمیم های امروز او می توانند در رسیدن به اهدافی که در آینده داد، موثر باشد. اگر امروز تلاش نکند باید تمام رویاهای خود را برای اینکه یک وکیل، حسابدار، برنامه ریز کامپیوتر یا دامپزشک شود، کنار بگذارد.
به نوجوانتان بگویید که شما با او مثل یک فرد بزرگسال رفتار می کنید و از او توقع دارید که مسئولیت کارها را بر عهده بگیرد. در حال حاضر شغل او رفتن به مدرسه است، او باید این امر را جدی بگیرد و از این فرصت نهایت استفاده را بکند. او هم مثل سایر اعضای خانواده باید در مقابل شغل خود پاسخ گو باشد.
از نوجوان تان بخواهید که برای حل مشکل انگیزه اش، پیشنهاد بدهد. چرا این قدر ناراحت است؟ خودش چه راه حلهایی را برای این مشکل دارد؟ برای اینکه آستین هایش را بالابزند و مشغول به کار شود توقع دارد چه امکاناتی در اختیار او قرار گیرد؟
از روان شناس مدرسه و یا یک مشاور مجرب بپرسید که آیا مشاوره یا برخی از آزمونهای روان سنجی و کلا مداخلات روان شناختی ضرورت دارد یا نه؟ گاه علت بی میلی و بی رغبتی جدی نوجوان به مدرسه ابتلا به نوعی افسردگی نهفته است و همین مساله رفتار او را تحت تاثیر قرار می دهد. چند جلسه درمان یا حتی درمانهای شناختی به او کمک می کند تا به جای خودتخریبی، رفتار سازنده ای در پیش بگیرد.
یادآوری آخر
سعی کنید واکنش شدید نشان ندهید. اگر بیش از حد جهت گیری کنید و برای ایجاد رغبت و انگیزه به وی فشار وارد کنید، همه تلاشهای شما نتیجه عکس می دهد. حوصله داشته باشید و صبور باشید و ببینید آیا خود او تحولی ایجاد می کند یا نه؟ در نهایت اگر هیچ تغییری در رفتارش ایجاد نکرد آن وقت زمان مداخله است. به عنوان پدر یا مادر این مسئولیتی است که فقط بر عهده شما است.
منبع: تبیان