بدترین روش های تغییر همسر



 

 

بدترین روش های تغییر همسر

 

افراد معمولا بعد از ازدواج تمایل بیشتری برای تغییر رفتار خود نخواهند داشت. یکی از دلایل عمده که سازگاری زوج های جوان را با ازدواج مشکل تر می کند، ایده آل گرایی افراطی آنهاست.

 

ارتباطات پیش از ازدواج اغلب با افسانه ها و خیال پردازی ها پر می شود، به ویژه این اعتقاد که صفات نامطلوب همسر بعد از ازدواج تغییر خواهد کرد.

 

متأسفانه، ازدواج نه افراد را تغییر می دهد و نه زمینه نفوذ و اثرگذاری دیگران را برای آنها آسانتر می کند. در حقیقت، ازدواج اغلب صفات نامطلوب را برجسته تر می کند.

 

شخصی که قبل از ازدواج اغلب دیر بر سر قرارهایش حاضر می شد، نوعاً بعد از ازدواج نیز اینگونه عمل خواهد کرد. شخصی که قبل از ازدواج شلخته بوده، بعد از ازدواج نیز شلخته خواهد بود؛ اما شلختگی او بعد از ازدواج آشکارتر و مشکل سازتر است.

 

گاهی این تفکر اشتباه در مورد مشکلات و صفات عمیق تر شخصیتی نیز اتفاق می افتد. برای مثال بسیار دیده شده است که دختری به پسری معتاد علاقه پیدا می کند و به خواستگاری او جواب بله می دهد با این عنوان که او تغییر می کند و یا او را تغییر می دهم.

 

بسیاری از افراد عادت دارند از بدترین روش ها برای وادار کردن همسر خود به تغییر استفاده کنند؛ روش هایی که موارد زیر تنها نمونه هایی از آن است!

 

اشتباه است اگر فکر کنیم بعد از ازدواج کردن می توانیم همسرمان را به کلی تغییر دهیم. اصلا اشتباه است اگر فکر کنیم می توانیم کسی را تغییر دهیم. تنها چیزی که می توان به کمی تغییر در آن امید بست، نمودهای رفتاری است که ان هم باید با ملاحظاتی ویژه انجام شود.

 

در این نوشته تصمیم داریم روش های اشتباهی را که معمولاً زوج های جوان برای تغییر دادن رفتار همسرشان به کار می بندند، به شما معرفی کنیم.

 

اجبار

 

گاهی می خواهیم به هر قیمتی که شده رفتار همسرمان را تغییر دهیم، بنابراین به اهرم زور متوسل شده و از قدرتمان استفاده می کنیم. این قدرت نمایی از اخم شروع می شود و تا کتک کاری و تهدید به جدایی پیش می رود. باید دانست که جنگ قدرت اگر تغییر هم ایجاد کند، تغییری ظاهری و از روی ترس است و تا زمانی ادامه پیدا می کند که قدرت دست شماست!

 

اشتباه است اگر فکر کنیم بعد از ازدواج کردن می توانیم همسرمان را به کلی تغییر دهیم. اصلا اشتباه است اگر فکر کنیم می توانیم کسی را تغییر دهیم. تنها چیزی که می توان به کمی تغییر در آن امید بست، نمودهای رفتاری است که ان هم باید با ملاحظاتی ویژه انجام شود.

 

تکرار

 

در بعضی مواقع برای تغییر رفتار همسرمان، به تکرار بیش از حد متوسل می شویم یعنی سوزن مان گیر می کند و مرتب رفتار فرد را به رویش می آوریم از او می خواهیم آن را تغییر دهد. ضمن اینکه ما با پیاده روی روی اعصاب طرف مقابل، امکان موفقیت را از دست می دهیم. همسرمان یا برای خلاصی از غرغرهای دائمی، در پیش روی ما رفتار دیگری نشان می دهد یا اینکه مقابله به مثل کرده و کاری می کند ما احساس کنیم چقدر رفتار پیشین او دوست داشتنی بود!

 

طعنه و کنایه- تحقیر و تمسخر

 

بله، روش محبوب بسیاری از افراد، استفاده از نیش و کنایه ی های گدازنده و تحقیر و تمسخراست. اما غافل از آنیم که با این کار تنها او را می رنجانیم و فرد رنجیده و ناراحت، انگیزه ای برای بهبود رفتارش ندارد. ضمن اینکه با این برخورد ما، احساس او نیز نسبت به ما تغییر می کند و محبتش رو به سردی می گذارد.

 

مقایسه


ما احساس می کنیم برای موفقیت در تغییر دادن رفتار همسرمان، نیاز داریم در او انگیزه ایجاد کنیم و یکی از اشتباه ترین روش هایی که به این منظور انتخاب می کنیم، مقایسه ی همسرمان با دیگران است. نتیجه مقایسه نیز شبیه به دو روش پیشین است و جز برانگیختن ناراحتی و حتی شاید احساس حسادت نتیجه بهتری در بر نخواهد داشت.

 

معلم بازی

 

گاهی اوقات احساس کاردرستی بیش از حد به ما دست می دهد. فکر می کنیم خودمان بی عیب و نقصیم، پس وظیفه خود می دانیم در راه رفع عیوب دیگران بکوشیم. اما در این میان فراموش می کنیم همسرمان شاگرد ما و از آن مهم تر کودک نیست که ما بخواهیم نقش بزرگ تر او را بازی کنیم. همسرمان این روش را نمی پسندند، ناراحت شده و ما هم به مقصود خود نمی رسیم.

 

جار و جنجال (دعوا کردن)

 

می گویند دعوا نمک زندگی است! خب، این نمک معمولا مشکل ساز است نه مشکل گشا. در یک فضای متشنج نمی توان انتظار دستیابی به نتیجه ای مطلوب داشت، ( از قدیم هم گفته اند که هنگام دعوا حلوا خیر نمی کنند). در دعوا کسی به حرف دیگری گوش نمی دهد، وقتی گوشی برای شنیدن وجود ندارد، بلندترین صدای دنیا هم به جایی نمی رسد.

 

گروکشی

 

در این روش سعی می کنیم برآوردن خواسته های همسرمان را منوط به تغییر رفتار او قرار دهیم؛ این شیوه نه تنها جواب می دهد بله به هیچ عنوان شایسته ی روابط میان همسران نیست و در تضاد کامل با عشق بی قید و شرط است که یکی از مهم ترین عناصر تشکیل دهنده یک زندگی موفق است.

 

همیشه پیش از هر اقدامی بهتر است بیندیشید که آیا این کار به هزینه هایش می ارزد. مثلاً آیا لازم است این رفتار همسرم به هر قیمتی تغییر کند یا اینکه می توانم آن را بپذیرم و مدیریت کنم تا از پیامدهای ناخوشایندش آسیب کمتری ببینیم؟...

 

کنترل احساسی

 

آخرین روش، استفاده از اعمال فشار احساسی است. مطمئناً جمله هایی مانند «اگر من را دوست داری پس...» به گوش شما هم آشناست. در این شیوه، همسران سعی می کنند یا به غلیان درآوردن دیگ احساسات یکدیگر بر روی هم تأثیر بگذارند. ممکن است این روش برای مدت کوتاهی جواب دهد اما موارد ضمنی ناراحت کننده ای به دنبال دارد: اگر یک بار دیگران رفتار تکرار شود، آیا به این معناست که همسرتان دوست تان ندارد؟ آیا همسرتان با طیب خاطر رفتارش را تغییر می دهد یا فشاری ناخوشایند را بر روی خود احساس می کند؟ آیا دور از انصاف نیست که عشق زیبای همسری را منوط به مواردی این چنین و گاه پیش پاافتاده بنماییم؟ این تغییر رفتار چقدر دوام خواهد داشت؟ پاسخ این پرسش ها را به عهده خودتان می گذاریم.

 

همیشه پیش از هر اقدامی بهتر است بیندیشید که آیا این کار به هزینه هایش می ارزد. مثلاً آیا لازم است این رفتار همسرم به هر قیمتی تغییر کند یا اینکه می توانم آن را بپذیرم و مدیریت کنم تا از پیامدهای ناخوشایندش آسیب کمتری ببینیم؟ آیا علاقه ما می تواند بسیاری از این مسائل را تحت الشعاع قرار دهد؟ و بسیاری پرسش های دیگر که می توانیم پیش از شروع هر کاری از خود بپرسیم.


اگر شما هم می خواهید رابطه تان با همسرتان گرم و محکم باشد، توصیه های زیر را جدی بگیرید.

 

محبت کردن: اگر به اندازه ای به همسرتان محبت کنید که او باور کند واقعاً دوستش دارید، خواسته تان تأثیر گذار خواهد بود و فرصت های بی شماری را به دست می آورید.

 

تکریم: با تکریم و احترام به همسرتان، محبت او را به دست می آورید، در نتیجه سخن تان را می پذیرد.

 

صیحت و موعظه: نصیحت از روی خیرخواهی، تأثیرگذار خواهد بود.

 

تشویق: به معنی آگاهی دادن است و در صورتی که روش های دیگر اثرگذار نباشد، از آن استفاده می گردد. تنبیه باید متناسب با رفتار نامطلوب همسر باشد که البته کسی در آگاهی دادن (تنبیه) دیگران موفق می شود که اول، خود را ادب کرده باشد و رفتارش در آن مورد، الگو باشد.

 

رشد علمی: سعی کنید به رشد علمی همسرتان بیفزایید. بدین منظور، خود باید عالم باشید.

 

بلند همتی: سعی کنید که در زندگی بلندهمت باشید و تا جایی که برایتان امکان دارد، رضایت همسرتان را به دست آورید.

 

یادآوری زیبایی ها: زیبایی های ظاهری همسرتان را برای او بازگو کنید. این امر به خصوص برای خانم ها اهمیت فراوانی دارد. به زیبایی های باطنی همسرتان نیز توجه کنید که البته زیبا دیدن اشخاص و اشیاء تا حد زیادی به تفکر و نگرش شما بستگی دارد. اگر به لطافت روحی رسیده باشید، باور می کنید که زیبایی های ظاهری، گذرا بوده و ممکن است با یک حادثه از بین برود اما زیبایی های درونی و سیرت های نیکوی آدمی، همیشه ماندگار است. بنابراین در مورد ظاهر همسرتان، حساس نباشید و او را همان گونه که هست، بپذیرید.

همیشه سعی کنید خواسته ها و تمایلات یکدیگر را برآورده کنید و تنها به دنبال گرفتن سهم خود از زندگی نباشید. عارفانه فکر کنید زیرا سخن عرفا این است که «می خواهم که نخواهم.»

 

نکته پایانی

 

همیشه پیش از هر اقدامی بهتر است بیندیشید که آیا این کار به هزینه هایش می ارزد. مثلاً آیا لازم است این رفتار همسرم به هر قیمتی تغییر کند یا اینکه می توانم آن را بپذیرم و مدیریت کنم تا از پیامدهای ناخوشایندش آسیب کمتری ببینیم؟ آیا علاقه ما می تواند بسیاری از این مسائل را تحت الشعاع قرار دهد؟ و بسیاری پرسش های دیگر که می توانیم پیش از شروع هر کاری از خود بپرسیم. نکته پایانی این که به یاد داشته باشیم هر فردی برای اینکه بهتر رفتار کند، نیاز دارد احساس بهتری داشته باشد. هر روشی که موجب گردد احساسات منفی در فرد برانگیخته شود، یقیناً او را نمی انگیزد تا رفتار بهتری داشته باشد. بیایید به دنبال راه هایی باشیم که با ایجاد هیجانات مثبت فرد را بر می انگیزد تا برای پیشرفت و شادکامی خود همسرش بکوشد.

منبع: تبیان

کالا ها و خدمات منتخب

      ----------------        سیــاست و اقتصــاد با بیتوتــــه      ------------------

      ----------------        همچنین در بیتوته بخوانید       -----------------------