نفس‌های سنگین بخش خصوصی؛ عدم توانایی ورود به شبکه تولید جهانی یکی از مشکلات بزرگ صنایع بزرگ ایران



بخش صخصوصی،اخبار اقتصادی،خبرهای اقتصادی
با اتکا به شاخص‌های فضای کسب‌وکار، شاخص‌های رقابت‌پذیری، قوانین و مقررات وضع شده دولت نه تنها رقیب بلکه مانع بخش خصوصی است. به همین خاطر سرمایه‌گذار، تولید‌کننده و صادر‌کننده ما هر لحظه نگران صدور قوانین و دستورالعمل‌های جدید است.

محمود اولاد استاد اقتصاد دانشگاه‌های علامه طباطبایی، تهران و الزهرا (س) در گفت‌و‌گویی تفصیلی با جهان‌صنعت، درخصوص نقش بنگاه‌های بزرگ و پیشران‌های حوزه مولد در اقتصاد کشور، معضلات و مشکلات شرکت‌های خصوصی در ایران و تجربه سایر کشورها در خصوص برخورد با این پیشران‌ها توضیحاتی ارائه داد که متن کامل این گفت‌و‌گو به شرح زیر است.

 

نقش بنگاه‌های بزرگ و پیشران‌های حوزه مولد را در رشد و توسعه فناوری و اقتصادی ایران چگونه ارزیابی می‌کنید؟

از زمانی که تولید به سمت صنعتی شدن حرکت کرد عامل سرمایه اهمیت بیشتری نسبت به عامل کار پیدا کرد، در واقع هرچه مقیاس فعالیت بزرگتر شود صرفه‌های ناشی از آن، مقیاس بالاتری به خود اختصاص می‌دهد؛ یعنی هرچقدر که بنگاه بتواند سرمایه بالایی را تجهیز کند، می‌تواند نیروی انسانی بیشتری را متناسب با آن تجهیز کند؛ اقدامی که در نهایت موجب افزایش بهره‌وری و رشد تولید می‌شود.

 

در واقع ماهیت فعالیت پیشران‌ها عموما فعالیت‌هایی است که با ایجاد روابط پسین و پشین و خلق صنایع، قطعات و ماشین‌آلات صنعتی تولید می‌شود که می‌توان از دل آن یک دنیا فعالیت دیگر ایجاد شود.

 

زمانی که از نظر تاریخی به مقوله شکل‌گیری صنایع نگاه می‌کنیم در‌می‌یابیم که عملا در دهه ۴۰ صنایعی که در ایران شکل گرفت عمدتا جزو صنایع بزرگ (تراکتورسازی، ماشین‌سازی) مقیاس بود. به نحوی که تعداد صنایع کم اما آمار اشتغال بالا بود.

 

در حقیقت مادامی که این صنایع شکل می‌گیرد، صنایع ثانویه که پسین و پیشین این صنایع بزرگ مقیاس هستند به مرور تشکیل می‌شوند، اما با این ماهیت که تعداد صنایع بالا می‌رود، اما اشتغالزایی آن نسبت به صنعت اولیه کمتر است.

 

به‌طور کلی اساس شکل‌گیری این نوع صنایع، همان چند صنعت بزرگ هستند که منجر به خلق مزیت می‌شوند.

 

اقتصاد یک کشور تا چه حد نیازمند پیشران‌های قدرتمند برای بقا است؟

مسلما در فرآیند صنعتی شدن هر کشوری نیازمند آن است که در وهله نخست یک‌سری سرمایه‌گذاری سنگین ایجاد کند تا بتواند در ادامه زمینه ایجاد و شکل‌گیری صنایع پسین و پیشین را به وجود بیاورد.

 

البته در مراحل بعدی دیگر این صنایع بزرگ به این شیوه در جهان نمود پیدا نمی‌کنند. در واقع این صنایع از یک زمان به بعد به سمت تشکیل شبکه و تبدیل شدن به یک زنجیره حرکت می‌کنند، چراکه نظام سلسله‌مراتبی حاکم بر یک شرکت بزرگ و بوروکراسی رخ‌داده در آن به مرور مانع رشد و توسعه می‌شود. زمانی که یک شبکه تشکیل می‌شود، نوآوری‌های بسیاری به وجود می‌آید، کما‌اینکه اکنون در سراسر جهان این اتفاق در حال رخ دادن است.‌

 

شاید تا یک برهه‌ای صنایع بزرگ به صورت منفرد و با حجم نیروی بالا تشکیل می‌شد و تمام فعالیت‌های آن در همان صنایع انجام می‌شد، اما امروزه صنایع مختلف بخش‌هایی از خدمات مورد نیاز خود را از سایر شرکت‌ها دریافت می‌کنند. به‌طور نمونه در سالیان اخیر، دیگر شرکت‌های تولید‌کننده موبایل تمام قطعات خود را تنها در همان شرکت تولید نمی‌کنند و بسیاری از خدمات آن به سایر شرکت‌هایی که بعضا در کشورهای دیگر قرار دارند سپرده می‌شود.

 

این روزها نظام‌های تولید به سمت شبکه‌ای شدن حرکت کرده‌اند در صورتی که ما در کشور به این شیوه عمل نکرده‌ایم و رسما در این حوزه عقیم مانده‌ایم، به نحوی که صنایع بزرگ در کشورمان شکل می‌گیرد، اما در زمان ایجاد و تشکیل صنایع بعدی با مشکل مواجه می‌شویم.

 

به راستی یکی از مشکلات اساسی صنایع بزرگ ایران عدم توانایی ورود به شبکه تولید جهانی است. متاسفانه صنایع در ایران همچنان به دید سلسله مراتبی اداره می‌شود، البته قوانین و مقررات و ساختار کشورها در این خصوص بسیار اثرگذار است. ما در ایران به علت مشکلات متعددی نظیر تحریم و فقدان ارتباطات جهانی با مشکل مواجه شده‌ایم. از این رو طبیعی است که نااطمینانی از سوی شرکت‌های تولیدی مبنی بر تامین قطعات مورد نیاز تولید، ارتباطات با سایر شرکت‌ها و… احساس شود.

 

متاسفانه قوانین و مقررات کشور هنوز تضمین‌کننده چنین اتفاقی نیست، لذا همین امر یکی از موانع جدی پیش رو برای برقراری ارتباط صنایع با شبکه‌های بین‌الملل تولید است.

 

در ایران شرایط برای شرکت‌های بزرگ خصوصی به چه شکل است؟

ما عملا در ایران با چند مشکل مواجه‌ایم. در وهله نخست کشور ما به علت وابستگی به منابع نفت، گاز و معادن و عدم تولید کالای قابل رقابت در سطح جهانی، به هیچ عنوان توان رقابت‌پذیری ندارد. بنابراین کشور به سراغ تولید کالاهای غیرقابل مبادله‌ای یا غیرقابل تجارت می‌رود، چراکه کالای غیرقابل تجارت مانند ایجاد ساختمان دیگر وارد‌‌شدنی نیست.

 

از این رو پروسه رانت‌های شهری و حاصل از ساخت و ساز، جایگزین سودهای تولید صنعتی و صنایع مولد می‌شود. به همین خاطر به منظور برون‌رفت از این قبیل مشکلات باید بتوانیم فضا را رقابت‌پذیر کنیم و عملا صنایع و فعالیت‌ها را به این سمت سوق دهیم.

 

از طرفی فضای سیاسی کشور از منظر نوع نگاه به اقتصاد و سیاستگذاری‌ها و ارتباطات جهانی سبب سایه انداختن به فعالیت‌های اقتصادی شده است.

 

ما همچنان از سیاست‌های خودکفایی صحبت می‌کنیم در صورتی که دنیا از این موارد عبور کرده و به دنبال خلق مزیت و قرارگرفتن در شبکه‌های تولید است. در واقع مزیت‌ها، دیگر در مزیت تولید یکپارچه یک کالا معنا نمی‌یابد، بلکه امروزه مزیت‌ها به معنای قرار گرفتن در جزیی از یک کالای شبکه جهانی تعریف می‌شود.

 

باید نوع نگاه روابط بین‌الملل ما متصل‌کننده با جهان باشد و ارتباطات ما پیوسته و مستمر ادامه یابد.

 

متاسفانه در کشور ما کمتر کالای تولیدی وجود دارد که پس از صادرات، خدمات پس از فروش داشته باشد. در واقع صادرات ما مانند وانت‌های عبوری فروشنده‌ها در خیابان‌هاست که نه تنها تداوم ندارد بلکه هیچ‌گونه خدمات پس از فروشی برای آن وجود ندارد. البته این اتفاق زمانی رخ می‌دهد که ذهن تولید‌کننده و صادر‌کننده ما نسبت به تداوم این ارتباط آسوده باشد.

 

متاسفانه سیاست‌های ما اکنون به گونه‌ای رقم خورده که با وضع قوانین جدید مانند ممنوعیت‌های صادرات و واردات و تغییر نرخ عوارض‌های گمرکی روند مستمری برای صادرات وجود ندارد.

 

یکی از مزیت‌های شبکه‌ای شدن این است که به علت همکاری در تولید یک کالا، وابستگی‌های چند سویه می‌شود و دیگر تولیدکننده نگران واردات قطعات، ممنوعیت‌ها و مشکلات گمرکی نیست.

 

اگر فرآیند‌ها، نوع روابط بین‌الملل و نوع نگاه‌مان به جهان اصلاح شود ایران قطعا می‌تواند در این عرصه جایگاه بسیار درخشانی را کسب کند.

 

با توجه به اینکه ۸۵ درصد اقتصاد کشور دولتی است آیا می‌توان اینگونه برداشت کرد که دولت رقیب بخش خصوصی است و به همین خاطر هیچ‌گونه حمایتی از این بخش نمی‌کند؟

با اتکا به شاخص‌های فضای کسب‌وکار، شاخص‌های رقابت‌پذیری، قوانین و مقررات وضع‌شده دولت نه تنها رقیب بلکه مانع بخش خصوصی است. از این رو سرمایه‌گذار، تولید‌کننده و صادر‌کننده ما هر لحظه نگران صدور قوانین و دستورالعمل‌های جدید است.

 

به همین خاطر فضای کشور برای تولید و فعالیت به شدت پر‌ریسک است. به نحوی که اگر این فضای پرریسک و ملتهب وجود نداشت چه بسا شرکت‌های بزرگی برای سرمایه‌گذاری در صنایع مختلف به عرصه می‌آمدند.

 

متاسفانه نگاه خودکفایی دولت حتی به شرط کیفیت پایین و قیمت ارزان هیچگاه زمینه را برای ظهور شرکت‌های خصوصی فراهم نمی‌کند.

 

تجربه و رفتار کشورهای توسعه‌یافته در خصوص پیشران‌های اقتصادی چگونه است؟

تجربه کشورها و دولت‌ها در مواجهه با پیشران‌های اقتصادی در مراحل و بازه‌های مختلف متفاوت است. به‌طور کلی اکثر کشورهای در حال توسعه در فرآیند صنعتی شدن سه گام یکسان (گام نخست؛ استراتژی‌های جایگزین واردات، گام دوم؛ استراتژی توسعه صادرات، گام سوم؛ ورود به عرصه شبکه نوآوری جهانی) برداشته‌اند.

 

به‌طورکلی سود یک تولیدکننده در بازارهای رقابتی از محل قیمت نبوده، چراکه قیمت فروش کالا را بازار تعیین می‌کند. سود یک تولید‌کننده از محل کاهش هزینه‌ها به شرط افزایش کیفیت تولید و مقدار تولید است. این در واقع همان نوآوری است. اگر فرآیند نوآوری اتفاق نیفتد شرکت متوقف خواهد شد.

 


کالا ها و خدمات منتخب

    تازه ترین خبرها(روزنامه، سیاست و جامعه، حوادث، اقتصادی، ورزشی، دانشگاه و...)

      ----------------        سیــاست و اقتصــاد با بیتوتــــه      ------------------

      ----------------        همچنین در بیتوته بخوانید       -----------------------