پدر: معتادم اما سارق نیستم/ پسر: پدرم در سرقت‌ها همراهم نبود
- مجموعه: اخبار حوادث
- تاریخ انتشار : شنبه, 28 تیر 1399 13:41
سرهنگ ضرغام آذین رئیس کلانتری ۱۳۴ شهرک قدس از دستگیری پدر و پسری خبر داد که بلافاصله بعد از آزادی از زندان دست به سرقت زده‌اند اما این پدر و پسر صحبت‌های پلیس را تکذیب می‌کنند و می‌گویند که تنها پسر سرقت کرده و پدر بی گناه است.
از سرهنگ ضرغام آذین می‌خواهم تا در مورد جزئیات این پرونده صحبت کند، او در تشریح این پرونده اظهار کرد: پدر و پسری که بعد از ۶ سال حبس اخیراً آزاد شده بودند بلافاصله بعد از آزادی اقدام به سرقت می‌کنند.
وی افزود: در یکی از سرقت‌هایشان تلفن همراه یک شهروند خانم را می‌دزدند که شهروند خانم با جسارتی که داشته است با سارقین درگیر می‌شود و سارقین مجبور می‌شوند موتورسیکلت خود را رها کنند و فرار کنند.
رئیس کلانتری ۱۳۴ شهرک قدس گفت: بعد از متواری شدن این سارقان به جهت اغفال پلیس و انحراف مسیر تحقیقات در یگان انتظامی دیگری اعلام می‌کنند که موتورسیکلت شأن به سرقت رفته و اگر افعال مجرمانه‌ای با این وسیله نقلیه انجام می‌شود کار سارق است نه آنها.
سرهنگ آذین ادامه داد: اما پلیس با تحقیقاتی که داشته و با به کارگیری روش‌های کشف جرم و همچنین تصاویر دوربین‌های محل در می یابند سارقین همین دو فرد هستند و فوراً در مخفی گاه شأن این دو را دستگیر می‌کنند.
وی تصریح کرد: بعد از دستگیری این دو سارق هم به سرقت موبایل این خانم اعتراف کرده و هم به ۱۰ فقره فقره سرقت‌های دیگر اعتراف می‌کنند.
پدری که معتاد است و پسری که به سرکشی خود بعد از زندان هم ادامه می‌دهد
از پدر و پسر خواستم تا از دزدی‌هایی که انجام دادند بگویند، پدر گفت: نمی‌توانم جلوی پسرم را بگیرم، او بزرگ است و سرش به کارش گرم است، بله زندان بوده و سعی کردم با بدبختی پول دیه‌ای که به گردنش هست را پرداخت کنم.
از پسر سوال کردم به چه دلیل زندان بودی، همانطور که سعی داشت موهایش را داخل صورتش پخش کند تا چهره‌اش شناسایی نشود، گفت: دعوا کردم، دعوا کردن که عیب و عار نیست، دستم رفت بالا و پایین آمد و یکی وسط دعوا کشته شد، پدرم دیه را جور کرد و بعد از ۶ سال از زندان آزاد شدم. نیاز داشتم که رفتم سرقت، دروغ نمی‌گویم ولی پدر من موقع سرقت همراهم نبود.
شاکی که در کلانتری حضور داشت گفت: این پسر دروغ می‌گوید، هم خودش و هم پدرش هر دو باهم سوار موتور بودند و گوشی من را دزدیدند ولی زود فرار کردند و دستم به آنها نرسید.
خانمی که با این دو سارق درگیر شده بود، و سعی داشت صورت خود را با ماسک و عینک بپوشاند گفت: من خودم با این دو سارق درگیر شدم، هر دو باهم بودند ولی چرا این پسر به دروغ می‌گوید که پدرش همراهش نبوده است نمی‌دانم.
پدر که به زور روی پاهای خود ایستاده بود من را صدا کرد و گفت: می‌بینید؟ معتاد هستم نمی‌توانم جلوی پسرم را بگیرم، حتی با او به زندان افتادم ولی بعد پول دیه‌ای که به گردنش بود را تهیه کردم بلکه از زندان بیرون بیاید و دست از کارهای خلافش بردارد. اما اصلاح نشد، من به شربت متادون اعتیاد دارد و دیگر نمی‌توانم زندگی عادی داشته باشم ولی کاش می‌شد برای پسرم که ابتدای راه هست کاری کنم.
پسر که سعی داشت با چشم و ابرو به پدرش بگوید ساکت باشد، گفت: من نیاز داشتم، کار نداشتم و دزدی کردم، نه به پدرم ربط دارد و نه به هیچ کسی دیگر اگر قرار هست کسی دوباره به زندان برود من هستم.
سرهنگ آذین در پایان گفت: این دو سارق شش سال در زندان بودند و بلافاصله بعد از آزادی مرتکب جرم می‌شوند همانطور که می‌دانید هدف از زندانی کردن این افراد تنبیه است اما با توجه به این مورد در می یابیم تنبیه متناسب با جرم نبوده و باید در رابطه با این موضوع هم از نظر روانشناسی و هم قانونی بحث کرد تا مجرمان بعد از آزادی از زندان دیگر جرأت انجام افعال مجرمانه را نداشته باشند.
