مصائب قمارآنلاین برای مالباختگان دنیای مجازی



این روزها بساط شرط و شرط‌بندی در کشور پهن شده است. چیزی نزدیک به 400هزار قمارباز آنلاین در کشور وجود دارد که سبب شده این روشِ تحصیل درآمد، گردش مالیِ زیادی درپی داشته باشد؛ طوری‌که گاهی افراد مجبور می‌شوند برای تامین هزینه‌های شرط‌بندی خود هرآن‌چه را که دارند یا ندارند، بفروشند و دست آخر هم همه دارایی خود را از دست بدهند. 

در یک مورد آن‌طور که خبرگزاری رکنا گزارش داده، فردی که به‌تازگی زندگی مشترک خودش را شروع کرده حالا مجبور شده برای پرداخت بدهی‌هایش همه لوازم خانه و جهیزیه همسرش را هم بفروشد. بدهی‌هایی که با شرط‌بندی‌ها و باختن‌های مداوم بر سر او خراب شده‌اند.

 

این داماد 26ساله به رکنا گفته که «به‌پیشنهاد یکی از دوستانم دار و ندارم را فروختم و به‌امید رسیدن به‌ثروتی بادآورده وارد سایت‌های شرط‌بندی یکی از شاخ‌های فضای اینستاگرام شدم. پس از گذشت چند ماه درحالی به خود آمدم که علاوه بر این‌که سرمایه چند صد میلیونی‌ام را از دست داده بودم میلیون‌ها تومان نیز بدهکار شدم، تمام دار و ندار و حتی جهیزیه همسرم را فروختم و پولش را به‌طلبکاران دادم، اما باز هم بدهکار بودم، روزی نبود که طلبکاران برای دریافت طلبشان به در منزلم نیایند و من و همسرم با التماس از آنان برای پرداخت بدهی‌مان فرصت نخواهیم.»

 

این مورد شاید یک نمونه از سرنوشت آن 400هزار نفری باشد که به‌گفته ابوالحسن فیروزآبادی، دبیر شورای عالی فضای مجازی مطابق شناسایی‌های انجام شده از طریق درگاه‌های بانکی در کشور، قمارآنلاین بازی می‌کنند؛ طوری‌که حالا میلیاردها تومان گردش مالی این شرطبندی‌ها شده است. دراین‌باره مدتی قبل سردار کیوان ظهیری، فرمانده انتظامی غرب استان تهران فقط درباره یک مورد از کشفیات و بررسی‌های انجام شده به ایسنا گفت: «در بازرسی از مخفیگاه یک گروه شرط‌بندی مجازی در شهریار ۳۶۵کارت بانکی کشف شد، در بررسی حساب بانکی آنان مشخص شد این افراد از همین طریق بالغ بر ۳۲۴میلیارد ریال گردش مالی داشته‌اند.»

 

اما باتوجه به همه این خطرها و مواردی که گفته و شنیده می‌شود باید پرسید چرا همچنان تعداد زیادی تمایل به‌انجام شرط بندی دارند. دراین‌باره احمد بخارایی، جامعه‌شناس در بخشی از صحبت‌هایش در نشستی باعنوان «پیامدهای اجتماعی قمار و شرط‌بندی در ایران» که به‌همت موسسه مطالعات اجتماعی اردیبهشت برگزار شد، گفت: «مشاهده می‌شود که این رفتار کم‌تر عقلانی و بیش‌تر هیجانی که امروزه در ایران به اشکال گوناگونِ فال‌گیری و تقدیر‌گرایی و شانس‌محوری و استخاره‌گرایی و شرط‌بندی ظاهر شده بعضاً ریشه تاریخی و اعتقادی دارد. مشارکت مردم در امور اقتصادی هم بر پایه‌ بخت و شانس استوار است آن‌گونه که سکه و ارز می‌خرند تا شاید «شانس» بیاورند و نیز در بورس ـ در یک اقتصاد دلال‌مسلک و شکننده ـ شرکت می‌کنند تا بسا «لاکی» و خوش شانس باشند در این میان، شکل قشنگ و جوان‌پسندش مشارکت در سایت‌های قماربازی است»

 

او ادامه داد: «توجه به معنای «فرصت» در این‌جا مهم است. چهار اصل در ایجاد فرصت وجود دارد: ۱ـ وجود «مهارت» در ایجاد یا یافتن فرصت‌های مناسب، ۲ـ استفاده از توان درونی و شهودی، ۳ـ نگاه مثبت داشتن نسبت به پیرامون و پدیده‌ها و ۴ـ برخورداری از نگرش انعطاف‌پذیر. اگر یک انسان دارای این چهار ویژگی باشد حتی تهدیدها را تبدیل به «فرصت» می‌کند. اما به نظر می‌رسد این حرف‌ها رنگ و بوی روان‌شناختی دارند. حال آیا واقعا این چهار اصل، جنبه‌ فردی دارند یا جمعی؟ به‌نظر نمی‌رسد کسب «مهارت‌های اجتماعی» برای «فرصت‌سازی» نزد همگان در یک جامعه‌ انسدادی، امکان‌پذیر باشد.

 

به‌نظر نمی‌رسد برخورداری از «نگاه مثبت» در یک جامعه در خلأ شکل بگیرد و قطعا نگاه مثبت از ساختارهای اجتماعی سرچشمه می‌گیرد، اگر در یک جامعه توزیع عادلانه‌ فرصت‌ها صورت نگیرد و نیز فرصت‌ها هم محدود باشند و به معنای دیگر، فرصت‌های اجتماعی با «تهدید» و «تحدید» مواجه باشند، آیا تعلیمات روان‌شناسانه می‌تواند برای عموم مؤثر افتد؟ در چنین جامعه‌ای مانند ایران سال ۹۹ «فرصت‌‌یابی‌ها» یک امر فردی محسوب نمی‌شوند، بلکه یک مسئله‌ «اجتماعی» هستند. «ما»، نه «من» با «بحران فرصت‌یابی» در ایران مواجه هستیم که استقبال بیش از سه میلیونی از سایت‌های قماربازی و شرط‌بندی یکی از پیامدهای وجود این بحران است چرا که «شرط‌بندی» و «فرصت‌جویی» دو روی یک سکه هستند و جوانان ما در پی این فرصت‌ها و بر اساس «فلسفه»ی شانس سر از سایت‌های شرط‌بندی در آورده‌اند، همان‌گونه که عده‌ای دیگر هم‌چنان به «استخاره» و «فال قهوه» و تقدیرگرایی مشغولند.» 

  

کالا ها و خدمات منتخب

    تازه ترین خبرها(روزنامه، سیاست و جامعه، حوادث، اقتصادی، ورزشی، دانشگاه و...)

      ----------------        سیــاست و اقتصــاد با بیتوتــــه      ------------------

      ----------------        همچنین در بیتوته بخوانید       -----------------------