خرم:چند دولت ديگر هم بايد عقوبت احمدينژاد را پس بدهند/ دولت اصلاحات كوچكترين فسادي داشت، رسواي عالم ميشد
- مجموعه: اخبار سیاسی و اجتماعی
- تاریخ انتشار : دوشنبه, 30 -3443 03:25
پس بايد به اين مساله توجه كرد كه اين حداقلي كه در دست صداي ديگر انقلاب است و به عنوان صداي ديگر جامعه شنيده ميشود چگونه با انتقادات تخريبي مواجه نشود. ما قبلا اين تكصدايي را تجربه كرديم. تك صدايي كه باعث شيوع فساد ميشود.
ديديد كه در دولتهاي نهم و دهم هر مساله سياسي و از سياسي به امنيتي تبديل ميشد. در حالي كه يك حاكميت با تكيه زدن بر چارچوبهاي دموكراسي بايد به عكس اين قضيه عمل كند. يعني مساله امنيتي را به سياسي و سياسي را به اجتماعي تبديل كند. اين نكتهاي است كه بايد به آن توجه كرد. شما به عنوان اعضاي رسانه بهخوبي اين مورد را درك ميكنيد. قبل از دولت روحاني فضا بسيار بسته بود حتي بسياري از خبرنگاران احضار ميشدند اما با روي كار آمدن دولت روحاني اين فشار كمتر شد.
اما مشكلي كه در اين بين وجود دارد، درمورد واكنشهايي است كه روحاني دربرابر منتقدان دارد. واكنشهايي كه اعتراضات خيليها را ايجاد كرده و اعتقاد دارند كه روحاني برخلاف آنچه ميگويد كه از انتقاد حمايت ميكند آن را نميپذيرد. پس چگونه ميتوان ضعفهاي دولت را با انتقاد بيان كرد؟
من فكر ميكنم دولت روحاني اگر ضعفهايي دارد حتما بايد گفته شود، اما با ارايه راهكار حل معضلات. روحاني هم قايل نيست كه انتقادي نبايد از دولت صورت بگيرد بلكه قايل به اين است كه انتقاد بشود و نقادي وجود داشته باشد اما با راهكار حل مشكل نه به قصد تخريب. كسي كه راهكاري را ارايه كرد ديگر نميتوان نام آن را بهانهگيري يا تخريب گذاشت. در اين مسير فكر ميكنم اصلاحطلبان كه يك صداي درون جامعه و اصولگرايان معتدل كه صداي ديگر جامعه هستند بايد پرقدرت جلو بيايند .
اما شاهد هستيم كه اين نقدها نهتنها صورت اصلاح گرايانه به خود نميگيرد بلكه هرروز شيوهاي جديد و افراطيتر به خود ميگيرد. مانند همين رفتارهاي دلواپسان كه از بزرگترين انتقادكنندگان عليه دولت هستند و البته بدون ارايه هيچ راهكاري تجمعاتي را در گوشه و كنار كشور برگزار ميكنند. دولت در برابر اين گروه چه عكسالعملي ميتواند داشته باشد؟
عامل اصلي جسورتر شدن دلواپساني كه شروع به تخريب دولت كردند و با تندرويهاي خود تاكنون كشور را دچار مشكل كرده و خواهند كرد، كمتوجهي اصولگرايان به تخريبي است كه اين افراد يا گروهها به دولت وارد ميسازند. هرچند اصولگرايان معتدل معتقدند به اينكه تندروي به مصلحت كشور نيست ولي سكوت كردهاند و واكنش خيلي مثبتي در مقابل تندرويها ندارند. اين يكي از نكاتي است كه تاكنون توجه زيادي به آن نشده است. پاسخ تندرويها را كه نبايد فقط اصلاحطلبان بدهند. نبايد فقط شخص روحاني بدهد. بلكه از درون جناح اصولگرا كسانيكه اين خطر را حس كردند كه تندروي تمام دستاوردهاي كشور را بر باد خواهد داد بايد وارد عمل شوند. همانطور كه در گذشته قطعنامههاي تحريمي كاغذپاره تلقي و هر روز فشار بر كشور زيادتر شد و اما همه سكوت كردند. الان ميتوان گفت كه تا اين تاريخ ميلياردها دلار به كشور لطمه وارد شده آن هم لطماتي كه قابل محاسبه است. يك سري لطمات وارد شده كه قابل محاسبه نيست. به هر ترتيب با دامن زدن به اختلافات و تحريك كردن قدرتهاي دنيا عليه كشورمان و اجماع جهاني آنها، صدمات زيادي به كشور ما وارد شد كه بخش قابل محاسبه آن رقم فوق است.
هركسي بحثي دارد كه كمتر از اين مقدار خسارت به كشور وارد شده حاضر به مناظره با وي هستم. سوءمديريت نيز سر جايش قرار دارد. حيف سرجايش و ميل هم سر جايش قرار دارد. هرچند معتقدم كه حيف بيتالمال بيشتر از ميل آن در هشت سال دولت نهم و دهم است كه از داخل آن اختلاسهاي چندهزار ميلياردي و پروندههاي متعددي كه در دست دستگاه قضايي و اطلاعاتي كشور است بيرون ميآيد كه تازه به يكي دو تا از آنها رسيدگي كردهاند. من خاطرم هست زماني كه آقاي پورمحمدي، رييس سازمان بازرسي كل كشور بودند در مصاحبهاي چهار ماه بعد از رو شدن پرونده سه هزار ميليارد توماني گفتند كه «بيش از صد پرونده مشابه اين پرونده در سازمان بازرسي موجود است» اما تا الان دو پرونده هم نديديم. اينها مسائلي است كه بر اثر يك خط شدن و يك صدا شدن كشور بروز كرد. زمانيكه در دولت اصلاحات بوديم وزارت اطلاعات و دستگاه قضايي موافق دولت نبودند. بدنه وزارت اطلاعات بعدها هماهنگ با دولت شد.
در زماني كه مساله قتلهاي زنجيرهاي مطرح شد آن موقع مشخص شد كه بدنه اطلاعات دچار چه گرفتاريهايي شده است. ما در دولت اصلاحات و سازندگي از اين مسائل نداشتيم. يعني اختلاسها و رشوهها بسيار محدود بود. يادم هست كه يك نفر مبلغ ٥٠٠ هزار تومان داده بود كه ارزيابي زمينش را زودتر انجام دهند، اين مساله آنچنان صدا كرد. معاون اقتصادي وزير اطلاعات وقت با من صحبت ميكرد و ميگفت كه ما يكي از وزارتخانههايي كه تحت مراقبت و كنترل شديد داريم راه و ترابري است، كه تاكنون نيم درصد فساد هم در اين وزارتخانه نديديم. اصلا اين بحثها نبود. كسي كه كوچكترين فساد را داشت، رسواي عالم ميشد. اما در حاكميت تكصدايي ديديم كه چه مسائلي بروز كرد.
مسائلي كه ما را به اين حقيقت ميرساند كه تا چند دولت ديگر هم بايد عقوبت زمان احمدينژاد را پس بدهيم. دولت اصلاحات با توجه به اينكه تمام دستگاههاي نظارتي مخالفش بودند دنبال كوچكترين خطا بودند كه دولت اصلاحات را رسواي جهان كنند.
اشاره كردهايد كه دولت بخشي از حاكميت است و به عنوان صداي دوم مطرح ميشود و صداي اول دست اصولگرايان است. جداي از مجلس شوراي اسلامي كه دولت قانونا نميتواند دست به تركيب آن بزند و آن را از تكصدايي خارج كند، اما مسالهاي كه ميتوان بر دولت خرده گرفت مساله انتصاب استانداران و فرمانداران است. حال در مورد استانداران تاحدودي وضعيت بهتري حاكم است اما در مورد فرمانداران وضعيت نگرانكننده است. كساني كه مسوولان اجرايي انتخابات پيشرو هستند اما با بيتدبيري، از دولت گذشته باقي ماندهاند و همچنان هم سياستهاي دولت گذشته را اجرا ميكنند. اينجا نبايد گفت كه كمكاري از خود دولت است نه فرضي كه به عنوان صداي دوم براي آن در نظر گرفته شده است؟
بله اينگونه هست اما اين تغييرات بايد همان اول كار دولت صورت ميگرفت. تغيير نيروي مدير كشور بايد زودتر انجام ميشد و در سه، چهار ماه اول بايد عملكرد دو دولت قبل كه ضربات سنگيني را به كشور زد براي مردم توضيح داده ميشد. اما متاسفانه در اين مساله تاخير شد. اگر در همان ماههاي اول اين كار انجام ميشد در اين صورت از مردم ميشد توقع داشت كه واقعيات را بپذيرند. ولي از چهار ماه كه گذشت، اگر هم انتقادي ميشد مردم حق داشتند كه بگويند اصلا دولت گذشته خرابكار و بحرانآفرين، اما ما شما را انتخاب كرديم كه اين وضعيت را درست كنيد، پس حالا درست كنيد. اين توقع از دولت وجود داشت. بعد از آن هشت سالي كه دولت نظر مردم را با يارانه دادن و پول پخش كردن و... جلب به خود كرده بود، روي كار آمدن چنين دولتي، بايد براي مردم رو ميشد و افراد مدير در مواضع كليدي كشور به سرعت تغيير ميكردند. دولت يازدهم، دولت ديگري بود.
اگر قرار بود مردم به ادامه دولت قبلي راي دهند كه الان آقاي جليلي رييسجمهور بود. هرچند از اطلاعاتي كه در دست است در سطح استانداران تغييرات خوب ديده ميشود و تا حدود ٨٠ درصد تغيير صورت گرفته اما در بدنه استانها يعني فرمانداران كه تعداد نزديك به ٤٨٠ شهرستان هستند اين تغييرات شكل نگرفت. كساني كه نقشآفرين اول در انتخابات هستند يعني كساني كه معتمدين محلي از سوي آنها انتخاب ميشوند و كنترل و نظارت برعملكرد صندوقها نيز بر عهده آنهاست، همچنان از گذشته باقي ماندهاند و بعضا از اين شهرستان به شهرستان ديگر گمارده شدهاند. من فكر ميكنم با اين وضعيتي كه پيش آمده و اگر تجديدنظر نشود، وزن تندروهاي اصولگرا از اصلاحطلبان در انتخابات مجلس بيشتر خواهد شد. هرچند تاكنون پيشبيني ميشد كه اكثريت مجلس از اصولگرايان معتدل و اصلاحطلبان شكل بگيرد ولي اين نگراني وجود دارد كه اگر روند همچنان ادامه يابد و تغييراتي صورت نگيرد اكثريت صندليهاي پارلمان را اصولگرايان تندرو به خود اختصاص خواهند داد.
دولت در زمان پيش روي باقيمانده تا انتخابات ميتواند دست به تغيير بزند؟
فكر ميكنم ديگر براي تغييرات خيلي دير شده، بايد خيلي زودتر كارها انجام ميشد. الان برنامه روز- ساعت انتخابات تا روز انتخابات تهيه شده و ديگر تغييرات به اين سادگي صورت نخواهد پذيرفت. اين وضعيت در نتيجه انتخابات تاثير خواهد گذاشت پس بايد به هر ترتيب دولت فكري كند. يا بازرسي وزارت كشور را قويتر كند يا يك بازرسي ويژه از سوي رياستجمهوري سازماندهي كند. به نظر ميرسد اگر اين امر در زمان انتخابات اجرايي شود و مورد توجه قرار بگيرد تا تخلفي صورت نگيرد ميتواند راهگشا باشد. تنها اكتفا به نظارت شوراي نگهبان و بازرسي وزارت كشور نشود. اين انتخابات بسيار حساس هست.
يعني ممكن است نتيجهاش آخرين دوره دولت را رقم بزند. يعني دوره دوم كه همه روساي جمهوري ايران آن را داشتند و معمولا هر كس رييسجمهور ميشد مجلس بعد از رياستجمهوري را هم هماهنگ با خود داشت ممكن است اين دوره ديگر اين سنت ادامه پيدا نكند. اما اگر اين هماهنگي صورت نگيرد، نتيجه مصيبتباري ايجاد خواهد كرد.
بحث ديگري كه درباره دولت مطرح ميشود معطوف شدن توجهات دولت به مساله سياست خارجي است. در اينكه حل اين مساله آنقدر حايز اهميت است كه دو سال از وقت قانوني دولت را بگيرد شكي نيست اما غفلت از مسائل سياست داخلي انتقاداتي را به دولت متوجه ساخته است. آيا دولت نميتوانست به تناسب مسائل سياست خارجي به مسائل سياست داخلي نيز توجه ميكرد؟
در مساله سياست خارجي به نظر من دولت خوب عمل كرده و تا جاييكه ميتوانسته همت خود را صرف اين امر كرده تا در حوزه خارجي مشكل و مسالهاي نداشته باشد و ميتوان گفت موفقيتهاي خوبي به دست آورده است. كمترين موفقيت اين بود كه در نخستين حركت به غربيها توانست بفهماند كه به دنبال حل مساله است. يعني اعتمادي بين گروه١+٥ و ايران ايجاد كرد كه اين خود باعث شد اجماع جهاني عليه ايران شكسته شود. اين خيلي مهم است. معتقدم در همان شش ماه اول استقرار دولت، اجماع شكسته شد. يعني يكي از اهداف جدي كه كشور ما به آن رسيد و در واقع دولت يازدهم آن را به ارمغان آورد شكسته شدن فضاي جهاني عليه ايران بود. گام بعدي حل مساله تحريم بود. با برخوردهايي كه دولت گذشته در سياست خارجي داشت به خصوص در دولت دهم كه با موضع خصمانه و اين تفكر كه مساله برد و باخت است، اينكه ما تلاش كنيم ببريم و آنها هم تلاش كنند نبازند كه اين خود تقابلي را ايجاد ميكند.
اين موضوع توسط دولت شكسته شد. پس اين باور كه دولت در مسائل خارجي توفيق يافته بر كسي پوشيده نيست. چارچوب و خط قرمزها هم رعايت شد. به طوري كه رهبري انقلاب هم در چند وقت پيش حركت تيم مذاكرهكننده را تاييد كردند اما شاهد بوديم كه درست يك هفته بعد از تاييد رهبري، دلواپسان و تندروهاي اصولگرا خلاف اين امر موضع گرفتند. شايد مسالهاي را كه دلواپسان دنبال ميكنند اين است كه رفع تحريم به زمان بعد از انتخابات مجلس بيفتد تا موفقيت دولت در نتيجه انتخابات تاثيرگذار نباشد. به نظر ميرسد همين خط در حال دنبال شدن است.
اما تصميم اوباما مبني بر اينكه اگر كنگره تصويب كند كه تحريمها منتفي نشود وتو خواهم كرد، نشان ميدهد كه دولت اوباما در فرصتي كه در پيش رو دارد قصد دارد كه ماجرا به نفع امريكا و ايران فيصله پيدا كند. با مشكلاتي كه در منطقه وجود دارد مانند لشگركشي عربستان به يمن و بحرانآفرينيهاي داعش كه اوضاع را بحراني كردهاند، امريكا دنبال اين است كه در نقطه هدف نهايي١٦ ميليون بشكه نفت را از عراق و ٨ ميليون بشكه نفت را از عربستان خارج كند. پس براي اينكه اين مساله را براي خود و غرب تسهيل كند ميخواهد آرامشي در منطقه برقرار شود و اگر درگيريهايي هم وجود دارد قابل كنترل باشد. بنابراين بايد مسائل خود با ايران را حل كند. اين تصميم عاقلانهاي است كه گرفته شده است. تاكنون اهرم تمامي فشارها تحريم بوده و اينكه گفته ميشود دولت تمام وقت به فكر حل مساله هستهاي بوده و مساله سياست داخلي را رها كرده اينگونه نيست. تحريمها به بسياري از مسائل داخلي گره خورده بود و حل آن در واقع تلاش دولت براي حل معضلات سياست داخلي و اجرايي كشور نيز محسوب ميشود. كشور در تحريم آسيب جدي ديد و بايد هرچه سريعتر جمع شود.
با توجه به اينكه رفتهرفته به پايان ضربالاجل تعيين شده براي رسيدن به توافقي جامع ميرسيم، تجمعاتي را از سوي دلواپسان در نقاط مختلفي شاهد هستيم. به نظر شما اين تحركات اجازه ميدهد كه تلاشهاي دولت يازدهم به نتيجهاي برسد؟
اينها فقط قصد دارند كه اين موفقيت دولت را به بعد از انتخابات مجلس بكشانند. ميخواهند برگ برنده دولت و جريان اجتماعي موافق دولت وجود نداشته باشد. ولي دولت در مسيري كه گام برداشته استوار است.
اما همين موضوعي كه در مورد عدم توجه كافي به حل مسائل داخلي از سوي دولت كه البته شما به عنوان كمكاري دولت ارزيابي نميكنيد، وجود دارد، نگراني از تزلزل در پايگاه اجتماعي را ايجاد كرده است. اين نگراني را ميتوان با پيروزي دولت در عرصه سياست خارجي برطرف كرد؟
بله حتما. رفع مضيقههايي كه تحريم براي مردم ايجاد كرده است ميتواند بخش عمده نگرانيها از تضعيف پايگاه اجتماعي دولت را رفع كند. نقطه آغاز تحريم سنگين ايران از سال ٨٨ و ٨٩ آغاز شد. در ٨٩ مهمترين برنامه دولت اجرايي شدن هدفمندي يارانهها بود. مجموع اين تحريمها بهعلاوه سوء مديريت و هدفمندي يارانه به شكل و شيوه بد و عوامفريبانه باعث شد كه اسكناس دلار و يورو در پهنه جامعه كمياب شود.
در واقع اجازه ورود اين اسكناسها به داخل كشور داده نشد. من آن موقع خدمت آقاي هاشمي رسيدم و گفتم كه تحريم بانك مركزي چه آثار جبرانناپذيري دارد. يكي از اين آثار اين بود كه ما هفتگي پالتهاي دلار و يورو و درهم امارات را با هواپيمايي جمهوري اسلامي و ماهان وارد كشور ميكرديم كه اين مقدار توسط بانك مركزي و شعبات اين بانك و صرافيها به صورت ارز آزاد توزيع ميشد. در جلسه با ايشان گفتم امريكاييها ميخواهند جلوي ورود اسكناس به كشور را بگيرند. گفتم شما شاهد بوديد كه يك هفته امريكاييها از ورود اسكناس به كشور جلوگيري كردند و يك مرتبه دلار ٣٠٠ تومان افزايش قيمت يافت. گفتم كه اين تستي هست كه امريكاييها كردند تا اثرات نيامدن اسكناس دلار به كشور و تاثير آن در بازار داخلي و كاهش ارزش پول ملي محك زده شود. جواب هم گرفتند. دلار از ١٠٢٠ تومان به ١٢٥٠ تومان رسيد. يك ساعت به ١٣٠٠ رسيد و بعد با ورود اسكناس دلار به قيمت ١٠٥٠ تومان بازگشت. نتيجه اينكه بر اثر تحريم و هدفمندي يارانهها و سوءمديريت در اداره كشور بود كه دلار تا بالاي سه هزار تومان رسيد و تثبيت شد. در حقيقت ارزش پول ملي كشور و تمامي دارايي و اموال مردم به يك سوم كاهش يافت.
برگرديم به پايگاه اجتماعي. خيليها اعتقاد دارند كه هر چه دولت به جلوتر حركت ميكند پايگاه اجتماعي خود را از دست ميدهد. همان طور كه پايگاه اجتماعي خاتمي نخبگان بودند، در دوره روحاني نيز به همين صورت است اما لايههاي زيرين جامعه همچنان طرفدار احمدينژاد هستند و اين خطر كه دوباره احمدينژاد به روي صحنه بيايد خيلي زياد است. نظر شما چيست؟ دولت تا الان پايگاه اجتماعي خود را از دست نداده؟
فكر ميكنم اگر دولت در تحريم موفق شود اين احتمال كمرنگ ميشود. اما آنچه كه به اين گمانهزنيها دامن ميزند، تركيب كابينه است. معتقدم كه به جز چهار يا پنج وزير بقيه تحت تاثير حملات تندروها به بيتصميمي يا كند تصميمي دچار شدهاند. يعني ملاحظهكار شدند. حتي آن وزرايي هم كه خوب كار ميكردند و ميكنند آنها هم با احتياط بيشتري كار ميكنند. با اين وضعيت فضايي كه ايجاد شده اصلا خوب نيست. دولت فقط بايد مقداري با دل و جرات بيشتر و استفاده از امكاناتي كه در اختيار دارد مسائل جامعه را حل كند.
مشكل اول امروز جامعه ما تورم نيست، اگر دو سال پيش بود امروز نيست. امروز مشكل اساسي مردم ركود و به تبع آن بيكاري است. در هر خانهاي يك يا دو يا چند فارغالتحصيل بيكار وجود دارد كه دچار افسردگي ميشوند و اگر دولت نتواند مساله اشتغال را به سرعت در دو سال آينده حل كند پايگاه اجتماعي خود را از دست خواهد داد. هنوز نميتوان گفت كه از دست رفته است اما ميتوان گفت لب مرز قرار دارد.
در زمان باقيمانده چه راهكاري براي بهبود وضعيت ميتوان به دولت ارايه كرد؟
معتقدم كه راهكارهاي خوبي داريم تا كشور را از ركود تورمي خارج كنيم. درست است كه ركود و تورم، ناشي از عملكرد سوء دولتهاي گذشته و اعمال تحريم است اما آقاي روحاني در زمان نشستن بر كرسي رياستجمهوري عنوان كرد كه طرحهاي صد روزهاي دارندكه به نتيجه ميرسد. دولت بهطور كامل نشد اينكار را انجام دهد اما راهكارهاي متعددي براي فعال كردن جامعه وجود داشت. مثلا در مورد مسكن مهر. هرچند درست است كه مسكن مهر يك كار اشتباهي بود البته نه اساس اين طرح، بلكه تامين منابع آن و شيوه انجام كار اشتباه بود. تامين منابعي كه از سپرده بانكهاي عامل نزد بانك مركزي كه براي كنترل تورم بود انجام گرفت. آن هم به مبلغ ٥٠ هزار ميليارد تومان كه از دولت گذشته مورد استفاده قرار گرفت. البته معتقدم دولت روحاني هيچ راهي نداشت، در طول اين دوسال مسكن مهر را جمع كند. اين كار را هم توسط بخش خصوصي بايد انجام ميداد.
اما برهم زدن ساختار احداث مسكن مهر كه از مشاركت بين بانك مسكن و متقاضي و سازنده در دولت احمدينژاد خارج شد و به ساختار متقاضي، سازنده، بانك مسكن و دولت بهجاي بخش خصوصي رسيد كار كاملا اشتباهي بود. طرح مسكن مهر هرچقدر بيشتر و طولانيتر شود نمرهاي منفي براي دولت محسوب ميشود. مثلا در پروژههاي زيربنايي همچون بزرگراهها، فرودگاهها وراهآهن ميشد منابعي را براي به انجام رساندن آن تخصيص داد. دولت يكي از كارهايي را كه ميتواند انجام دهد و بخشي از ركود حاكم بر جامعه را حل كند به خصوص جامعه صنعت احداث، اين بود كه بهجاي دادن بودجه براي ساخت، پول را در بانك عامل سپردهگذاري ميكرد و از همان طريق تسهيلات ارايه دهد. يعني عنواني كه به آن السي ريالي ميگويند كه در سال ٨٢ در موادي از قانون بودجه آمده بود بعد به صورت قانون دايمي درآمد اما هرگز اجرا نشد. شيوهاي كه امريكاييها هم از آن استفاده كردند و در طول ١٠ سال كل راهها و فرودگاهها، راهآهن و سدها را ساختند. اما ما در ايران ٩٠ سال است كه جاده و راه آهن ميسازيم و اگر به همين منوال پيش رويم ١١٠ سال ديگر هم طول ميكشد تا شبكه راهها و راهآهن كشور كامل شود. در اين مدت هم كه يك سري نقاط ديگر جمعيت و فعاليت ايجاد ميشود كه بايد به آنها نيز متصل بود. به هر ترتيب ميگويم دولت ميتوانست و الان هم ميتواند كه بعضي از گرهها را باز كند تا مردم نفس راحتي بكشند.
در اين صورت پايگاه اجتماعي حفظ ميشود؟
حفظ كه هيچ، تقويت هم ميشود.
اصلاحطلبان چقدر حامي دولت روحاني هستند؟ با توجه به اينكه كم و بيش انتقاداتي نيز از اين جريان بر روشهاي اجرايي دولت وارد ميشود، چقدر ميتوان اميدوار بود كه همچنان پشت دولت ميايستند؟
مطمئن باشيد اصلاحطلبان حامي تمامقد روحاني هستند و ايشان بايد روي حمايت اصلاحطلبان حساب ويژهاي باز كنند. يعني جمع جبري عملكرد روحاني نزد اصلاحطلبان مثبت است. انتقاد دارند اما كارهاي خوب انجام گرفته شده بيش از ضعفهاي دولت است و اين براي اصلاحطلبان مطلوب است. دستاورد خوبي است و فكر ميكنم اگر نقد درستي از بخش بخش دولت شود و راهكار ارايه شود، ظرف يك سال آينده دولت ميتواند در جايگاه بهتري در ذهن جامعه قرار بگيرد.
اين عزم در دولت ديده ميشود؟
بالاخره بايد دولت را حساس كرد. دولتي كه گرفتاريهايش بيحد و حصر است، ممكن است در مسائل اساسي كشور در موردي هم غفلت كند.
يكي از حوزههاي مهم مربوط به سياست داخلي، مسائل اجتماعي است. مسائلي كه شانه به شانه مسائل اقتصادي حركت كردند و با رشد منفي اقتصادي خود نيز روند نزولي را در پيش گرفتند. در اين زمينه دولت چگونه عمل كرده است؟
مسائل اجتماعي گرفتاريهاي زيادي را براي دولت ايجاد كرده است. كه اين هم نتيجه كمتحركي جامعه و ركودي است كه در سنوات گذشته پيش آمده است. ركود و بيكاري بهشدت ناهنجاريهاي اجتماعي را گسترش ميدهند. توزيع غيرعادلانه يارانهها يكي از موارد مهمي است كه باعث شد به اين ناهنجاريها دامن زده شود. معتقدم حداقل چهار دهك جامعه محتاج اين يارانهها نيستند. يعني چيزي نزديك به ٣٢ ميليون نفر.
دولت ميتواند بدون بروز مشكلاتي اقدام به حذف اين گروه از افراد كند؟
خيلي راحت. بالاخره اين جراحي بايد يك بار انجام شود حال هر لطمهاي هم كه ميخواهد به دولت وارد شود. يك عدهاي كه دستشان به دهانشان ميرسد چه نيازي به هر نفر ٤٥ هزار تومان دارند. ما خوب نتوانستيم مردم را توجيه كنيم. خوب نتوانستيم نظر آنان را جلب كنيم. شما در امريكا هم اين مقدار پول را دردست هر كسي بگذاريد رد نخواهد كرد. اين خاصيت بشر است. خشت اول را دولت نهم كج گذاشت ولي نميشود كه تا ثريا كج رفت. بايد يك جايي برگرديم به جاي اول و كجي را ترميم كرد، در اين قضيه به نظرم بيش از حد احتياط ميشود .
شايد دليل اين احتياط دولت را هجمههاي مخالفين دانست. كافي است كه كوچكترين خبري در مورد حذف يك گروه از دريافتكنندگان يارانه منتشر شود، آن وقت اعتراضات به دولت بيش از پيش افزايش مييابد.
دليلش هرچه ميخواهد باشد، اما تنها چاره از بين رفتن بخش عمدهاي از ناهنجاريها در جامعه، ايجاد عدالت با حذف يارانههاي از ميانه قشر متوسط به بالاو برگشتن اين درآمدها به چهار دهك آخر جامعه و دادن سهم توليد از يارانهها است. در اين صورت است كه ميتوان وضعيت آنها را ترميم و توليد را فعال و ركود راكاهش داد.
اشاره به توجيه مردم توسط دولت داشتيد ولي انتقادي كه باز به دولت وارد ميشود تيم رسانهاي دولت است. به نظر ميرسد دولت خيلي نميتواند اين ارتباط را با مردم برقرار كند.
درست است. صدا و سيما كه دست دولت نيست، حتي به مدت يك ساعت در ماه. دستيابي به رسانههاي مجازي هم كه براي همه ممكن نيست. اينقدر مردم گرفتار هستند كه جز نخبگان و دانشگاهيان كسي وارد سايتهاي سياسي و اجتماعي نميشود. دنبال سرگرمي هستند تا فراموش كنند چه وضعيتي دارند. دولت از طريق نماز جمعهها، صدا و سيما، سازمان تبليغات و مساجد در محلات ميتواند تبليغ كند كه متاسفانه هيچكدام را در دست ندارد. معتقدم دولت در اين زمينه كاملا مظلوم است و مردم بايد به دولت حق بدهند كه امكانات ناچيزي براي توجيه مردم در اختيار ندارد.
چه نمرهاي به دو سال عملكرد دولت ميدهيد؟
١٥
دليل ضعف دولت را در كدام موارد ميدانيد؟
تنگناها به علاوه احتياط و محافظهكاري و عدم انتخاب افرادي كه اهل عمل هستند و البته فشار مجلس كه به سادگي و خيلي راحت نميتوان جلوي آن مقاومت كرد. كشور وقتي در مسير توسعه هست و هنوز به توسعه نسبي كامل نرسيده احتياج به تصميمگيران شجاع دارد كه ببرند و به جلو بروند. اميدواريم كه شجاعت نه فقط در بيانات آقاي روحاني بلكه در تصميمگيريهاي رييسجمهور و كابينهاش ديده شود.
اخبار سیاسی - اعتماد