درباره انتخابهای احمدینژاد برای سفر
- مجموعه: اخبار سیاسی و اجتماعی
- تاریخ انتشار : چهارشنبه, 29 ارديبهشت 1395 21:22
«آزادی یعنی اگر دستت را بالا بردی، من هم دستم را بالا ببرم و اگر زدی من هم بزنم. این میشود آزادی». اگر بخواهید حدس بزنید که این جمله بخشی از سخنان کدام شخصیت است کار زیاد دشواری را در پیش ندارید. تنها کافی است شخصیتی را که کارخانه تولید چنین سخنانی است را حدس بزنید. اگر نتوانستید حدس بزنید چند نمونه دیگر هم برایتان میآوریم. «آن... را لولو برد»؛ «آنقدر قطعنامه صادر کنید تا قطعنامه دانتان پاره شود»؛ «آب را بریزید همانجا.... !»؛ «انگلستان جزیرهای کوچک در شمال آفریقاست».
به نظرم به راحتی متوجه شدید که سخنانی که بر صدر نشست تنها از عهده معجزه هزاره سوم یعنی شخص شخیص محمود احمدینژاد بر میآید. آقای هالهنور که باز هم سریال سفرهای استانی اش ادامه دارد این سخنان را چندروز قبل در جمع مردم جیرفت در استان کرمان نقل کرده است.
طی یکسال گذشته سفرهای استانی، سخنرانیها و جلسات احمدینژاد و یارانش دیگر جایی برای ابهام در خصوص عزم جزم شده اش برای بازگشت به کرسی ریاست جمهوری وجود ندارد و رئیس دولتین نهم و دهم در سر سودای بازگشت به راس قوهمجریه را میپروراند. اگر چه احمدینژاد و مشاورانش در این سالها بارها و بارها از نبود قصد و اراده جهت ورود به عرصه انتخابات سخن گفته اند و در مقابل تنها بازخوانی خط نورانی امام خمینی (س) را تکلیف اصلی دانسته اند؛ اما بعید است دگر بار کسی خام این لفاظیهای او شود.
اما هدف احمدینژاد از این سفرها چیست؟ برای پاسخ به این سوال بهتر است ابتدا سفرهای استانی احمدینژاد و خط السیرهای او را مرور کنیم.
جیرفت، مرزهای خوزستان، چهارمحال و بختیاری، خراسان جنوبی از جمله استانهایی هستند که احمدینژاد در ماههای اخیر پا در آنها نهاده و اظهار افاضات کرده است. به نظر میرسد وجه مشترک این سفرها محرومیت این استانهاست و وعده وعیدهایی برآمده از شعارهای اغوا کننده با تکیه بر رفع مشکلات اقتصادی و بر مبنای سیاستهای عوامگرایانه است. برای نمونه میتوان به وعده یارانه 250 هزار تومانی اشاره کرد که حجم مبلغ نشان میدهد این بار او قصد اغوای دهکهای بالای درآمدی را نیز با زیرکی در دستور کار خود قرار داده است.
محمود احمدینژاد از زمان ریاست جمهوری اش تاکنون پنج مرتبه به استان کرمان سفر کرده است. برخی از فعالان سیاسی اصلاحطلب مدعی شدند که پشت پرده دعوت اخیر رئیس جمهور سابق، چهرههای دولتی بازمانده از دولت مهرورز هستند که کماکان در سمت خود ابقا شده اند! لازم است در اینجا اشاره شود که از ابتدای شروع به کار دولت تدبیر و امید آنچه همواره به عنوان یکی از نقاط ضعف از سوی کارشناسان و ناظران گوشزد میشد حضور همین بازماندههای دولت قبل بود. شاهد این ادعا درخواستهای مکرر فعالان سیاسی اصلاحطلب سمنان در سال گذشته بود که به برخی نصایح و پیشنهادها برای تعویض استاندار سمنان و حضور خباز در این سمت منجر شد. در مقابل پاسخ وزارت کشور به انتقادها تاکید بر اعتدالی بودن مشی دولت روحانی بود نه صرفا اصلاحطلب بودن آن. البته ریشههای این رویکرد را میتوان در شرایط خاصه وزارت کشور و رحمانی فضلی جستجو کرد.اما در نحوه برخوردها در سفرهای احمدینژاد چنین برمیآید که حمایتهای 84 و اندکی سال 88 وجود ندارد.
شواهد و قرائن به خوبی نشان میدهد که علاوه بر جایگاه اجتماعی احمدینژاد، مدتهاست که با توجه به خاطرات آن هشتسال عده کثیری از روحانیون معزز و علما عظام چتر حمایت خود را از سر او برداشته اند و اکنون احمدینژاد تنهاست!
آفتاب یزد/ احسان سپهوند