پس از مرگم دشمنانم ایران را حجله می کنند تا از من تعریف کنند
- مجموعه: اخبار ورزشی و نتایج مسابقات
- تاریخ انتشار : دوشنبه, 30 -3443 03:25
خداداد سالهاست از فساد و ریاکاری در فوتبال صحبت میکند اما او هم به این نتیجه رسیده دیگر گوش شنوایی وجود ندارد و حرف زدن درباره فوتبال بیفایده است.
عزیزی حالا قرار است به کمک دوستانش یک شعر بلند در وصف فساد فوتبال و آدمهای سیاهباز در این وانفسای فوتبال ایران بسراید.
خداداد که مدتی است پس از اتفاقات دیدار برابر ستارههای جهان که به دروغ برای او حاشیهسازی کردند، سکوت کرده بود، از فوتبال ملی، کارلوس کیروش، پرسپولیس، لیگ یک و داوریها صحبت کرد. او حتی درباره هادی نوروزی و دوران پس از مرگش با روزنامه ما درددل کرد.
اظهارات عزیزی را در ادامه می خوانید:
* چند وقتی است سکوت کردهاید و دیگر مصاحبه نمیکنید. اتفاق خاصی افتاده؟
- نه، اتفاقی نیفتاده. دلیلی ندارد صحبت کنم. زیاد اهل مصاحبه نیستم. دو، سه تا از دوستان هستند که فقط با آنها صحبت میکنم. بعد هم راجع به چیزهایی که ارزش ندارد، دلیلی ندارد که صحبت کنم.
* دیدار ایران و عمان را دیدید؟ فکر میکردید در مسقط مساوی کنیم؟
- من این بازی را ندیدم اما قبلا هم گفته بودم که عمان تنها تیم خوب گروه ماست. ما همیشه فکر میکردیم عربستان و امارات از تیمهای سرسخت کشورهای عربی هستند اما در میان کشورهای عربی، عمان جزو تیمهایی است که در این سالها خوب کار کرده. با اینکه بازی را ندیدم احساس میکردم بازی سختی برای تیمملی باشد.
در هر صورت عمانیها چند سالی است روی فوتبالشان کار کردهاند و شرایطشان خوب است. برای ما هم مساوی در عمان و کسب یک امتیاز بد نبود.
* دلیل خاصی دارد که هر بار درباره بازیهای تیمملی صحبت میکنیم، میگویید بازی تیمملی را ندیدم؟
- من نه دیدار برابر گوام را دیدم و نه عمان را. دیگر رغبتی به دیدن بازیهای تیمملی ندارم چرا که دیگر اتفاق خاص و جذابی در بازیهای تیمملی دیده نمیشود.
ما دیگر کسی مثل کریمی یا باقری و دایی در تیمملی نداریم که از دریبل زدنشان یا نتیجه عوض کردنشان خوشحال بشویم. دیگر مثل دایی و عابدزاده در تیمملی نداریم که با دیدنشان در تیمملی لذت ببریم.
نه من بلکه فکر میکنم دیگر مردم هم علاقهای به دیدن بازیهای تیمملی ندارند. کاش مسئولان یک آماری میگرفتند تا متوجه میشدند چند درصد از مردم دیدار برابر عمان را دیدهاند. من که بعید میدانم آمار قابلتوجهای این دیدار را دیده باشند.
* این قهر مردم با تیمملی باعث نمیشود تا حس ملیگرایانه در مردم ایران ضعیف شود؟ چون یکی از عوامل اتحاد ملی طی چند سال اخیر تیمملی فوتبال ایران است...
- مردم وقتی که تیمملی نتیجه بگیرد، پشت این تیم هستند. آنها دوست دارند از بازی تیمملی لذت ببرند. هیچ کجای دنیا چنین اتفاقی رخ نمیدهد که تیمملی نتیجه نگیرد و مردم باز هم حمایت کنند.
مردم ورزشهایی که نتیجه میگیرند را دوست دارند. وقتی در 15 سال گذشته هیچ کاری نکردهایم و نمیتوانیم برداشتی هم از فوتبالمان داشته باشیم، نباید از مردم توقع داشته باشیم که حامی تیمملی باشند.
وقتی فوتبال پایه ما عملا تعطیل است و اگر هم تیم پایهای داریم، همهاش بر اساس رابطه یا توصیه است؛ فلانی باجناق فلانی است یا فلان آقا گفته فلان بازیکن بازیکن در فوتبال پایه بازی کند. این کل داشته ما از فوتبال پایه است.
زمان ما اکثر بازیکنان به جز دایی و فکر میکنم عابدزاده، از فوتبال پایه به تیمملی رسیدند. ولی حالا همه فوتبال ما شده جنگ و دعوا و حاشیه.
* میدانم که شما درباره کیروش صحبتی نمیکنید اما به عنوان کسی که همیشه انتقاد یا برای منافعتان دعوا کردهاید، میخواهم بپرسم که فکر نمیکنید اگر کیروش به جای دعواهای تکراری تمرکزش را روی کارش میگذاشت بهتر نتیجه میگرفت؟
- من نمیدانم و همان طور که گفتم دیگر درباره کیروش صحبت نمیکنم چون کاری ندارم که بخواهم درباره او صحبت کنم. آدم وقتی صحبت میکند که حرفش خریدار داشته باشد. چرا باید برای کسانی که گوشهایشان کر است حرف بزنم.
نظرم را میگویم و یکسری آدمهای غیرفوتبالی فحش میدهند. به من چه ربطی دارد که کیروش چه کاری بکند یا نکند؛ هر کاری دلش میخواهد میکند و نیازی هم به گفتن یا نگفتن ما نیست.
* تعطیلی 20 روزه لیگ هم برای دومین بار صدای همه را درآورده اما میگویند به خاطر تیمملی باید کمک کرد. شما هم چنین نظری دارید؟
- این بحثها دیگر قدیمی و نخنما شده، 20 روز که هیچی 40 روز هم اگر تعطیل کند کسی نمیتواند حرفی بزند چون دوستان کیروش در مطبوعات و رسانه ملی، هر کسی که را اعتراض کند میزنند. هیچ کجای دنیا برای بازی ملی 4 روز بیشتر تعطیل نمیکنند چه برسد که 20 روز لیگ را تعطیل کنند.
* به قول معروف زبانتان مو درآورد آنقدر از مشکلات فوتبال گفتید...
- راستش به کمک دوستانم میخواهم یک شعر درباره فوتبال ایران بگویم. دیدم از حرف زدن چیزی درنمیآید، گفتم شعر بگویم.
* جدی! خداداد شاعر نشده بود که از دست این فوتبال شاعر هم شد.
- میخواهم تمام اتفاقاتی که در این فوتبال میافتد مثل دروغ، ریاکاری، سیاهبازی، زیرآبزنی، دغلکاری و خندیدن به همه فوتبال را در یک شعر 15، 20 بیتی بیان کنم.
* میشود یک بیت از آن شعر را برایمان بگویی؟
- اسم این شعر "دروغ یه عادته" هست. فکر کنم دو صفحهای بشود. دروغ یه عادته / زیرآبزنی رفاقته. البته این شعر را به کمک دوستانم تنظیم میکنم چون من خودم شاعر نیستم.
آنقدر در این فوتبال دروغ و زیرآبزنی یا افتادهها را لگد زدن، سیاستبازی و دنبال شهرت بودن دیدهایم که از صبح تا شب میتوان درباره این فوتبال حرف زد و شعر گفت. این واقعیت است که اگر شاعر بودم یا یک نویسنده، شبانهروز میتوانستم شعر بگویم و مطلب بنویسم. واقعا در فوتبال ما دروغ یه عادته / خنده و بیخیالی ته ریاسته.
* واقعا فکر میکنید اگر خداداد هم سکوت کند باز هم هیچ اتفاقی نمیافتد یا اینکه از بودن خداداد خیلیها میترسند تا آبرویشان را نبرد؟
- ول کنید این فوتبال را. من چه بگویم وقتی حرف زدنمان هیچ فایدهای ندارد به جای اینکه از امثال من درباره فساد و زد و بند در فوتبال بپرسند که چطور در فوتبال اتفاق افتاده، میروند دنبال کارهای دیگر.
* پس از آنکه شما بارها درباره اتفاق داوری در لیگ یک صحبت کرده بودید، جدیدا اسدی دبیر کل فدراسیون هم گفته داوریها در لیگ یک و بعضا لیگ برتر مهندسی شده است.
- من 10 سال پیش این حرفها را میزدم. اولین بار که در سال 86 به لیگ یک رفتم و با پیام به لیگ برتر آمدیم، به چشم اتفاقات عجیب و غریب را دیدم.
اسدی خودش فوتبالیست بوده و جو را میفهمد و میداند در لیگ یک چه خبر است. در لیگ یک سفرهای پهن است و یک عدهای سر آن نشستهاند. تا حالا شده از خودتان بپرسید چرا یکسری دوست دارند در لیگ یک کار کنند؟ چون در لیگ یک حالیبهحالی میشوند.
من چند فصلی در لیگ یک کار کردهام. در لیگ یک اول باید بیخیال و بعد هم یکسری کارها را بلد باشی. شما وقتی در کلاس مربیگری شرکت میکنید، فیفا یک کتابچه مربیگری منتشر کرده که توسط مدرسانی چون محصص تدریس میشود.
در این کتابچه درباره تمرینات مربیگری، روانشناسی، تاکتیک، ریکاوری و خیلی مسایل دیگر توضیح داده و تدریس میشود. اما برای کار در لیگ یک نیاز به حضور در این کلاسها نیست چون فن و فنون خاص خودش را دارد که در هیچ کتابی نوشته نشده است.
باید یکسری چیزها را بلد باشی مثلا سحر و جادو. مثلا باید کار با تلفنت قوی باشد. دوروبریها را که میخواهی باید بسازی. نه باید زیاد هزینه کنی نه باید کم و باید بدانی کجاها هزینه کنی.
* آنقدر درباره داوریهای بودار در لیگ یک صحبت کردی و کسی توجه نکرد که حالا شائبه این سوتها به لیگ برتر هم سرایت کرده است.
- شاید در لیگ برتر اشتباه داوری جزیی از داوری باشد اما در لیگ یک جزو داوری نیست و کاملا جهتدار و مهندسی شده است. در لیگ برتر گاها اشتباه داوری رخ میدهد و همه فوتبال ما از داوری مینالند.
من 8 سال پیش درباره داوریها صحبت کردم به طوری که برنامه 90 کاریکاتور مرا نشان داد که با شمشیر به دنبال داورها میدوم اما چه فایده که نخواستند گوش کنند و به دنبال ریشهیابی این معضل باشند.
* پیشنهاد و راهکاری هم ارایه دادید؟
- بله، گفتم اگر اشتباه داوری مسلم است، داور باید پس از 3 بار تکرار، بلندمدت محروم شود تا برای بقیه درسعبرت شود. داور اشتباه میکند حکم قضاوت لیگ یک را برایش امضا میکنند دوباره پس از چند هفته اشتباه در لیگ یک به لیگ برتر برمیگردد. این کار مثل این است که یک نفر مجرم باشد اما مجازاتی نداشته باشد.
متاسفانه نمیخواهند گوش بدهند و میگویند مگر ما در کار شما دخالت میکنیم. این توجیح واقعا خندهدار است. مثل اگر علی دایی 3 بازی اشتباه کند او را برکنار میکنند اما همین آقای عسگری زمانی که در کمیته داوران بود با همه دعوا داشت و میخواست به همه زور بگوید.
فکر میکنم داوریهای ما درست میشود به شرط آنکه یک کمیته جدا از کمیته داوران به عنوان ناظر بالای سر این کمیته بگذارند. اگر یک داور اشتباه کرد 3 بازی محروم شود و درصورت تکرار، 15 بازی اما اگر برای سومین بار این اتفاق افتاد، یک تا دو سال او را محروم کنند تا حساب کار دستشان بیاید.
* این روزها همه از عدهای که جلوی دوربین برای هادی نوروزی گریه میکردند، صحبت میکنند...
- متاسفانه اهالی فوتبال دورو هستند و اگر کسی وارد فوتبال شود و آب و نان این فوتبال را بخورد، مثل آنها میشود؛ ریاکار، دغلباز و سیاهباز. خداوند هادی نوروزی را رحمت کند و به خانوادهاش صبر بدهد اما در هواپیما مصاحبه جواد نکونام را خواندم که گفته بود هادی زمانی که زندگی میکرد، خیلیها میگفتند بازوبند کاپیتانی برای او گشاد است اما حالا همان افراد چه بهبه و چهچه و گریهای برای او میکنند.
این قانون خداوند است که آدمهای خوب زود میروند. من شناختی از هادی نداشتم و با او همبازی نبودم اما همین که زود رفت یعنی آدم خوبی بوده.
* فکر کنید خدایی ناکرده این اتفاق برای شما بیفتد، حتما کسانی که تا دیروز علیه شما بودند، حسابی از خداداد تعریف میکنند.
- به جان خودم من بمیرم، همه ایران را حجله میزنند و میگویند چقدر خداداد خوب بود و راست میگفت. کاش به حرفهایش گوش کرده بودیم. ذات این قبیل افراد اینگونه است، مردهپرست هستند.
وقتی آدمها میمیرند عزیز میشوند. من با هادی همبازی یا مربیاش نبودم اما آنهایی که با او بودند میدانند که زمان زنده بودنش با هادی چهکار کردهاند.
البته این احتمال هم وجود دارد که اشک خیلیها در مزار هادی واقعا اشک تمساح نباشد و واقعا از بابت فوت او ناراحت باشند. فکر میکنم خیلیها هم با جان و دل برای هادی آمدهاند و دنبال دوربین نبودند که یکی از آن افراد کریم باقری بود واقعا از عکسهایش معلوم بود که چقدر ناراحت است.
به نظر من کریم پاکترین، سالمترین و فنیترین فوتبالیست تاریخ ایران است. منظور من این نیست که دایی از نظر اخلاقی یا فنی خوب نیست بلکه او شناسنامه فوتبال ماست اما مثل کریم ندیدم.
* هاشمینسب در مصاحبه با ما گفته بود اگر مُرد، آقایان دوربینی جلوی دوربین هول نشوند و بیخودی از او تعریف نکنند.
- چه اشکالی دارد. بگذار آنها هم حال کنند. من و مهدی با خوابیدن حال میکنیم، آنها هم با گریه کردن جلوی دوربین.
* یکی از دلایلی که خداداد زیاد مصاحبه نمیکند همین ریاکاریهاست؟
- واقعا برای یکسری آدمها باید کتاب نوشت. تظاهر، ریا و دورویی به اولین اصل در فوتبال ما تبدیل شده و کسی که میخواهد در این فوتبال پایدار و ماندگار باشد، باید این کارها را بلد باشد.
اخبار ورزشی - روزنامه گل