دونده نابینای تیم ملی: هر جا رفتم، گفتند باید پارتی داشته باشی
- مجموعه: اخبار ورزشی و نتایج مسابقات
- تاریخ انتشار : شنبه, 17 فروردين 1398 09:34
یکی از زیباترین و مهیجترین مسابقات بازیهای پاراآسیایی و پارالمپیک، مسابقات دوی نابینایان است. ورزشکار نابینا با کمک یک همراه در مسابقات شرکت میکند. حمید اسلامی یکی از همین ورزشکاران است که در بازیهای پاراآسیایی یکی از بهترینهای ایران بود. او دو مدال به دست آورد اما یکی از طلاها حساب شد. آن هم در شرایطی که کاروان ورزشی ایران برای رسیدن به رده دوم به این مدال نیاز داشت اما اشتباه همراه او باعث شد تا این طلا با رای داوران از دست ایران خارج شود.
اتفاقی عجیب و باور نکردنی که آه و حسرت برای ایران در پی داشت. ماجرایی که اسلامی از آن بهعنوان یکی از بدترین اتفاقات دوران ورزشیاش یاد میکند. البته او در مصاحبه خود به یک مشکل بزرگ جامعه هم اشاره میکند و از بیتوجهی مسوولان گلایه میکند: «با فوق لیسانس حقوق بیکارم و دیگر انگیزه گرفتن دکترا را ندارم.»
آقای اسلامی از خودتان شروع کنید. متولد چه سالی هستید و چه سالی ورزش را شروع کردید؟
متولد سال 66 هستم و در مواد 1500 و 5000 متر دو و میدانی مسابقه میدهم. به طور رسمی هم از سال 82 وارد این ورزش شدم. نابینای کامل هستم.
چطور شد که وارد ورزش شدید؟
آقای غلامی معلم علوم ما در دوره راهنمایی بود که خیلی تشویقم کرد وارد ورزش گلبال شوم. گفت با شرایط جسمانی که داری در این ورزش میتوانی موفقیت زیادی را به دست بیاوری. بعد از مدتی هم که فکر میکنم حدود شش ماه بعد بود به پیشنهاد مربیام در گلبال آقای قاسمی وارد دو و میدانی شدم.
چه سالی بود؟
فکر میکنم سال 82 بود. تقریبا شش ماه در گلبال فعالیت کردم و به مسابقات قهرمانی کشور هم اعزام شدم.
اولین مدال بینالمللی را چه زمانی کسب کردی؟
نخستین مدال بینالمللی را در جوانان و در جهانی چک سال 2004 به دست آوردم. سال 2011 هم در بزرگسالان که در ترکیه برگزار شد هم به مدال نقره رسیدم که نخستین مدالم در رده بزرگسالان بود.
شما مادرزاد نابینا هستید؟
بله نابینای کامل.
با این وضعیت راه رفتن هم سخت است! چه رسد به دویدن.
بله خیلی سخت است به همین دلیل هم در کنارم یک همراه قرار میدهند. همراه باید گام به گام در کنارم بدود.
در این سالها به چند مدال رسیدی؟
تا به حال 13 مدال مهم جهانی و بینالمللی را کسب کردم اما بازیهای پاراآسیایی جاکارتا به یکی از بدترین خاطرات زندگیام تبدیل شد. میتوانستم در جاکارتا دو طلا بگیرم و الان بگویم که 14 مدال گرفتم اما همه چیز با اشتباه همراهم از بین رفت.
از نزدیک اتفاقی که رخ داد را دیدم، خیلی عجیب بود.
در صف طلا ایستاده بودم و منتظر بودم صدایم کنند تا برای گرفتن مدال طلا به روی سکو بروم اما به یکباره شنیدم که دیسکالیفه شدم.
چه حسی به تو دست داد؟
آسمان روی سرم خراب شد. اصلا نمیفهمیدم چه اتفاقی رخ داده است. نفراتی که مدال گرفته بودند همه به نوبت آمدند و مدال طلای خود را کسب کردند اما من خیلی منتظر ماندم تا اینکه آقای بیابانی آمد و گفت که خطا کردی.
عجیب بود که مسوولان تیم هم متوجه این ماجرا نشدند. آنها هم منتظر بودند تا شما برای مدال بیایید؟
خب طبیعی بود کسی متوجه نشود. من قهرمان شدم. با پرچم دور افتخار زدم و نامم بهعنوان قهرمان 1500 متر اعلام شد اما وقتی میخواستم طلا بگیرم، ورزشکار ژاپنی روی سکو آمد و مدال طلا را گرفت!
ظاهرا همراه شما خطا کرده بود؟
بله همراهم کم آورد. از خط خارج شد. دستش را کشیدم که برگردد به داخل پیست اما ژاپنیها به همین موضوع اعتراض کردند و طلا را از دست دادم. خیلی روی پاداش این طلا حساب باز کرده بودم اما از دستم رفت. یکی از تلخترین روزهای ورزشی زندگیام بود.
این نخستین پاراآسیایی شما بود؟
نه نخستین نبود. البته من کلا در پاراآسیایی خوش شانس نبودم.
چطور؟
سال 2006 هم قرار بود به بازیهای پاراآسیایی اعزام شوم اما قبل از مسابقات با میلهای برخورد کردم و پایم شکست و شانس حضور در بازیها را از دست دادم. در این دوره هم میتوانستم دو طلایی باشم اما این فرصت را از دست دادم.
ولی با این حال طلای 5000 متر را گرفتی؟
بله. ولی مقداری از پاداشم را با طلای دوم افزایش میدادم. به هر حال دست ما خالی است و از خانوادههای محروم هستیم و این جوایز زندگی ما را میچرخاند. خیلی روی این مدال حساب باز کرده بودم.
همراهت چه کسی بود؟
حسین صالحی. خودش دونده است.
اعتراض نکردی؟
نه اصلا به رویش نیاوردم. نمیخواست این اتفاق رخ بدهد. پیش آمد. نزدیک به 5 سال است که با هم کار میکنیم. از این به بعد هم برنامهریزی میکنم برای موفقیت در پارالمپیک توکیو که بتوانم این نتیجه را جبران کنم.
خیلی اتفاق عجیبی بود.
واقعا باورم نمیشد. به دکتر برجسته گفتم پیگیری کنید. گفت ژاپنیها اعتراض کردند فیلم را دیدن و در نهایت رای برگشته دیگر نمیشود کاری کرد. هیچ جوره باورم نمیشد. دور افتخار زدم. پرچم را بوسیدم اما طلا را یک نفر دیگر گرفت.
در موقع مسابقه احساس نکردی که داری خطا میکنی؟
خب من که نمیدیدم دارد چه اتفاقی رخ میدهد. 200 متر پایانی بود که فقط احساس کردم همراهم از من فاصله گرفت، دستش رو کشیدم که از من فاصله نگیرد اما از خط رد شده بود.
البته خیلی نباید ناراحت باشی، چون پاداش طلای دیگر را هم ندادند.
دستشون درد نکند که جوایز ما را ندادند. واقعا شب عیدی نیاز داشتیم.
حالا وعده دادند، بعد از عید.
قرار بود بهمن پرداخت شود اما حالا مشخص نیست چه زمانی پرداخت میشود. البته چیزی هم که ما شنیدیم خیلی بدتر از این حرفها است.
چه شنیدید؟
گفتند جوایز را اقساطی پرداخت میکنند!
چطور ممکنه؟
نمیدانم واقعا چه باید بگویم. 50 تا از سکهها را سال بعد در یک مرحله پرداخت میکنند. 50 تا دیگر هم شش ماه بعد از آن.
با این وضعیت که کار خیلی سخت میشود.
بله متاسفانه. البته مشکلات ما یکی دو تا نیست. مدرک فوق لیسانس حقوق دارم اما بیکار هستم. دکترا هم قبول شدم اما دیگر انگیزه درس خواندن ندارم. هر جا رفتم میگویند باید پارتی داشته باشی. یکی باید معرفی کند!
در این باره با مسوولان کمیته صحبت نکردی؟
چرا صحبت کردم اما احتمالا آنها هم دغدغههای خاص خود را دارند. یک نفر و دو نفر هم نیست که بخواهند مشکلات را حل کنند.
با مشکلاتی که شما دارید، حفظ انگیزه و ادامه کار بسیار سخت است.
خواسته واقعا زیادی نداریم. حمایت حداقلی هم ما را خوشحال میکند. همین چند روز پیش در تهران بودیم و هدیهای را از رهبر معظم انقلاب دریافت کردیم که یک دنیا برای ما ارزش داشت. باید یک ورزشکاری که خودش را همانند یک سرباز میداند، متوجه شود که تلاش و زحمت او دیده میشود.
نزدیکترین مسابقهای که در پیش دارید، کدام است؟
مسابقات گزینشی المپیک است که آبان برگزار میشود. امیدوارم سهمیه بگیریم و بتوانیم در توکیو هم افتخارآفرینی کنیم.
بهعنوان حرف آخر، اگر نکتهای هست در خدمتیم.
سال 97 سال سختی برای ما بود اما آرزو میکنم که در سال 98 مردم شرایط بهتری داشته باشد. ورزش ایران هم که در سال گزینشی المپیک و پارالمپیک قرار دارد، بتواند سال موفقیتآمیز و خوبی را پشت سر بگذارد و مهیای حضور در بازیهای 2020 توکیو شود.
ایران ورزشی/محسن وظیفه