روش برخورد با افرادی که خود را عقل کل میدانند
- مجموعه: مشاوره خانواده
برخورد با افرادی که فکر میکنند همه چیز را میدانند
فردی که خودش را عقل کل میداند به صورت عامیانه به عنوان "خودپرست" شناخته میشود. این نوع از افراد معمولاً به تعالی خود پی میبرند و ممکن است به دیگران روی بیاورند که خودشان را از دیگران بالاتر و با علم و دانش بیشتری میدانند. این نوع رفتار معمولاً به دلیل احساس نیاز به ارزشیابی مثبت و تأیید از سوی دیگران ایجاد میشود.
اما باید گفت که اگر فردی واقعاً دارای علم و دانش بسیاری باشد، ممکن است به دلیل تجربه و آگاهی خود، از خودش با اعتماد به نفس صحبت کند. در چنین مواردی، این رفتار به عنوان خودشناسی و اعتماد به نفس در تصمیمگیریهای زندگی و شغلی نیز مورد توجه قرار میگیرد.
بنابراین، برای تشخیص واقعی اینکه فردی خود پرست است یا خودشناس، نیاز به بررسی عملکرد و رفتار او در مواقع مختلف داریم. همه ما با افرادی مواجه شدهایم که در تصمیمگیری، شکلدهی نظرات یا ارائه راهحل برای مشکلات به شدت به عقل کل بودن متکی هستند. عقل کل بودن آن گونه که آنها آن را تعریف می کنند، مجموعه ای از دانش و حکمت است که از تجربیات روزمره به دست می آید. این شامل اصول استدلال منطقی است که به دانش یا تخصص عمیق نیاز ندارد.
عقل کل بودن اغلب میتواند به راهحلهای عملی منتهی شود، اما زمانی که به طور انحصاری استفاده شود، میتواند مانعی برای تفکر مترقی و ذهن باز باشد. بنابراین، چگونه می توانیم به طور مؤثر با افرادی که بیش از حد به عقل کل بودن تکیه می کنند، برخورد کنیم؟ در اینجا چند استراتژی وجود دارد.
شیوه برخورد با افرادی که خود را عقل کل می دانند:
دیدگاه آنها را درک کنید
درک اتکای دیگران به عقل سلیم اولین گام برای برخورد با آنهاست. به یاد داشته باشید، افرادی که به شدت به عقل سلیم تکیه می کنند، اغلب عمل گرا هستند و به قدرت تجربه بر دانش نظری اعتقاد دارند. آنها همچنین ممکن است این روش را به عنوان روشی دموکراتیک تر برای استدلال و قابل دسترس برای همه ببینند. با درک این دیدگاه، می توانید بهتر با آنها ارتباط برقرار کنید و ایده های خود را به گونه ای چارچوب بندی کنید که به دیدگاه آنها احترام بگذارد.
یک دیدگاه گسترده تر را تشویق کنید
تشویق این افراد به در نظر گرفتن دیدگاه های جایگزین می تواند به آنها کمک کند تا محدودیت های تکیه صرفاً بر عقل سلیم را درک کنند. نمونه هایی را به اشتراک بگذارید که نیاز به دانش تخصصی را نشان می دهد، مانند پیشرفت در فناوری، اکتشافات علمی، یا مسائل پیچیده اجتماعی-سیاسی. در حالی که برای جلوگیری از بیگانگی آنها بسیار مهم است، یک فشار ملایم می تواند حس کنجکاوی را برانگیزد و دری را به روی دید گسترده تر از جهان باز کند.
تفکر انتقادی را ترویج کنید
با پرسیدن سوالاتی که عقاید از پیش تعیین شده آنها را به چالش می کشد، تفکر انتقادی را ارتقا دهید. از روش پرسشگری سقراطی استفاده کنید تا آنها را به تفکر عمیق در مورد عقاید خود سوق دهید. با پرسیدن سؤال، می توانید به آنها کمک کنید تا بفهمند ممکن است عواملی وجود داشته باشد که آنها در نظر نگرفته اند و این می تواند منجر به بازتر شدن آنها برای دیدگاه های دیگر شود.
تعادل با همدلی
در حالی که مهم است که اتکای بیش از حد به عقل سلیم را به چالش بکشیم، نزدیک شدن به این افراد با همدلی به همان اندازه ضروری است. به یاد داشته باشید، اتکای آنها به عقل سلیم اغلب ناشی از ارزش گذاری تجربه عملی و دنیای واقعی است. اذعان به ارزش دیدگاه آنها در حالی که دیدگاه خود را به اشتراک می گذارید می تواند احترام متقابل و گفتگوی سازنده را تقویت کند.
از مثال های دنیای واقعی استفاده کنید
اگر میخواهید ایده یا نظریه پیچیدهای را به کسی منتقل کنید که به شدت به عقل سلیم متکی است، از مثالهای دنیای واقعی استفاده کنید. نشان دادن نظر خود با نمونه های عینی می تواند مفاهیم انتزاعی یا نظری را قابل درک تر و مرتبط تر کند.
آموزش درباره تعصب
یکی از محدودیت های اتکای بیش از حد به عقل سلیم این است که می تواند تعصبات موجود را تقویت کند. این به این دلیل است که عقل سلیم اغلب از تجربه شخصی نشأت میگیرد که ذاتاً ذهنی است و تحت تأثیر پیشینه فرهنگی، اجتماعی و شخصی فرد است. به این افراد در مورد وجود و تأثیر سوگیری های شناختی و اینکه چگونه می توانند درک ما از واقعیت را تحریف کنند، آموزش دهید.
سخن پایانی مقاله کسانی که خود را عقل کل میدانند
برخورد با افرادی که به شدت به عقل سلیم تکیه می کنند نیاز به صبر، درک و ارتباط استراتژیک دارد. با اعتبار بخشیدن به نظرات آنها، ترویج تفکر انتقادی و معرفی ملایم آنها به دیدگاه های جدید، می توانید تعامل هماهنگ و سازنده تری ایجاد کنید. به یاد داشته باشید، هر کسی روش های منحصر به فردی برای تفکر و پردازش اطلاعات دارد - درک این تفاوت ها کلید ارتباط موثر و احترام متقابل است.
گردآوری: بخش روانشناسی بیتوته