عوامل ايجاد شادي در زندگي
- مجموعه: برای زندگی بهتر
اسلام با توجه به نيازهاي اساسي انسان، شادي و نشاط را تحسين و تاييد كرده است. قرآن، زندگي با نشاط و شادي را نعمت و رحمت خدا تلقي كرده، درباره ي شادي و نشاط مؤمنان در دنيا و آخرت، مي فرمايد:
«بگو [در برابر كساني كه بسياري از مواهب زندگي را تحريم ميكردند] اي پيغمبر! چه كسي حرام كرده است زينت و آرايش و زيباييهايي را كه خداوند از درون طبيعت، براي بندگانش بيرون كشيده؟ چه كسي حرام كرده است روزيهاي پاك و مواهب پاك را; بگو: اين مواهب پاك و اين زيباييها، براي مردم با ايمان در همين زندگي دنيا و در زندگاني جاويد آخرت، قرار داده شده است»
اين آيه به خوبي بيانگر اين حقيقت است كه اسلام به بهرهمند شدن از زيباييها و موهبتهاي زندگي، اهميت ميدهد و آن را زيبنده ي دينداران و مؤمنان ميداند.اسلام به بهرهمند شدن از زيباييها و موهبتهاي زندگي، اهميت ميدهد و آن را زيبنده ي دينداران و مؤمنان ميداند.
رسول اكرمصلياللهعليهوآله ميفرمايد: «مؤمن، شوخ و شاداب است»حضرت عليعليهالسلام ميفرمايد: «شادماني، گشايش خاطر ميآورد»و «اوقات شادي، غنيمت است»
امام صادق عليهالسلام ميفرمايد: «هيچ مؤمني نيست كه شوخي در طبع او نباشد»5 و «شوخ طبعي، بخشي از حسن خلق است»
امام رضا عليهالسلام ميفرمايد: «كوشش كنيد اوقات شما چهار زمان باشد؛ وقتي براي عبادت و خلوت با خدا، زماني براي تأمين معاش، ساعتي براي معاشرت با برادران مورد اعتماد و كساني كه شما را به عيبهايتان آگاه ميسازند و در باطن به شما خلوص و صفا دارند و وقتي را هم به تفريحات و لذتهاي خود اختصاص دهيد و از شادي ساعتهاي تفريح، نيروي لازم براي عمل به وظايف وقتهاي ديگر را تأمين كنيد».
مرز شادي و نشاط
براساس هدف و فرجام زندگي، شادي و نشاط از ديدگاه اسلام، داراي حد و مرز است. محتوا و قالب شادي و نشاط ، نبايد با روح توحيدي و انساني اسلام، در تضاد باشد; زيرا هر پديدهاي كه انسان را از آرمان و هدف اصلي خويش دور سازد، به هيچ وجه، مورد قبول اسلام نخواهد بود. بنابراين، پديدة شادي و عوامل آن، به عنوان يك نياز اساسي و ضروري، تا حدي روا و مجاز است كه مانع نيل انسان به هدف اصلياش نگردد، از اين رو، بسياري از انديشمندان مسلمان معتقدند: از آن جا كه انسان در انجام هر رفتار ارادي، انگيزه و هدفي را پيميگيرد، سرور و نشاط به عنوان يك رفتار، از اين قاعده جدا نيست. اگر انگيزه و هدف، در راستاي هدف اصلي زندگي آدمي باشد ، اين پديده ، مفيد و سودمند خواهد بود و اگر انگيزه و هدف باطل ، در آن نهفته و در برابر هدف اساسي زندگي انسان باشد ، اين پديده ، باطل و زيانآور خواهد بود. بنابراين، ميتوان مرز شادي و نشاط را انگيزه و هدف آن دانست.
مزاح و شوخي، يكي از عوامل برجستة شادي است؛ اما اگر به سبكسري، بيشرمي و گستاخي بياميزد، «هزل» ناميده ميشود كه در اسلام، منع شده است و اگر به تحقير و بدگويي و ناسزا آميخته گردد، آن را «هجو» ميخوانند و اين نيز در اسلام نهي شده است.
يكي از اصحاب از رسول خدا صلياللهعليهوآله پرسيد: «آيا اگر با دوستان خود شوخي كنيم و بخنديم، اشكالي دارد؟ حضرت صلياللهعليهوآله فرمود: اگر سخن ناشايستي در ميان نباشد، اشكالي ندارد». اگر شوخي از حد خارج شود و به بيهودگي يا زيادهروي بينجامد، باز از نظر اسلام، عملي ناپسند خواهد بود; همان طور كه اميرمؤمنان، عليعليهالسلام ميفرمايد: «هر كس بسيار شوخي كند، وقار و سنگيني او كم ميشود» امام صادق عليهالسلام ميفرمايد: «زياد شوخي كردن، آبرو را ميبرد»
خنده و تبسم - كه از عوامل نشاط و شادي است - بايد صادقانه باشد. خنده از نظر اسلام، آن گاه مؤثر و مفيد است كه به شخصيت ديگران، لطمه وارد نياورد. وقتي احترام مؤمن، برتر از كعبه بر شمرده شده، به خوبي روشن ميشود كه اهانت و تحقير او، چه اندازه نكوهيده است.
قالبهاي نشاط و شادي، خوب است از بهترين قالبها باشند و به همين دليل، در روايات، قهقهه از شيطان تلقي شده13 و تبسم، بهترين خنده دانسته شده است.
زمان و مكان شادي نيز بايد با آن متناسب باشد; زيرا اگر اين تناسب برقرار نباشد، ناپسند و زشت خواهد بود؛ به طور مثال، مزاح و بذلهگويي در مراسم سوگواري و مكانهاي مقدس، ناپسند است!
با كندوكاوي اجمالي در نظريات و گفتههاي دانشمندان و متون معتبر، ميتوان موارد ذيل را در زمره عوامل نشاط و انبساط دروني برشمرد:
1. ايمان.
2. داشتن روحيه رضايتمندي و تحمل.
3. پرهيز از گناه.
4. مبارزه با نگراني.
5. تبسم و خنده.
6. مزاح و شوخي منطقي.
7. استعمال بوي خوش.
8. آراستگي ظاهري، در حد متعارف.
9. پوشيدن لباسهاي روشن.
10. پرهيز از همنشيني با افراد افسرده.
11. ورزش و کار و فعاليت بدني.
13. سير و سفر.
14. نماز شب.
15. تفريح و مشاهده طبيعت، به ويژه فضاهاي سبز.
16. تلاوت قرآن.
17. تفكر در آفريدههاي خداوند.
18. صدقه دادن و كمك به ديگران .
منبع:tebyan.net