مأمور قلابی از طعمه هایش خواستگاری می کرد
- مجموعه: اخبار حوادث
- تاریخ انتشار : یکشنبه, ۱۶ آذر ۱۴۰۴ ۱۵:۰۱

به گزارش «ایران»، صبح دیروز پایگاه سوم پلیس آگاهی تهران شاهد حضور دختران جوانی بود که با اطلاع از دستگیری متهم پروندهشان برای شناسایی و پیگیری شکایت خود به آنجا آمده بودند. متهمی که با پوشیدن لباس پلیس و همراه داشتن بیسیم و تجهیزات، خود را سرهنگ یا سروان معرفی کرده و سناریوی کلاهبرداریهایش را اجرا میکرد. مقابلشان مردی جوان با چشمان رنگی و ریش و موهای بور در حالی که لباس آبی رنگ متهمان اداره آگاهی را به تن دارد ایستاده بود.
سرهنگ علی عزیزخانی، فرمانده پایگاه سوم پلیس آگاهی پایتخت گفت: «متهم از 32 خانم کلاهبرداری کرده است که تاکنون 7 نفر از آنها شکایت کردهاند. قاضی پرونده، مجوز انتشار تصویر متهم را صادر کرده تا شاکیهای دیگر با شناسایی وی به پایگاه سوم پلیس آگاهی تهران مراجعه کرده و شکایتشان را ثبت کنند.»
مسافران فریب خورده
دختر جوانی به محض ورود متهم به اتاق با دیدن او ناخودآگاه خشمگین و گریان گفت: «چند وقت قبل به عنوان مسافر سوار بر خودروی اینترنتی شدم. در میان راه تلفنی مشغول صحبت بودم و از مشکل برادرم حرف میزدم. ناگهان صدای بیسیم که روی صندلی جلو کنار راننده بود به گوشم رسید. تلفن را که قطع کردم راننده گفت با پلیس ارتباط دارد و میتواند مشکل مرا حل کند. من که دنبال راهی برای حل این مشکل در زمان کوتاه بودم از پیشنهاد او استقبال کردم و ارتباط ما شروع شد. بعد از مدتی هم راننده به من پیشنهاد ازدواج داد و حتی به همراه زن و مردی که آن زمان تصور میکردم پدر و مادرش هستند به خواستگاریام آمد. ما 4 سکه طلا به او دادیم تا بتواند مشکل برادرم را حل کند اما هیچ کاری انجام نداد و ناگهان ناپدید شد.»
گفت و گو با متهم
به سراغ متهم میروم؛ با اعتماد به نفس و سر بالا ایستاده بود جواب سؤالات هر خبرنگاری را نمیداد و فقط آنهایی را که خودش میخواست انتخاب میکرد.
چرا جواب خبرنگاران را نمیدهی؟ برای اینکه من برای خودم کسی هستم، هم خوش قیافه هستم هم با سواد مدتی هم در شبکههای تلویزیونی خانگی مجریگری میکردم. از سؤال خبرنگار میفهمم تازهکار است یا حرفهای.
پس چرا کلاهبرداری میکردی؟ یکی دو سال قبل برای یکی از دوستانم مشکلی پیش آمد و من به خاطر رشته تحصیلیام که حقوق است و آشنایی با قوانین و همچنین روابط خوبی که داشتم، توانستم مثل یک وکیل مشکلش را حل کنم او هم پول خوبی به من داد؛ بعد تصمیم گرفتم از همین روش پول دربیاورم.
چرا خودت را مأمور معرفی میکردی؟ برای اینکه از بچگی دوست داشتم کارآگاه جنایی شوم و از طرفی پلیس ابهت خاصی دارد.
سوژههایت را چطور شناسایی کردی؟ آنها خودشان به سراغم میآمدند به عنوان مسافر سوار خودروام میشدند؛ وقتی از صحبتهایشان میفهمیدم مشکل اداری و قانونی دارند انگار به من پیشنهاد میدادند که بیا از ما کلاهبرداری کن. برای جلب اعتماد بیشتر هم به آنها میگفتم که قصد ازدواج دارم و مابقی نقشه را اجرا میکردم بعد با این ترفند که برای حل مشکلشان به پول نیاز دارم از 100 میلیون تومان به بالا از آنها پول میگرفتم.
سابقه داری؟ همسرم که به من خیانت کرد با برادرش درگیر شدم و او را به بیابانی خلوت برده و کتک زدم که او از من شکایت کرد. از زمانی که همسرم به من خیانت کرده از زنها متنفر شدهام.
تصور میکردی دستگیر شوی؟ حتی یک درصد. من بلد بودم نقشم را خیلی خوب بازی کنم. باور کنید قصدم اذیت آنها نبود، فقط میخواستم نقشههایی که در سر دارم را اجرا کنم. مالباختهها نباید جذب ظاهر و حرفهایم میشدند.
اخطار جدی به جاعلان عناوین
سرهنگ بابک نمکشناس،رئیس مرکز اطلاعرسانی فرماندهی انتظامی تهران بزرگ
دستگیری راننده تاکسی اینترنتی که با پوشیدن لباس فرم پلیس و استفاده از بیسیم، خود را مأمور معرفی کرده و از زنان جوان اخاذی میکرد، بار دیگر نشان داد اعتماد عمومی تا چه اندازه میتواند دستاویز مجرمان قرار گیرد. سوءاستفاده از عنوان و ظاهر مأموران رسمی، نهتنها امنیت فردی شهروندان را تهدید میکند، بلکه به اعتبار نهادهای قانونی نیز آسیب میزند.
شهروندان باید بدانند که صرفِ داشتن لباس فرم یا تجهیزات رسمی، ملاک مأمور بودن افراد نیست. هر مأمور واقعی نیروی انتظامی موظف است در صورت مطالبه، کارت شناسایی معتبر ارائه کند و اقدامات او باید در چهارچوب مأموریت مشخص و قابل استعلام انجام شود. درخواست وجه، ورود به مسائل شخصی یا وعده حل مشکلات خصوصی، بههیچوجه در حیطه وظایف قانونی پلیس تعریف نشده و باید بهعنوان نشانهای جدی از جعل عنوان و فریب تلقی شود. رسانهها با اطلاعرسانی دقیق، مسئولانه و مستمر میتوانند سطح آگاهی عمومی را ارتقا داده و شیوههای رایج کلاهبرداری و جعل عنوان را برای شهروندان تبیین کنند.
از سوی دیگر، تجربه این پرونده نشان میدهد سکوت قربانیان به دلایل شخصی یا نگرانیهای اجتماعی، یکی از عوامل تداوم چنین جرایمی است. رسانهها میتوانند با پرداختن حرفهای و بدون ایجاد انگ اجتماعی، شهروندان را به گزارش موارد مشکوک و طرح شکایت ترغیب کرده و این پیام را منتقل کنند که پیگیری قانونی، مسیر اصلی مقابله با مجرمان است.











