رمز پیروزی در زندگی
- مجموعه: برای زندگی بهتر
امیدواری به اتفاقات خوب بعد از سختی ها، كوچه های بن بست را باز می كند
تصور کنید به تنهایی وارد یک اتاق تاریک می شوید. هیچ چیز را در گوشه و کنار اتاق نمی بینید و نمی توانید حدس بزنید که در قدم بعدی چه اشیایی در مقابل تان قرار خواهد گرفت.
اصلا نمی توانید ابعاد اتاق را فرض كنید و با حدس و گمان گام برمی دارید. حالا اگر از گوشه ای از اتاق صدایی بلند شود، حتما ضربان قلب شما بالا خواهد رفت. چرا حضور در اتاق ناشناس اینقدر سخت است؟!
پاسخ ساده است. چون از محیط و ابزارها و وسایل درون آن «شناخت» ندارید. اگر یك بار دیگر همراه با چراغ قوه وارد اتاق شوید ترس شما به پایان می رسد و می توانید جایگاه حدودی هر چیزی را بشناسید تا درست و حساب شده قدم بردارید و حتی اگر صدایی هم بلند شود می دانید كه حاصل از افتادن یكی از كتاب های كتابخانه كنج دیوار است یا تابلوی كوچكی كه روی میز سمت چپ شما قرار گرفته است.
می توانید حالا این مثال را به محیط بزرگ تری تعمیم دهیم؛ دنیایی كه در آن قرار گرفته ایم. جنس اتفاقات دنیا را باید بشناسیم تا در مواجهه با شادی ها یا غم ها و سختی های آن برخورد صحیحی داشته باشیم.
اگر شناخت ما از دنیا كامل نشود، مدام در نوسان خواهیم بود و زندگی ما شبیه یك نمودار سینوسی حال و روز ما را تحت تأثیر خوشی ها و سختی های خود قرار خواهد داد. این بار می خواهیم به دست و پنجه نرم كردن با سختی های زندگی از زاویه دیگری نگاه كنیم.
راه را درست برویم
دنیا محل آسایش و امان نیست. پس اگر به دنبال چیزی بگردیم كه وجود ندارد، باعث مشقت برای خودمان خواهد شد. از همان ابتدا آدمی درگیر سختی هاست. در كلامی از پیامبر(ص) نقل شده است كه «آسودگی مطلق در دنیا برای مومن، محال است». انسان وقتی انتظار رسیدن چیزی را نداشته باشد، با شرایط موجود كنار می آید.
وضعیت جامعه امروز را تصور كنید كه در مواجهه با مشكلات، راه حل بعضی از اطرافیان ما این است كه ترك وطن می كنند و در كشورهای غریب، بساط زندگی شان را پهن می كنند. اما آیا واقعا آنجا زندگی بهتری خواهند داشت یا اینكه می خواهند به این روش فقط صورت مسئله را پاك كنند.
اگر شرایط و ویژگی های زندگی دنیایی را به خوبی بشناسیم متوجه می شویم كه آسمان همه جا یك رنگ است و درون همه مرز های جغرافیایی سختی ها و مشكلات، انتظار ما را می كشد و فقط ممكن است جنس و شكل سختی ها تغییر كند اما اصل وجود آنها نه!
در كوچه های بن بست پانگذاریم
همه ما می دانیم كه یكی از سنت های خداوند، تقدیر است كه ریشه در حكمت الهی دارد و بنا به مصلحت افراد، همه اتفاقات وابسته به تقدیر و حكمت، رقم می خورند. اغلب افراد تلاش می كنند تا صورت مسئله را پاك كنند تا ذات سختی ها و مشكلات را از زندگی خودشان حذف نمایند؛ چون گمان می برند خوشبختی یعنی اینكه هیچ سختی و مشكلی در زندگی شان وجود نداشته باشد اما آیا واقعا چنین چیزی ممكن است؟ خیر.
سختی ها راه خود را پیش می گیرند و بدون توجه به تلاش های افراد، به سراغ اهداف تعیین شده خود می روند. اگر فقط و فقط به حذف یك دفعه ای مشكلات فكر كنیم، دیگر بخش آزادی در فكر و ذهن ما باقی نمی ماند تا بتوانیم مشكل به وجود آمده را مدیریت كنیم. ابعاد مثال ها را می توانید تا آنجا كوچك كنید كه به یك امتحان ساده در دوران مدرسه برسید. مثلا در برنامه درسی ما دوشنبه ساعت دوم را به املا اختصاص داده بودند.
برخورد ما در روز یكشنبه عصر، چگونه بوده؟! می نشستیم گریه می كردیم كه چرا باید فردا املا بنویسم یا از روی درس های مشخص شده تمرین می كردیم؟! صورت مسئله را پاك نمی كردیم بلكه برای آن برنامه ریزی داشتیم. حالا اتفاقات زندگی مان هم همراه با ما قد كشیده اند.
این نیز می گذرد
اگر مدام با خودمان زمزمه كنیم كه سختی ها و مشكلاتمان قرار است تا همیشه ما را در خود غرق كنند چیزی جز افسردگی و احساس بدبختی در ما باقی نمی ماند.
مشكلات ما هیچ گاه به همین شكل، در زندگی مان باقی نمی مانند بلكه آنها همانطور كه در یك روز خاص شروع می شوند، در زمان مشخصی نیز به اتمام می رسند.
اگر مسیر حركت مشكلات شناخته شود، دیگر با آنها به گونه ای برخورد نمی كنیم كه انگار قرار است برای همیشه در زندگی ما ریشه داشته باشد یا منشأ همه افسردگی های شخص باشد. یك خانم باردار، در دوره نه ماهه بارداری خود سختی های زیادی را تحمل می كند؛ از بی خوابی های شبانه گرفته تا تغییرات فراوانی كه در هورمون ها و ظاهر او ایجاد می شود. اما برای همه این تغییرات ناگهانی در وجود خود، محدوده زمانی را متصور می شود كه نهایتا می تواند 9 ماه یا 40 هفته باشد. بعد از گذشت این زمان او با خیالی آسوده فرزند شیرین خود را در آغوش خواهد داشت.
نگاه امیدوارنه به مسیر حرکت
همین مشخص بودن انتهای مسیر، باعث می شود تا یك خانم باردار مانند یك آهنربا كه براده های آهنی را جذب خود می كند، همه مشقت های گذشته و آینده را در لحظه حال به روح و جسم خود وارد نكرده و چهره آینده را زشت و ناپسند نبیند. زیرا او به آینده امیدوار است.
دالان تنگ و تاریك مشكلات قرار است چقدر از روح ما را مسخر خود كند؟ تا چه قسمتی از ظرف روح مان را می توانیم به تحمل یك سختی اختصاص دهیم؟! بهترین راه نجات دیدن نور امیدی در انتهای مسیر است. یعنی بدانیم جایی می توان مشكل تمام می شود گشایش وجود دارد.
در نگاهی بالاتر، نه تنها در انتهای مسیر می توان گشایش را همراه با خود سختی تصور كرد بلكه خود این سختی سكویی برای رسیدن به خواسته های دیگر می شود. اینها یعنی آب دادن به بذر امید و امیدواری.
اگر در زندگی خانوادگی تان دچار مشكل شده اید، با همسر یا خانواده او به بن بست رسیده اید، به معنای این نیست كه همیشه اوضاع شما به همین شكل باقی خواهد ماند. با این زاویه دید جدیدی كه مطرح شد، شما امیدوار می شوید كه انتهای این مسیر، یك تغییر بزرگ و مثبت چه در روح شما و چه در ظاهر زندگی، در انتظارتان خواهد بود.
این رمز پیروزی را به خوبی به یاد داشته باشید كه امیدواری به اتفاقات خوب بعد از سختی ها، كوچه های بن بست را باز می كند.
منبع: همشهری دو