تازه های تقویم تاریخ

داريوش بزرگ پدر ناسيوناليسم ايراني

تقویم تاریخ - 13 تیر

489پیش ازمیلاد:4 ژوئيه سال 489 پيش از ميلاد داريوش بزرگ - شاه شاهان - كه بر تمركز امور و ايراني…

تقویم تاریخ - 5فروردین



441م:25 مارس سال 441 ميلادي يزدگرد دوم شاه ساساني ايران و پسر بهرام پنجم (بهرام گور) به امپراتوري روم که پس از ناپديد شدن بهرام، در مرزهاي شمال غربي ايران دست به تمرکز نيرو زده بود و مرزنشينان را تحريک به نافرماني مي کرد اعلان جنگ داد. بهرام پنجم در جريان شکار گور ناپديد شده بود و برای مدتي، ايران بدون رئيس کشور بود. ظاهرا بهرام هنگام تعقيب گور در باتلاق فرو رفته و ناپديد شده بود. پس از بي نتيجه ماندن جستجو براي يافتن او و يا جسدش، بزرگان ايران پسرش را به نام يزدگرد دوم که يک متعصب مذهبي بود جانشين او کردند که اندرزهاي موبد موبدان (روحاني ارشد آيين زرتشت) را بي چون و چرا به اجرا در مي آورد.

تعصب مذهبي يزدگرد دوم باعث درگيري هايي در ارمنستان شد که ايالت خودمختار ايران بود و اين درگيري ها چند سال ادامه داشت. ارمنیان نخستین ملت در جهان بوده اند که مسیحیت را دین رسمی خود اعلام کرده اند. سختگيري يزدگرد دوم نسبت به پيروان مسيحيت سبب شد که لئون، پاپ وقت، برضد آيين هايي که از ايران برخاسته و در اروپا گسترش يافته بودند مخصوصا انديشه مانوي دست به اقدام بزند.

در پي اعلان جنگ يزدگرد دوم به روميان و بسيج نيرو، امپراتور روم از در سازش وارد شد و يزدگرد دوم فرصت يافت به عقب راندن هپتالها Hepthalites در مرزهاي شمالي منطقه فرارود همت بگمارد. به خواست موبد موبدان که عقيده داشت هپتالها اخلاقیات را رعایت نمی کنند و بايد از مرزهاي ايران فاصله زياد داشته باشند، يزدگرد دوم سالها در نواحي شمال شرقی کشور سرگرم جنگ با اين قوم بود. شکست کامل هپتالها که بعدا با کوشانها متحد شده بودند در سده بعد (سال 565 میلادی) صورت گرفت. هپتالهارا «هون سپید» هم نوشته اند. کرونیکلرهای چینی نوشته اند که هپتالها ساکن مناطق شمالی دیوار چین بودند. چینیان آنان را «هوآ Hoa» می خواندند. دائرة المعارف بریتانیا نوشته است که پولیاندری polyandry (ازدواج یک زن در یک زمان با چند مرد) در میان هپتالها که توجه به پاکیزگی بدن هم نداشتند رایج بود.

 

1828م:يک ماه و چند روز پس از امضاي قرارداد پايان جنگ دوم ايران و روسيه، مردم ايران در جريان ديد و بازديد هاي نوروزي آن سال، تازه از مفاد آن آگاه شدند و نوروزشان تلخ شد.

اين قرارداد 22 فوريه 1828 با ميانجيگري انگلستان که نمي خواست روسها به مرزهاي هند نزديک شوند در ترکمن چاي منعقد شده بود و به موجب آن، ايران مناطق ديگري از جمله ايروان و نخجوان را از دست داد و از آن زمان مرز شمال غربي ايران تغيير نيافته است. دومين جنگ ايران و روسيه دو سال طول کشيد و ايران بازنده آن بود.


1312ش:امروز زادروز روزنامه نگار کاظم چایچیان است که پنجم فروردین 1312 (25 مارس 1933) به دنیا آمده است. چایچیان کار روزنامه نگاری را در سال 1333 از خبرنگاری در روزنامه اطلاعات آغاز کرد و به این پیشه تا به امروز (سال 1389) ادامه داده است. وی در دهه 1330 خبرنگار شهری، امور مخابرات و بهداشت روزنامه اطلاعات بود و حوزه خبری شهرداری تهران در روزنامه ها با آغاز کار او بوجودآمد که این موسسه اینک خود دارای روزنامه ای به نام «همشهری» است. کاظم مدتی هم اخبار وزارت کشوررا پوشش می داد. در زمان خبرنگارشدن چایچیان داشتن تلفن در تهران یک مسئله بود که وی این مسئله را از دید انتقادی می شکافت و گزارش می کرد. در آن زمان هنوز کارشناش روابط عمومی وجود نداشت که اخبار دولتی را تنظیم و به روزنامه ها برساند و بنابراین، چایچیان خبرهای حوزه کار خودرا همه جانبه (نه، دولتی یکجانبه که دستپخت دفاتر روابط عمومی است) تهیه و تنظیم می کرد. از اخبار خبرگزاری پارس (آژانس ملی وقت) تنها به صورت «سرنخ و یادآوری» یادداشت برمی داشت تا شخصا دنبال و تحقیق کند و اگر ازرش انتشار داشت، آنگاه برنگارد.

ازآنجا که چایچیان بر زبان عربی و ادبیات عرب کاملا و تمام عیار مسلط بوده است به موازات کار خبر به ترجمه مطالب مطبوعات کشورهای عربی برای نشریات روزنامه اطلاعات می پرداخت و ترجمه مقالات حسنین هیکل روزنامه نگار معروف مصری و سردبیر وقت الاهرام او در روزنامه اطلاعات معروف است و رادیو ایران و تلویزیون غیر دولتی وقت گاهی آنها را نقل می کردند.

چایچیان سپس به سناتور مسعودی (بنیادگذار روزنامه قدیمی اطلاعات و ناشر سایر نشریات این موسسه) کمک کرد تا «الاخاء» ـ نشریه عربی زبان اطلاعات را منتشر کند و سالها به موازات نوشتن خبر، مقاله و ترجمه در نشریات اطلاعات، برای الاخاء نیز مقاله می نوشت و اخبار ایران را برای آن به عربی ترجمه می کرد. همین شهرت او سبب شد که در دهه 1370، دکتر فریدون وردی نژاد برای ایجاد روزنامه عربی زبان «الوفاق» وابسته به ایرنا (خبرگزاری ملی) از وی دعوت به همکاری کند. در آن زمان، وردی نژاد در سمت مدیر عامل ایرنا سرگرم ایجاد روزنامه ایران، ایران دیلی، مجله هفتگی جوانان، ایران ورزشی و ... و نیز دانشکده خبر و یک مرکز نشر کتاب بود. وی «الوفاق» را با هدف ایجاد دوستی و تفاهم میان ایرانیان و همسایگان عرب تاسیس کرد و چایچیان در ایجاد این نشریه سهم بسزا داشت.

چایچیان که به روزنامه نگاری عشق می ورزد در عین حال یک مولف و مترجم کتاب است و تا سال 1389 (2010 میلادی) هفت کتاب از او منتشر شده است که معروفترینشان کتاب انقلاب عراق (انقلاب دهه 1920 برضد انگلستان) است. وفاداری چایچیان به موسسه اطلاعات و کارکنان آن مشهور و زبانزد است و در همه دیدارهای دوستانه کارکنان قدیمی این موسسه شرکت می کند. به قول علی باستانی معاون پیشین سردبیری روزنامه اطلاعات، عشق به روزنامه نگاری و ادامه اشتغال به این حرفه است که چایچیان را جوان تر از سن و سالش نشان می دهد و در 76 سالگی به نظر 50 ساله می آید.

 

کاظم چايچيان


1821م:ميهندوستان يوناني 25 مارس 1821 براي پايان دادن به سلطه عثماني که چند قرن ادامه داشت بپاخيزي مسلحانه خود را آغاز کردند که بيش از هفت سال طول کشيد تا به ثمر رسيد.

اين بپاخيزي از "پاتراس" آغاز شد و استقلال طلبان دژ عثماني ها در "مورين" را متصرف شدند و دولت عثماني مجبور شد براي جنگ با آنان از آلباني و نقاط ديگر نيرو به يونان بفرستد.

استقلال طلبان سپس جزاير "سپتساي" و "پسارا" را آزاد کردند و پس از تصرف نقاطي ديگر، در 13 ژانويه سال 1822 اعلام استقلال کردند و براي کشور خود قانون اساسي نوشتند. اما، عثماني اعتنا نکرد و بر شدت سرکوبي آنان افزود و چند بار دست به قتل عام زد تا به تدريج عوام الناس اروپا براي حمايت از يونانيان بپاخاستند، دولتهاي روسيه، فرانسه و انگلستان که در انتظار چنين فرصتي بودند در ظاهر به خاطر کمک به يونانيان و درباطن براي رسيدن به هدفهاي سياسي خود به دولت عثماني اخطار کردند که يونانيان را به حال خود بگذارد و از اين کشور خارج شود که عثماني به اين اخطار اعتنا نکرد و سه قدرت اروپائي بر ضد عثماني دست به عمليات نظامي زدند و روسيه در بالکان چند شکست سخت به عثماني وارد ساخت و ....

يکي از صحنه هاي جنگ در 20 اکتبر 1827 در "ناوارينو" روي داد که مشهور است و سوژه چند فيلم سينمايي شده است. عثماني سرانجام در يونان شکست خورد و محمد دوم سلطان آن 14 دسامبر استقلال يونان و مرزهاي آن را برسميت شناخت.

 

1975م:بيست و پنجم مارس 1975 فيصل ابن سعود پادشاه وقت کشور سعودي در کاخ سلطنتي رياض در دفتر ويژه ملاقاتها به دست برادر زاده اش «فيصل ابو مساعد» با شليک گلوله کشته شد. ضارب که در بيروت تحصيل مي کرد به منظور اعتراض به کاهش مقرري که هر ماه به او پرداخت مي شد به ديدار ملک فيصل رفته بود. کاهش مقرري به دليل تنبلي در تحصيل و ولخرجي بود.

قاتل پس از محاکمه، سه ماه بعد (در ماه ژوئن) در يک ميدان شهر رياض گردن زده شد.

در پي درگذشت ملک فيصل 70 ساله که در طول زمامداري دست به اصلاحات زده و از حاميان اتحاد اعراب بود، پرنس خالد برادر او و وليعهد وقت سعودي بر جايش نشست. ملک فيصل از مخالفان سرسخت اسرائيل بشمار مي رفت. وي که يک همسر بيش نداشت در گوري ناشناخته مدفون است.

روزنامه هاي تهران براي انتشار فوري خبر قتل ملک فيصل، شماره فوق العاده (Extra) منتشر ساخته بودند.

 

ملک فيصل

 

2004م:بيست و چهارم مارس 2004 ريچارد کلارک رئيس سابق سازمان ضد تروريسم آمريکا در کميسيون رسيدگي به رويدادهاي 11 سپتامبر 2001 شهادت داد که تروريسم پيش از رويدادهاي 11 سپتامبر براي حکومت جورج بوش(پسر) فوريت نداشت و از وضعيت "ورجنت" زمان حکومت ويليام کلينتون به وضعيت مهم (نه فوري) تبديل شده بود. وي گفت که پس از حمله به ناوشکن "کل" در بندر عدن، براي حکومت کلينتون مسئله اي بالاتر از مبارزه با القاعده نبود و او پس از روي کار آمدن جورج بوش، در جلسات امنيتي کاخ سفيد به فوري بودن اين مبارزه اشاره کرده بود که توجه نشد.

کلارک اظهارات خود را در اين کميسيون با عذرخواهي از بازماندگان نزديک به سه هزار مقتول رويدادهاي 11 سپتامبر 2001 آغاز کرد و خطاب به آنان گفت: کوتاهي دولت شما، آنان که قول محافظت از شمارا داده بودند از جمله خود من باعث اين شکست (تلفات) شد و من از شما به خاطر اين کوتاهي طلب بخشش مي کنم.

وي گفت که پس از حمله نظامي به عراق هم، مبارزه با القاعده تحت الشعاع اين جنگ قرار گرفت و به همين دليل من صداي انتقاد خود را بلند کردم.

ريچارد کلارک که از زمان حکومت رونالد ريگان آن سمت را داشت و با جورج بوش (پدر) و کلينتون کار کرده بود در سال 2003 پس از 30 سال از کار دولتي دست کشيد. وي درباره کوتاهي که در مبارزه با القاعده شده بود و نيز بهانه هاي حمله نظامي به عراق کتابي منتشر ساخته و يکشنبه (21 مارس 2004 ) در مصاحبه با بانو " لسلي ستال" گزارشگر مجله تلويزيوني شبکه «سي. بي. اس» به تفصيل در اين باره به افشاگري دست زد و حتي گفت که پس از رويداد 11 سپتامبر، تلاش رئيس جمهوري (جورج دبليو بوش) و مخصوصا رامسفلد وزير دفاع او اين بود که پاي صدام حسين را به ميان بکشند و بهانه جنگ با اورا به دست آورند و من بارها در جلسات کاخ سفيد گفته بودم که ميان صدام حسين و القاعده ارتباطي به دست نيامده است.

 

ريچارد کلارک


2007م:شبكه هاي تلويزيوني آمريكا، بيستم مارس 2007 ضمن اخبار مشروح خود و پخش اين عكس و عكسهاي ديگر از آسمانخراش هاي دوبي، گزارش كردند كه كمپاني «هاليبرتون» كه قبلا ديك چني معاون رياست جمهوري آمريكا رئيس هيات مديره اش بود و هنوز در آن منافع متعدد دارد، تصميم قطعي به انتقال مقر خود از شهر هوستون (ايالت تكزاس آمريكا) به دوبي (درخليج فارس) گرفته است. اين شبكه ها سپس به شايعه سوء استفاده هاي متعدد هاليبرتون از جنگ عراق پرداخته و گفتند كه اين كمپاني تاكنون بيش از 25 ميليارد دلار از هزينه جنگ عراق را به جيب خود ريخته و در يك مقاطعه كاري كه با «ترك مناقصه» انجام شده نزديك به سه ميليارد دلار به دولت آمريكا گرانفروشي كرده كه اين پول از جيب ماليات دهندگان «خرده پا» خارج شده است. هاليبرتون كه زماني تخصّص آن در نفت بود، در عراق در همه گونه مقاطعه شركت كرده از جمله توزيع بطري آب آشاميدني ميان نظاميان!.

درباره اين انتقال پر سر و صدا، مطالب متفاوت بيان شده است. نمايندگان دمكرات مجلس آمريكا گفته اند؛ هاليبرتون مقّر خود را به دوبي منتقل مي كند تا از پرداخت ماليات بردرآمدهاي هنگفتش به دولت آمريكا شانه خالي كند و بگويد كه در كشوري ديگر مستقر است و اين كار، ميزان معكوس وطندوستي ثروتمندان و اصحاب قدرت در آمريكا را ثابت مي كند!. همچنين با انتقال مقّر شرکت و يا شعبه آن به خارج و يا «آفشور» دسترسي دولت آمريکا به وضعيت مالي و فعاليت ها و معاملات شرکت محدود و يا غير ممکن مي شود و درنتيجه سوء استفاده ها پنهان خواهد ماند. برخي از مفسران گفته اند؛ انتقال مقّر هاليبرتون به دوبي نشان مي دهد كه مديران اين شركت اطمينان يافته اند كه آمريكا در منطقه زرخيز خاورميانه ماندگار است و آنان مي خواهند كه به منابع منطقه نزديكتر باشند. مفسراني هم هستند كه گفته اند؛ مديران هاليبرتون كه اطمينان يافته اند از ژانويه سال 2009 قدرت از دست حزب جمهوريخواه خارج و پرونده هاي سوء استفاده و اعمال نفوذ (پارتي بازي) آفتابي خواهند شد و به جريان خواهند افتاد، مي خواهند كه از سر و صدا و تعقيب فوري قضايي به دور باشند.

از اين شنيده ها چنين بر مي آيد كه ظاهرا در «دوبي»، اين قبيل كمپاني ها به دولت محل ماليات نمي پردازند (؟!).

 

 انتقال «هاليبرتون» از هوستون به دوبي! چرا؟


2008م:پارلمان پاكستان بيست و چهارم مارس 2008 يوسف رضا گيلاني از حزب مردم پاكستان (حزب بوتو) را به عنوان نخست وزير اين كشور انتخاب كرد. گيلاني قبلا رئيس پارلمان پاكستان بود. هفت سال پيش از آن دولت ژنرال مشرّف كه در سال 1999 با كودتاي نظامي برسر كار آمده بود گيلاني را متهم به اعمال نفوذ در انتصابات دولتي كرده و به زندان افكنده بود. وي پس از پنج سال زنداني بودن، در سال 2006 در دادگاهي كه او را محاكمه مي كرد تبرئه شد.

يوسف رضا گيلاني با 264 راي در برابر 42 راي كه به پروزير الهي (نامزد هوادار مشرّف) داده شده بود به نخست وزيري انتخاب شد و نخستين اقدامي را كه انجام داد، آزادكردن «افتخار محمد چودري» از حبس خانگي در همان روز بود. افتخار محمد (يک قاضي بلوچ كه در شهر کويته است) رئيس ديوان عالي پاكستان بود که چون برخي كارهاي ژنرال مشرّف را ناقض اصول قانون اساسي پاكستان اعلام كرده بود از كار بركنار و بازداشت شده بود كه در پي آن، حقوقدانان پاكستاني دست به اعتراض خياباني زدند و اين تظاهرات كه در چند مورد به مداخله خشونت آميز پليس انجاميد سرآغاز تظاهرات و درگيري هاي خياباني بعدي شد كه نتيجه اش عقب نشيني مشرّف و روي كار آمدن احزاب مخالف بود و احزابي قدرت را به دست آوردند كه مشرّف سران آنهارا بركنار، تبعيد و يا بازداشت كرده بود. يكي از اين سران؛ نواز شريف رئيس شاخه اکثريت در حزب مسلم ليگ بود كه مشرّف در 1999 با كودتاي نظامي دولت اورا ساقط و خودش را به كشور سعودي تبعيد كرد و يك بار هم كه به پاكستان بازگشته بود، در فرودگاه او را توقيف كردند و از همان راهي كه آمده بود بازگردانيدند.

گيلاني در نخستين اظهارات خود به عنوان نخست وزير پاكستان، از رسيدگي به رويداد ترور بانو بي نظير بوتو (در پاكستان معروف به «بي بي») توسط سازمان ملل جانبداري کرد. بانو بوتو در دسامبر 2007 کشته شد.

گيلاني در نخستين سخنراني به عنوان رئيس دولت پاکستان همچنين اشاره كرده بود كه با تصميم احزاب مؤتلفه (اكثريت) در پارلمان مبني بر تجديد نظر در سياست ضد تروريستي ژنرال مشرّف موافق است زيرا كه بيشتر پاكستاني ها با ادامه اعمال خشونت هاي مشرّف برضد القاعده و طالبان مخالفند و آن را عامل تشديد انتقامگيري هاي اين دو گروه مي بينند و اين مردم معمولي و عمدتا پاکستاني ها هستند كه كشته مي شوند. از اظهارات گيلاني چنين برمي آمد كه وي تلاش خواهد كرد اختيارات رياست جمهوري را که مشرف از نخست وزير سلب و به خود اختصاص داده بود (دوباره و در چارچوب قانون اساسي پاكستان) محدود كند. مرور زمان نشان داد که آصف علي زرداري پس از انتخاب شدن به رياست جمهوري زيربار کاهش اختيارات نرفت و ....

در آن زمان (هفته آخر مارس 2008) در واشنگتن، مقامات دولت آمريكا سعي كرده بودند كه بيطرفي نشان دهند. به عبارت ديگر؛ از مشرّف فاصله بگيرند كه رسانه ها در اخبار خود وي را متحد شماره يك آمريكا در آسياي جنوبي قلمداد مي کردند.

در روزهاي پيش از انتخاب گيلاني به نخست وزيري پاكستان، در محافل اين كشور گفته مي شد كه پس از ورود آصف علي زرداري (شوهر بانو بي نظير متوفا) به مجلس در يك انتخابات فرعي (زيرا كه قرار منع تعقيب او از اتهام وارده كه مانع نامزد شدنش مي شد صادر شده و منع ديگري براي نامزد شدنش در انتخابات وجود نداشت) نخست وزير و يا رئيس جمهور خواهد شد و اگر تصميم به نخست وزير شدن بگيرد؛ گيلاني آمده خالي کردن اين سمت براي اوست. مرور زمان نشان داد که زرداري سمت رياست جمهوري را (باتوجه به اختياراتي که مشرف به اين مقام منتقل کرده بود) ترجيح داد.

مفسران غرب در مارس 2008 در اظهار نظرهاي مطبوعاتي خود برغم اين تحولات، ضمن اشاره به سابقه كودتا و همچنين عادت وارد آوردن اتهام به مخالفان و نيز باقي ماندن اليت ها در صدر امور بعيد ندانسته بودند که پاکستان بازهم شاهد کودتا و يا عصيان باشد.

در مارس 2010 و درپي ديدارهاي مقامات پاکستاني از جمله ژنرال پرويز کياني فرمانده ارتش پاکستان با مقامات آمريکايي در واشنگتن، تفسيرنگاران رسانه هاي آمريکا نوشتند که بنظر مي رسد بارديگر در پاکستان، قدرت به دست نظاميان و در صدر آنان ژنرال کياني افتاده است.

 

يوسف رضا گيلاني

 

1634: کلني انگليسي مريلند در آمريکاي شمالي تاسيس شد. لرد بالتيمور دوم با فرستادن مهاجر از انگلستان موفق به ايجاد اين کلني که اينک يکي از ايالات فدراسيون آمريکاست شده بود.

1957: پيمان رم تصويب شد و جامعه اقتصادي اروپا (بازار مشترک اروپايي) را بنا نهاد که پس از دهها سال تبديل به اتحاديه اروپا و فراگير شده است.

1900: حزب سوسياليست ايالات متحده آمريکا در شهر ايندياپوليس تاسيس شد.

1994: دولت آمريکا نيروهاي خود را از سومالي خارج ساخت.

2002: در منطقه وسيعي در افغانستان و شمال پاکستان زلزله روي داد و بيش از هزار تن را کشت.

منبع:iranianshistoryonthisday.com

کالا ها و خدمات منتخب

    تازه ترین خبرها(روزنامه، سیاست و جامعه، حوادث، اقتصادی، ورزشی، دانشگاه و...)

    سایر خبرهای داغ

      ----------------        سیــاست و اقتصــاد با بیتوتــــه      ------------------

      ----------------        همچنین در بیتوته بخوانید       -----------------------