تازه های تقویم تاریخ

داريوش بزرگ پدر ناسيوناليسم ايراني

تقویم تاریخ - 13 تیر

489پیش ازمیلاد:4 ژوئيه سال 489 پيش از ميلاد داريوش بزرگ - شاه شاهان - كه بر تمركز امور و ايراني…

تقویم تاریخ -27 مهر



480پیش ازمیلاد:نوزدهم اكتبر سال 480 پيش از ميلاد را روزي نوشته اند كه خشايارشا رهبر وقت ايرانيان با دولت كارتاژ (تونس امروز و نواحي اطراف آن در شمال آفريقا كه رو به روي جزيره سيسيل و پاشنه ايتاليا در ساحل جنوبي مديترانه قرار گرفته و آثار ابنيه باستاني آن زمان باقي است) پيمان اتحاد بست. هدف خشارياشا از اين پيمان، ايجاد سد در برابر گسترش اتحاديه يوناني ها در جهت جنوب و غرب و درگير نگهداشتن اين اتحاديه در جنگهاي دوردست بود تا به فكر تعرض به ايوني ايران نيافتد (شهرهاي يوناني زبان واقع در غرب آناتولي و جزاير شرقي درياي اژه و درياي مديترانه از جمله قبرس، ايوني خوانده مي شدند. واژه يونان كه در خاور ميانه بكار مي رود برپايه كلمه ايوني ساخته شده است). در آن زمان، يونان در جنوب ايتاليا و از جمله در جزيره سيسيل (سيچيليا) مهاجرنشين داشت كه معروفترينشان سيراكيوز (سيراکوز) است. در پي همين اتحاد و كمك مالي ايران بود كه «هاميلكار» كارتاژي به سيسيل حمله نظامي برد. ولي پس از پياده شدن در ساحل پالرموي امروز چون توفيقي به دست نياورد همانجا خودكشي كرد.

اتحاد امپراتوري ايران و كارتاژ تا 70 سال بعد (سال 410 پيش از ميلاد) ادامه داشت و كارتاژ از كمك مالي ايران برخوردار بود.

كارتاژي ها مهاجران فنيقي (لبناني ـ سوري) بوده اند كه نام شهر خود را (واقع در تونس امروز و ساحل درياچه تونيشيا) «كارت هاداشت» به معناي شهر تازه گذارده بودند كه رومي ها آن را كارتاژ تلفظ كردند كه چون كتب تاريخ قرون قديم عمدتا توسط رومي ها نوشته شده است به همين صورت باقي مانده است. معروفترين سردار كارتاژي، هانيبال بود كه به اسپانيا و ايتاليا لشكر كشيد و در اين لشكركشي از فيل استفاده كرده بود.

 

خشايارشا

 

66م:تيرداد شاهزاده اشكاني 19 اكتبر سال 66 ميلادي با تشريفات ويژه اي وارد شهر «رم» شد تا با نرون امپراتور وقت روم ملاقات كند. گزارش اين ديدار را كه دولت روم براي انجام آن هزينه بسيار سنگين متحمل شده بود تاچيتوس، مورخ رومي مشروحا در كتاب خود آورده است. تيرداد از سوي بلاش ـ شاه ايرانزمين به پادشاهي ارمنستان كه آن زمان شامل همه اراضي شرقي تركيه امروز بود منصوب شده بود. تاچيتوس نوشته است كه تيرداد حاضر نشد در حضور نرون، شمشيرش را از خود دور سازد و با شمشير در كنار امپراتور روم نشست كه امري بي سابقه بود. رفت و بازگشت تيرداد به «رم» نزديك به دو سال طول كشيده بود. اشکانيان از خراسان بزرگتر برخاسته بودند. شهر اشک آباد به دست موسس اين دودمان (اشک يکم) ساخته شده است.

 

نرون

 

1958م:19 اكتبر1958 دولت وقت لايحه منع مداخله وزيران، نمايندگان مجلس و كارمندان دولت و موسسات عمومي (عرفا وابسته به دولت) را درهرگونه معاملات دولتي به مجلس داد كه بعدا به تصويب رسيد و هنوز گزارشي از لغو اين قانون به دست نيامده است.

دولت وقت متعاقب اين لايحه، دو روز بعد لايحه «از كجا آورده اي؟» را به مجلس داد كه آن هم به تصويب رسيد، اما جز يك سال و اندي به اجرا درنيامد. اين دو قانون معلق از مهمترين قوانين ايران ـ از آغاز مشروطيت به شمار آمده اند.

به نظر نمي رسد كه دانشگاهيان و محققان داخلي «چرا ها»ي تعليق اين دو قانون خوب و ضروري را بررسي و منتشر كرده باشند. در خارج از ايران در اين زمينه تحقيقاتي صورت گرفته كه در حاشيه يکي از آنها تفسيري خواندني آمده است كه چند جمله از آن از اين قرارند:

«... چون ـ به دليل داشتن تحصيلات مدرن، در احمد شاه قاجار بلوغ سياسي، حس وطندوستي و توجه به منافع ملي مشاهده شد؛ بركنارش كردند، براي بركناري رضا شاه كه از اواسط كار راه مستقل ملي در پيش گرفته بود؛ از فرصت وقوع جنگ حهاني دوم بهره بردند و تبعيدش کردند، و سرنوشت پسرش نيز از زماني كه در مصاحبه هايش از استقلال ملي و تمدن بزرگ سخن به ميان آورد ـ با اين كه اين مطالب از مرحله حرف خارج نشد ـ قابل پيش بيني بود. بنا براين، سرانجام قوانين ملي اصلاحگر هم در ايران، از اين چارچوب خارج نبوده است. گمان مي رود که به سود برخي قدرت ها نباشد که ايرانيان بتوانند سر بلند کنند. ديديم که پس از انقلاب سال 1979 پيشرفتي در وضعيت ايران حاصل نشد (يکي از عوامل آن تحميل جنگ هشت ساله بود). شتاب پيشرفت ايران در هفت سال اول دهه 1970 چشمگير بود، ولي.... ايران در دو قرن گذشته يک معمّا براي تاريخ نگاران شده است. تاريخ نگاران هنوز به درستي همه عوامل را نمي شناسند که چرا ايران نبايد رشد کند؟!....».

 

احمد شاه، رضا شاه و محمدرضا شاه ـ هر سه به دلايل مشابهي بايد مي رفتند!

 

1987م:19 اكتبر 1987 ميلادي (27 مهرماه 1366هجري خورشيدي) نيروي دريايي آمريكا سه سكوي نفتي ايران در خليج فارس را به گلوله بست كه دو سكوي آن آسيب شديد ديد.

يك روز پيش از اين حمله، رونالد ريگن رئيس جمهوري وقت آمريکا سران مقننّه اين كشور را به دفتر خود فراخوانده و به آنان گفته بود كه جمهوري اسلامي در خليج فارس براي منافع امريكا و كشتي هايي كه با پرچم آمريكا رفت وآمد مي كنند يك تهديد دائمي است و او تصميم گرفته است كه آمريكا هراقدامي را برضد آن دولت كه بتواند، انجام دهد.


1605م:توماس براون نويسنده انگليسي و مولف «گاردن آو سايرس (باغ كوروش)» 19 اکتبر 1605 به دنيا آمد. هدف او از نوشتن اين كتاب تشويق جامعه به تحمّل ديگران بود ــ اندرزي كه 539 سال پيش از ميلاد كوروش بزرگ در کتيبه اش (استوانه کوروش) به جهانيان داده باست. براون كه يك پزشك بود و شهرت به انساندوستي دارد، با تاليفات متعدد كوشيد كه ميان مذهبيون و دانشمندان تفاهم برقرار باشد و كتاب «ريليجيو مديسين» را با همين هدف نوشت. براون كه در آكسفورد تحصيل كرده بود در 77 سالگي در 19 اكتبر (زادروزش) در سال 1682 فوت شد.

 

توماس براون


1943م:19 اكتبر سال 1943 كه بيماري سل به دليل درمان ناپذير بودن در سراسر جهان كشتار مي كرد، يك دانشجوي فوق ليسانس رشته بيوكميست دانشگاه راتگرز آمريكا (واقع در ايالت نيوجرزي) موفق به كشف استرپتومايسين و ايزوله كردن آن شد كه پس از رسيدن به ساخت انبوه، جان دهها ميليون انسان را نجات داده است. اين دارو مطلقا تزريقي است. اين دانشجو به نام آلبرت شاتس جريان كشف خود را كه در لابراتوار دانشگاه صورت گرفته بود به استاد مربوط - پروفسور «واكسمان» گزارش كرد و اين استاد آن را به نام خود اعلام داشت و به همين خاطر هم برنده جايزه نوبل سال 1952 در فيزيولوژي شد. ولي آلبرت شاتس از اعتراض دست نكشيد تا سرانجام 45 سال بعد! (سال 1994) به او هم كه 74 ساله شده بود نشان راتگرز دادند!. وي 11 سال بعد (سال 2005) درگذشت.


1895م:نوزدهم اكتبر زادروز«لويس مامفورد Mumford» يكي از مورخان بزرگ قرن بيستم است كه در 1895 به دنيا آمد و 95 سال عمر كرد. وي مورخي بود كه به جاي پرداختن به تحقيق در باره رويدادهاي ملّي و بين المللي به پژوهش در زمينه تاريخ و تحول «شهر» و جوامع محدود و روند تمدن دست زد و راه تازه اي را براي تاريخ نگاري باز كرد و مزيد بر اين كار، باني جنبش جهاني توجه به شهرها و سياست داخلي و عمران و گسترش محلي شد. او در عمر طولاني خود تاريخچه دهها شهر معروف را نوشت و منتشر ساخت.

مامفورد كار تاريخ نگاري را با نوشتن تاريخ علوم و تكنولوژي آغاز كرده بود و همين موضوع را هم در دانشگاه تدريس مي كرد. وي بود كه واژه پرمصرف امروز «تكنولوژي» را به دست داد و آن را مجموعه تكنيكها و عصاره و درجه پيشرفت نامتوقف آنها خواند.

وي همچنين رابطه تكنولوژي و تمدن و پيشرفت جوامع را تعريف كرد كه به صورت رساله اي باقي مانده است. مامفورد اعلام داشت كه تا جامعه اي در تكنولوژي، مستقلا پيشرفت نكند به رفاه و نيكبختي و آسايش نخواهد رسيد و از همان زمان، كشورها به: پيشرفته و در حال پيشرفت و عقب افتاده طبقه بندي شدند. به باور مامفورد، براي پيشرفت در تكنولوژي، بايد در يك ملت آرزوي نيل به اين هدف به وجود آيد و به آن اشتغال ورزد، به همان گونه كه تا علاقه و حمايت نباشد امر تاليف و تصنيف رشد نخواهد كرد. مامفورد در عين حال تاکيد داشت که مديران جامعه به موازات پيشرفت تکنولوژي و تشويق به استفاده از آن بايد بکوشند که به اخلاقيات جامعه صدمه وارد نشود زيرا که تکامل اخلاقيات در حقيقت تکامل انسان است و تکنولوژي تنها وسيله آسايش و پيشرفت.

تاليفات معروف ديگر او عبارتند از: فرهنگ شهري، رابطه انسان و محيط زيست او، رفتار و زندگاني و ... كه همه آنها زمينه تاريخ دارد تا جامعه شناسي.

 

مامفورد

 

1781م:كورنواليس آخرين فرماندار انگليسي مهاجرنشينان آمريكا كه نظاميان او از نيروهاي مشترك استقلال طلبان و فرانسه در «يورك تاون» ويرجينيا شكست خورده بودند 19 اکتبر 1781 شمشير خود را به علامت تسليم نزد جورج واشنگتن فرستاد، ولي به بهانه بيماري شخصا با وي ملاقات نكرد و سپس با نيروهاي شكست خورده اش خاك آمريكا را ترك گفت. پادشاه انگلستان براي جبران تحقير كورنواليس، وي را به سمت فرماندار هندوستان منصوب كرد و به اين شبه قاره فرستاد!.

 

Cornwallis

 

1812م:19اكتبر روزي است كه در سال 1812 ناپلئون با نيروهاي گرسنه و سرمازده خود عزم بازگشت بدون نتيجه از خاك روسيه را كرد. وي پيش از حمله به روسيه، اندرز آگاهان را نشنيده گرفته بود و وسعت زياد و سرماي روسيه را در نظر نگرفته بود. ماجراي شكست او و از دست دادن بهترين سربازانش به تفصيل در كتابهاي تاريخ آمده است، ولي هيتلر اين درسها را نخوانده و يا سرسري از رويشان گذشته بود كه فايده تاريخ و آگاه بودن از تجربه هاي گذشته و گذشتگان براي تكرار نكردن اشتباهات است. هيتلر بدون توجه به تجربه ناپلئون همان راه او را رفت و به همان صورت هم شكست خورد و از ميان رفت. درست يك سال پس از آهنگ بازگشت ناپلئون از مسكو، وي 19 اكتبر 1813 با نيروهاي دولتهاي اتحاديه ششم در لايپزيك رو به رو شد و شكست خورد، شكستي كه به مرگ آرزوهاي دور و درازش انجاميد. دولتهايي كه او را دشمن خود مي دانستند، با استفاده از تلفات ارتش ناپلئون از سرماي روسيه، برضد او اتحاديه ششم را تشكيل داده بودند تا پيش از آن كه وي بتواند ارتش ديگري بيارايد او را نابود كنند.

 

هيتلر و ناپلئون: اشتباه مشابه!

 

1867م:آلاسكا كه سرزميني وسيع، ثروتمند و استراتژيك است 18 اكتبر 1867 (19 اكتبر به وقت مسكو) از جانب دولت وقت روسيه پس از دريافت پول به دولت آمريكا تحويل داده شد. آلاسكا كه توسط دولت آمريكا از تزار وقت روسيه خريداري شده بود در همين روز (19 اكتبر 1867) رسما به مالكيت آن دولت درآمد. به اين مناسبت 18 اكتبر «روز آلاسكا» اعلام شده كه هر سال مراسم آن در آمريكا برگزار مي شود. دولت واشنگتن آلاسکا را به مبلغ 7 ميليون و دويست هزار دلار از تزار روسيه (كه نياز به پول داشت) خريداري کرده بود.

معامله خريد آلاسكا از روسيه در 30 مارس سال 1867 قطعي شده بود كه پس از تصويب قولنامه در سناي آمريكا و تامين پول، 18 اكتبر همين سال كار مبادله انجام گرفت ولي ناسيوناليست هاي روس عمل تزار وقت را غيرقانوني دانسته اند و استدلال كرده اند كه «سلطان» اختيار فروش قسمتي از كشوررا نداشته است و از آن زمان، اين ادعاي روسهاي ناسيوناليست هرچند وقت يكبار و هربار بمناسبتي به گوش رسيده است و از تحولات تازه چنين برمي آيد كه سران كنوني روسيه تمايلات ناسيوناليستي دارند. تاريخ پنج قرن گذشته نشان مي دهد كه تمايل به قدرت جهاني و مطرح بودن هيچگاه ذهن روس ها را ترك نكرده است.

در اكتبر 1903 مرز كانادا با آلاسكا برغم اعتراض كانادايي ها به سود دولت واشنگتن تعيين شد. (كانادا ميان آلاسكا و ايالات متحده قرارگرفته است). آلاسكا پس از مرگ استالين و در سوم ژانويه 1959 عنوان ايالت چهل و نهم آمريكا را به دست آورد. روسها كه كامچاتکا ـ نه چندان دور از آلاسكا را به دست دارند بارها از استالين خواسته بودند كه معامله فروش آلاسكا به آمريكا را غيرقانوني اعلام دارد (غيرقانوني اعلام کردن به معناي تصرف فوري و جنگ نيست). درجريان جنگ كره، برخي از چينيان و كره شمالي ها هم چنين فشاري را به استالين وارد ساخته بودند. آلاسكا كه از نظر وسعت بزرگترين ايالت فدراسيون آمريكاست، همانند هاوائي از بدنه اصلي آن اتحاديه فاصله دارد. در پي مهاجرت روس ها به آلاسكا، دولت مسكو در سپتامبر 1763 آن را جزيي از قلمرو خود اعلام كرده بود. «سارا پيلن» فرماندار انتخابي آلاسكا نامزد معاونت رياست جمهوري آمريكا در انتخابات چهارم نوامبر 2008 (دو هفته ديگر) از جانب حزب جمهوريخواه است.

 

1987م:19 اكتبر سال 1987 بهاي سهام در بورس نيويورك سقوط آزاد كرد و باعث ترس شديد در كشورهاي اصطلاحا صنعتي شد، زيرا متعاقب آن، بهاي سهام در بورس توكيو و چند بورس در اروپا هم پايين آمد، ارزش برابري دلار تنزل كرد و بهاي طلا هر اونس 15 دلار و پنجاه سنت بالا رفت.

در آن روز ميزان سقوط بهاي سهام (داو جونز ـ معدل چند كمپاني صنعتي مشخص) در بورس نيويورك 508 واحد (22 و شش دهم در صد) بود. اين، بزرگترين سقوط بورس نيويورك بعد از سقوط 12 دسامبر 1914 (زمان جنگ جهاني اول) بود كه ميانگين ارزش سهام ظرف چند ساعت، 24 و 4 دهم درصد پايين آمده بود. اكتبر ماهي است كه در آن نسبت به بورس سهام حساسيت خاص وجود دارد و همين منتاليته کاهي به پايين رفتن سهام منجر مي شود.

روزنامه هاي كشور هاي صنعتي در آن روز (19 اکتبر 1987) صفحات اول خود را به اخبار مربوط به اين رويداد اقتصادي اختصاص داده بودند و تفسير نگاران برخي از اين جرايد، کاهش شديد بهاي سهام در بورس نيويورک و بورسهاي اروپاي غربي و ژاپن را بي ارتباط با حمله نيروي دريايي آمريکا به سکوهاي نفتي ايران ندانسته بودند. عكس زير، صفحه اول نيويورك تايمز را نشان مي دهد كه تيتر اول خود را به سقوط بورس و تيتر دوم را (سمت چپ پايين) به گلوله باران شدن پلاتفورمهاي نفتي ايران در خليج فارس اختصاص داده بود.

 

2005م:در پي كناره گيري و خروج «گنزالو لوزادا» از بوليوي ـ كشوري كه مزين به نام سيمون بوليوار قهرمان لاتين هاي قاره آمريكاست، كارلوس مسا روزنامه نگار (معاون رياست جمهوري) از حزب ناسيوناليست انقلابي 19 اکتبر 2005 بر جاي او نشست و اعلام داشت كه وزيران خود را از غير حزبي ها انتخاب مي كند و تاريخ برگزاري انتخابات رياست جمهوري را جلو خواهد انداخت. «مسا» دو سال بعد به همان سرنوشت لوزادا دچار شد وصحنه را ترک کرد.

«مسا» در عين حال صاحب يك خبرگزاري تلويزيوني (مصوّر) است كه عمدتا در كشورهاي اسپانيايي زبان فعاليت دارد.

اوضاع ناآرام بوليوي از زماني كه اعلام شد بر روي مخازن نفت و گاز طبيعي خوابيده است و ذخاير گاز طبيعي آن 5 تريليون فوت مكعب است بحراني شد زيرا كه برغم متقاضي بودن شركتهاي نفتي معروف به هفت خواهران، لوزادا در صدد بستن قرارداد با يكي ـ دو شركت خاص برآمده بود. صادرات نفت و گاز بوليوي در سال 2003 از 500 دلار در سال تجاوز نمي کرد.

لوزادا كه خروج او از بوليوي با سه تن از وزيران و اعضاي خانواده اش، در برخي رسانه ها «فرار» توصيف شده بود وارد فلوريداي آمريكا شده بود. وي در طول حكومت خود، براي استقرار اقتصاد بازار آزاد در بوليوي تلاش بسيار كرده بود و به همين سبب مورد مخالفت و اعتراض طبقه کارگر و کشاورز قرارگرفته بود.

 

کارلوس مسا


2003م:18 اكتبر 2003 در نخستين روز از دو روز رفراندم براي قانون اساسي تازه كشور روماني كه مهمترين تغيير در آن، مجاز شناخته شدن مالكيت خصوصي و حتي فروش اراضي كشاورزي و مستغلات به بيگانگان بود، تنها ده درصد راي دهندگان و آن هم كارمندان دولت و نظاميان به محل صندوقهاي راي گيري مراجعه كرده بودند. دولت روماني براي عضويت در اتحاديه اروپا نياز به اين تغيير در قانون اساسي اين كشور داشت و براي جلب نظر مردم، معادل 9 ميليون دلار هزينه تبليغ كرده بود. در پي اکراه راي دهندگان رومانيايي از حضور در حوزه هاي رفراندم (بله و يا نه) در نخستين روز، شوراي وزيران روماني براي چاره جويي تشکيل جلسه داد، و در پايان دومين روز راي گيري اعلام کرد که 54 در صد راي دهندگان شرکت کردند و ...!.

بسياري از رومانيايي ها به اين اعلاميه دولت اعتراض کرده و مدعي تقلب در رفراندم شده بودند. اين رفراندم، ترديدهايي را که از چند دهه پيش نسبت به فرضيه هاي دمکراسي وارد آمده افزايش داده است که پايه ريزي دمکراسي مربوط به 25 قرن پيش و براي جوامع کوچک و بدون ريا بود. دمکراسي سالهاست که اسمي بي مسما شده است. زيرا که خواست مردم «از عمل دولتها» بيش از پيش فاصله گرفته و گاهي در دو جهت مخالف قرار مي گيرد که نقض غرض از دمکراسي است.

همچنين انتخابات چند سال اخير در كشورهاي كمونيستي سابق نشان مي دهد كه اكثر مردم از بازگشت به دوران مالكيت خصوصي كه بلافاصله باعث ايجاد طبقه و جدايي اعضاي جامعه از يكديگر ـ تنها به دليل داشتن ثروت مي شود، اكراه نشان داده بودند. آنان گفته اند كه در نظامهاي قبلي دست كم باهم مساوي بودند، گرچه در فقر.

 

2004م:ولاديمير پوتين رئيس جمهوري وقت روسيه در ديدار خود از تاجيكستان، 17 اكتبر 2004 پايگاه نظامي تازه آن كشور را گشود و حضور نظامي تازه روسيه در تاجيكستان استراتژيك را مسلم ساخت و امور ايستگاه مانيتورينگ فضائي در كوههاي بلند تاجيكستان را به دست گرفت. پايگاه نظامي تازه روسيه در تاجيكستان پارسي زبان، همان محل پادگان سابق لشكر 201 شوروي است. در ديدار پوتين از تاجيكستان بر سر مسئله مهاجرت تاجيكها به روسيه و بکار پرداختن در اين کشور نيز ميان سران دوكشور توافق حاصل شد. برآورد شده است كه صدها هزار تاجيك هم اكنون به صورت موقت در روسيه بسر مي برند. پوتين 18 اكتبر 2004 نيز در نشست سران چهار كشور آسياي مركزي كه در تاجيكستان گرد آمده بودند الحاق روسيه را به گروه اقتصادي منطقه اعلام داشت. قبلا روسيه پايگاه نظامي خود در قرقيزستان را تقويت كرده بود و بر حضور نظامي اش در قفقاز و مرزهاي گرجستان و مراقبت در منطقه آبخازيا افزوده بود. ظاهرا روسها نسبت به حضور و نفوذ نظامي آمريكا در آسياي ميانه و قفقاز نگران، بدبين و دلخور هستند. پيش بيني شده است كه روسيه در آينده در اين مناطق دست به اقدامات بيشتري خواهد زد.

 

پوتين و رحمان در اکتبر2004

 

2005م:هفدهم اكتبر 2005 دهها مادر بزرگ كه توسط بانو «جوآن وايل» مبارز ضد جنگ سازماندهي شده بودند در ميدان تايم در شهر نيويورك برضد ادامه اشغال نظامي عراق دست به اعتراض نشسته زدند. آنان قبلا، از باب نمايش و شايد تمسخر، مقابل دفتر استخدام نظامي براي ارتش جمع شده بودند تا ثبت نام كنند و داوطلب خدمت در ارتش آمريکا شوند!. بيشتر اين مادر بزرگها بالاتر از 60 سال داشتند. در ميان آنان بانو «ماري رانيون» 100 ساله هم ديده مي شد. پليس 18 تن از آنان را به اتهام بند آوردن خيابان و ايجاد مشكل براي ترافيك دستگير كرد.

 

اعتراض مادر بزرگ ها به ادامه اشغال نظامي عراق

 

1453: يك رشته جنگ ميان فرانسه و انگلستان كه 116 سال طول كشيد (در كتب تاريخ معروف به جنگهاي صد ساله) با امضاي يك پيمان صلح و برسميت شناخته شدن سلطه انگلستان بر منطقه «كاله» پايان يافت.

1466: جنگهاي 30 ساله اروپاي مركزي كه عمدتا ميان پروسي ها (آلماني ها) و لهستاني ها بر سر اراضي مورد ادعاي دو طرف صورت گرفته بود با ميانجيگري پاپ پايان يافت، ولي اصل مسئله باقي ماند و يكي از انگيزه هاي جنگ جهاني دوم همان مسائل مرزي آلمان و لهستان بود.

1876: بانو «برتا لاندز» شهردار شهر سياتل آمريكا شد. وي نخستين زني است كه شهردار انتخابي يك شهر بزرگ شده است.

1912: ايتالياي متحد كه در صدد احياء امپراتوري روم و سلطه بر مديترانه بود ليبي را تصرف كرد.

1918: مجارستان اعلام استقلال كرد. اين سرزمين قبلا ضميمه اتريش بود كه نيروهاي اين امپراتوري در جنگ جهاني اول كه در اکتبر 1918 در شرف پايان بود شكست خورده بودند. مجارستان 17 اكتبر تصميم به اعلام استقلال گرفته بود و خود، آن روز را رسمي مي داند و برگزار مي کند.

1983: «بيشاپ» نخست وزير گرانادا (واقع دركارائيب) در يك كودتا بركنار شد و همين رويداد به دولت آمريكا (حكومت رونالد ريگن) بهانه داد تا لشكر بكشد و گرانادا را كه متمايل به كوبا و شوروي شده بود تصرف كند و دولت ديگري را در آنجا روي كار آورد که متمايل به غرب باشد.

1983: سامورا ماشل رئيس جمهور موزامبيك و33 تن ديگر از مقامات اين كشور بر اثر سقوط هواپيما به دليل توفان كشته شدند.

1987: «ژاكلين دو پره» بهترين سليست (نوازنده ) وقت جهان درگذشت.

کالا ها و خدمات منتخب

      ----------------        سیــاست و اقتصــاد با بیتوتــــه      ------------------

      ----------------        همچنین در بیتوته بخوانید       -----------------------