معرق روی چوب
- مجموعه: هنرهای دستی و ترسیمی
معرق در معنای کلام اصولاً هر چیز رگه دار را گویند. ولی مفهوم آن در این نوع هنر در کنار هم قرار دادن تکه های رنگین چوب و مصالح دیگر از جمله عاج، صدف، فلز و... به طوری که طرح مورد نظر حاصل شود. معرق در واقع قرار گرفتن خط در کنار خط است. پیدایش تاریخی این هنر به درستی مشخص نیست ولی از تطبیق آن با هنر کاشی کاری بدون شک رابطه این دو هنر را در می یابیم وجه تشابه کاشی کاری معرق با معرق روی چوب در شیوه عمل است که در هر دو مورد نقشها از ترکیب قطعات رنگی جنس مورد نظر شکل می گیرد.
سابقه معرق کاری و آموزش آن در اداره کل هنر های سنتی به سال 1309 ه.ش بر می گردد. در آن سال به پایمردی استاد حسین طاهر زاده بهزاد و گروهی از هنرمندان نام آور هنر های سنتی از سراسر کشور در تهران گرد هم آمده و مدرسه صنایع مستظرفه را بنیان گذاشتند. در طی سالیان زیاد معرق همپای حرکت زمان پیشرفت کرد و تحولات مختلفی در آن پدیدار شد. این هنر در آغاز برای تزئین سطح میز، بوفه، در و تکیه گاه صندلی به کار برده شد و تنها نقوش اسلیمی یا گره با 5 رنگ محدود چوبهای آبنوس، فوفل، گلابی، سنجد و توت مورد استفاده قرار می گرفت و گاه برای تنوع از برشهای خاتم برای اشباع نقشها استفاده می کردند. در آن ایام شیوه معرق کاری در مقایسه با روش امروزی بسیار متفاوت بود و بیشتر به روش معرق جایگزین اجراء می شد.
نخستین تاریخی که در رابطه با اشباع نقشهای کنده شده به وسیله چوبهای رنگی موجود است تابلویی مربوط به سال 1313 با نقش دو سوار کار است که به وسیله احمد رعنا ساخته شده است. عباس شهمیرزادی هنگام اجرای تابلوی خود به جای کندن سطح چوب فوفل زمینه ای در اطراف نقشها به وجود آورد. این تابلو با مقطع بیضی نشانگر نقش دو زن بوده است.
به دنبال این دگر گونی ها در سال 1316 احمد رعنا با اثر ابداعی خود به نام شکارگاه معرق را از حالت سطح خارج کرد و به صورت نیم برجسته مطرح گردانید. که همین شیوه تا امروز به نام منبت معرق متداول است.زمینه فکری این نوآوری از نقشهای منبت کاری شده در های کاخ مرمر شکل گرفت.
تا سال 1334 اجرای معرق با همان 5 رنگ محدود متداول بود و محمد طاهر امامی که در پی تنوع رنگ بیشتری در معرق بود در اندیشه استفاده از مواد شیمیایی رنگی شد و جهت آزمون نقشهایی روی یک راکت تنیس روی میز با استفاده از مواد یاد شده به وجود آورد.
در 1335 تعدادی پاراوان و بوفه معرق کاری شده از طرف دولت چین به دولت ایران اهداء شد که به هنگام حمل تعدادی از آنها خسارت دید. مرمت بعضی از آنها با زمینه سیاه به محمد غفوری محول شد. وی با تهیه ماده سیاهی ترکیب یافته از جوهر نیکروزین، پارافین و لاک الکل قسمتهای آسیب دیده را ترمیم کرد. تا قبل از شناخته شدن جوهر نیکروزین برای سیاه کردن زمینه اشیای چوبی، صفحات موسیقی را می کوبیدند و سپس در الکل حل کرده و مقداری پارافین به آن اضافه می کردند و ماده سیاه بدست آمده را به وسیله پنبه بر روی شیء مورد نظر منتقل می کردند. این گونه آزمونهای پیاپی موجب پیدایش اندیشه نوینی در هنر معرق شد و بدین سان در سالهای 36 یا 37 یک پاراوان کوچک با نقش گل و مرغ توسط عزیزالله ویزایی با زمینه سیاه که به شیوه معرق های چینی بود ساخته شد و بدین ترتیب این سبک معرق در میان انواع آن جای گرفت.
از آن پس تا به امروز شاهد تحولاتی چند در هنر معرق بوده ایم. این تحولات عبارت اند از :
- نمایش بعد از طریق فضا سازی.
- استفاده از فلزات و سنگ.
- نمایش نقش در دو سطح.
- نشان دادن عمق با استفاده از پلیستر.