تازه های تقویم تاریخ

داريوش بزرگ پدر ناسيوناليسم ايراني

تقویم تاریخ - 13 تیر

489پیش ازمیلاد:4 ژوئيه سال 489 پيش از ميلاد داريوش بزرگ - شاه شاهان - كه بر تمركز امور و ايراني…

تقویم تاریخ -23 آذر



770م:"منصور" دومين خليفه عباسيان (متولد 712 و متوفی در 775 میلادی) با اين كه ابومسلم خراساني و بسياري از ايرانيان وطندوست از جمله استاذسيس سيستاني را كشته و لشكر به سركوبي المقنع (هاشم بن حکیم) به خراسان فرستاده بود 14 دسامبر سال 770 ميلادي اعلام داشت كه از آن پس در دربار او در بغداد (كه خود او اين آبادی را به صورت شهر درآورده بود) نوروز و مهرگان به همان گونه كه شاهان ساساني برپا مي داشتند برگزار خواهد شد.

عباسيان از همان اوايل کار، به بهره گيري از ايرانيان در مديريت و مشاوره دست زده بودند که اين اقدام در زمان هارون الرشيد و پسرش مأمون به اوج خود رسيد و درحقيقت، اين ايرانيان بودند که امپراتوري وسيع عباسيان را اداره مي کردند.

منصور که باکمک ابومسلم بر امویان پیروز شده و آنان را (در منطقه شرق مديترانه) برانداخته بود از سال 745 به خلافت دست یافته بود. برغم آن همه کمک، منصوز در سال 775 میلادی ابومسلم را مقتول ساخت که با این عمل خشم ایرانیان را برانگیخت. المقنع Almughanna که زمانی از افسران سپاه ابومسلم بود با پیروان خود مبارزه با دستگاه خلافت را شدت و وسعت داد ولی در جنگ با لشکریان اعزامی خلیفه به خراسان شکست خورد و خودکشی کرد.

عباسیان در اوایل کار خود با قیامهای ایرانیانی چون سنباذ (سندباد) نیشابوری، به آفرید، استاذسیس و ... و هرکدام صاحب فرضیه رو به رو بودند و در خراسان، سیستان و ری آرامش نداشتند و چون این قیامگران ایرانی خواه بودند، خلفای وقت راه و رسم ایرانیان را برگزیدند تا از شدت خصومت بکاهند و توده های ایرانی را موافق خود گردانند. پیش از عباسیان، هاشم ابن عبدالملک - حکمران اموی دمشق نیز به رسوم ایرانی گردن نهاده بود.

 

1917م:14 دسامبر 1917 (23 آذرماه) لنين در اعلاميه اي به امضاي شخص خود عهدنامه آگوست سال1907 انگلستان و روسيه داير بر تقسيم ايران به دو منطقه نفوذ و يك منطقه بي طرف في مابين و ضمائم محرمانه آن را ساقط از درجه اعتباراعلام داشت و تاكيد كرد كه هرگونه قرادادي كه با استقلال، حاكميت ملي، تماميت ارضي و آزادي ايرانيان مغايرت داشته و آن را محدود كند از اين لحظه بي اثر و كان لم يكن است و همه را پاره كرده و ديگر وجود خارجي كه بتوان به آنها استناد كرد نخواهند داشت.

مقامات مفلوك و ناآگاه دولت وقت تهران غفلت كردند كه بخواهند؛ اکنون که نظام تزاري روسيه از ميان رفته، قراردادهاي گلستان و تركمن چاي كه با ميانجي گري انگلستان (مهار توسعه طلبی تزار از جیب ایران) تنظيم شده بود لغو و مناطق متصرفه به وطن بازگردانده شوند. ترديد نبود دولت انقلاب روسيه كه در آن زمان در مناطق شمال ارس با دشواري هاي متعدد رو به رو بود اين خواست را مي پذيرفت.

در پي صدور اعلاميه لنين، تروتسكي به عنوان كميسر نيروهاي مسلح روسيه (ارتش سرخ) اعلام داشت كه به واحدهاي نظامي روسيه كه بر طبق عهدنامه انگلستان و روسيه مبني بر تقسيم ايران در اين كشور مستقر شده اند دستور خروج فوري از ايران را داده است.

سران انقلاب روسيه سپس براي جلب اعتماد ايرانيان به حرفهاي خود «براوين» ديپلمات روسيه را به تهران فرستادند تا افكار عمومي ايران را حضورا از ماوقع آگاه سازد و به عنوان نماينده سياسي روسيه در ايران بماند.

20 روز پس از صدور اعلاميه لنين، نيروهاي روسيه به فرماندهي «ژنرال باراتف» ايران را ترك گفتند. در همان روز كه آخرين واحد روس از ايران خارج مي شد، نيروهاي انگليسي چند شهر را در كرمانشاه تصرف كردند كه دولت وقت ايران بالاخره به خود جرات داد و در بهمن همين سال از دولت انگلستان خواست كه با توجه به لغو عهدنامه دوجانبه 1907 (انگلستان و روسیه) از سوي لنين كه با كنار رفتن يك طرف قضيه، از صورت عهدنامه خارج شده است بنوبه خود لغو آن را اعلام دارد و نيروهاي انگليسي را از قلمرو ايران بيرون برد، واحد نظامي «اس پي آر» را كه افراد آن ايراني ولي مزدبگير انگلستان و زير نظر افسران انگليسي هستند منحل سازد. به علاوه، باشركت نمايندگان ايران در مذاكرات صلح ورساي مخالفت نكند و بپذيرد كه از كالاي انگليسي وارده به ايران عوارض گمركي گرفته شود و دخالت خود را در امور گمركي ايران تعديل كند و درآمد گمركات را پس از برداشت اقساط طلب خود به ايران مسترد دارد. (بدبختي بزرگي بود كه ایران ـ يك قدرت جهانی پیشین در امور گمركات خود هم حق دخالت نداشت).


دولت انگلستان درست يك سال بعد (آذر ماه 1297) وعده تحويل نيروي نظامي دست ساخت خود - « اس پي آر» را به دولت ايران و لغو قرار داد 1907 را داد كه بعدا معلوم شد كه اين (دو گذشت) را هم برای اغفال ایرانیان (مجلس) به تصویب قرارداد در دست تهيه سال 1919 معروف به قرار داد وثوق الدوله کرده بود تا به استناد این قرارداد، بدون رقيب همه ايران را تحت الحمايه و تحت سرپرستي خود قرار دهد كه چون مجلس قرارداد تازه را رد كرد و روشنفکران مستقل رشوه گيري وثوق الدوله براي امضاي قرارداد را افشاء کردند از طريق ديگر وارد عمل شد و آن، راه اندازي كودتاي 1299 هجري خورشيدي (فوريه1921ميلادي) بود و ....

 

1921م:14دسامبر سال 1921 (23 آذر 1300 خورشيدي) پارلمان ايران (مجلس) قرارداد ايران و روسيه شوروي معروف به قرارداد سال 1921 را به تصويب رسانيد كه به موجب آن درصورت ورود نيروی نظامی بيگانه به خاک ايران و در معرض تهديد قرار گرفتن قلمرو دولت مسكو از اين رهگذر، آن دولت خواهد توانست نيرو به ايران بفرستد.

طبق اين قرارداد، روسيه بار ديگر ابطال دعاوي دولت و اتباع آن كشور و مطالبات از ايران و امتيازات مكتسبه را مورد تاكيد قرار داده است. اين قرارداد به صورت يكجانبه، از سوي دولت موقّت مهدي بازرگان (گویا به اصرار آمریکا که از طریق برخی دوستان و همکاران مهدي بازرگان اعمال می شد) لغو شد. اصحاب نظر لغو يكجانبه همين قرارداد را باعث اعزام كماندو از جانب آمريكا به صحراي طبس (در آوريل 1980) دانسته اند. همان همکاران دولت موقّت اشاره کرده بودند که ایران نیاز به ارتشی به آن بزرگی هم ندارد! و این مطلب همان زمان (18 ماه پیش از تعرض نظامی عراق) در مطبوعات نیز منعکس شده بود.

 

1939م:دولت وقت ايران كه مناسبات خودرا با آلمان ناسیونال سوسیالیست (نازی) نزدیک و صمیمانه کرده بود و کوشش داشت كه خود را از زير نفود انگلستان خارج سازد (که از دهه دوم قرن نوزدهم اعمال می شد) 14 دسامبر 1939 با امپراتوري ژاپن - دوست آلمان و دشمن انگلستان - پيمان دوستي امضاء كرد.

امضاي اين پيمان، باعث انتقاد شديد مطبوعات لندن شد و از همان زمان خط و نشان كشيدن نسبت به دولت وقت تهران آغاز گرديد. دولت ژاپن که از دهه سوم قرن 20 به تقویت بنیه نظامی خود دست زده بود هفتم دسامبر 1341 به پایگاه دریایی آمریکا در پرل هاربر و هشتم دسامبر به پایگاههای انگلستان در هنگ کنگ و مالایا (مالزی و سنگاپور) حمله نظامی برد، وارد جنگ با آن دو دولت شد و عنوان اقدام خودرا پاکسازی شرق از استعمار غرب گذارد.

در پي اشغال نظامي ايران از سوي انگلستان و شوروي در آگوست 1941 (شهریور 1320)، دولتهاي متحد برضد آلمان، ايتاليا و ژاپن دولت وقت ايران (اشغالشده) را وادار کردند که به آلمان و ژاپن (البته به صورت سمبوليک) اعلان جنگ دهد. اين اعلان جنگ، ايران را در رديف دولتهاي متحد و بعدا از موسسان سازمان ملل (متحد) قرارداد.

 

1946م:14 دسامبر سال 1946 (23 آذر 1325 خورشيدي ) ، دو روز پس از فرو پاشي دستگاهي كه به اراده و حمايت استالين در آذربايجان به وجود آمده بود واحدهاي ارتش در سراسر اين سرزمين هميشه ايراني مستقر شدند. اين واحدها دو روز پيش وارد تبريز شده بودند. يك روز پيش از ورود واحد هاي ارتش به تبريز ، پيشه وري و جمعي از همدستانش به خاك شوروي فرار كرده بودند . بقيه اطرافيان پيشه وري بازداشت گرديده بودند.

دولت شوروي كه متعهد شده بود در پايان جنگ جهاني دوم نيروهاي خود را بدون چون وچرا از ايران خارج سازد با وجود اين كه به رعايت تماميت ارضي و حاكميت ملي ايران متعهد شده بود حاضر به تخليه خاك وطن ما نبود . زماني دولت وقت ايران به رياست ابراهيم حكيمي به سوء نيت استالين پي برد كه پيشه وري در آذرماه سال 1324 دست به اقداماتي زد و قاضي محمد هم در كردستان اقدام مشابهي انجام داد و فرمانده نيروهاي شوروي مستقر در ايران ، در شريف آباد قزوين مانع ادامه حركت واحدهاي اعزامي ارتش براي تقويت پادگانهاي آدربايجان شد.

دولت حكيمي به دولت مسكو اعتراض كرد و جاي خود را به قوام السلطنه داد . انگلستان براي اين كه استالين بهانه نداشته باشد واحدهاي نطامي خود را از ايران خارج ساخت و دولت آمريكا استالين را تهديد كرد كه اگر نيروهايش را بيرون نبرد آن دولت هم به ايران سرباز خواهد فرستاد.


اين تهديدها موثر واقع نشد . قوام به مسكو رفت و با استالين مذاكره كرد و چون اقدامي صورت نگرفت ، دولت ايران به شوراي امنيت سازمان ملل متوسل شد كه شورا ترجيح داد؛ نخست مسئله در مذاكرات دو كشور حل شود .

 

ابراهيم حكيمي (حكيم الملك)

 

1355ش:به گزارش روزنامه هاي تهران در 23 آذر 1355 (14 دسامير 1976)، جمعيت ايران 34 ميليون شده بود و نفوس تهران و حومه اش به سه ميليون و هفتصد هزار تن رسيده بود. 1355 سال سرشماري هر ده سال يك بار ايران بود. جمعيت ايران 30 سال پس از آن زمان تقريبا دو برابر و نفوس تهران بيش از سه برابر شده بود و جمعیت این شهر به صورتی خارج از قاعده، روزافزون بوده است.

 

2007م:بي اطلاع بودن سيلورستر ريئز Sylvester Reyes نماينده دمكرات تكزاس در مجلس نمايندگان آمريكا كه قرار بود از ژانويه 2007 رئيس كميسيون اطلاعات (كميسيون در ارتباط با سازمانهاي اطلاعاتي، ضدجاسوسي، تروريسم و ...) اين مجلس شود از فرقه هاي اسلام، تفاوت نظرات شيعه و سني (تاريخ اسلام)، چگونگي تشكيل حزب الله لبنان (از بطن جنبش شيعيان اين كشور)، تاسيس و روش كار القاعده، ريشه هاي برخوردهاي شيعه و سني در عراق، سوابق سياسي ـ اجتماعي، تحصيلات و تاكتيك هاي «هو جينتائو» رهبر چين و ... در دسامبر 2006 از اخبار پر مخاطب رسانه هاي آمريكا بود.

«ريئز» در گفت و شنودي كه 12 دسامبر 2006 بعمل آمد نتوانست به پرسشهايي كه در بالا به تعدادي از آنها اشاره رفت و چند پرسش مهم ديگر پاسخ گويد.

بانو «ننسي پلوسي» رئيس مجلس نمايندگان آمريكا «ريئز» را نامزد رياست كميسيون اطلاعات اين مجلس كرده بود. روزنامه هاي آمريكا پرسيده بودند: فردي كه نتواند به اين پرسشها پاسخ دهد و بي اطلاع از ساختار حزب الله، القاعده و تفاوت نظرات شيعه و سني باشد، چگونه خواهد توانست بر چنين كميسيون حساسي رياست كند. يادگيري اين مطالب كار يك روز و دو روز نيست. همين بي اطلاعي مقامات ذيربط از تاريخ عراق و منطقه باعث شكست استراتژي آمريكا در خاورميانه شده است.

مفسران اين روزنامه ها ضمن انتقاد تلويحي از بانو پلوسي نوشته بودند که ضرورت دارد که يک سياستمدار پيش از دادن هر پيشنهاد و بيان مطلب؛ همه جنبه ها و شرايط را مطالعه کند و بسنجد. اين مفسران خواسته بودند که در تعيين مقامها براي هر سه قوه حکومتي، علاوه بر رزمه (شرح تجربه، تحصيلات، تاليفات و علاقه مندي هاي شخصي و فعاليت جانبي و نظرات) به معلومات عملي افراد مورد نظر توجه شود زيرا که اطلاعات به دست آمده در دوران تحصيل اگر مورد عمل قرارنگيرد پس از مدتي فراموش خواهد شد و يا از دقت خواهد افتاد.

 

Sylvester Reyes


1823م:ششم دسامبر زادروز «ماكس ميولر (فردريخ ماكس مولر) شرق شناس شهير آلماني است كه بسال 1823 به دنيا آمد و 77 سال عمر كرد. مولر درباره زبان سانسكريت، هندوئيسم و مهاجرت آريايي ها (آرين ها) تحقيق فراوان كرد و ريشه و خويشاوندي زبانهاي آريائي (از جمله آلماني ، فارسي و انگليسي) را به دست داده است. وي كتابهاي مذهبي هند باستان را به آلماني و انگليسي ترجمه كرده است. مولر عمدتا در آكسفورد انگلستان، نتيجه تحقيقات خود را مي نوشت زيرا كه در اين كشور دسترسي او به اسناد هند باستان كه توسط مقامات استعماري به لندن انتقال يافته بود آسانتر بود.

نتيجه تحقيقات مولر نشان مي دهد كه آريايي ها مردمي شكيل، نجيب، صحيح العمل، خوشرفتار و با سلوك، آرام و موقر، منظم و مرتب، سخت كوش و با استعداد، داراي طبيعتي خوب، علاقه مند به امور نظامي، متمدن و قانونمند، وفادار به فاميل و مردگان خود، عاشق اسب و شكار (ورزش)، و قدرشناس بوده اند.

 

ماكس مولر

 

1340ش:نور محمد تره كي سردبير وقت خبرگزاري باختر (افغانستان) 23 آذر 1340در تهران در برابر شماري از روزنامه نگاران ايران ازجمله دبيران خبر، مترجمان اخبار و مقالات خارجي خبرگزاري پارس (ايرنا) گفت كه ترجمه عين مقاله، تفسير، تحليل و فيچر از جرايد و آژانسهای خارجي براي انتشار در رسانه هاي داخلي يك ملت؛ يك گناه مضاعف است و ناني كه از اين طريق به دست مي آيد حرام. زيرا كه اين عمل همانا القاء كردن عقيده و سياست ديگران به مردمي است كه به مترجم و دبير رسانه صادقانه اعتماد كرده و معاش او را تامين مي كنند.

تره كي افزود: با ترجمه كامل يك مقاله خارجي (تفسير و نظر)، ناخودآگاه به دولت مربوط و گروهي كه مي خواهند از آن (مقاله) نفع ببرند و زمينه سياست خود را آماده و راه اجراي آن را هموار سازند كمك و تامين نظر مي شود.

تره كي افزود: با ترجمه كامل يك مقاله خارجي (تفسير و نظر)، ناخودآگاه به دولت مربوط و گروهي كه مي خواهند از آن (مقاله) نفع ببرند و زمينه سياست خود را آماده و راه اجراي آن را هموار سازند كمك و تامين نظر مي شود.

تره كي كه مدتي را در آمريكا بسربرده بود (و 17 سال بعد رئيس دولت افغانستان شد) و در آذر 1340 (دوران نخست وزيري دكتر علي اميني) براي ديدار از ايران وارد تهران شده بود گفت كه اين مطلب را به اين لحاظ بيان داشت كه مشاهده كرد رسانه هاي ايران بيش از هركشور ديگر، مطالب نشريات خارجي را «عينا» ترجمه مي كنند و منتشر مي شود، بدون آن كه بدانند پشت هر مقاله و حتي فيچر (خبر تفصيلي = رپورتاژ) چه سياست و كدام دولت ايستاده است. اين سادگي است كه تصور كنيم كه نويسنده مقاله واقعا نظر خودش را مطرح ساخته است و تازه اگر هم چنين باشد، انتشار كامل آن به ملت ديگر مربوط نيست. نقل هر نظر و نكته در حد دو ـ سه سطر نه تنها عيبي ندارد بلكه ضروري است، اما نه متن كامل آن ـ كه نمي خواهم بگويم يك خيانت به اعتماد است. به جاي ترجمه مقاله ديگران، نظر خودتان را بنويسيد و يا اين كه از اصحاب نظر داخلي بخواهيد كه برايتان مقاله بنويسند و به صورت مصاحبه نظر خودرا درباره موضوع مورد بحث بگويند و شما بنويسيد (مقاله شفاهي = تاريخ شفاهي).

 

نور محمد تره کي

 

1642م:چهاردهم دسامبر سال 1642 ميلادي «آبل تانسمان» دريانورد هلندي كه در كمپاني هند هلند (اندونزي) كار مي كرد و ماموريت يافته بود راه دريايي به اروپا از جنوب اقيانوس آرام و از طريق اقيانوس اطلس را بيابد به جزايري از نيوزيلند رسيد (نام "نيوزيلند" را وي بر اين جزاير گذارد زيرا که از لحاظ منظر طبيعي شبيه "زيلند" هلند بودند) . وي قبلا جزيره بزرگي را كه به نام او "تاسمانيا" اسم گذاري شده و بعدا دولت انگلستان آن را تصرف و ضميمه کلني خود - استراليا كرد رسيده بود. در آن زمان و تا قرن 19 تملك! جزاير دور دست (مسکوني و حتي داراي دولت محلي و تشکيلات) توسط اروپاييان كاري عادي بود. انگلستان بعدا استراليا (به مفهوم قاره جنوبي) را به محل اقامت زندانيان، جانيان و زنان خودفروش منتقله از آن کشورتبديل كرده بود. نخستين دسته هاي مهاجران انگليسي از اين قماش دست به كشتاري عجيب از بوميان استراليا و جزاير مجاور آن زدند. اعقاب همين مهاجران اينك مردم ديگر را به سرزميني كه به اين صورت تصاحب كرده اند راه نمي دهند!.

ملل آسيايي نسبت به تصاحب استرالياي مسکون توسط انگليسي ها و عمدتا در قران نوزدهم همواره اعتراض داشته و امپراتوري ژاپن براي اخراج و دست کم گرفتن قدرت حکومت کردن از آنان متوسل به جنگ شد ولي مورد حمله اتمي آمريکا قرارگرفت و تسليم شد. باوجود اين، فکر آسيايي کردن استراليا همچنان در ذهن آسيائيان باقي است - آسيائياني که دارند قدرت جهاني مي شوند.

 

آبل تانسمان

 

1988م:در پي توافق رونالد ريگن و گورباچف (رهبران وقت آمريكا و شوروي)، تاچر و ريگن سران دولتهاي انگلستان و آمريكا پس از ديدار جداگانه خود، 14 دسامبر سال 1988 پايان جنگ سرد قرن 20 را اعلام داشتند كه اندک زمانی پس از پایان جنگ جهاني دوم میان دو بلوک غرب و شرق آغاز شده بود. تاسيس اتحاديه هاي نظامي از قبيل «ناتو» و هرگونه تغییر و تحول در جهان نتيجه و متاثر از این جنگ سرد بود از جمله براندازی دولت مصدق و ماندن شاه در ایران برای 25 سال دیگر. دوران جنگ سرد دو بلوک، همچنين به عصر "اتحاديه نظامي سازي" معروف شده است.

در مذاکرات سران آمريكا و شوروي، گورباچف موافقت كرده بود كه 500 هزار سرباز و ده هزار تانك از اروپاي شرقي خارج سازد و به شوروي باز گرداند، دوكشور به آزمايشهاي اتمي پايان دهند و موشكهاي ميان برد خود را كه ويژه جنگ در اروپا بودند نابود سازند. در آن زمان و در محدوده اروپا، شوروي يكهزار و 752 و آمريكا 859 موشك اتمي در اختيار داشتند.

در سازش بعدي سران آمریکا و شوروی (که در مذاکرات این دو در جزیره مالت حاصل شد) قرار شد که پيمان نظامي ورشو منحل و اتحادیه نظامی غرب (ناتو) بتدریج به صورت یک انجمن سیاسی درآید و رژيمهاي كمونيستي اروپاي شرقي حمايت مسکو را از دست بدهند.

در اجراي همين سازشهاي و مذاکرات علني و محرمانه بود كه پيمان نظامي ورشو منحل و رژيمهاي كمونيستي اروپاي شرقي که حمايت مسکو را از دست داده بودند؛ تحت فشار غرب فروپاشيده شدند و عوامل غرب که در دوران نظامهاي کمونيستي تحت تعقيب و يا فراري بودند بازگشته و برجايشان نشستند و حاکم شدند.

 

 ريگن و گورباچف هنگام امضاي يک اعلاميه مشترک

 

2002م:در دسامبر 2002 توافق بر سرگسترش اتحاديه اروپا از 15 كشور به بيش از 25 كشور با 450 ميليون جمعيت و يك اقتصاد 9 تريليون دلاري بزرگترين رويداد تاريخي جهان از زمان فروپاشي بلوك شرق بشمار آمده بود. اين توافق در 12 دسامبر سال 2002 حاصل شد، اما ....

بيست و دو قرن پيش از اين توافق، رومي ها در صدد اين كار برآمدند، ولي هنگامي كه طمع كردند از اروپا پا فراتر بگذارند و از بسفور و ساحل شرقي مديترانه بگذرند گرفتار جنگهاي هشتصدساله با ايران شدند و آرزوي وحدت اروپا از ميان رفت. پاپها كه پس از آنان تصميم به تامين وحدت اروپا گرفتند، اروپاي اسلاو نشين ارتودوکس مذهب را كنار گذاشتند، اما پاپها هم به دليل انشعاب در مسيحيت و پيدايش پروتستانيسم توفيق طولاني نداشتند. ناپلئون به تجربه پاپها توجه نكرد و وارد منطقه اسلاوها شد و ازميان رفت و به همين صورت هيتلر.

اتحاديه اروپا با توافق 12 دسامبر 2002 که به صورت مصوب درآمده است، منطقه اسلاوها را هم مشمول توسعه خود کرده است. بايد ديد كه آيا اتحاديه اروپا بدون روسيه، اوكراين، بلاروس و شايد كزاخستان كه نيمي از جمعيت آن اسلاو است مي تواند براي مدتي طولاني و بدون دردسر در سرزمين اسلاوها باقي بماند؟. از سوي ديگر گسترش اتحاديه اروپا كه در انديشه ايجاد يك نيروي نظامي از آن خود است كه به خودي خود تضعيف "ناتو" را در پي خواهد داشت باعكس العمل آمريكا و شيطنت هاي انگلستان رو به رو نخواهد شد؟.

اين اتحاديه با به تعويق افكندن عضويت تركيه، ظاهرا نمي خواهد پا به آسيا بگذارد. درست است كه گوشه اي از تركيه در اروپاست، ولي فرهنگ شرقي دارد و بيشتر خاك آن در آسياست.

 

2003م:سه روز پس از كنار گذارده شدن روسيه، آلمان، فرانسه و كانادا از شركت در مقاطعه هاي معروف به بازسازي عراق از سوي آمريكا؛ 12 دسامبر 2003 سران کشورهاي عضو اتحاديه اروپا در پايان نشست دو روزه خود در بروكسل «استراتژي امنيت مشترك اروپايي» را تصويب كردند كه برپايه آن يك ستاد مشترك جدا از «ناتو» براي خود تشكيل خواهند داد و اعلام داشتند كه اين استراتژي، اروپا را قادر خواهد ساخت كه سهم مسئوليت خود را در حفظ امنيت جهان برعهده بگيرد تا جهان بهتري ساخته شود.

در اعلاميه وقت سران اتحاديه اروپا هيچيك از تهديدهاي جاري از جمله تروريسم، سلاحهاي كشتارجمعي، جنايات سازمان يافته و سقوط بنيادهاي دولتي يك كشور (مثلا انحلال پارلمان) شرايطي نخواهند بود كه با توسل به ارتش با آنها مقابله شود. به اين ترتيب؛ (در آن زمان) رهبران اتحاديه اروپا خود را از تفكر امنيتي دولت جورج بوش جدا كردند و دور ساختند. همين دولتها چند سال است که در چارچوب "ناتو" به نام مبارزه با تروريسم نيرو به افغانستان فرستاده (و بدون تعيين انقضاي اين لشکرکشي - بطور نامحدود) در اين کشور مستقر شده اند.

«استراتژي امنيت مشترك» كه هدفها، اصول و وظايف آن در 14 صفحه تنظيم شده است يک رويداد مهم دهه اول قرن 21 بشمار آمده است. اروپاييان از دير زمان مي خواستند كه سواي ناتو يك سازمان دفاعي مشترك از آن خود داشته باشند كه در دسامبر 2003 و "روي کاغذ" به اين هدف رسيدند. اين اقدام سران اتحاديه اروپا در برخي رسانه هاي آمريكا به اين گونه تفسير شده بود كه اروپاييان قدم به جداکردن سياست نظامي خود از آمريکا (تضعيف و يا احتمالا انحلال ناتو در آينده اي دور و نامشخص) برداشته اند.

 

چند تن از سران اروپا در حاشيه نشست دسامبر 2003 در بروکسل

 

2003م:جهان براي نخستين بار داراي «پيمان مشترك مبارزه با فساد اداري (فساد دولتي)» شد. اصول اين ميثاق در نشست سه روزه «مريدا» در كشور مكزيك تشريح و بررسي شد و آمريكا و مكزيك پيش از ساير دولتها آن را امضاء كردند.

طبق اين ميثاق، دولتهاي عضو مكلف مي شوند كه ضمن كمك به تحقيقات و رسيدگي هاي مربوط به اختلاس، رشوه، كلاهبرداري هاي دولتي، سرقت اموال عمومي، انتقال غير قانوني ارز، سوء استفاده از مقام به منظور كسب مال، سوء مديريت مالي و ساير جرايم مشابه؛ اين پولها را به كشور مربوط باز گردانند و مرتكب را جهت محاكمه و مجازات دستگير كنند. طبق اصول اين پيمان، قرار است بانك بين المللي دريافتن حسابهاي مجرمين فساد دولتي كمك خواهد كرد.

در جلسات تشريح اين پيمان كه 11 دسامبر 2003 پايان يافت اعلام شد كه مفسدين اداري هرسال معادل پنج درصد كل درآمد جهان دزدي و سوء استفاده مالي مي كنند و نبايد هيچ نقطه اي از جهان براي آنها امن باشد.

در اين نشست كه نمايندگان 125 كشور در آن شركت كرده بودند همچنين آماري مطرح شد كه نشان داد فساد اداري در كشورهاي غير صنعتي و عقب مانده و نيز كشورهايي كه در معرض تغييرات وسيع قرار گرفته اند بيشتر از ساير كشورها صورت مي گيرد و مرتكبين عمدتا پولهاي به دست آمده از فساد را به بانكهاي ممالك ديگر منتقل و يا دراينجا سرمايه گذاري مي كنند و پس از احساس خطر هم از وطن خود فرار مي كنند و ... که در جهان قرن 21 چنين وضعيتي مطلقا قابل قبول نيست.

 

هانس كورل مشاور ارشد حقوقي سازمان ملل هنگام تشريح اصول ميثاق ضد فساد اداري

 

2003م:حيدر (علي رضا) علي اف ژنرال پيشين پليس امنيت شوروي (كا گ ب)، عضو سابق دفتر سياسي حزب كمونيست و معاون اول نخست وزير اسبق آن اتحاديه و رئيس جمهوري سابق آذربايجان 12 دسامبر 2003 در بيمارستان «كلينيك كليولند» آمريكا در 80 سالگي در گذشت. وي از ماه آگوست 2003 در آمريكا بستري بود. "علي اف" دهم ماه مه 1923 در نخجوان به دنيا آمده بود.

وي از جواني وارد حزب كمونيست شده بود و سالها دبير اول حزب كمونيست آذربايجان بود. با اين همه مقام دولتي در اتحاد شوروي و نشان دادن وفاداري به كمونيسم، در 1991 احساس کرد که از آن پس مصلحت او ايجاب مي کند که از جهان وطني و عضويت آن حزب كناره گيري کند و در جستجوي مقام در آذربايجان برآيد.

از كارهاي حيدر علي اف در طول رياست برجمهوري آذربايجان، انعقاد قرارداد نفت با يك كنسرسيوم خارجي بوده است كه شركت نفت انگلستان در آن نقش اساسي دارد. علي اف پيش از عزيمت به آمريكا جهت معالجه ، پسرش الهام را كفيل رياست جمهوري كرده بود كه در انتخابات بعد در اين مقام تثبيت شد. به اين انتخاب و انتخابات قبلي جمهوري آذربايجان وسيعا اعتراض شده بود.

اصحاب نظر گفته اند که مروري بر شرح احوال حيدر علي اف؛ مصداق نان به نرخ روز خوردن را و حرص مقام زدن و بر اريکه قدرت بودن که "ضعف هاي انساني" تلقي شده اند به وضوح مشاهده مي شود.

 

علي اف و پسرش الهام كه جانشين او شده است

 

2004م:در نشست سالانه سازمان همكاري و امنيت اروپا كه در دسامبر 2004 برگزار شد مورد ديگري از دور تازه معارضات روسيه و آمريكا كه از نيمه اول نوامبر آن سال علني شده بود به چشم خورد.

از گزارش وقت رسانه ها چنين بر مي آيد كه در اين نشست، وزير امورخارجه روسيه با لحني خشن و تعرض گونه خطاب به وزير امورخارجه آمريكا گفته بود: ناظران انتخابات كه از سوي شما (آمريكا) و اتحاديه اروپا به کشور "هدف" اعزام مي شوند چيزي جز ابزار دست اندازي نيستند و به عنوان "عامل" عمل مي كنند تا يك شاهد بي طرف و بي غرض. شما (آمريكا) 14 ميليون دلار صرف اعزام ناظر انتخابات به اوكراين و هزينه سنجش افكار و برآورد وضعيت آراء بر پايه مصاحبه با نخستين دسته راي دهندگان (اصطلاحا « Exit Poll») کرديد كه خوراك تبليغ براي رسانه هايتان تهيه شود و از قبل وانمود كنيد نامزد مورد علاقه شما برنده است و آن را در دهان مردم بگذاريد و سپس رويش بايستيد و پافشاري كنيد. اين چهارده ميليون علاوه بر 65 ميليون دلاري است كه خودتان اعتراف به هزينه كردنش براي پيشبرد امر دمكراسي در اوكراين كرده ايد. از اين پس ما هم ناظر انتخاباتي مي فرستيم.

برخي از اين رسانه ها با توجه به معارضه تازه مسكو و غرب، به انتشار بيوگرافي هاي پوتين و همكاران نزديكش دست زده و عموما اشاره كرده بودند كه اين افسران سابق پليس مخفي شوروي افرادي تودار و كم حرف هستند و قيافه اي خشك ولي مودب دارند و به سختي مي توان دستشان را خواند. اين رسانه ها تاكيد اخير پوتين به نخست وزير عراق را كه اين كشور در وضعيت اشغال كامل نظامي خارجي ( Total Occupation) است يك ضد حمله به غرب تلقي و پيش بيني كرده بودند كه معارضه با ابعادي بزرگتر ادامه خواهد داشت. پوتين در مسكو به «علاوي» نخست وزير موقت عراق گفته بود كه در شرايط اشغال نظامي كامل، به درست برگزارشدن انتخابات عراق و درنتيجه به حل مسائل اين کشور ترديد دارد و ....

 

پوتين و علاوي در ملاقات مسکو

 

2001م:طبق برآورد دفتر سازمان ملل براي كنترل جهاني مواد مخدر و جنايات، محصول ترياك افغانستان كه در سال 2001 ( آخرين سال حكومت طالبان) به 185 تن متريك (هزار كيلو گرمي) كاهش يافته بود در سال 2003 (دو سال پس از ورود نظاميان آمريکايي به افغانستان و تغيير حکومت) به 3 هزار و ششصد تن رسيده بود كه در سال هاي آتي به مراتب بيش از آن خواهد بود.

بر پايه اين آمار، افغانستان در سال 2004 تامين كننده سه چهارم ترياك جهان بود که در سال 2007 به بيش از نود درصد افزايش يافته بود. هروئين از مشتقات ترياك است كه در سراسر جهان توزيع مي شود. به موجب محاسبه ديگر، درآمد افغانهاي درگير در كشت و فروش ترياك در سال 2003 معادل دو ميليارد و سيصد ميليون دلار بود كه برابر بود با نيمي از كل درآمد همه افغانها در آن سال و به اين سبب است كه كشاورز افغاني (که پس از طردشدن طالبان از حکومت مانعي جدي بر راه خود نمي بيند) ترجيح مي دهد كه به كشت ترياك ادامه و آن را افزايش دهد . بهاي اين ماده مخدر و مشتقات آن تا به دست مصرف كننده برسد 20 تا 50 برابر مي شود.

«سيمور هرش» در صفحه 154 كتاب تازه خود درباره خطرات حاشيه اي ترياك نوشته است كه افزايش توليد ترياك افغانستان باعث توسعه قدرت جنگ سالاران داخلي و نيز قاچاقچيان مسلح مواد مخدر در آن كشور مي شود كه مانع بزرگي براي برقراري نظم و حكومت قانون خواهند بود. اين آمريكايي تعجب كرده است كه چرا دولت آمريكا مبارزه با ترياك را در افغانستان در صدر برنامه هاي خود قرار نداده است. به نوشته اين مولف، وفور ترياك در افغانستان براي اتباع آمريكا از جمله نظاميان نيز خطرناك است و بيم آلودگي و اعتياد برخي از آنان مي رود.

 

يک افغان در ميان کشتزار خشخاش (سال 2008)

 

2003م:"دن راذر" روزنامه نگار بنام آمریکایی در بخش اخبار شش و نيم بعد از ظهر 11 دسامبر 2003 شبكه تلويزيوني «سي بي اس» با بيان اين جمله كه تصرف عراق كه زير عنوان مبارزه با تروريسم و جلوگیری ازتولید اسلحه کشتار جمعی آغاز شده بود اينك به مسابقه بر سر كسب پول مبدل شده است؛ باب بحثي را گشود كه در چند روز بعد از آن تيتر اول بسياري از روزنامه هاي آن كشور شده بود و درست پنج سال پس از آن روزها، چهاردهم دسامبر 2008 جیمز گلنز و کریستیان میلر _ دو روزنامه نگار از یک گزارش تاریخچه مانند 513 صفحه ای خبر دادند که یک سازمان رسمی آمریکایی در این زمینه تهیه و تنظیم کرده است. به نوشته این دو روزنامه نگار آمریکایی، این گزارش که هنوز برای اطلاع عموم انتشار نیافته است حکایت از اتلاف یکصد میلیارد دلار پولی را دارد که صرف بازسازی برخی از تاسیسات عراق در دوران اشغال نظامی و از جمله نیروی انتظامی _ امنیتی این کشور شده است. این دو روزنامه نگار افزوده اند که نوسازی تاسیسات مورد نظر در عراق پر از تقلب، فریب، سوء استفاده، اتلاف و عمدتا نتیجه ضعف برنامه ریزی بوده است. برای مثال؛ در آغاز کار قراربود که برای عراق یک نیروی 20 هزار نفری انتظامی _ امنیتی بوجود آید تا جانشین پلیس و امنیت دولت حزب بعث شود که تا به امروز (سال 2008) 120 هزار نفر برای انجام این امور، با هزینه سنگین آموزش داده شده اند ولی هنوز نمی توانند که موثر واقع شوند.

"دن راذر" در برنامه خبری خود در 11 دسامبر 2003 (هفت ماه پس از اشغال نظامی عراق) گفته بود: حسابرسان وزارت دفاع آمريكا در این ماه (دسامبر 2003) گزارش كرده اند (كه در آن سال _ سالي که عراق به تصرف آمريکا درآمد) عوامل كمپاني «هاليبرتون» كه به كنتراتهاي چند ميليارد دلاري «ترك مناقصه!» اي در عراق دست يافته حتي به در سوخت رساني به عراق هم گرانفروشي كرده و در اين زمينه هنر آن تنها رسانیدن بنزين كويت به عراق بوده است و مي دانيم كه از سال 1995 تا انتخابات رياست جمهوري سال 2000، ديك چني معاون رئيس جمهوري آمريكا رئيس هيات مديره كمپاني «هاليبرتون» بود. "دن راذر" افزوده بود: نمونه ديگر اين است: كمپاني هالیبرتون براي ساخت يك «كافه تريا» براي نظاميان آمريكايي در عراق 67 ميليون دلار مطالبه كرده است!. "راذر" گفت که ساير كنتراتهاي اين کمپانی و توابع آن تاكنون عبارت بوده اند: از خاموش كردن حريق تاسيسات نفت عراق و تعمير آنها و آموزش كاركنان، تا تامين سوخت و امور آموزش و پرورش و بهداشت و ايجاد كمپ و تعميرات فرودگاهي و اصلاح امور كشاورزي و ....

«دن راذر» در پي پخش يک گزارش "ضد بوش" در جريان مسابقه هاي انتخاباتي سال 2004 آمريکا که نوعي افشاگري بود مجبور شد که از شبکه "سي بي اس" کناره گيري کند.

روزنامه هاي آمريكا باتوجه به این گزارش "دن راذر"، در آن ماه (دسامبر 2003) مطالب ديگري را برآن گزارش اضافه كرده و نوشته بودند که فرمول آمریکا برای حل مسئله سیاسی عراق ازطریق دادن هویت جداگانه به «شيعه، سني و كرد»، راه درستی نیست زیرا که تازگي ندارد و اين فرمول در قرن گذشته (قرن 20) چند بار عملا شكست خورده است؛ زيراکه عملا به جداکردن مردم ازهم می انجامد و قضیه دنباله دار خواهد شد و "تاریخ قرن 20" نشان داده است که كشورهاي عربي مجاور عراق تضعيف سني ها و تركيه تقويت كردها را نپذيرفته بودند.


رسانه های آمریکای لاتین گزارش جیمز گلنز و کریستیان میلر و اظهارات ژنرال "ری اودیرنو Ray Odierno " فرمانده نیروی نظامی آمریکا در عراق را در کنار هم قرارداده و در تفسیرهای خود گفته اند که سخن از ناکارآمد بودن نیروهای نظامی و انتظامی عراق زدن پس از استخدام و آموزش پنج ساله، مفهومی جز زمینه سازی برای ماندن آمریکا در عراق ندارد. ژنرال "اودیرنو" چهاردهم دسامبر 2008 گفته بود که به دلیل آماده نبودن نیروی انتظامی _ امنیتی عراق، دولت آمریکا نمی تواند که پس از تابستان آینده (تابستان 2009) همه نظامیان خودرا از شهرهای عراق خارج و به پادگانهای مشخص انتقال دهد!. طبق موافقتنامه امنیتی آمریکا و عراق، قرار براین بوده است که همه نظامیان آمریکایی تا تابستان 2009 از شهرهای عراق خارج و امور انتظامی را کلا به عراقی ها منتقل کنند.

 

Dan Rather

 

2006م:اليزابت بولدنElizabeth Bolden كه طبق گينسGuinness (كتاب ركوردها) 116 ساله بود يازدهم دسامبر 2006 درگذشت. اين زن كه 15 اوت 1890 به دنيا آمده بود در يك خانه سالمندان در ايالت تنسي آمريكا بسر مي برد. او در سال 2004 دچار يك سكته مغزي خفيف شده بود و پيش از اين سكته، زندگاني عادي داشت. تا اوت 2006 ماريا استر دو كاپوويلاMaria de Capovilla (بانويي از كشور اكوادور) كهنسالترين انسان در روي كره زمين بود كه او نيز در آن ماه در 116 سالگي فوت شد.

بانو اليزابت بولدن هنگام درگذشت داراي 40 نوه، 75 نبيره، 150 نبيره زاده و 220 نتيجه بود كه اين 485 نفر در مراسم تدفين او شركت كرده بودند. فرزندان اليزابت (ليزيLizzie) در طول حيات مادر فوت شده بودند.

اليزابت چند سال پيش در مصاحبه اي گفته بود كه هر غذايي را که دوست داشت مي خورد (پرهيز نمي كرد) ولي خواب خود را از دست نمي داد و به خود غم و ترس (نگراني) راه نمي داد. هر وقت كه غم را در نزديكي خود مي ديد به خواندن داستان و يا خيالبافي (خيالات زيبا) مي پرداخت و يا اين كه به گورستان مي رفت و به مردگان مي انديشيد و پس از 70 سالگي هميشه خودش را براي مردن آماده كرده بود و خانه را براي روزي كه آن را ترك مي كند جمع و جور ساخته بود.

 

Elizabeth Bolden

 

2008م:جورج دبليو بوش رئیس جمهور وقت آمریکا که سرزده و خداحافظي وارد عراق شده بود 14 دسامبر 2008 در یک مصاحبه مطبوعاتی مشترک با نوری المالکی نخست وزير اين کشور اعلام کرد که جنگ عراق پایان نیافته است و هنوز خیلی ازکارها باقی مانده است که باید انجام شوند!. همین جورج بوش یکم ماه مه سال 2003 پایان موفقیت آمیز ماموریت عراق را از عرشه ناو هواپیمابر آبراهام لینکن (لینکلن) اعلام کرده بود. در جریان همين جلسه مطبوعاتی "منتظرالزیدی" خبرنگار 28 ساله تلویزیون غیردولتی "البغدادیه" کفش هایش را از پایش درآورد و درحالیکه خطاب به بوش می گفت: سگ؛ این لنگه کفش بوسه خداحافظی ات باشد و این لنگه کفش (لنگه کفش ديگر) هم هدیه بیوه زنان و یتیمان عراقی که شوهران و پدران آنان را تو کشته ای، و سپس لنگه کفشهارا به سوی بوش پرتاب کرد که وی خودرا به کنار کشيد، المالکی دستش را حایل قرارداد و تصاویر این منظره که شکستی برای جورج بوش تلقی شده است از شبکه های تلویزیونی سراسر جهان پخش شد و در اینترنت هم قرار گرفت.

 

تصاويري از صحنه لنگه کفش پراني - يکي از تصاوير، استقبال گرم طالباني از بوش را نشان مي دهد

 

644: عثمان ابن عفان خليفه مسلمين شد.

1799: جورج واشنگتن نخستين رئيس جمهوري آمريكا در 67 سالگي در گذشت .

1860: جورج ابردين نخست وزير پيشين انگلستان كه به دليل رقابت با روسيه جنگهاي كريمه را بر ضد اين دولت به راه انداخته بود در 76 سالگي در گذشت.

1927: انگلستان به عراق استقلال داد.عراق قبلا وابسته به عثماني و پيش از عثماني در دست ايران بود. انگلستان در جريان جنگ جهاني اول و عمدتا به خاطر نفت به عراق نيرو فرستاده بود. كشور عراق كه قبلا به اين صورت وجود نداشت دست ساخت انگلستان است.

1939: جامعه ملل روسيه را به دليل حمله نظامي به فنلاند از عضويت خود بركنار كرد . اين امر نشان مي دهد كه آن جامعه نيرومند تراز سازمال ملل فعلي بود.

1981: اسرائيل ارتفاعات جولان را كه در جريان جنگ 1967 از سوريه تصرف كرده بود به خاك خود ضميمه كرد.

منبع:iranianshistoryonthisday.com

کالا ها و خدمات منتخب

    تازه ترین خبرها(روزنامه، سیاست و جامعه، حوادث، اقتصادی، ورزشی، دانشگاه و...)

    سایر خبرهای داغ

      ----------------        سیــاست و اقتصــاد با بیتوتــــه      ------------------

      ----------------        همچنین در بیتوته بخوانید       -----------------------