تازه های تقویم تاریخ

داريوش بزرگ پدر ناسيوناليسم ايراني

تقویم تاریخ - 13 تیر

489پیش ازمیلاد:4 ژوئيه سال 489 پيش از ميلاد داريوش بزرگ - شاه شاهان - كه بر تمركز امور و ايراني…

تقویم تاریخ -12 دی



 

793م:طبق نوشته روزنگارهاي بين المللي، «سيبويهSibbuyeh» زبان شناس معروف ايراني در نخستين هفته ژانويه سال 793 ميلادي در شيراز درگذشت. وي در زماني كه هنوز دقيقا به دست نيامده است در شهر بيضاء در استان فارس به دنيا آمده بود. اهميت تاريخي سيبويه از آن جهت است كه نخستين فردي بود كه براي زبان عربي صرف و نحو (گرامر) نوشت و صداها را در اين زبان مشخص ساخت. بنابراين، علامات ضمه، فتحه، كسره و تنوين ها اختراع و كار سيبويه ايراني است. وي با اين عمل عنوان «سيبويه نحوي» را به خود اختصاص داد. بدون كاري كه سيبويه كرد و در آن زمان يك شاهكار بود، پيشرفت زبان عربي ميسر نبود و استحكام اين زبان به اين صورت باقي نمي ماند. به اين ترتيب، اين ايرانيان بودند كه براي اعراب دستور زبان (صرف و نحو) نوشتند.

سيبويه در لغت به معناي كسي است كه بوي ميوه سيب مي دهد. تلفظ عربي آن چيز ديگري است.

 

صفحه اي از يك «كليله و دمنه» كه در سال 1429 از روي اصل آن رونوشت برداري شده و در موزه استانبول نگهداري مي شود

1925م:دولت مسكو اول ژانويه 1925 و درست سه سال پس از اعلام تبديل نام روسيه شوروي به اتحاد جماهير شوروي، مرو و بخارا و ساير مناطق شمال شرقي خراسان بزرگتر را كه مهد ادبيات فارسي و تمدن ايراني بودند مستثي كرد و تاجيكها (پارسي زبانان) را به نام منطقه خود مختار بدخشان از مرزهاي ايران دورساخت تا به انديشه يكپارچه شدن با ايران و افغانستان و احياء «ايران زمين» نيافتند. با همين سياست كه 65 سال بعد ثابت شد كه اشتباه بود، دولت مسكو در همان دهه مناطقي از قفقاز جنوبي (اران ARAN) را كه قبلا طبق قراردادهاي گلستان و تركمن چاي از ايران جدا ساخته بود «جمهوري آذربايجان» ناميد.

اين جمهوريها كه قبلا جز نام بر روي كاغد، اختياري نداشتند پس از تضعيف دولت مسكو (در اواخر حکومت گورباچف) اعلام استقلال كردند که پس از انحلال اتحاد جماهير شوروي (به دست 3 مقام، نه رفراندم عمومي) مستقل شدند. يعني همان اشتباه دولت مسكو در دهه 1920 مبني بر تقسيم امپراتوري روسيه (برپايه انترناسيوناليسم مرام کمونيستي) عامل اين تجزيه قرار گرفت که در آن دهه قابل پيش بيني نبود. اين وضعيت براي دولت فعلي روسيه توليد درد سر كرده است زيرا كه برخي از گردانندگان اين جمهوري ها با رقيبان قديمي دولت مسكو (دول غرب) وارد سازش شده اند و اگر دولت مسکو سريعا وارد عمل نشود (که دارد مي شود)، پيش بيني شده است كه شوروي سابق در آينده اي نزديك به يك كانون بحران در جهان تبديل شود و اين كانون زودتر از نقاط ديگر، در گرجستان، اوكراين و قرقيزستان خودنمايي آغاز كرده است.

پس از پيروزي انقلاب سال 1357 خورشيدي، دولت موقت (بازرگان) مواردي از قرارداد 1921 تهران و مسکو را به طور يکجانبه لغو کرد که انتظار بود قرارداد هاي ترکمن چاي و گلستان را هم به همان صورت کان لم يکن اعلام دارد که نکرد!. علت آن لغو و اين سکوت بايد بعدا روشن شود. پس از فروپاشي شوروي در سال 1991 هم اقدامي از سوي تهران در آن زمينه صورت نگرفت، زيرا که يک طرف قرارداد ترکمنچاي ( امپراتوري روسيه و جانشين آن اتحاد جماهير شوروي ) ديگر وجود نداشتند که اعتبار قرارداد باقي باشد.

 

1947م: 23افسر سابق كه در طول تجزيه طلبي جعفر پيشه وري كه به تصميم و طبق نقشه و سياست استالين و با حمايت نيروهاي شوروي مستقر در ايران دست به اين كار زده بود دوم ژانويه سال 1947 (12 دي ماه 1325 هجري خورشيدي) اعدام شدند. جرم آنان خيانت به ميهن با اقدام برضد يكپارچگي آن و همكاري با عوامل بيگانه و آلت اجراي سياست يك دولت خارجي شدن بود. دادگاهي كه اين عده و شمار ديگري را محاكمه كرد 25 آذر ماه، چهار روز پس از پايان غائله تشكيل شده بود.

سختگيري در مورد غيرنظامياني كه با تجزيه طلبان همكاري كرده بودند كمتر بود به گونه اي كه از 148 نفري كه در آذرماه محاكمه شده بودند تنها سه نفرشان اعدام شدند و مجازات بقيه زندان بود كه از ميان آنان هم تنها چهار نفرشان به حبس ابد محكوم شدند. كساني كه ابراز ندامت كرده بودند به مجازات زندان محكوم شده بودند.

25 دي ماه، اين دادگاه نظامي كه در مهاباد همدستان «قاضي محمد» را محاكمه كرده بود همچنين 10 نظامي را كه با وي در اعلام خودمختاري كردستان همكاري كرده بودند اعدام كرد. همين دادگاه چهار روز بعد قاضي محمد و دو تن از همدستان نزديك او را كه اقدام به تجزيه كردستان از پيكر ميهن كرده بودند به آن دنيا فرستاد. در همين ماه يك همكار پيشه وري كه دستگير شده بود موسوم به ژنرال كبيري اعدام شده بود.

با مروري گذرا بر تاريخ طولاني ايران خواهيد ديد كه آذربايجان و كردستان حتي پيش از كوروش بزرگ زيربناي كشور ايران را ساخته بودند (ماد) و هميشه سنگر دفاعي نخست ايران بوده اند. استالين كه در انديشه گسترش شوروي تا مديترانه شرقي و كوتاه كردن دست انگلستان و غرب از خاورميانه نفتخيز بود؛ از لحظه درگذشت لنين به توطئه هاي متعدد براي بازكردن راه خود از طريق مناطق شمال غربي ايران به انتهاي آسياي غربي دست زده بود. وي (كه يك گرجستاني بود و مي دانست تزارهاي روسيه در اوايل قرن نوزدهم گرجستان را ايران جدا كرده بودند و ...) نقشه هاي دور و دراز براي ايران درسر داشت، در شمال شرقي تا مي توانست تاجيكها را از مرز ايران دور ساخت و آنان را عمدتا به منطقه خودمختار بدخشان در دامنه هاي پامير فرستاد و منزوي ساخت. وي بعدا نام خود را بر شهركي گذارد كه تاجيكهاي فراري (پارس ها) از بخارا، مرو و سمرقند محل سكونت خود قرارداده بودند (استالين آباد) كه اين شهر به تدريج بزرگتر شد و پس از آغاز اقدام خروشچف به استالين زدايي، به شهر دوشنبه (زيرا كه در قديم، دوشنبه بازار آن شهرت داشت) تغيير نام داد كه اينك پايتخت جمهوري تاجيكستان (وارث دولت سامانيان) است و .... با وجود اين پارس زدايي، هنوز دهها هزار پارسي زبان در بخارا و سمرقند (جمهوري ازبكستان) زندگي مي كنند. آسياي ميانه از جمله امارت بخارا، خيوه (مركز امارت خوارزم)، مرو، سرخس و اشك آباد (عشق آباد) طبق قرارداد 21 سپتامبر 1881 (تهران و مسكو) به روسيه واگذار شد. اين مناطق در سالهاي ميان 1868 و 1873 توسط لشكريان ژنرال آلماني تبار روس «كنستانتين كائوفمان» براي تزار وقت تصرف شده بودند. نيروي اعزامي از تهران براي دفاع از آنها به فرماندهي دو شاهزاده قاجار، نرسيده به ميدان جنگ، به سبب ايجاد اختلاف ميان اين دو شاهزاده متوقف شد و چند سال بعد دولت قاجار تن به امضاي قرارداد واگذاري داد و قديمي ترين بخش ميهن ازدست رفت.

 

استالين در دهه 1940

 

2004م:پاپ - جان پل دوم(متوفي در 2005) -در مراسم حلول سال 2004 نطقي ايراد كرد كه همگان آن را مهمترين اظهارات او و هر پاپ ديگر دانسته اند. پاپ كه از اشغال نظامي عراق بدون اجازه سازمان ملل علنا انتقاد كرده خواستار برقراري يك نظم نوين جهاني شد كه شئون انسان، برابري حقوق ملل و رعايت ضوابط و ميثاقهاي بين المللي را تامين كند. پاپ وقت گفت كه درجهان بايد نظمي برقرار شود كه پاسخگوي مسائل امروز و حلال آنها باشد و همبستگي ملل، فقي و غني، را تامين و اسباب شريك شدن آنها را در منابع و پيشرفتهاي فني و علمي فراهم آورد. پاپ براي نخستين بار به نام رئيس كل كليساهاي كاتوليك كه بيش از يك ميليارد نفر عضو دارند خواستار اصلاح سازمان ملل شد و گفت كه اصول اين سازمان به گونه اي بايد باشد كه براي حل مسائل نياز به توسل به نيروي سرباز نباشد.

 

پاپ جان پل دوم


1804م:هزاران تن از مردم هائيتي دويستمين سالروز استقلال اين كشور را بدون توجه به حضور ميهمانان خارجي به تظاهرات گسترده ضد دولتي تبديل كردند. ناپلئون كه به اروپا توجه بيشتري داشت اول ژانويه 1804 به « هائيتي » مستعمره قديمي فرانسه در قاره آمريكا استقلال داد كه از همان زمان به كشور كودتا ها و چند بار مداخله نظامي آمريكا شهرت يافته است. «ژان برتران آرستيد» رئيس جمهوري هائيتي كه يك كشيش است با اختصاص دادن 15 ميليون دلار به برگزاري اين مراسم و دعوت از سران چند كشور، با اين وضعيت منفي رو به رو شده است. تظاهرات كنندگان عمدتا بر ضد فساد اداري و فقر شعار مي دادند و مي گفتند كه همكاران يك روحاني و مرد خدا (آرستيد) نبايد دزد و فاسد و نالايق باشند.


69م:در پي خودكشي «نرون» كه اكثريت خود را در سناي روم از دست داده بود و وجود ترديد در شايستگي او در ميان ژنرالهاي اين كشور، سناي روم «گالبا» را به عنوان امپراتور تازه انتخاب كرد، ولي ارتش روم در منطقه «راين» كه آلمان و فرانسه را زير نظر داشت اين انتخاب را نپذيرفت و دوم ژانويه سال 69 ميلادي «اولوس ويته ليوس» رئيس سياسي اين ارتش را به امپرتوري برگزيد و اين انتخاب را به سنا اعلام كرد كه رد شد و ارتش «راين» به نافرماني متهم گرديد. ارتش «راين» كه چنين ديد به سوي ايتاليا به حركت در آمد.

گارد محافظ امپراتور براي جلوگيري از يك جنگ داخلي، گالبا را كه حاضر به كناره گيري نبود مقتول ساخت و «اوتو» جانشين وي شد.

«اوتو» ارتش مركزي (يكم) را مامور سركوب ارتش «راين» كرد كه شكست خورد و خودكشي كرد و «ويته ليوس» وارد شهر رم شد و بدون مراجعه به سنا و درخواست راي اعتماد به خود، به نام امپراتور تازه، به حكومت كردن پرداخت. ژنرال وسپاسيان فرماندار متصرفات شرقي روم و فرمانده لژيون هاي رومي مستقر در مصر امپراتوري ويته ليوس را غير قانوني اعلام داشت و سپس از دولت ايران براي برانداختن وي كمك خواست. ايران با تصويب سناي خود ــ مهستان ــ وعده اعزام چهل هزار سوار را به وسپاسيان (در صورتي كه وي نتواند به تنهايي موفق شود) داد. وسپاسيان با اتكاء به اين وعده، با لژيونرهاي خود عازم ايتاليا شد و پس از شكست دادن نيروهاي وفادار به «ويته ليوس» وارد شهر رم شد. سربازان وسپاسيان در همين روز «ويته ليوس» را كه پنهان شده بود يافتند و پس از كشانيدن در خيابانها اعدام كردند و اين شورش پس از نزديك به يك سال پايان يافت و نيازي هم به اعزام نيروهاي ايران پيدا نشد. مورخان تاريخ عهد باستان اظهار نظر كرده اند كه اگر وعده دولت اشكاني ايران نبود، وسپاسيان جرات لشكركشي به ايتاليا را به خود راه نمي داد و مسير تاريخ روم تغيير نمي كرد.

 

وسپاسيان

 

1515م:لوئي 12 معروف به پدر ملت ، پادشاه موجه و ... در اين روز درسال 1515 درگذشت و با مرگ او سلطنت دودمان ارلئان هم بر فرانسه پايان يافت .وي كه 27 ژوئن سال 1462 به دنيا آمده بود 27 سال بر فرانسه حكومت كرد . لوئي 12 كه قبلا عنوان دوك دو ارلئان را داشت به علت بدگويي از شاه وقت فرانسه و ظالم خواندن او سه سال از عمر خود را در زندان گذراند و همين حبس به او فرصت داد تا دست به مطالعه تاريخ بزند و شيفته كارهاي خسرو انوشيروان ، شاه ايران از دودمان ساساني شود .

پس از در گذشت شارل هشتم ، چون فرزند نداشت دوك دو ارلئان را كه روزگاري زنداني وي بود به نام لوئي 12 پادشاه فرانسه كردند و او گام به گام كارهاي انوشيروان دادگر را كه نزديك به ده قرن پيش از او حكومت كرده بود پياده كرد. ازجمله به همان گونه كه شاه ساساني ايران كرده بود بهترين و منصفانه ترين نظام قضايي را براي فرانسه به وجود آورد . سپس همانند خسرو انوشيروان با تنظيم يك ضابطه مالياتي، طبقه كم در آمد را از زير بار ماليات سنگين نجات داد و ترتيبي برقرار كرد كه شخصا به نامه ها و تظلمات مردم رسيدگي كند و دو روز در هفته را براي پذيرفتن عوام الناس تعيين كرده بود . او سلاطين را در طول حكومت خود از افزودن بر اموال و املاكشان برحذر داشته بود و افزايش دارايي يك سلطان در طول حكومت را غير قانوني و مغاير عدل و انصاف اعلام كرده بود و براي پايان يافتن جنگ در اروپا پيشنهاد كرده بود كه اعضاي خانواده هاي سلطنتي اروپا همسران خود را ازميان يكديگر انتخاب كنند . وي عنوان پادشاهي را به « پدر ملت » تبديل كرده بود و حاضر نبود براي خود جانشين تعيين كند و مي گفت كه پادشاه بايد موجه باشد و من به تنهايي از كجا بدانم كه چه كسي موجه است تا او را به وليعهدي انتخاب كنم و به همين سبب با مرگ او دودمان ارلئان هم پايان يافت. آخرين تصميم او حذف گارد محافظ خود بود كه پيش از انجام آن درگذشت .

در مباحثات و مناظرات ميان هوداران انتخابي بودن و طرفداران موروثي بودن رئيس يك كشور درسه قرن اخير، غالبا در آغاز بحث شرط مي شود كه مثال لوئي 12 مطرح نشود كه او يك پادشاه استثنايي بوده است.

 

لويي 12

 

1900م:درپی سركوب شدن جنبش چيني ها برضد مداخله قدرت هاي خارجي در كشورشان معروف به جنبش «مشت زنان (مردم بي اسلحه)»، دوم ژانويه سال 1900 جان ميلتون هيJohn M. Hay وزير امورخارجه وقت آمريكا اعلام كرد: "اينك سرزمين چين براي تجارت و هرگونه فعاليت به روي خارجيان باز است و ....". دولتهای دیگر اظهارات آن روز «جان هي» را يك «كارت بلانش» براي مداخله در امور چين تلقي و این کشور بزرگ را بمانند گوشت گوسفند قربانی میان خود به مناطق نفوذ قسمت کردند. در عمليات سركوب «مشت زنان» نيروهاي نظامي آمريكا در كنار يکانهاي ژاپن، انگلستان، آلمان و فرانسه شركت كرده بودند. 105 سال بعد در همین روز «هو جيانتائو» رهبر چين ضمن پيام مهمي كه رئوس سياستهاي آتي اين كشور را در آن مي توان مشاهده كرد ضمن اشاره به پيشرفتهاي چشمگير اقتصادي چين تاکید کرده بود كه چين در آينده براي خود نقش بزرگتري را در امور جهان مطالبه خواهد كرد. در تفسیر این اظهار هو جیانتائو، مفسران غرب نوشته بودند که تداخل اقتصادی چین و آمریکا در یکدیگر مانع از آن خواهد بود که در آینده ای نزدیک چین دست به قدرت نمایی جهانی بزند.

به باور مورخان معاصر چين، اعلاميه "جان هي" و نتايج آن باعث شد كه چينيان به خود آيند، نخست در سال 1911 به دست «سون يات سن» به نظام سلطنتي پايان دهند، سپس به پيروزي عقايد مائو كمك كنند و آنگاه وطن خود را در جايگاهي كه بايد باشد قرار دهند.

«هي» پيش از كسب سمت وزير امور خارجه آمريكا، منشي ويژه آبراهام لينكلن بود و پس از قتل او در تماشاخانه فورد، بيوگرافي ده جلدي وي را نوشت. «هي» در جريان ترور لينكلن (لينكن) در تماشاخانه سرگرم تماشاي صحنه بود. او از سال 1898 تا 1905 وزير امورخارجه آمريكا بود.

 

John M. Hay

 

2003م:طبق يك سند محرمانه دولت انگلستان كه برپايه قاعده «علني شدن اسناد طبقه بندي شده پس از 30 سال» 31 دسامبر 2003 و چند ساعت مانده به آغاز سال 2004 ميلادي در دسترس مورخان، پژوهشگران و روزنامه نگاران قرار گرفته است؛ ريچارد نيكسون رئيس جمهوري وقت آمريكا كه مسئله تحريم نفت اعراب در پاييز 1973(در جريان جنگ رمضان) را پشت سر گذارده بود، با نگراني از احتمال تجديد جنگ اعراب و اسراييل و خطر قطع دوباره نفت، در دسامبر سال1973 تصميم گرفته بود كه اگر وضعيت مشابهي روي دهد ميدانهاي نفتي كشور سعودي، كويت و ابوظبي را تصرف و مانع قطع جريان نفت به غرب و كشورهاي صنعتي شود تا صنايع و پيشرفت اقتصاد آنها آسيب نبيند. وي در اين زمينه دستور لازم جهت آماده شدن نيروهاي مسلح آمريكا را براي رو به رو شدن با چنين وضعيتي كه بيم مداخله شوروي را هم داشت داده بود. 13 دسامبر 1973 جيمز شلزينگر وزير دفاع وقت آمريكا دولت انگلستان را درجريان تصميم نيكسون قرار داده بود و يادداشت فوق محرمانه وي به دولت انگلستان حاوي جزئيات تصميم نيكسون بود كه 31 دسامبر 2003 از طبقه بندي خارج شد. شلزينگر در اين يادداشت نوشته بود: دولت آمريكا تصميم گرفته است كه اقدامهايي نظير تحريم نفت از سوي دولتهاي عقب مانده و كم جمعيت را تحمل نكند و ....

 

ريچارد نيکسون

 

2004م:تحليلگران در ژانويه 2004 ( چند روز پس از انتشار سند) در تفسير اين تصميم نيكسون نوشته بودند كه در اجراي اين تصميم نبايد ترديد داشت و آن را «بلوف» دانست؛ زيرا كه دولت آمريكا برخلاف دولتهاي ديگر، از زمان استقلال تاكنون تصميمات نظامي خود را بدون هرگونه ملاحظه به اجرا در آورده و يكي از دلايل ترس ساير كشورها از آن نيز همين امر بوده است. بسياري از كشورها بوده اند كه قدرت نظامي بيشتري داشته اند ولي آن را بكار نبردند تا از دستشان رفت.

برخي از مفسران احتمال داده اند كه استقرار نظامي آمريكا در مناطق نفتخيز خاورميانه از سال 1990 كه صدام حسين با تصرف كويت، بهانه آن را فراهم ساخت شايد دنباله همان سياست نيكسون باشد و تصرف عراق را هم مي توان ادامه همان سياست بشمار آورد. افزايش جهاني مصرف نفت و در نتيجه بهاي آن، وضعيت تازه اي را بر جهان مستولي ساخته است. نيكسون و جورج بوش ها (پدر و پسر) از يك حزب (حزب جمهوريخواه آمريكا) بوده اند.

طبق نوشته هاي اخير مورخان تاريخ معاصر، استقرار نظامي آمريكا در خليج فارس از زمان حكومت كارتر و لشكركشي هاي جورج بوش ها (پدر و پسر) به كويت و عراق و استقرار در كشور سعودي و حضور در اردن در اجراي همان استراتژي نيكسون است و دولت آمريكا، صرف نظر از حزب حاكم، نيروهاي آن كشور را به طور كامل از عراق بيرون نخواهد برد. ورود به عراق، هدف آمريكا از دهه سوم قرن بيستم بود و ادامه ناآرامي عراق كمك به هدف آمريكا خواهد كرد. به باور اين اصحاب نظر، دارزده شدن عجولانه صدام حسين در سي ام دسامبر 2006 ممكن است در همين راستا و با هدف گسترش منازعات داخلي عراق صورت گرفته باشد.

 

2004م:كره زمين سال 2004 ميلادي را با دو زلزله شديد آغاز كرد، ولي هيچكدام تلفات و زيان وارد نياورد. پيش از ظهر يك زلزله 5 و 9 دهم ريشتري جزيره تايوان را لرزانيد و بعد از ظهر همان روز يك زمين لرزه 6 و 3 دهم ريشتري غرب كشور مكزيك را كه تا مكزيكو سيتي احساس شد. منابع تايوان گفتند كه زياني وارد نشده و دولت مكزيك اعلام كرد كه در ايالت «گوررو» تنها ساختمان چند خانه ترك برداشته است. انتشار اين دو خبر در حالي است كه گزارشهاي زلزله بم با همه علامات سئوال و تعجب مربوط، همچنان در صدر خبرها قراردارد و روزنامه هاي آمريكا در شماره آخرين روز دسامبر 2003 خود داستان غم انگيز كودكان يتيم بم در پرورشگاه كرمان از جمله رفتار «عاطفه رزمي» 6 ساله راكه هنوز در انتظار آمدن پدرش است وسيعا باز تاب داده و نوشته بودند كه در ايران از دير زمان ، كد (ضابطه و مقررات) ساختمانساري جدي گرفته نشده و در اين زمينه جريمه كردن در دست كارمندان اداري است. حال آن كه قاعدتا هرگونه مجازات نقض قانون، ولو اين كه كيفر آن جريمه اي مختصر باشد بر عهده دادگاه بايد باشد و احدي جز قاضي


2003م:داسيلوا سياستمدار متمايل به سوسياليسم كه در برزيل به «لولا» معروف است نخستين دور کار خود را به عنوان رئيس جمهوري برزيل، بزرگترين كشور لاتين، يکم ژانويه 2003 آغاز كرد و گفت كه برزيليها در يك امپاس (تنگنا) خطرناك اقتصادي ــ اجنماعي و اخلاقيات قرار گرفته اند و براي نجات آنان از اين ورطه بايد دليرانه و بدون ترس و با شتاب عمل كرد.

وي که قبلا يك كارگر فلزكار بود گفته است كه در پيمودن راههاي سوسياليستي احتياط خواهد كرد. او در انتخاب وزيران كابينه اش روشهاي معمول را كنار گذارده و از ميان موافق و مخالف، بهترين برزيليها را برگزيده از جمله رقيب انتخاباتي خود را وزير «وحدت ملي» كرده است.

در مراسم آغازنخستين دوره رياست جمهوري داسيلوا، فيدل كاسترو رهبر كوبا هم حضور داشت. كاسترو در مراسم آغاز بكار آلنده و چاوس هم شرکت کرده بود.

داسيلوا که در انتخابات اکتبر 2002 با 61 درصد آراء برنده شده بود در اکتبر 2006 با 60 درصد آراء دوباره به رياست جمهوري برزيل انتخاب شد که از يکم ژانويه سال 2007 دور دوم کار خود در اين سمت را آغاز کرده است، ولي اين بار فيدل کاسترو که در بيمارستان بستري بود نتوانست در اين مراسم شرکت جويد.

 

داسيلوا

 

2005م:ولاديمير پوتين رئيس جمهور وقت روسيه در پيامي به مناسبت آغاز سال 2005 ، اين سال را براي روسيه يك سال ويژه و برگزاري شصتمين سالگرد پيروزي ميهني بزرگ در جنگ 1941 ـ 1945 با آلمان اعلام كرد. در اين پيام، وي وعده داد كه در سال 2005 امور دفاعي و اقتصاد روسيه را تقويت کندو در اين زمينه ها ظرفيت روسيه را بالا برد و براي پيشرفت علوم و تكنولوژي، آموزش و پرورش و بهداشت مردم سرمايه گذاري بيشتري خواهد شد. پوتين از مردمي كه زير پرچم شوروي با آلمان جنگيدند، قهرماني ها كردند و با تحمل ميليونها تن تلفات پيروزي را در آغوش گرفتند به عنوان «بستگان تاريخي» ياد كرد و گفت كه هر موفقيت نياز به همكاري گروهي و فداكاري دوستانه دارد زيرا هدف واحد است و نيل به آن تلاش جمعي لازم دارد. او نسل جنگ دوم جهاني را نسل خط آتش خواند و گفت كه نبايد فداكاري و جانبازي آن نسل فراموش شود. پوتين گفت كه كسي حق ندارد آن فداكاري ها را كوچك انگارد و تاكيد كرد كه هر تجديد نظر در رويدادهاي جنگ يك خيانت به عدالت تاريخي و بي احترامي به رفقاي جنگنده و تخريب نام افتخار آميز آنان است كه يك جنايت آشگار خواهد بود.

مفسران نوشته بودند كه اشاره پوتين به محاكمه و محكوم شدن واسيلي كونونوف 80 ساله قهرمان شوروي در لتوني به زندان بود. جرم وي در لتوني شرکت در عمليات گريلايي سال 1944 (60 سال پيش از آن) بر ضد آلمان نازي بود که باعث مرگ هشت تن از اتباع لتوني هم شده بود!.

 

2005م:«هو جيانتائو» رهبر چين يکم ژانويه به مناسبت آغاز سال 2005 ميلادي به عنوان رئيس كشور يك ميليارد و سيصد ميليون نفري چين، دبيراول حزب كمونيست اين كشور و فرمانده ارتش آزاديبخش خلق پيام مهمي فرستاد كه رئوس سياستهاي آتي اين كشور را در آن مي توان مشاهده كرد.

در اين پيام ، «هو» ضمن اشاره به پيشرفتهاي چشمگير اقتصادي چين گفته بود كه چين در آينده براي خود نقش بزرگتري را در امور جهان مطالبه خواهد كرد و به دولتهاي ديگر اطمينان داده بود كه از خصوصيات ويژه سياست چين، صلح خواه بودن اين كشور است كه آرزوي پايان هرگونه جنگ و فقر را در جهان دارد و به سهم خود هرگونه سعي و تلاش را براي تحقق اين دو امر حياتي بعمل خواهد آورد و در اين زمينه ها به ملل ديگر كمك خواهد كرد.

وي در اين پيام همچنين گفته بود كه شعار چين همچنان «صلح، توسعه و همبستگي و همكاري جهاني» خواهد بود. چين به حاكميت ملي و استقلال كشورها احترام مي گذارد و آنها را در تحقق آن را ياري خواهد داد. ملل ديگر به خوبي متوجه شده اند كه سياست خارجي چين صلحجويانه و صادقانه است.

«هو» در پيام خود گفته بود كه دولت چين نقش سازنده خود در زمينه حفظ امنيت عمومي جهان را افزايش خواهد داد.

رهبر چين در عين حال تاكيد كرده بود: ما هرگز و به هيچ وجه اجازه و امكان نخواهيم داد كه تايوان از پيكر چين جدا شود و راه استقلال در پيش گيرد. برخي از مفسران اين بيان تاكيدي «هو» را گوشزدي به آمريكا و ساير دولتها تلقي كرده بودند كه نشان داده اند در قبال تايوان نظر ديگري دارند.

 

hu Jintao

 

2006م:شبكه هاي تلويزيوني اخبار مشروح خود در نخستين روز سال ميلادي 2006 را با پخش گزارش هاي مربوط به ادامه ناآرامي هاي عراق آغاز كرده و گفته بودند كه در آن روز 13 انفجار اتومبيلي در سراسر عراق به وقوع پيوسته بود.

مفسران اين شبكه ها اشاره كرده بودند كه با تجربه عراق، بعيد است كه آمريكا به عمليات نظامي ديگري كه مستلزم بكار بردن نيروي زميني باشد دست بزند و با حمله موشكي و هوايي هم كه نمي توان يك كشور را به زانو درآورد و اشغال كرد.

ژنرال مك آرتور 53 سال پيش اندرز داده بود كه آمريكا نبايد در آسيا به جنگ زميني دست بزند. اين اندرز مورد توجه قرار نگرفت و آمريكا در ويتنام شكست خورد و در عراق، اوضاع مبهم است.

 

يكي از انفجارهاي عراق


17: « پوبليوس اويديوس ناسو» شاعر رومي در گذشت.

1738: چارلز كورنوالس (لرد ) به دنيا آمد كه اين نكته از اوست : همين كه آماده شوي شليك كن. درنيمه دوم قرن 20 رهبران احزاب كمونيست هر وقت كه فرصتي مي يافتند اين نكته را به رهبران وقت شوروي ياد آورمي شدند.

1757: انگليسي ها كلكته هند را تصرف كردند.

1847: شهر« يربا بوئنا » به سانفرانسيسكو ( كاليفرنيا ) تغيير نام داد.

1896: بوئرها ( مهاجران هلندي افريقاي جنوبي ) در جنگ«دورن كوپ» نيروهاي انگليسي را شكست دادند. دولتهاي مخالف انگلستان در اروپا از جمله آلمان به بوئرها كمك مي رسانيدند.

1905: ژاپني ها پس از شكست دادن نيروهاي روسيه «پورت آرتور» را تصرف كردند. ناوگان روسيه در اين بندر خود را به ژاپني ها تسليم کرده بود.

1918: « سيژبه باكر» كه بر پايه تعاليم مسيح فرضيه نوعي سوسياليسم تحت عنوان « سوسياليسم مسيحي » را طراحي كرده بود درگذشت.

1919: دورتازه بپاخيزي ايرلندي ها بر ضد اشغال و سلطه انگليسي ها آغاز شد.ايرلنديها به قيام خود موقتا به سبب آغاز جنگ جهاني اول پايان داده بودند.

1942: نيروهاي امپراتوري ژاپن شهر مانيل در فيليپين را تصرف كردند.

1953: ( ديماه 1332 ) محكمه تجديد نظر هم متهمان به ربودن و قتل افشار توس رئيس شهرباني در دوران حكومت دكتر مصدق را با وجود اعترافهايي كه كرده بودند تبرئه كرد!!!.

1956: كمونيستها و سوسياليستها اكثريت را در پارلمان فرانسه به دست آوردند و اول فوريه ( 4 هفته بعد ) گي موله سوسياليست را نخست وزير فرانسه كردند.

1958: براي كمك به تامين آب مصرفي تهران با ساختن سد لار و لتيان موافقت شد.

منبع:iranianshistoryonthisday.com

تازه ترین خبرها(روزنامه، سیاست و جامعه، حوادث، اقتصادی، ورزشی، دانشگاه و...)

سایر خبرهای داغ

    ----------------        سیــاست و اقتصــاد با بیتوتــــه      ------------------

    ----------------        همچنین در بیتوته بخوانید       -----------------------