کاش علی جنتی همانی نباشد که نگرانش هستیم



علی جنتی,وضعیت سینمای ایران,فرهنگ و هنر

کاش علی جنتی همانی نباشد که نگرانش هستیم

داریم لبخند می زنیم، می بینید؟...داریم از امید حرف می زنیم، می شنوید؟...داریم پنجره های دلزدگی را باز می کنیم و به فردا نگاه می کنیم، می فهمید؟...این بهترین کاریست که جامعه سینمایی می تواند در حق دولت اعتدال و امید انجام دهد.

روحانی انگار همان ادب و امید و غرور گمشده ای است که باز پیدایش کرده ایم...داریم دوباره سرمان را بالا می گیریم و به خود نگاه می کنیم. چه خوش خیالی باشد، چه نتیجه گیری منطقی، داریم باور می کنیم حرف ها را اگرچه تکراری و آدم ها را، حتی اگر نا آشنا...داریم به انتخاب های روحانی دل می بندیم.


علی جنتی، انتخاب دیگری است، نه ما...و انتخاب روحانی است نه سینما...او بیش از هرچیز انتخاب شرایط است...و ما سالهاست که به پذیرش انتخاب های برآمده از شرایط، عادت کرده ایم. اما این بار، پای یک تفاوت در میان است؛ او انتخاب کسی است که بعد از یک دوره آسیب و سرکوب، با سلام به سینما، به میدان سیاست آمده و دستانش بوی سیلی نمی دهد.


ما بیش ازعلی جنتی می دانیم که دارد به چه عرصه آفت زده و بلاخیزی پا می گذارد و بیش از او می دانیم که چه مسئولیت خطیری را خود و مدیرانش دارند قبول می کنند.
دکتر روحانی در مراسم تنفیذ حکم ریاست جمهوری اش از خدا خواست تا کمکش کند که فراموش نکند بر پیشینیان او چه گذشته است. بسیار بجاست اگر این جمله رئیس جمهور را دکتر جنتی نیز بنویسد و روی میز وزارتش بگذارد تا هر روز به یاد خود بیاورد که بر وزیر قبل از او چه گذشت و با کدام توشه از پشت این میزمهلت بلند شد و رفت.


شاید در نگاهی کلی، تفاوت چشمگیری میان وزیر ارشاد و سایر وزرا در استفاده از این دعا به چشم نخورد، اما دکتر جنتی حتما می داند که در عرصه فرهنگ و هنر، اگر او هم این نکته را فراموش کند، ده ها قلم به دست و راوی نطاق درعرصه سینما هستند که آنرا مکرر به یاد خود و ملت و مسئولان بیاورند.


تیم مدیریتی دولت دهم در سینما، اگر تا آخر عمرشان هم بخاطر لطماتی که بر روحیه و زندگی سینماگران در این چند سال وارد شده توبه کنند، باز کم است...و سینماگران ایران نیز اگر تا آخر عمرشان در شرح این جفا بنویسند و فیلم بسازند، باز کفایت نمی کند. شاید مثبت ترین کار مدیران سینمایی در در دولت دهم در حق سینما و بهترین میراث شان برای وزیر و مدیران بعدی، کاهش ضریب توقع جامعه هنری از مدیریت دولتی باشد.


این یک واقعیت تلخ و یک سرافکندگی تاریخی است که جامعه سینمایی کشور، امروزاوضاعی شبیه به وضعیت یک ملت جنگ دیده را دارد. افسوسی عمیق و تاریخی بر دلش نشسته بخاطر فرصت ها و غنیمت هایی که از دست داده و سرشار از انتظاراست برای احقاق غرامت هایی که حق اوست.

 

امروز و در شرایطی که هنوز همه شریان های اجتماعی و اقتصادی سینمای ایران با پمپاژ مدیریت دولتی خون رسانی می شود، خانواده سینما دارد دعا می کند که علی جنتی همانی نباشد که از آن نگران است و آنی باشد که دولت امید و اعتدال می گوید.

 

دلسوزان سینما دست به دعا دارند که او تشخیص و قاطعیت کافی برای اتخاذ و اجرای تصمیمات کارساز و بموقع و نجات بخش را داشته باشد و در برابر جریانهایمعارض و بهانه جوی خارج از وزارتخانه و جریان های آشوب طلب داخل سینما، با اقتدار بایستد و نشان دهد که دیگر دوره تاثیر گذاری متملقان و خبرچینان و هوچیگران و تفرقه اندازان که بدترین نوع بشر اند، سپری شده است. سینمای ایران، کمبود بودجه را راحت تر از کمبود حق و هنر در حوزه مدیریت دولتی می پذیرد و تحمل می کند.


در سایه مدیریت های فرهنگی سالهای اخیر، که بنایش اختراع مجدد و ناقص همه پدیده های موجود و آمارسازی های خودپسندانه بوده، اکنون از هر چیزی در این سینما دو نمونه وجود دارد، تا عرصه تعارض و تضارب، از دعوا خالی نماند و این نبرد بی دلیل، دو جبهه داشته باشد و مدیر از راه رسیده میان دو تیغه یک قیچی گرفتار شود.


اتحادیه تهیه کنندگان ٢، خانه سینمای٢ و اخیرا کانون کارگردانان٢ و هرسه مصممبرای سرنگونی نمونه های پیشین خود و ایجاد زحمت برای هر مسئولی که بخواهد آرامش را به این حوزه برگرداند، اصلی ترین چاله و چالشی هستند که جلوی اولین گام علی جنتی تعبیه شده اند. اولین حرکت علی جنتی در انتخاب معاونت سینمایی و اولین حرکت معاونت سینمایی در برخورد با این موانع ، تکلیف سینمای ایران را در دوره دکتر روحانی و دولت جدید شفاف خواهد کرد.


جنتی اگر در یکسال و نیم گذشته سرگذشت برپایی این بلوا را حداقل در رسانه هاپیگیری کرده باشد، خوب می داند که دیگر با خوش خیالی و کدخدا منشی، نمی توان از این چالش عبور کرد و به حل مشکلات واقعی سینما در حوزه های تولید و نمایشرسید. باید ابتدا قافله سینمای ملی را از این میدان مین گذاری شده عبور داد و گام اول او در این راه، لامحاله برای گروهی حکمِ سلام و برای گروهی دیگر حکم سیلی را خواهد داشت.


هیچکس نمی تواند منکر و مانع حق فعالیت حرفه ای همه آحاد سینما اعم از نخبه و کاسب باشد، اما برای ختم این غائله، چاره ای نیست جز آنکه سه گروه از قرار گرفتن در راس کارهای صنفی و عربده کشی در فضای سینما، برکنار شده و راه بر ادامه تصمیمات خطا و اقدامات اشتباهشان در حوزه مدیریت سینما بسته شود.

 

گروه اول فیلمسازان ناموفقی که جهت جبران ضعف شان در حرفه اصلی، به میدان دعواهای صنفی وارد شده اند و طبیعتا رمز بقایشان در ادامه این دعواها و سیاهی لشکر شدن بلواهاست؛ گروه دوم که اساسا با انگیزه های تخریب و انتقام جویی به این عرصه وارد شده اند و مدام از یک فرد یا گروه، دستمالی پیدا می کنند تا به خاطر آن قیصریه سینما را به آتش بکشند؛ گروه سوم معدود فرصت طلبانی که طی این چند سال وزنخودشان و دارایی شان به مدد بودجه های سفارشی، افزایش نجومی پیدا کرده و دچار جوع حاد و لاعلاج شده اند.

 

این سه گروه طی سه-چهار سال گذشته، دست در دست یکدیگر و مدیریت دولتی، خسارات بارترین دوره عمر سینما را در همه عرصه های اعتباری و اقتصادی اش رقم زده اند و البته بالاترین آمارهای مثبت خیالی را هم بعنوان دهن کجی به عاقلان سینما، در رسانه ها اعلام کرده اند.


وزارت ارشاد در هیچ دوره ای از عمر خود، اینگونه به دست مدیران و مشاورانش، دچار کاهش احترام و اعتبار نزد جامعه هنری و افکار عمومی نشده بود. علی جنتی باید اراده کند تا حیثیت مطلوب و منطقی را به ساحت وزارتخانه اش برگرداند و با ترسیم یک جغرافیای جدید و منطقی از حدود اختیارات دولت و صنف، به همه جریان های مدعی بفهماند که بعنوان بالاترین مرکز فرهنگی و هنری کشور، از این پس کلیه تصمیمات لازمالاتباع فرهنگی-هنری را در خود و خانواده اش متمرکز و اتخاذ خواهد کرد.


علی جنتی مجال کوتاهی دارد تا ثابت کند که در سایه یک وجاهت و وزانت واقعی، با اتفاقاتی چون اعتراض های جنجالی در کف خیابان ها، جو سازی در صفحات روزنامه های زرد و مخالفت های تشویش آمیز در تریبون های غیرمرتبط ، شخصا و توسط مدیران مربوط به موضوع، برخورد خواهد کرد.

 

باید ختم دوره هتاکی ها و پایین کشیدن فیلم ها و تعطیل نهاد های صنفی و صنف سازی های دولتی را اعلام کند و به همه جریان های موجه و غیرموجه منتقد بفهماند که برای دلسوزی در امور سینمایی، صرفا از طریق وزارت ارشاد و از مسیر قانون و تخصص، حق عبور دارند.


سینمای ایران بیش از هر زمان دیگری، تشنه مدیریتی است که به ضدعفونی فضای آلوده شده بپردازد و در اولین گام هایی که برمی دارد، ویترین این هنر-صنعت را از پرگویی و یاوه گویی افراد کم مایه و پستوی آنرا از حضور فرصت طلبان فتنه افکنخالی کند و آرامش و امنیت لازم برای کار فکری و هنری را به انواع فیلمسازان برگرداند.


و یادآوری آخر اینکه هیچ سینماگر واقعی، حضور در میدان جدال های بیهوده صنفی را بر کار اصلی خود ترجیح نمی دهد و می داند که این منازعات، هیچ خاصیتی جز اتلاف وقت و انرژی او نداشته و تنها موجب می شوند که حریفان حرفه ای، میدان رقابت را برای فعالیت خود خالی بیابند.

 

در واقع ورود انبوهی از سینماگران به حوزه فعالیت های صنفی در یک سال گذشته، ناشی از آن بوده که مدیریت دولتی و نوعی از مدیریت صنفی، متفقا در مسیر نابودی سینما، عنان از کف داده حرکت می کردند وچاره ای جز ایستادگی در برابر آنان و در میدان این جنگ نابرابر وجود نداشت.


امید که با تغییر مشی مدیریت در ارشاد، همه سینماگران با خیالی آسوده به کار خلاقه خود بپردازند و نگران نباشند که غیبتشان از مراکز تصمیم گیری و مدیریت، ممکنست به تضییع حقوقشان و نابودی تشکل شان منجر شود.

هفته نامه آسمان/خبرآنلاین

 

 

کالا ها و خدمات منتخب

    تازه ترین خبرها(روزنامه، سیاست و جامعه، حوادث، اقتصادی، ورزشی، دانشگاه و...)

    سایر خبرهای داغ

      ----------------        سیــاست و اقتصــاد با بیتوتــــه      ------------------

      ----------------        همچنین در بیتوته بخوانید       -----------------------