گزارشی از فشارهای پیدا و پنهان علیه شخصیت های محبوب و مرجع در صدا و سیما
- مجموعه: اخبار فرهنگی و هنری
- تاریخ انتشار : چهارشنبه, 09 مرداد 1398 10:52
هفته قبل حشمتالله فلاحتپیشه، نماینده مجلس به نقل از مقامهای امنیتی کشور گفت؛ تنها مشکل عادل فردوسیپور، محبوبیت اوست. او که ریاست کمیسیون امنیت ملی مجلس را عهدهدار بوده، به خبرآنلاین گفته است؛ به مدیر آقای فردوسیپور در صداوسیما زنگ زدم و او در پاسخ گفته «دخالت نکن. هشت ماه برنامهریزی کردیم تا کنار بگذاریمش». این جریان نشاندهنده عمق رفتار نهادهای قدرت با افراد و چهرههایی است که در حوزه کاری خود به موفقیتهایی رسیده و در جامعه «محبوب» هستند. محبوبیت اما به نوعی خط قرمز ناگفته نهادهای امنیتی است؛ زیرا اشخاص محبوب توانایی آن را دارند که به افکار عمومی شکل دهند.
ترس از محبوبیت
یک عرف شناختهشده در کشور این است که هر کسی به هر دلیلی به سطحی از محبوبیت رسید، باید تاوان این خوشاقبالی را بدهد. در طول تاریخ 40ساله ایران موردهای مصداقی بسیاری برای این ادعا وجود دارد و البته محدود به حوزه یا عرصه فعالیتی خاصی نیست. افراد محبوب ممکن است چهرهای سیاسی باشند، مانند تقریباً تمامی روسای جمهور و روسای دولتها که بهواسطه پشتوانه اجتماعی و مردمی روی کار آمدند. یا هنرمند و ورزشکار و روزنامهنگار و کنشگر اجتماعی و حتی خوانندهای که تنها برای مردم میخواند و با مردم بودن را تنها حاصل و نتیجه دهها سال فعالیت هنریاش میداند.
سوال این است که چرا هر کسی به درجهای از محبوبیت فراگیر رسید، باید به هر نحوی سرکوب شود، پروندههای متعددی را روبهروی خود گشوده ببیند و حتی عرض اندام گروههای فشار را شاهد باشد. برای احمد شاملو که چهرهای محبوب در عرصه ادبیات فارسی است و جامعه تلاش میکند در قبال نام او با احترام رفتار کند، مستندی ساخته و در شب سالمرگاش از سیمای ملی پخش میشود تا تخطئه شود. عادل فردوسیپور باید بعد از 20 سال برنامه محبوب و فعالیت گستردهاش در تلویزیون به دلخواه یک مدیر تازهبهمیدان آمده کنار گذاشته میشود.
صدای محمدرضا شجریان چهره فاخر و نامدار موسیقی اصیل ایرانی ممنوع اعلام میشود. در یک حرکت ویژه از سوی دادگاه ویژه روحانیت، محسن آقامیری روحانی جوان و اهل تعامل با جوانان ، خلع لباس میشود، چون منتقد فعالیتهای دینی برخی از همسلکان خود است و... که اگر بخواهیم فقط چند نمونه سالهای اخیر را بیان کنیم، به بیش از تمامی صفحات این شماره از روزنامه نیاز است.
چرا از محبوبیت میترسیم؟ پاسخ به این پرسش واضح و آشکار است؛ ما از محبوبیت این چهرهها میترسیم چون بعنوان افراد یا گروههای مرجع، جامعه به آرا و نظرات آنها احترام میگذارد ، به آنها اعتماد د دارد و از آن تبعیت میکند. خوب، اگر روزی همین چهره محبوب رایی داد که دلخواه قدرتطلبان نیست یا در مقابل جریانی قرار گرفت که علاقهمند است نهادهای مرجعی همچون دولت و مجلس را در دست داشته باشد، تمامی رشتههای قدرتطلبان و تمامیتخواهان، پنبه خواهد شد. دقت کنید! محبوبیت این افراد از سوی شخصیتهای حقیقی و حقوقیای نقض میشود که گرایشهای اجتماعی و سیاسی خاصی دارند: گرایشهای اصولگرایی.
نیروهای امنیتی، انتظامی و نظامی و سازمانهایی مانند صداوسیما، نهادهاودستگاههای فرهنگی مانند حوزه هنری و نظیر آنها، همه توسط چهرههای هوادار اصولگرایی اداره میشوند و منصوبان این نهادها، همه در اردوگاهی قرار دارند که بهزعم خود خوب و بد را فقط خود آنها تشخیص میدهند و این تکلیف را دارند که راه را از بیراه مشخص کرده و جامعه را در آن مسیر قرار دهند. بنابراین وقتی چهرهای به این درجه از محبوبیت میرسد که آرای او در قالب گروههای مرجع به هدایت جامعه منجر میشود، باید او را طرد کرد تا خدای ناکرده نقشههای اصولگرایی نقش بر آب نشود.
گروههای مرجع که هستند؟
افراد برای شکل دادن به باورها و عقاید خود و همچنین برای چگونگی عملکردهای خود در عرصههای مختلف، خود را با گروههایی متشکل از افرادی که عقاید و عملکرد آنها را نمونه میپندارند، مقایسه میکنند و از این طریق به ترسیم هویت خودشان میپردازند. این گروههای مورد مراجعه که از آنها پیروی میشود «گروههای مرجع» نامیده میشوند. گروههای مرجع بدین لحاظ که الگوهایی را برای داوری و ارزیابی فرد از خود، تشکیل میدهند، اهمیت بالایی دارند. بنابراین افراد برای آنکه رفتار، استعداد، ظواهر بدنی، ارزشها و بسیاری دیگر از خصوصیتهای خود را بیازمایند و ارزیابی کنند، نیاز به معیارهایی دارند که از طریق گروه مرجع در اختیارشان قرار میگیرد.
آنچه خواندید تعریف علمی از گروههای مرجع است که در سایت پژوهشگاه باقرالعلوم(ع) منتشر شده است. بر اساس این تعریف، اگر شخصی که بهواسطه محبوبیت بسیار خود بهعنوان رهبر گروه مرجع شناخته میشود، نظر خود در یک مساله کلان اجتماعی ـ سیاسی مانند انتخابات مجلس را اعلام کند، بسیاری از مردم جامعه برای آنکه خود را همتراز و همسطح آن شخص محبوب بدانند، گرایش شخص محبوب در انتخابات را برخواهند گزید؛ یا مانند او مثلاً انتخابات را تحریم خواهند کرد یا اینکه به فرد یا افراد مورد نظر شخص محبوب رای خواهند داد تا پیروز انتخابات شود. حال میتوان علت برخوردهای اخیر با چهرههای محبوب و کسانی را که به عنوان گروه مرجع شناخته شدهاند، فهمید.
متاسفانه یا خوشبختانه، قریب به اکثر اشخاص محبوب، اثرگذار و مرجع، در ذیل جریان اصلاحطلب تعریف میشوند و هرگونه تلاش برای بهحاشیه کشاندن آنها به معنای تلاش برای بالا آوردن جریان رقیب در کارزارهای مهم اجتماعی ـ سیاسی از جمله انتخابات است.
ویژگیهای گروههای مرجع
پیش از اینکه مطلب خود را ادامه دهیم؛ تاکید میکنیم که قصد نداریم همه چهرههای دارای محبوبیت را تایید کنیم. جامعه ایران به دلیل پرتاب شدن از مراحل مختلف اجتماعی و نه حرکت پله به پله، در استفاده از تکنولوژی دچار سردرگمی و گاه اشتباه است. شبکه اجتماعی اینستاگرام که از مولفههای شناخت میزان محبوبیت افراد مختلف است، پر است از افرادی در حوزههای مختلف اجتماعی و فرهنگی که با فعالیت نازل خود طرفداران قابل توجهی دور خود جمعکنند. اما اتفاقاً این افراد نتوانستهاند نقش مرجع در زمینه های سیاسی ایفا کنند؛ مثال نغز آن امیرحسین مقصودلو معروف به «امیر تتلو» است که مردم به درخواست او برای رای دادن به یکی از کاندیدای ریاست جمهوری سال 1396 را وقعی ننهادند چون از اعتبار و وجاهت لازم بعنوان مرجع سیاسی برخوردار نیست.
رهبران گروههای مرجع باید حداقل این ویژگیها را داشته باشند تا بتوانند اثرگذاری خود را ایفا کنند. کاریزما باشند، از میزان قابل دفاعی از سواد و آگاهی بهرهمند باشند، تجربه حضور اجتماعی و سیاسی قبلی آنها مثبت باشد، تمامیتخواه و منفعتطلب نباشند، معتقد به تکثرگرایی باشند، رهبری را بهشیوه اقناعی و نه حکمی پیش ببرند، احترام به نظر مخالف را فراموش نکنند و... ویژگی هایی که به میزان قابل توجهی در بیشتر چهره ها ی محبوب و مرجع منتسب به اصلاحطلبان دیده میشود.
بطور کلی این ادعا مطرح است که مخالفان قدرتگیری اصلاحطلبان، درست دست روی افرادی میگذارند که از محبوبیت و مقبولیت قابل توجهی در جامعه برخوردارند و قادرند بعنوان رهبران افکار عمومی به کنشها و رفتارهای سیاسی و اجتماعی مردم جهت بدهند . تنها ترس از اثرگذاری بیش از حد شخصیت های محبوب و مرجع است که در سال منتهی به انتخابات مجلس، از اقدامات متعدد و برنامه ریزی شده برای محدود ، مضوب یا بهحاشیه کشاندن آنها پرده بر می دارد و رمز گشایی می کند.
همدلی