چرا مستند ترانه علیدوستی با این سرعت وایرال شد؟ | بازیگر مشهوری که مردم دوستش دارند
- مجموعه: اخبار فرهنگی و هنری
- تاریخ انتشار : جمعه, ۰۵ دی ۱۴۰۴ ۱۴:۳۸

رویداد۲۴ نوشت: مستند پنجاه دقیقهای پگاه آهنگرانی درباره ترانه علیدوستی با سرعتی خارج از تصور فراگیر شد و فضای مجازی را درنوردید. نگاهی به کانال یوتیوب شبکه بیبیسی فارسی نشان میدهد این ویدیو بیش از یک میلیون بازدید داشته است؛ رقمی شگفتانگیز که کمتر برنامه یا مستندی توانسته به آن دست یابد.
این مستند توسط شبکه بیبیسی فارسی تولید شده است؛ شبکهای که در مقایسه با ایران اینترنشنال و سایر شبکههای خارج از کشور، خط مشی متفاوت و بهظاهر محتوای بیطرفانهتر و ساختاری منظمتر دارد.
علت وایرال شدن این مستند را میتوان از چند منظر بررسی کرد: روایت بکر و دست اول ترانه علیدوستی درباره تصمیم جنجالیاش برای کشف حجاب، ساختار ساده و بیگزافه مستند، و مهمتر از همه، نیاز مخاطب به شنیدن روایت تازهای از حوادث سال ۱۴۰۱. این عوامل دست به دست هم دادند تا مستند پگاه آهنگرانی توجه گستردهای را جلب کند.
دیدن این مستند، البته، پیامهای مشخصی برای دو گروه سیاسی دارد: نخست محافظهکاران و اصولگرایان داخل ایران و دوم براندازان، بهویژه طیف سلطنتطلب. پیام اصلی این است که جامعه امروز ایران تشنه شنیدن یک روایت سوم از ماجراهای سال ۱۴۰۱ است؛ روایتی که در آن هیچیک از دو گروه پیشین دست بالا را ندارند.
حمله اصولگرایان و تئوری توطئه سلطنتطلبان
بعد از پخش مستند ترانه علیدوستی، دو گروه سیاسی واکنش شدیدی به آن نشان دادند. دسته اول، اصولگرایان داخلی بودند که مستند را متهم به جعلی بودن کرده و روایت علیدوستی از حوادث سال ۱۴۰۱ را جهتدار و تحریفشده دانستند. خبرگزاری فارس بلافاصله مطالبهای منتشر کرد و خواستار برخورد با ترانه علیدوستی به دلیل کشف حجاب شد. در بخشی از این مطالبه آمده است: «سکوت ارشاد، قوه قضائیه و نهادهای مسئول در برابر چنین رفتارهایی، بهمعنای عادیسازی عبور از خطوط قرمز امنیت ملی، قانون و حافظه خونهای ریختهشده است؛ خون نیروهای حافظ امنیت و مردم بیگناهی که قربانی آشوب اغتشاشگران شدند.»
این موضوع نشان میدهد تأثیر مستند ترانه بسیار زیاد بوده و رسانههای اصولگرا را به واکنش واداشته است. آنها وزارت ارشاد و دیگر دستگاههای فرهنگی را خطاب قرار داده و پرسیدهاند آیا شهرت یک بازیگر اجازه عبور از خطوط قرمز و به خطر انداختن امنیت ملی را میدهد.
دسته دوم، گروههای موسوم به سلطنتطلب بودند که موضعی منفی و خصمانه نسبت به مستند گرفتند. این گروهها، بدون حمله مستقیم به ترانه علیدوستی، صرف پخش شدن مستند از شبکه بیبیسی فارسی را دلیلی کافی دانستند که این برنامه پروژهای سیاسی از سوی اصلاحطلبان و نیروهای غیرهمسو با سلطنتطلبان است تا محوریت آنها را در فعالیت سیاسی زیر سؤال ببرد. استدلالی که با وجود جنجالی بودن، به شدت سست و فاقد پایه منطقی است.
با این حال، نکته اصلی فارغ از مواضع سیاسی گروهها، واکنش گسترده مردم به مستند است. فارغ از موافقت یا مخالفت با ترانه علیدوستی، بخش عظیمی از مخاطبان با روایت او همراه شدند و به آن واکنش مثبت نشان دادند. این موضوع بیش از هر چیز باید مدیران فرهنگی و دستگاههای امنیتی را به فکر بیاندازد: چرا چنین روایتی برای مردم تا این اندازه جذاب و دلنشین است؟
لزوم شفاف سازی دستگاههای مختلف درباره حوادث سال ۱۴۰۱
حوادث سال ۱۴۰۱ نه قابل کتمان هستند و نه میتوان آنها را نادیده گرفت. این رخدادها تغییرات قابلتوجهی در سطح جامعه به وجود آوردند که نمیتوان انکارشان کرد. با این حال، نکتهای که نباید فراموش شود، ابهاماتی است که پیرامون این حوادث وجود دارد. هنوز روشن نیست که مرحومه مهسا امینی به چه دلیل دچار عارضه شد و جان خود را از دست داد. همچنین درباره برخی از کشتهشدگان این حوادث، پرسشهای زیادی بیپاسخ مانده است. این سوالات نیازمند پاسخهای دقیق و مستند هستند تا افکار عمومی بتواند به صحت و سقم این رخدادها پی ببرد.
مشکل اصلی اینجاست که دستگاههای رسمی و حامیان فرهنگی آنها به جای ارائه پاسخ روشن، تنها به تکذیب روی آورده و اصل حوادث را انکار کردهاند. چنین رویکردی نه تنها به بیاعتمادی دامن میزند، بلکه باعث گسترش شایعه در جامعه میشود؛ جامعهای که در پی یافتن حقیقت، به منابع دیگری روی میآورد.
واکنش مثبت مردم به روایت ترانه علیدوستی نیز از همین منظر قابل فهم است. مردم روایت او را باور میکنند، زیرا نیاز شدیدی به شنیدن حقیقت دارند. مردمی که در شرایط دشوار و فشار اقتصادی و اجتماعی قرار دارند، گوش شنوایی برای روایتهای رسمی و سانسورشده ندارند و همین امر کار دستگاههای فرهنگی را سختتر میکند تا بتوانند حقیقت را بدون تحریف و سانسور به مردم منتقل کنند.
چرا مردم ترانه علیدوستی را دوست دارند؟
ترانه علیدوستی هنرمند جسوری است. این جسارت را از همان ابتدا و در شانزده سالگی داشته است. او با جسارت تمام مواضعش را اعلام کرده و بر مبنای آن مواضع دست به کنش اجتماعی سیاسی زده است. این که چقدر این کنشها درست بوده را زمان مشخص خواهد کرد. اما قسمت جالب برای مردم این است که او علی رغم تمام مشکلاتی که برایش به وجود آمده از مواضع خود عقب نشینی نکرده است. او در همین مستند به صراحت میگوید که کنار گذاشته شدن توسط وزارت ارشاد را به معنای حذف نمیداند و این سینما چه فیلم خوبی دارد که او بخواهد در آن بازی کند.
این موضع گیریها را مقایسه کنید با مواضع چهرههایی مانند محسن تنابنده و مهران مدیری که در مقاطعی اعتراض کردند، اما به هر دلیل اعتراض خود را پس گرفتند و همکاری خود را با سازمانهایی مانند صدا و سیما ادامه دادند. تسخیر فضای مجازی توسط ترانه علیدوستی بدون این که برای این تسخیر از قبل برنامه ریزی شده باشد، نشان داد که بخش عظیمی از مردم جسارت علیدوستی را به مصلحت اندیشی امثال مدیری و تنابنده ترجیح میدهند. این بدان معنا نیست که علیدوستی هیچ اشتباهی نداشته و موضع گیریهایش همیشه درست بوده است. اما علیدوستی تمام موضع گیریهایش را با صداقت انجام داده و بر روی اصولش ایستاده و مردم این ایستادگی را دوست دارند و این را در بازپخشهای متعدد قسمتهای مختلف مستند ترانه در فضای مجازی میتوان مشاهده کرد.










