ایران تشنه؛ وقتی آب نیست و حکمرانی هم تعطیل است! | بحران شدید آبی پایتخت، نتیجه ۵ دهه سوءمدیریت و فرافکنی مسئولان



بحران آب در ایران،اخبار اقتصادی،خبرهای اقتصادی
پایتخت نشینان اکنون خود قربانی‌اند، نه مقصر و تا زمانی که حکمرانی آبی اصلاح نشود، حتی بارش‌های پُرآب هم نجات‌دهنده نخواهند بود. افسانه‌ای که برای دهه‌ها در گوش مردم تکرار شده حالا اثرات سنگین خود را به رخ می‌کشد؛ ایران هیچ گاه کشور پرآبی نبوده و نیست و اتفاقا از دهه ۶۰ نیز مشخص بود که منابع آبی ایران توان و کشش چنین جمعیتی را ندارد. ایران جزو کشور‌های کم آب جهان است و به جای تبلیغات دروغین دولت‌ها به خصوص دولت مصیبت بار محمود احمدی نژاد برای محیط زیست ایران، باید حقیقت سال‌ها پیش گفته می‌شد؛ ایران دهه‌هاست با بحران آبی رو در رو و دست به گریبان است.

به گزارش اقتصاد ۲۴، در روز‌هایی که آفتاب تیر ماه بر تن خشکیده تهران می‌تابد، صدای هشدار‌ها از بی‌آبی پایتخت بلندتر از همیشه شده است. از قطع مکرر آب در مناطق شرقی و جنوبی شهر تا کاهش شدید ذخایر سد‌های اطراف تهران، شواهد همه حاکی از آنند که بحران آب دیگر صرفاً یک تهدید آینده نیست، بلکه بحرانی جاری است.

 

تهران در آستانه بحران جدی بی‌آبی قرار دارد. کاهش بی‌سابقه ذخایر سد‌های پنج‌گانه، افت شدید سطح آب‌های زیرزمینی و خشکسالی‌های پیاپی، پایتخت را در وضعیت قرمز آبی قرار داده است. در حالی‌که روایت رسمی، انگشت اتهام را به‌سوی مردم نشانه رفته، شواهد و داده‌ها حکایت از شکست ساختاری در حکمرانی آبی کشور دارند.

 

از سوی دیگر طبق گزارش‌های رسمی، ۵۱۷ دشت کشور وضعیت ممنوعه بحرانی دارند و این وضعیت بدان معناست که عملا دیگر امکان هیچ برداشتی از آب‌های زیرزمینی در این مناطق وجود ندارد و اصلا آبی نمانده است و یا اگر هنوز چیزی مانده باشد برداشت از آن می‌تواند منجر به فرونشست زمین و نابودی اکوسیستم در این مناطق شود.

 

در این شرایط برخی کارشناسان نیز می‌گویند که در حقیقت ایران وارد مرحله «فروپاشی هیدرولوژیکی» شده است؛ این مرحله نیز بدان معناست که یعنی اکوسیستم‌ها و ساختار‌های طبیعی آبی دیگه توان احیا خود را ندارند.

 

این شرایط نیز در حالی است که سازمان‌های جهانی از جمله بانک جهانی و فائو بار‌ها درباره ورشکستگی آبی به ایران هشدار داده و حتی بعضی پژوهش‌ها ایران را در رده ۲۰ کشور در معرض خطر قحطی آبی تا ۲۰۵۰ قرار داده‌اند.

 

وضعیت اضطراری آب در تهران

این در حالی است که بر اساس داده‌های شرکت آب منطقه‌ای تهران در تابستان ۱۴۰۴، مجموع پرشدگی سد‌های لار، لتیان، ماملو، طالقان و کرج به زیر ۳۰ درصد رسیده است. در برخی سد‌ها مانند لار، ذخیره فعال از نصف ظرفیت معمول هم کمتر شده است.

 

همزمان، بارندگی‌ها نسبت به میانگین بلندمدت تا ۴۰ درصد کاهش یافته و دمای هوا در مناطق شهری تهران بیش از ۲.۵ درجه افزایش نشان می‌دهد. این ترکیب نگران‌کننده باعث شده میزان تبخیر آب‌های سطحی رشد بی‌سابقه‌ای پیدا کند.

 

برداشت بی‌رویه از آبخوان‌ها؛ تهدیدی زیر پوست شهر

از سوی دیگر افزایش فشار روی منابع زیرزمینی، باعث افت شدید سطح آبخوان‌های تهران به‌ویژه در جنوب و شرق شهر شده است. گزارش‌های غیررسمی حاکی از آن است که در مناطقی، چون پاکدشت، ورامین و شهرری، سطح آب زیرزمینی سالانه بین ۱ تا ۱.۵ متر افت دارد. این وضعیت، نه‌تنها موجب خشکسالی، بلکه نشست زمین و تخریب زیرساخت‌های شهری نیز شده است.

 

این روند نیز اکنون در حالی رخ می‌دهد که بارش‌های ایران حدود ۴۰ درصد کاهش پیدا کرده و در عین حال، الگو‌های بارشی نامنظم و شدید (سیل‌آسا) شدن که به‌جای تغذیه آب‌های زیرزمینی، باعث فرسایش خاک و خسارت می‌شود.

 

از سوی دیگر افزایش دمای هوا در مناطق مرکزی و جنوبی که به بیش از حتی ۵۰ درجه رفته؛ تبخیر آب پشت سد‌ها را تا چند برابر سریع‌تر می‌کند.

 

فاجعه‌ای که از بالا مدیریت می‌شود

عجیب، اما این است که علیرغم شدت بحران، مسئولان در اظهارنظر‌های رسمی همواره مردم را به بی‌توجهی به مصرف، اسراف و «فرهنگ غلط مصرف» متهم می‌کنند. 

 

این اتهام زنی و نشان دادن انگشت اتهام به سوی شهروندان نیز در حالی‌ست که به گفته کارشناسان، سهم مصرف خانگی در کل آب مصرفی کشور کمتر از ۸ درصد است.

 

در مقابل، بیش از ۹۰ درصد آب در بخش کشاورزی مصرف می‌شود، آن‌هم با روش‌هایی عمدتاً غرق‌آبی و غیر بهینه. سیاست خودکفایی غذایی، باعث شده در مناطقی چون ورامین و جنوب تهران، کشت پرمصرفی چون برنج، یونجه و صیفی‌جات ادامه یابد.

 

در واقع بیش از ۹۰ درصد مصرف آب ایران در بخش کشاورزی و آن هم به‌روش‌های منسوخ، چون غرق‌آبی انجام می‌شود. هم چنین تبلیغ مدام سیاست عجیب و گاه کاملا اشتباه خودکفایی غذایی باعث شده حتی در مناطق خشک، کشت‌هایی چون برنج، هندوانه یا یونجه ادامه داشته باشد که در نتیجه منجر به بحران جدی فرو نشست زمین در فلات ایران نیز شده است.

 

این نیز در حالی است که بخش بزرگی از کارشناسان حوزه منابع آب بر این باورند که ریشه بحران امروز، به پنجاه سال حکمرانی ناکارآمد آبی در ایران بازمی‌گردد.

 

پنج دهه سوءمدیریت؛ تاریخچه بحران‌آفرینی

اصلی‌ترین خطا‌های مدیریت منابع آبی و حکمرانی آبی را می‌توان به شرح زیر دانست:

 

دهه ۱۳۵۰: سدسازی گسترده بدون مطالعه زیست‌محیطی و تمرکز بر ساخت سد‌های بزرگ بدون نگاه یکپارچه به حوضه‌های آبریز.

 

سد لار که به دلیل شکست گسل زیرین، هرگز ظرفیت کامل ذخیره را به دست نیاورد از همین جمله است.

 

دهه ۱۳۶۰: غفلت از توسعه زیرساخت‌های آب شهری و عدم توسعه شبکه‌های آب شهری در تهران و شهر‌های بزرگ، علی‌رغم افزایش جمعیت مهاجر.

 

دهه ۱۳۷۰: گسترش کشاورزی صنعتی در مناطق خشک همزمان با توسعه گلخانه‌ها، کشت صیفی و باغات در استان‌هایی مثل کرمان، یزد، تهران و فارس با مصرف آب زیرزمینی.

 

دهه ۱۳۸۰: سیاسی‌سازی آب و اجرای پروژه‌های انتقال بین‌حوضه‌ای. روندی همچون تبدیل آب به ابزار قدرت منطقه‌ای؛ پروژه‌های انتقال بین‌حوضه‌ای مثل بهشت‌آباد و تونل‌های آب کوهرنگ.

 

در کنار این نادیده گرفتن مطالعات محیط‌زیستی و مخالفت با کارشناسان شدت گرفت.

 

دهه ۱۳۹۰: تداوم مجوزدهی به چاه‌های غیرمجاز با وجود خشکسالی و اعلام ممنوعه شدن بیش از ۵۰۰ دشت کشور، ولی ادامه مجوز چاه‌زنی.

 

در این دهه هیچ تغییری در ساختار مدیریت آب کشور داده نشد؛ وزارت نیرو و جهاد کشاورزی همچنان جدا و متعارض عمل کردند.

 

دهه ۱۴۰۰: تمرکز بر تبلیغات صرفه‌جویی و انکار بحران مدیریتی و تمرکز رسانه‌ها و مقامات بر آموزش صرفه‌جویی به مردم، بدون پذیرش مسئولیت ساختاری. در این دهه بی‌توجهی به هشدار‌های بین‌المللی درباره فروپاشی هیدرولوژیکی به وضوح تاکنون مشاهده می‌شود.

 

روایت‌سازی به‌جای راه‌حل

اما اکنون نگرانی اصلی آنجاست که در شرایط کنونی، مسئولان به‌جای پذیرش سهم ساختاری خود در شکل‌گیری بحران، روایت بحران را به رفتار مصرف‌کننده تقلیل داده‌اند. این فرافکنی نه‌تنها مانع اصلاحات ساختاری شده، بلکه اعتماد عمومی را نیز تحلیل برده است.

 

در این میان باید توجه کرد که شهروندان هر چند تهرانی به‌درستی مورد انتقاد قرار می‌گیرند که مصرف خانگی را کاهش دهند. اما واقعیت این است که سهم مصرف خانگی از کل مصرف آب کشور، کمتر از ۸ درصد است.

 

در مقابل، بیش از ۹۰ درصد آب در بخش کشاورزی مصرف می‌شود که اغلب با روش‌های غرقابی و بی‌بازده انجام می‌شود.

 

از سوی دیگر هنوز بسیاری از شهروندان در مناطق حاشیه‌ای تهران حتی به شبکه پایدار آب لوله‌کشی هم دسترسی ندارند و وابسته به تانکر یا آب‌فروشی‌اند.

 

در چنین شرایطی، فرافکنی مسئولیت از سوی مدیران حکومتی و نهاد‌های وابسته به مردم، نوعی انکار بحران حکمرانی است.

 

مساله این است که تهران نه فقط با تشنگی، بلکه با فراموشی حقیقت دست به گریبان است. بحران آب امروز نتیجه دهه‌ها غفلت، سیاست‌زدگی و انکار علمی است.

 

پایتخت نشینان اکنون خود قربانی‌اند، نه مقصر و تا زمانی که حکمرانی آبی اصلاح نشود، حتی بارش‌های پُرآب هم نجات‌دهنده نخواهند بود. افسانه‌ای که برای دهه‌ها در گوش مردم تکرار شده حالا اثرات سنگین خود را به رخ می‌کشد؛ ایران هیچ گاه کشور پرآبی نبوده و نیست و اتفاقا از دهه ۶۰ نیز مشخص بود که منابع آبی ایران توان و کشش چنین جمعیتی را ندارد. ایران جزو کشور‌های کم آب جهان است و به جای تبلیغات دروغین دولت‌ها به خصوص دولت مصیبت بار محمود احمدی نژاد برای محیط زیست ایران، باید حقیقت سال‌ها پیش گفته می‌شد؛ ایران دهه‌هاست با بحران آبی رو در رو و دست به گریبان است.

 

بحران آب در ایران،اخبار اقتصادی،خبرهای اقتصادی

راه‌کارهای مقابله با بحران کم آبی؛ از شعار تا عمل

در چنین شرایطی، اما برای مواجهه واقعی با بحران کم آبی تهران، باید رویکردی ساختاری و فرابخشی اتخاذ شود تا شاید بتوان از این گردنه هراس انگیز که سقوط از آن فروپاشی سرزمینی را در پی دارد عبور کرد و از جمله راهکار‌ها می‌توان به موارد زیر اشاره داشت:

- تشکیل نهاد مستقل ملی حکمرانی آب

- توقف فوری طرح‌های انتقال آب بدون ارزیابی زیست‌محیطی

- بازطراحی سیاست کشاورزی در فلات مرکزی ایران

- سرمایه‌گذاری در بازیافت و بازچرخانی آب در شهرها

- شفاف‌سازی داده‌های منابع و مصارف آب برای عموم.

 

قربانیان واقعی بحران

اما اکنون که بیش از هر زمان دیگری صدا‌ها برای سرزنش شهروندان بلند شده است، باید با تأکید بر لزوم صرفه‌جویی در آب برای مقابله با تابستان سخت، بر اهمیت این موضوع نیز تصریح کرد. با این حال، برای حاکمان و مسئولان کشور باید بارها و بارها تکرار کرد که تهرانی‌ها، همانند بسیاری از شهروندان دیگر ایران و ساکنان ۵۰ شهری که درگیر تنش آبی هستند و با بحران بی‌آبی دست و پنجه نرم می‌کنند، هیچ مسئولیتی در قبال مدیریت اشتباه منابع آبی و تصمیمات فاجعه‌بار دولت‌ها در حوزه حاکمیت آب ندارند.

 

آنچه کمتر شنیده می‌شود، این است که مردم قربانیان حکمرانی آبی هستند، نه مقصران آن و تا زمانی که سیاست‌گذاران حقیقت را با مردم در میان نگذارند و راه‌حل‌های علمی را جایگزین مصلحت‌گرایی نکنند، تشنگی تهران و ایران هر روز تلخ‌تر و سخت‌تر خواهد شد.

 

 

کالا ها و خدمات منتخب

    تازه ترین خبرها(روزنامه، سیاست و جامعه، حوادث، اقتصادی، ورزشی، دانشگاه و...)

    سایر خبرهای داغ

      ----------------        سیــاست و اقتصــاد با بیتوتــــه      ------------------

      ----------------        همچنین در بیتوته بخوانید       -----------------------