قاتل الهه حسیننژاد: قتل عمد را قبول ندارم | اولیای دم خواستار قصاص در ملإ عام شدند
- مجموعه: اخبار حوادث
- تاریخ انتشار : دوشنبه, ۰۶ مرداد ۱۴۰۴ ۰۸:۵۵

به گزارش تسنیم، دادگاه رسیدگی به پرونده قتل الهه حسیننژاد امروز ۶ مردادماه ۱۴۰۴ در شعبه یکم دادگاه کیفری یک تهران به ریاست قاضی غلامرضا جواهری و با حضور علی القاصی رئیس کل دادگستری استان تهران، مستشاران دادگاه، نماینده دادستان، متهم، اولیای دم و وکلای دو طرف برگزار شد.
قاضی در ابتدای جلسه گفت: این دادگاه جهت رسیدگی به اتهام متهم پرونده دایر بر مباشرت در قتل عمدی زن مسلمان در ماه حرام مرحومه الهه حسیننژاد با ایراد ضربات چاقو و مخفی کردن جسد و تخریب عمدی اموال مشتمل بر دو عدد گوشی تلفن همراه، کیف و مدارک کارت ملی و گواهینامه برگزار شده است.
وی افزود: دادگاه با اعلام رسمیت و علنی بودن محاکمه با توجه به محتویات پرونده و دقت در اوراق قضایی، برگزار شده است.
مادر مرحومه الهه حسین نژاد در جلسه دادگاه گفت: الهه ۸ سال بود که سرکار میرفت و برای بهبود شرایط برادر معلول ۱۴ ساله خود که نامش آرش است به ما کمک میکرد.
وی افزود: الهه من بسیار زحمتکش بود. آن روز با الهه تماس گرفتم گفتم وقت دکتر دارم بیا و مراقب آرش باش او بلافاصله گفت تا ۱۰ دقیقه دیگر خودم را میرسانم. از ۱۰ دقیقهای که الهه گفت تا الان بیش از ۲ ماه گذشته است. آرش صبح تا شب الهه را صدا میکند به او گفتیم که خواهرش به مسافرت رفته است.
در ادامه جلسه دادگاه، پدر و مادر الهه حسیننژاد، از محضر دادگاه تقاضای اشد مجازات برای متهم را خواستار شدند.
وکیل خانواده اولیای دم در جایگاه حاضر شد و گفت: براساس محتویات پرونده، اقرار صریح متهم، گزارش پزشکی قانونی، گزارش کارشناسی صحنه جرم، مکاتبات مخابراتی، آثار خون بر صندلی خودروی متهم و نهایتاً اقرار بی، چون و چرای متهم به قتل عمد با ضربات چاقو و تلاش در اخفای جسد کوچکترین تردیدی در عمدی بودن قتل باقی نمیماند.
وی ادامه داد: مرحومه حسین نژاد دختری جوان، مسلمان، اهل دیانت، تحصیل کرده و با آیندهای روشن بود که با نهایت قصاوت با انگیزهای فرومایه و با خشونتی فراتر از تحمل وجدانی انسانی در ماه حرام به قتل عمدی رسیده است. مطابق ماده ۲۸۹ و ۲۹۰ قانون مجازات اسلامی نوع جنایت ارتکابی از مصادیق بارز قتل عمد محسوب میشود و با عنایت به بند الف ماده ۳۸۱ مجازات آن قصاص نفس است. پدر و مادر مقتوله صاحبان حق قصاص هستند و به موجب حق مسلم شرعی و قانونی به صراحت اعلام میکنیم که خواسته قطعی موکلان اجرای حکم قصاص نفس در ملاعام است این خواسته صرفاً برای التیام دلهای سوخته ما نیست بلکه برای احیای حیثیت خون ریخته شده و برای اجرای عدالت و برای بازدارندگی از تکرار چنین جنایت وحشیانهای در جامعه اسلامی است.
وی ادامه داد: جنایت حاضر نه در خفا و لحظه جنون بلکه با عمد و برداشتن چاقو با انتقال جسد و قصد ربایش تلفن همراه و سلب حیات صورت گرفته است. متهم با اقداماتی همچون معدوم سازی تلفن همراه نشان میدهند که تمام ظرفیتهای مجرمانه خود را برای پنهان کردن جرم استفاده کرده است. براساس مستندات و مدارک و نیز اقرار قتل عمدی و تحقیقات پلیس و بازسازی صحنه جرم کاملا محرز است که رکن مادی و روانی قتل عمدی از سوی متهم پرونده صورت گرفته است بنابراین درخواست قصاص در ملاء عام را دارم.


قاتل الهه حسیننژاد: قتل عمد را قبول ندارم | من را جادو کرده بودند
متهم با دستور قاضی برای ارائه دفاعیات خود در جایگاه قرار گرفت.
قاضی با قرائت اتهامات انتسابی و برای تفهیم اتهام به متهم، گفت: بر اساس محتویات پرونده علت فوت مقتوله آسیب به قلب بوده است همچنین گزارش پزشکی قانونی؛ تو (متهم) را دارای اختلال بارز روانپزشکی ندانسته است، در اینباره چه میگویی؟ ضمن اینکه نتیجه آزمایش روانگردان از متهم نیز انجام و چیزی پیدا نشده است، از خود چه دفاعی داری؟
متهم در حالی که گریه میکرد، گفت: حرفی ندارم؛ دفاعی ندارم. نباید میشد؛ شد.
وی با اشاره به مشکلات خانوادگی و طلاق همسرش ادامه داد: مرتب به خرم آباد رفت و آمد داشتم، مادر زنم در زندگی ما دخالت میکرد ولی من زنم را دوست داشتم. خواهرزنم که طلاق گرفته بود به من گفت تو را جادو کردیم تا بلایی سرت بیاوریم.
متهم ادامه داد: پسرخاله زنم هم گفت تو را جادو کردند، برو در یکی از شهرهای استان لرستان و آن جا جادو را باطل کن، من به تهران آمدم و چند روز پیش پسرخالهام در نواب ماندم، روز حادثه پسرعمویم که در اسلامشهر ساکن است برای شام من را دعوت کرد، من هم گفتم اسنپ کار میکنم بعد میآیم، آن روز ۱۰ مسافر اسنپ داشتم، در خیابان انقلاب بنزین زدم و بعد به سمت ترمینال آزادی رفتم و مسافرم را پیاده کردم، میخواستم از سمت میدان آزادی به اسلامشهر بروم و حدود ۲۰ دقیقه برای مسافر سمت زیرگذر توقف کردم که افسر پلیس گفت برو آنطرف، اگر به من نگفته بود برو شاید مسافر دیگری به من میخورد، وقتی جابهجا شدم الهه آمد ۲۰ دقیقه آنجا بودم، او سوار شد، منتظر مسافر دیگری بودم که الهه گفت بیا برویم من حساب میکنم.
متهم درباره آن لحظات همچنان با گریه و در حالی که برخی جملات نامفهوم بود، ادامه داد: الهه صندلی عقب ماشین نشسته بود، آمد جلو نشست و من راه افتادم، در آزادگان جنوب بودیم، او داشت ویس گوش میداد که پرسیدم کیست و سر این موضوع درگیری شد.
در این هنگام قاضی گفت: درباره قتل توضیح بده.
متهم جواب داد: من روی ویس حساس هستم، حتی زنم ویس میگذاشت، ناراحت میشدم، الهه گفت چرا عصبانی هستی، گفتم با همسرم مشکل دارم؛ عصبانی شدم، آن لحظه یاد همسرم افتادم.
قاضی جواهری از متهم پرسید: چند ضربه به مقتوله زدید؟
متهم پاسخ داد: فکر می کنم دو ضربه یا یک ضربه نمی دانم.
قاضی جواهری از متهم پرسید: قتل عمد را قبول دارید
متهم پاسخ داد: نه
قاضی به متهم گفت که تخریب اموال را توضیح دهید.
متهم پاسخ داد: من فکر کردم گوشی فرد دیگری است، آخرین روز فهمیدم گوشی الهه است و آن را پرت کردم، من گوشی نمیخواستم، به اندازه کافی پول داشتم، نیاز به دزدیدن گوشی نداشتم، من گوشی، ماشین و مال دارم، دوربینهای ترمینال را چک کنید من از ترسم در آخرین روز گوشی را به ترمینال بردم و آنجا انداختم.
قاضی از متهم خواست درباره مخفی کردن جسد توضیح دهد.
متهم گفت: بعد از درگیر شدن با او ۲۰ دقیقه زیر پل قائمیه ایستادم؛ با گوشی نزدیکترین بیمارستان را جستجو کردم؛ می خواستم او را به بیمارستان ببرم، آن لحظه عصبانی شدم، جنون گرفتم؛ خانمم جلوی چشمم آمد.
او در حالی که گریه میکرد، گفت: من با این جوانی که مادر دارد، خانواده دارد، چه کردم... چه کسی راضی میشود این اتفاق بیفتد، خدایا این اتفاق چرا افتاد، چرا آن لحظه هیچ کسی از من نپرسید چه میکنی چه شده چرا اینجا ایستادی، من ترسیده بودم، من اصلا او را نمیشناختم چرا این اتفاق برای من افتاد.
قاضی جواهری درباره ایراد صدمات غیرمسری و غیر موثر در فوت براساس پزشکی قانونی از متهم پرسید که او گفت: من با عصبانیت زدم نمی دانم یک یا دو ضربه زدم.
متهم افزود: به برادر بزرگم گفتم؛ به آبیک قزوین رفتم اما در راه لاستیک ماشین پنچر شد، نمیتوانستم ادامه دهم مجبور شدم به تهران برگشتم؛ این حکمتی بود. هیچ کسی راضی نمیشود که قتل کند. پدرش اگر میخواهد مرا بزند، هر کاری دوست دارد انجام دهد.
در ادامه جلسه دادگاه، داوود کرمی وکیل تعیینی متهم در جایگاه قرار گرفت و ضمن احترام و ادای تسلیت به خانواده مقتوله گفت: به اولیای دم تسلیت میگویم و نکاتی که در دادگاه بیان میکنم از منظر مباحثه حقوقی است، نکته اول اینکه در مباشرت در قتل عمدی با توجه به محتویات پرونده که متهم اقرار به نوع رفتار ارتکابی دارد این اعتراف صریح عامل موثری در روشن شدن پرونده است.
وی ادامه داد: متهم به گواه پرونده انگیزه مالی نداشته و قصد قبلی هم نداشته است، شاید بشود گفت حسابگری عقلایی که باید هزینه و فایده جرم را بکند در این فرد با توجه به محتویات پرونده مفقود است.
وکیل متهم اظهار کرد: به نظر میرسد متهم تحت یک فشار روانی این کار را کرده و شرایط عقلایی نداشته است، به نظر میرسد او قوه تمیز به معنای توانایی فهم و درک رفتار ارتکابی نداشته است.
کرمی افزود: درباره تشخیص و تایید قوه تمیز که پزشکی قانونی عنوان کرده است، من درخواست جلب نظر هیات کارشناسی دارم تا ابهامات موجود در پرونده رفع شود.
وی درباره جرم اخفای جسد گفت: این اتهام به فردی داده میشود که قتل را مرتکب نشده است ولی متهم خودش قتل را مرتکب شده و نمیتوان دو عنوان اتهامی به او نسبت داد. درباره سرقت هم باید بگویم که موکل قصد سرقت نداشته بلکه میخواسته از آنها خلاص شود.
در این بخش از جلسه دادگاه، وکیل اولیای دم اعلام کرد که اولیای دم درباره تخریب اموال اعلام گذشت کردند اما نسبت به مابقی عناوین اتهامی، لایحه خود را به دادگاه ارائه میدهند.
وی ادامه داد: درباره ادعای اینکه متهم قوه تمیز نداشته است باید بگویم متهم، پرونده شخصیت دارد و پزشکی قانونی گزارش داده است که او سالم بوده و هیچ اعتراضی هم نسبت به گزارش پزشکی قانونی نشده است؛ این ادعا درست نیست ضمن اینکه وکیل متهم گفت موکلش نیت قبلی نداشته پس قتل عمدی نبوده باید بگویم متهم خودش گفته که عصبانی شده و ضربات را به سینه زده و اقرار صریح است.
در ادامه جلسه دادگاه بار دیگر متهم با دستور قاضی پرونده در جایگاه قرار گرفت و گفت: تاجایی که به خاطر دارم، ضربات به ساعد و دست بود. من دو ضربه زدم.
قاضی جواهری اظهار کرد: پزشکی قانونی اعلام کرده است که چهار ضربه وارد کردید.
متهم پاسخ داد: من دو ضربه زدم.
قاضی دادگاه: تو که سابقه کیفری داشتی، چطور در اسنپ ثبتنام کردی؟
متهم: هر کسی میتواند سه کاربری داشته باشد. ماشین قبلی من لیفان بود اما یک هفته قبل از این اتفاق ماشین سمند را ثبت کرده بودم.
قاضی جواهری پرسید: ماشین به نام چه کسی بود؟
متهم پاسخ داد: به نام خواهرم بود.
قاضی دادگاه گفت: شیشههای خودرو صاف بود یا دودی بود؟
متهم پاسخ داد: نه دودی نبود.
قاضی دادگاه پرسید: آیا هنگامی که مقتوله را در بیابان رها کردید، زنده بود؟
متهم پاسخ بود: او بیحال شده بود. فوت کرده بود.
قاضی جواهری گفت: ضربه اول را که زدی، چه واکنشی نشان داد؟
متهم پاسخ داد: از خودش دفاع کرد. میخواستم بروم سمت واوان. دیدم شلوغ است. برگشتم سمت شمس آباد. از استرس نمیدانستم چه کنم.
قاضی: توضیح بده دوباره چه کردی؟
متهم گفت: گوشی اول را انداختم. بعد فردایش یک گوشی دیگر پیدا کردم که نفهمیدم مال این فرد است. بعد فهمیدم مال اوست.
قاضی دادگاه گفت: پزشکی قانونی گفته اختلال بارز روانی نداری. سابقه بیماری هم نداری و دلیلی هم در خصوص فقدان قوه تمیز نیست.
متهم: قبلا بیمارستان رفتهام. در زندان هم دارو مصرف میکنم. اگر دارو نخورم نمیتوانم ادامه بدهم.
برادر قاتل الهه حسیننژاد: اومدیم بگیم غلط کردیم
برادر قاتل الهه حسین نژاد: اومدیم بگیم غلط کردیم بهمن پسر خوبی بود. به خاطر معلولیت ۸۰ درصدی من درخواست دارم برادرم رو ببخشند. از خانواده الهه عذرخواهی میکنیم.