زنان افسرده‌تر از مردان ایرانی/ افزایش میزان افسردگی در زنان چه تبعاتی دارد؟



افسردگی زنان بیشتر از مردان،اخبار پزشکی،خبرهای پزشکی
تهران بیش‌ترین شمار مبتلایان به افسردگی در کشور را دارد؛ تعداد مبتلایان به افسردگی در زنان دو برابر مردان است و بیشتر از آمار میانگین جهانی است.

به گزارش آرمان ملی، این روزها با هر کسی که صحبت کنید، رگه‌هایی از افسردگی را به دلایل متفاوتی اعم از عدم توانایی در تامین معیشت زندگی که از قضا مهم‌ترین دلایل هم هستند، مشاهده خواهید کرد. زمانی که افراد نتوانند به آنچه از سال‌ها پیش در ذهنشان بوده برسند و آرزوها و اهدافشان به رویاهای دست نیافتنی تبدیل شود، زمانی که افراد با وجود تخصص و مهارت در حوزه خود مجبور به کار و فعالیت در حوزه‌هایی غیر مرتبط می‌شوند و زمانی که افراد در جایگاه خود قرار نمی‌گیرند، این می‌شود که افسردگی درِ خانه شما را هم می‌زند، البته خیلی بی‌سر و صدا و زمانی به خود می‌آیید که متوجه می‌شوید در لاک انزوا و افسردگی خود فرو رفته‌اید. و یک نکته که در ادامه گزارش به آن اشاره می‌شود اینکه هنوز و با وجود پیشرفت‌ها و تحقیقات علمی در حوزه علم روانشناسی، روانپزشکی و روانکاوی، در میان برخی از ما ایرانی‌ها، حتی یک مشاوره روانشناسی ساده هم نوعی تابو شناخته شده و افراد از ترس اینکه انگ روانی به آن‌ها بزنند، این کار را انجام نمی‌دهند. اصلا اینجا، روانی یک جور فحش محسوب می‌شود. اما در ایران، زنان بیشتر از مردان افسرده شده‌اند؛ یک تفاوت دو برابری. این را علی ناظری، دبیر علمی سی و نهمین کنگره روانپزشکان ایران گفته؛ آنچه زیاد هم نمی‌تواند تعجب‌آور باشد. زنان و مردان در ایران تقریبا از جمعیتی مساوی برخوردارند اما با توجه به اظهارات فعالان حقوق زنان، در بسیاری از موارد، از جمله امورات حقوقی، از موارد ساده‌ای نظیر حق ارث و مالکیت تا مجوز سفر و خروج از کشور و حتی موارد ساده تفریحی مثل رفتن به ورزشگاه‌ها برای تماشای مسابقات ورزشی هیچگاه در سطح مردان نبوده و آزادی و امکانات آن‌ها را نداشته‌اند. از طرفی بحث تفاوت حقوق و مزایا میان زنان و مردان هم وجود دارد و از دیگر سو مشاغل رده بالا تقریبا به صورت ثابت در قبض و بسط مردان بوده‌اند. در این زمینه به ذکر نمونه‌ای کوچک بسنده می‌کنیم و قول رئیس جمهور سابق در به کارگیری زنان در کابینه خود؛ حسن روحانی در زمان مسئولیت پذیری خود و البته پیش از آن قول داده بود از سه زن در کابینه خود استفاده کند که بنا به دلایلی که هیچگاه از سوی او باز نشد، موفق نشد این کار را انجام دهد و سه زن به یک زن و آن هم نه در جایگاه وزیر که معاون و مشاور تبدیل شد. هرچند حضور و تاثیرگذاری زنان در دولت پیشین بسیار بیشتر از دولت فعلی بوده اما به هر صورت گویا نه مسئولان و نه حتی جامعه مردسالار آماده پذیرش زنان نبوده.

 

از بحث آسیب‌های روانی و افسردگی در جامعه دور نشویم و دوباره سری به صحبت‌های آقای ناظری، عضو انجمن روانپزشکان ایران بزنیم که در صحبت‌هایش به این نکته هم اشاره کرده که تهران بیش‌ترین شمار مبتلایان به افسردگی در کشور را دارد. در این حین اگر سری هم به صحبت‌های کارشناسان امور جامعه و رفتار درمانی و روانپزشکی هم نزنیم و در پایتخت چرخی بزنیم، متوجه تفاوت قابل توجه و تضاد طبقاتی خواهیم شد؛ تضادی که لااقل نسبتی مساوی هم ندارد به این معنا که قشر ندار، مستاجران، کارگران و افراد چند شغله‌ای که برای تامین معیشت روزانه خود هم درمانده شده‌اند، بسیار بیشتر از طبقه متمولی هستند که گرانی و تورم ردی بر زندگی‌شان نخواهد داشت.

 

به نظر می‌رسد همه این موارد رضایت افراد از زندگی را کم کرده و باعث افسرده شدن آن‌ها می‌شود. در ادامه صحبت‌های عضو انجمن روانپزشکان ایران را کمی بازتر می‌کنیم و با هم نگاهی به آمار و ارقام هم می‌اندازیم.

 

وقتی داشته‌هایتان دیگر لذت بخش نیستند 

همان‌طور که گفته شد، دبیر علمی سی و نهمین کنگره روانپزشکان ایران اطلاعاتی در خصوص افسردگی ارائه داده است. ناظری از بیماری افسردگی به عنوان یکی از رایج‌ترین اختلالات روانپزشکی نامبرده و گفته است که افسردگی نوعی از اختلال خلق است که در آن فرد به واسطه غم و اندوه مداوم علاقه خود را نسبت به موارد و داشته‌هایی که زمانی برای او لذت‌بخش بوده است از دست می‌دهد.

 

همان نکته‌ای که به آن اشاره و بار دیگر هم می‌شود؛ زمانی که فرد امکانات رسیدن به مدارج بالا‌تر و پیشرفت و رسیدن به اهداف خود را نداشته باشد هرچه قدر هم که تلاش کند به جایی می‌رسد که تلاشش بی‌معنا خواهد بود و در یک حالت سکون قرار می‌گیرد. به همین دلیل است که شاید بنا به گفته عضو انجمن روانپزشکان داشته‌هایش دیگر برایش جذاب نخواهند بود چراکه انسان مدام در حال رشد است و به داشته‌های جدیدتری نیازمند.

 

از کرونا تا خشونت و خودکشی

 

حتما در برخوردهای روزانه خود با افرادی مواجه بوده‌اید که آنقدر استرس و اضطراب دارند که آن را به شما هم منتقل می‌کنند؛ استرسی که در شرایطی از جامعه از جمله بعد از شیوع کرونا افزایش بیشتری هم پیدا کرد و مردم به نوعی از اختلالات و وسواس‌ها هم دچار شدند. استرسی که مواردی مثل واکسن کرونا و زمان تزریق آن دوبرابرش می‌کرد. حتما در حین عبور از خیابان‌ها و کوچه‌های شهر، خشونت و رفتارهای غیرقابل کنترل و حتی برخوردهای فیزیکی شهروندان اعم از زنان و مردان را شاهد بوده‌اید؛ برخوردهایی که حتی ممکن است منجر به مرگ هم بشود. این‌ها و موارد بسیار دیگری از علائم و ناهنجاری‌های رفتاری می‌توانند نشانگر این باشند که شما به افسردگی مبتلا شده‌اید. و البته شمار مواردی از خودکشی را هم به آن‌ها اضافه کنید و همین مورد اخیر که در شیراز اتفاق افتاد؛ زن جوانی که خود را از طبقه پنجم مجتمع نگین فارس به پایین پرتاب کرد و بعد از چند روز جان داد.

 

عضو انجمن روانپزشکان گفته که اختلال افسردگی زمانی تشخیص داده می‌شود، که فرد بیمار حالات و احساسات افسردگی را به مدتی بیش از دو هفته و یا در همراهی سایر علائم بالینی داشته باشد و دچار اختلال عملکرد در فعالیت‌های روزانه خود شود. ناظری گفته: نقص در حافظه و تمرکز، اضطراب، تحریک پذیری و کاهش آستانه خشم، پرخاشگری، خستگی مداوم، بی‌میلی به فعالیت‌های لذت‌بخش، عذاب وجدان، دردهای جسمانی بدون منشا، افکار منفی و حتی خودکشی از علائم بیماری افسردگی به حساب می‌آیند که در زندگی فردی و اجتماعی بیمار تبعات جبران ناپذیری خواهد داشت که درصورت شیوع بالا در جامعه می‌تواند آسیب‌های به مراتب سنگین‌تر به بدنه جامعه وارد کند.

 

آماری نیست

 

اما ناظری، متخصص روانپزشکی، به اختلالات روانی و افسردگی به عنوان یکی از معضلات جوامع پیشرفته و در حال توسعه در حال حاضر اشاره کرده و گفت: طبق آخرین آمار جهانی ابتلا به بیماری افسردگی در هر۱۰۰هزار نفر از جمعیت مردان بیش‌از ۳۵۰۰ ابتلا و در جمعیت زنان نزدیک به ۵هزار مورد است. او گفته که متاسفانه این آمار در کشور ما ارقام بیشتری را نشان می‌دهد به طوری که تعداد مبتلایان در زنان دوبرابر مردان است. این متخصص روانپزشکی توضیح داده که طی ۲۶سال گذشته آمار این بیماری در کشور ما حدود دوبرابر شده است که در مقایسه استانی به عمل آمده تهران با بیش‌ترین تعداد ابتلا در صدر استان‌های کشور قرار می‌گیرد و در مقابل استان‌های گیلان و یزد نسبت به سایر استان‌ها از وضعیت مطلوب‌تری برخوردارند.

 

هرچند این عضو انجمن روانپزشکان آمار مشخصی از شمار مبتلایان به افسردگی در ایران ارائه نکرده اما همان‌طور که اشاره شد، از افزایش دو برابری در دو دهه خبر داده. ذکر این نکته هم لازم است که در کشورمان آمار دقیقی از برخی از آسیب‌ها از جمله خودکشی وجود ندارد و نوشتن در این موارد هم به این جهت که ممکن است باعث به نمایش گذاشتن این امر قبیح باشد، توصیه نمی‌شود.

 

***

 

تبعات افزایش میزان افسردگی در زنان

روزنامه جهان صنعت نوشت: این روزها افسردگی در بطن جامعه رسوخ کرده است؛ از شهروندانی که دچار استیصال روانی شدند تا روان‌شناسان و روانپزشک‌هایی که باید از شدت این افسردگی در اتاق‌های درمان بکاهند. طبق آنچه دفتر سلامت روان وزارت بهداشت در سال ۹۹ اعلام کرده بود، حدود ۲۳ درصد جمعیت کشور به نوعی دچار اختلالات روانی هستند که البته بین ۶۶ تا ۷۵ درصد افراد دارای اختلال روانی برای درمان به روانپزشکان، روانشناسان و متخصصان سلامت روان مراجعه نمی‌کنند، حتی اسفند همان سال هم همشهری در مطلبی میزان افسردگی شهروندان تهرانی را طبق آمار رسمی ۳۴ درصد اعلام کرده بود و بر اساس آمار غیررسمی، از درگیری ۵۰ درصد مردم ایران به افسردگی خبر داده بود که طبیعتا بخش قابل‌توجهی از آنان هم متخصصانی هستند که باید از روان جمعی جامعه مراقبت کنند. با این حال طبق سخنان دبیر علمی سی و نهمین کنگره روانپزشکان ایران میزان افسردگی در کشور به‌خصوص تهران رو به افزایش است. به گفته «علی ناظری» طبق آخرین آمار جهانی، ابتلا به بیماری افسردگی در هر۱۰۰هزار نفر از جمعیت مردان بیش از ۳۵۰۰ ابتلا و در جمعیت زنان نزدیک به ۵۰۰۰ مورد است.

 

این آمار در کشور ما ارقام بیشتری را نشان می‌دهد، به‌طوری که تعداد مبتلایان در زنان ۲ برابر مردان است. این متخصص روانپزشکی ضمن اشاره به افزایش آمار افسردگی طی دهه‌های گذشته گفت: «‌در مقایسه استانی به عمل آمده، تهران با بیشترین تعداد ابتلا در صدر استان‌های کشور قرار می‌گیرد و در مقابل استان‌های گیلان و یزد نسبت به سایر استان‌ها از وضعیت مطلوب‌تری برخوردارند.»

 

افسردگی زنان بیشتر از مردان،اخبار پزشکی،خبرهای پزشکی

وی از بیماری افسردگی به عنوان یکی از رایج‌ترین اختلالات روانپزشکی نام برد و توضیح داد: «‌افسردگی نوعی از اختلال خلق است که در آن فرد به واسطه غم و اندوه مداوم علاقه خود را نسبت به موارد و داشته‌هایی که زمانی برای او لذت‌بخش بوده است از دست می‌دهد. این اختلال زمانی خواهد بود که فرد بیمار این حالت‌ها و احساسات را به مدتی بیش از دو هفته یا در همراهی سایر علائم بالینی داشته باشد و دچار اختلال عملکرد در فعالیت‌های روزانه خود شود.» نقص در حافظه و تمرکز، اضطراب، تحریک‌پذیری و کاهش آستانه خشم، پرخاشگری، خستگی مداوم، بی‌میلی به فعالیت‌های لذت‌بخش، عذاب وجدان، دردهای جسمانی بدون منشاء، افکار منفی و حتی انتخاب مرگ خودخواسته از علائم بیماری افسردگی به حساب می‌آیند که در زندگی فردی و اجتماعی بیمار تبعات جبران‌ناپذیری خواهند داشت که درصورت شیوع بالا در جامعه می‌توانند آسیب‌هایی به مراتب سنگین‌تر به بدنه جامعه وارد کنند. البته با وجودی که به نظر می‌رسد این آمارها افزایش چشمگیری داشته، اما به عقیده بسیاری از روانپزشکان آمارهای موجود دقیق نیست، تا بتوان برای بحران‌های روانی پیش‌روی جامعه، درمان و پیشگیری مؤثری انجام داد، زیرا به دلیل هزینه‌های گزاف درمان یا فقر فرهنگی افراد کمی برای درمان خود به مشاوران و روانشناسان مراجعه می‌کنند. از طرفی برخی از کارشناسان این حوزه یکی از مهم‌ترین دلایل افزایش افسردگی را مشکلات اقتصادی می‌دانند، زیرا گویا تورم افسار‌گسیخته ناامیدی و بی‌انگیزگی را در جامعه گسترش داده که همین امر منجر به مشکلات افسردگی و در نهایت افزایش مرگ‌های خودخواسته در کشور شده است.

 

گره کور مشکلات اقتصادی

دکتر «علیرضا شریفی‌یزدی» روانشناس درخصوص دلایل میزان دوبرابری افسردگی در زنان نسبت به مردان گفت: یکی از دلایلی که آمار جهانی از افزایش افسردگی در زنان نسبت به مردان خبر داده است، میزان مراجعه زنان به مشاوران روانشناختی است، به همین دلیل آمارها اینگونه اعلام شده است. البته به صورت ذاتی امکان بروز افسردگی در زنان بیشتر از مردان است. بخشی از آن به ویژگی‌های فیزیولوژی زنان مانند تغییرات هورمونی که گاهی در افسردگی پس از زایمان خود را نشان می‌دهد برمی‌گردد و موضوع دیگر این است که اصولا مردها در سراسر دنیا تن به درمان روانپزشکی نمی‌دهند. به همین دلیل آمار افسردگی در زنان بیش از مردان است. آمارهای افسردگی در زنان به یک آمار سیاه و غیرقابل پیش‌بینی تبدیل شده است. این در حالی است که این روزها نزاع در خیابان‌ها بیشتر شامل آقایان است.

 

وی افزود: افسردگی و اضطراب مادر بخش بزرگی از اختلالات روانی در جامعه است. افسردگی طبیعتا بر تمام جنبه‌های زندگی فرد تاثیر می‌گذارد. طبق آمارها تهران با بیشترین تعداد ابتلا در صدر استان‌های کشور قرار دارد، یکی از دلایل آن هم وجود فردگرایی است و این امر در کلانشهرها بیشتر مشاهده شده است، زیرا افراد در کلانشهرها کمتر تعامل اجتماعی دارند. از طرفی به دلیل افزایش مراکز مشاوره‌ای تهرانی‌ها دسترسی راحت‌تری نسبت به شهرهای دیگر به روانشناس دارند، به همین دلیل میزان افسردگی در تهران بیشتر است، زیرا تعداد مراجعه‌کنندگان نیز بیشتر است، اما این موضوع در شهرهای دیگر دچار زوال فرهنگی شده‌، چراکه فقر فرهنگی در برخی از شهرها و روستاها منجر به عدم درمان افراد نسبت به اختلالات روانی خود شده است. بسیاری این امر را ناپسند می‌دانند. البته روانشناس و روانپزشک حاذقی هم در مناطق محروم وجود ندارد. این روانشناس با اشاره به اینکه بخش عظیمی از آمار افسردگان از دید همگان پنهان است، گفت: به نظرم بخش بزرگی از آمار اختلالات روانی در ایران پنهان است، چرا که این روزها در درون خانه‌ها افسردگان زیادی زندگی می‌کنند، اما در قالب آمارهای کشوری نمی‌گنجند، زیرا مراجعه‌ای به مراکز درمانی ندارند. شریفی‌یزدی درخصوص ارتباط مشکلات مالی با میزان افسردگی توضیح داد: این روزها امید به زندگی به خصوص در قشر جوانان فروکش کرده است. چند روز پیش در رسانه‌ها اعلام شد که یک خانوار با درآمد متوسط نیم‌قرن باید منتظر خانه‌دار شدن بماند؛ یعنی یک جوان باید ۱۱۲ سال برای تهیه مسکن تلاش کرد. البته این ۱۱۲ سال در حالی قابل پیش‌بینی است که تورم ثابت بماند، وگرنه روز‌به‌روز به تعداد این سال‌ها افزوده می‌شود. بنابراین در حال حاضر مشکلات اقتصادی مرکزیت بروز اختلالات روانی در افراد جامعه است.

 

او ادامه داد: موضوع افزایش مرگ‌های خودخواسته در شرایط فعلی ایران، تکرار نظریه دورکین است، به گونه‌ای که خودکشی در جامعه امروزه ایران یک امر روانشناسی و روانپزشکی نیست، بلکه بیشتر یک امر اجتماعی است. بنابراین یک معضل اجتماعی است نه فردی. در نتیجه باید نسبت به آسیب‌های اجتماعی ساختارها را بررسی کرد.

 

سیاستگذاری‌های اشتباه

دکتر «علی نیکو» روانپزشک درباره پیامدهای افزایش افسردگی در زنان به «جهان‌صنعت» گفت: به‌طور کلی نقص در حافظه و تمرکز، اضطراب، تحریک‌پذیری و کاهش آستانه خشم، پرخاشگری، خستگی مداوم، بی‌میلی به فعالیت‌های لذت‌بخش، عذاب وجدان، دردهای جسمانی بدون منشاء، افکار منفی و حتی انتخاب مرگ خودخواسته از علائم بیماری افسردگی به حساب می‌آیند که در زندگی فردی و اجتماعی بیمار تبعات جبران‌ناپذیری خواهند داشت که درصورت شیوع بالا در جامعه می‌توانند آسیب‌هایی به مراتب سنگین‌تر به بدنه جامعه وارد کنند، زیرا اگر افسردگی در زنان به خصوص مادران به وجود بیاید، آسیب مهلکی به جامعه وارد می‌شود. در این خصوص اصطلاحی با عنوان «مادر مرده» به کار برده می‌شود، یعنی این مادر عملا حضور فیزیکی دارد، اما به دلیل افسردگی حضور ذهنی، حسی، عاطفی و روانشناختی ندارد. وی افزود: در شرایط حال حاضر آنچه دریافت می‌کنیم این است که مسائل مردم از فاز روانشناختی به سمت روانپزشکی رفته‌ است. افرادی که مشکلات و مسائل‌شان پیشرفته و به عارضه تبدیل شده، پس باید از مرحله‌ای به بعد برای دریافت دارو به‌ روانپزشک مراجعه کنند. از افزایش مراجعان همکاران روانپزشک‌مان که یکی از داده‌های حال حاضر ما محسوب می‌شود، متوجه می‌شویم حال جامعه خوب نیست، زیرا این روزها افراد احساس بی‌آیندگی می‌کنند.

 

این در حالی است که یکی از وظایف دولت ایجاد احساس امنیت و شادی عمومی در جامعه است؛ موضوعی که این روزها به فراموشی سپرده شده است. دولت‌ها باید به‌‌گونه‌ای در جامعه امنیت برقرار کنند که افراد با آرامش خاطر به ازدواج و تشکیل خانواده فکر کنند. این در حالی است که این روزها به دلیل تورم و گرانی‌ها بسیاری از افراد نیازهای اولیه و ثانویه خود را از یاد بردند و به پوچی آشکاری رسیدند. همین موضوع مرگ‌های خودخواسته را در جامعه افزایش داده است. البته انتخاب مرگ، برای رهایی از یک رنج عظیم است. این روانپزشک با اشاره به سیاستگذاری‌های اشتباه اظهار کرد: به نظرم مساله مهم امروز ما پاندمی افسردگی در کشور است. این پاندمی از سیاستگذاری‌های اشتباه در جامعه نشات گرفته است. افسردگی یکی از بیماری‌های روان‌شناختی است که به طور مستقیم روی روان، افکار و مسائل مرتبط با ذهن افراد تاثیر می‌گذارد، بنابراین درمان این بیماری فقط به کمک افرادی ممکن است که در زمینه روان انسان تخصص دارند. به همین دلیل است که در همه جای جهان از روان‌شناس برای درمان افسردگی کمک می‌گیرند. یک روان‌شناس برای درمان افسردگی به روش‌های علمی روان‌شناختی تکیه و با کمک تخصص خود، یکی از رویکردهای این حوزه را برای درمان انتخاب می‌کند.

 

او ادامه داد: به نظرم میزان افسردگی در زنان بیش از دو برابر است، زیرا به طور طبیعی اختلالات هورمونی مانند قاعدگی، بارداری و موارد دیگر استعداد زنان به افسردگی را بیش از مردان می‌کند. میزان آسیب‌دیدگی زنان به ویژه در جوامعی که زیر فشارهای مضاعفی به سر می‌برند، آنها را بیشتر در معرض آسیب قرار می‌دهد. بنابراین یکی از راهکارهای اصلی در این خصوص این است که دولت دسترسی به تراپیست و روانپزشک را در شهرها و حتی روستا‌ها تسهیل و تسریع کند، زیرا تک‌تک افراد جامعه به یک مشاور نیاز دارند.

 

***

 

بررسی علل افزایش افسردگی زنان با کارشناسان

روزنامه هم میهن نوشت: شیوع دو برابری ابتلا به افسردگی در میان زنان ایرانی نسبت به مردان، مسئله‌ای است که روز گذشته در کنگره روانپزشکان ایران مطرح شد. کارشناسان در گفت‌وگو با هم‌میهن رواج نگاه جنسی و جنسیتی نسبت به زنان در کشور و فشار به زنان از سوی ساختار سیاسی را از جمله عوامل شیوع بیشتر این بیماری در میان زنان ایرانی می‌دانند.

 

آمار ابتلای زنان به افسردگی در جامعه ایرانی درحالی دو برابر مردان اعلام شده است که بنا به گفته علی ناظری، دبیر سی‌ونهمین کنگره روانپزشکان ایران، براساس آمار جهانی ابتلا به بیماری افسردگی در هر۱۰۰هزار نفر از جمعیت مردان بیش از ۳۵۰۰ ابتلا و در جمعیت زنان نزدیک به ۵۰۰۰ مورد است. این متخصص روانپزشکی همچنین ضمن اشاره به افزایش آمار افسردگی طی دهه‌های گذشته گفت: «در مقایسه استانی به‌عمل آمده، تهران با بیشترین تعداد ابتلا در صدر استان‌های کشور قرار می‌گیرد و در مقابل، استان‌های گیلان و یزد نسبت به سایر استان‌ها از وضعیت مطلوب‌تری برخوردارند.» به گفته ناظری، نقص در حافظه و تمرکز، اضطراب، تحریک‌پذیری و کاهش آستانه خشم، پرخاشگری، خستگی مداوم، بی‌میلی به فعالیت‌های لذت‌بخش، عذاب وجدان، دردهای جسمانی بدون منشأ، افکار منفی و حتی خودکشی از علائم بیماری افسردگی هستند که درصورت شیوع بالا در جامعه می‌تواند آسیب‌هایی به مراتب سنگین‌تر به بدنه جامعه وارد کند.

 

افسردگی زنان بیشتر از مردان،اخبار پزشکی،خبرهای پزشکی

در سال 1400 بهزاد وحیدنیا، مدیرکل مشاوره و امور روانشناختی سازمان بهزیستی کشور از افزایش 16 درصدی افسردگی و اضطراب در دوران کرونا خبر داده بود. همان زمان علی اسدی، معاون وقت دفتر سلامت روانی، اجتماعی و اعتیاد وزارت بهداشت و شیوع اختلالات روانپزشکی در کشور نیز تاکید کرده بود:«براساس پیمایش‌های ملی شیوع اختلالات روانپزشکی در کشور بالای ۲۳ درصد است و بالاترین اختلال روانپزشکی در کشور نیز اختلال افسردگی است.» او گفته بود:«میزان شیوع اختلالات افسردگی به تنهایی 7/12 درصد است.»

 

همانطور که گفته شد یکی از عوارض ابتلا به افسردگی، اقدام به خودکشی است. در سال جاری روزنامه اعتماد براساس آمار رسمی منتشرشده در نیروی انتظامی نوشت:«در فاصله سال‌های 1395 تا 1399؛ هر سال به‌طور متوسط 4 هزار و 183 نفر در ایران به دلیل خودکشی جان‌شان را از دست داده‌اند. با این حساب نرخ مرگ و میر ناشی از خودکشی 5/1 مورد به ازای هر 100 هزار نفر جمعیت است. همچنین براساس گزارش شاخص‌های عدالت اجتماعی طی 10سال، بیش از 40 هزار مرگ ناشی از خودکشی توسط نیروی انتظامی ثبت و ضبط شده است. این رقم بیش از دوبرابر کل آمار قتل در دهه 1390 است که کمتر از 20 هزار نفر گزارش شده است. نگاهی به آمار و ارقام اعلام‌شده در خصوص افسردگی در میان ایرانیان و دو برابر بودن میزان ابتلا به این بیماری در میان زنان نسبت به مردان این سوال را ایجاد می‌کند که به چه علت در جامعه‌ای درگیر با انواع مشکلات اقتصادی و اجتماعی و سیاسی که همه شهروندان را به خود مشغول کرده است اما زنان بیش از مردان به افسردگی دچار می‌شوند. آیا صرف ویژگی‌های ذهنی و جسمی برای ابتلای بیشتر به این بیماری کافی است یا رفتارهای ابرازشده از سوی ساختار حاکم،‌ تهدید مداوم زنان از تریبون‌های مختلف به دلایل فرهنگی و اعتقادی و رفتارهای تحقیرآمیز نسبت به زنان طی دهه‌های گذشته تاکنون در این افزایش آمار تاثیرگذار بوده است؟

 

نگاه جنسی و جنسیتی به زنان زمینه‌ساز ابتلا به افسردگی

محمدرضا ایمانی، روانشناس وجود نگاه جنسیتی و جنسی به زنان را مهم‌ترین عامل ابتلای آنها به افسردگی در جامعه ایرانی می‌داند؛‌ دو نگاهی که همچنان به صورت رنج‌آور در جامعه ما وجود دارد. او در این‌باره به هم‌میهن گفت: «مردان افسردگی‌ها و آشفتگی‌ها و اضطراب‌های متفاوتی نسبت به زنان دارند. این تفاوت‌ها به ساختار فیزیولوژی،‌ ارتباطات اجتماعی‌، سبک رفتاری‌ و الگوهای رفتاری موجود در جامعه بستگی دارد. زنان در جامعه ما با چالش‌های فراوانی مواجه هستند. بحران‌ها و ترس‌هایی که درون زنان جامعه ما وجود دارد درکنار هنجارها و محدودیت‌های اعمال‌شده بر زنان از سوی جامعه، ما را به این نتیجه می‌رساند که قاعدتاً علائم افسردگی باید در زنان وجود داشته باشد.»

 

او ادامه داد:«اگرچه حضور در اجتماع برای زنان فضای جدید،‌ درآمد و پویایی ایجاد کرده است اما به همین میزان نیز چالش‌هایی برای آنها ایجاد شده است. ساختار فکری، ‌ذهنی و فیزیولوژی زنان برای برخی موضوعات ایجاد شده است. زنانه بودن و خصلت‌های آفرینندگی و خلق کردن در یک فضای پرمهر و محبت و به دور از چالش‌ها و هیاهوها باعث می‌شود که در صلح و آرامش نقش تربیتی ایفا کنند و نقش بزرگی در طول تاریخ داشته باشند. حالا زنان وارد عرصه اجتماع و محیط کار شده‌اند؛ اتفاقاتی در محیط پیرامون نسبت به زنان رخ می‌دهد و چالش‌های جدیدی را در ذهن آنها ایجاد می‌کند که به صورت خود به خود آنها را از بسیاری موارد برحذر می‌دارد یا تردیدها و محدودیت‌هایی برایشان ایجاد می‌کند. همه این موارد زمینه‌هایی از افسردگی را در زنان ایجاد می‌کند.» این روانشناس با بیان اینکه امروز تعداد زنانی که فعالیت‌های اجتماعی و روابط اجتماعی تقویت‌شده دارند و از فضاهای پرچالش خود را رها می‌کنند، ‌بسیار کم است، عنوان کرد:«اغلب مشاهده می‌کنیم وقتی زنان با بازخوردهای متفاوتی در جامعه مواجه می‌شوند سریعاً آشفته می‌شوند. این یکی از ویژگی‌های زنان است که مسائل را به دقت بررسی می‌کنند و به دنبال پاسخ برای آن هستند اما بسیاری از مواردی که با آن مواجه هستند‌، پاسخی ندارد. برای عبور از این بحران‌ها باید از روانشناس کمک گرفته شود. عرصه اجتماع برای حضور زنان باز شده است اما بازخوردهایی که درون جامعه و زندگی خود دریافت می‌‌کنند، متناسب با فعالیت‌هایشان نیست.»

 

او تاکید کرد:«جامعه همچنان زنان را پس می‌زند و نگاه‌های سوگیرانه نسبت به آنها وجود دارد. همچنین زنان بعد از ورود به منزل فعالیت‌هایی می‌کنند که در کنار فعالیت‌های خارج از منزل فشار شدیدی را به آنها وارد می‌کند. یعنی نقش‌های متعددی را برعهده می‌گیرند که اداره همه این نقش‌ها باعث می‌شود که سهم کمتری را برای سلامت و روابط شخصی خود در نظر بگیرند. در چنین شرایطی زنان از زن بودن خود فاصله می‌گیرند که بسیار آ‌سیب‌زاست و باعث می‌شود از نقش مادر بودن،‌ همسر بودن و شغل خود رضایت نداشته باشند. این مسائل برای زنان نشخوار ذهنی ایجاد کرده و باعث می‌شود که برنجند،‌ خسته و دلواپس شده و به تدریج غمگین شوند. در چنین شرایطی به تاریکخانه ذهن خودشان پناه برده و علائم افسردگی در آنها نمایان می‌شود. این موارد البته در همه جای جهان وجود دارد.»

 

این رفتارشناس درباره علل خاص ابتلای زنان به افسردگی در ایران بیان کرد:«اگرچه برخی مسائل بهتر شده است و زنان در فعالیت‌های اجتماعی کشور نقش پررنگی دارند اما نگاه جنسیتی همچنان در جامعه وجود دارد که بخشی از آن به خود زنان باز می‌گردد. بسیاری از زنان با تردید و ابهام به ماهیت خود نگاه می‌کنند و حتی ورود زنان به برخی حوزه‌ها را نپذیرفته‌اند.»

 

او اضافه کرد: «نگاه جنسی نیز بسیار آزاردهنده است که مرتبط با الگوهای تربیتی کشور ماست. البته در این الگوهای تربیتی نیز نقش زنان پررنگ است. یعنی مادر که باید نگاه درست و صحیح را نسبت به زنان در فرزند خود ایجاد کند، با وجود آسیب‌هایی که دیده است اما همچنان در الگوی تربیتی خود نسبت به پسرش متفاوت با دختر خود ارتباط برقرار می‌کند. همچنان در بخش‌هایی از جامعه ما این نگاه وجود دارد که اگر زنی وارد یک مجموعه شود آسیب است. علت این نگاه چیست؟ چرا به‌عنوان یک فرصت به این موضوع نگاه نمی‌کنیم؟ یعنی افراد را براساس شایستگی‌های‌شان در جایگاه‌های درستی قرار بدهیم.»

 

ایمانی با تاکید بر تقویت بافت جامعه با رویکرد صحیح نسبت به زنان،‌ بیان کرد: «اگر امروز در یک مجموعه‌ای مردان و زنان همکار باشند، ‌همچنان چالش‌هایی ایجاد می‌شود. به همین دلیل نگاه‌های جنسیتی از سوی زنان و مردان همچنان به جامعه آسیب زده و زمینه ابتلای زنان به افسردگی را فراهم می‌کند.»

 

گرفتن حق انتخاب عامل زمینه‌ساز افسردگی

 افسر افشارنادری، جامعه‌شناس نیز معتقد است در کشوری که نابرابری جنسیتی در همه زمینه‌های اقتصادی،‌ اجتماعی،‌ سیاسی و فرهنگی به چشم می‌خورد، طبیعی است که نابرابری باعث محروم ماندن زنان از حق خود و رنج بردن آنها می‌شود. او به هم‌میهن تاکید کرد:«تبعیض باعث ایجاد افسردگی در همه افراد می‌شود. اما وقتی زمینه‌های ژنتیکی و معضلات دیگری مانند فرزندآوری‌‌، پرورش فرزند، محروم ماندن از خواسته‌ها نیز به آن اضافه شود،‌ می‌تواند در زنانی که زمینه ابتلا دارند، منجر به افسردگی شود.» او ادامه داد:«نابرابری همواره در جامعه ما بوده است و نمی‌توانیم بگوییم مسئله‌ای جدید است اما در گذشته این مسئله میان زنان پذیرفته شده بود و به آن تمکین می‌کردند. به همین دلیل هم کمتر از امروز افسردگی زنان به چشم می‌آمد اما امروز زنان در جامعه ما آگاه شده‌‌اند و می‌دانند که فرقی میان زنان و مردان به لحاظ اجتماعی وجود ندارد یا نباید وجود داشته باشد به همین دلیل هم احساس افسردگی خود را بیشتر نشان می‌دهند.» این جامعه‌شناس با اشاره به اینکه شاید 30 سال پیش زنان پذیرفته بودند که به دلیل زن بودن مورد تبعیض در جامعه قرار بگیرند،‌ افزود:«اما امروز زنان نمی‌توانند این موضوع را بپذیرند. زنان به توانایی‌های خود آگاه شده‌‌اند و سوال می‌کنند که چرا باید در رتبه‌ای پایین‌تر از مردان قرار بگیرند وقتی می‌‌توانند به خوبیِ آنها یا بهتر از آنها فعالیت کنند. در مشاغل مختلف مانند خلبانی و قضاوت شاهد بوده‌ایم که زنان به خوبی از عهده کار برآمدند اما وقتی می‌بینند که در جامعه به صورت عمدی چنین جایگاه‌هایی را به آنها نمی‌دهند، افسردگی بیشتر خود را نشان می‌دهد.»

 

او تاکید کرد:«این موضوع را نیز در نظر بگیرید که در گذشته زنان به این میزان مورد آزار و اذیت قرار نمی‌گرفتند و در کوچه و خیابان مورد تحقیر قرار نمی‌دادند. زنان در گذشته تا حدودی می‌توانستند آنگونه که می‌خواهند رفتار کنند. اما امروز زنان به صورت مداوم زیر ذره‌بین بوده و برای آنها در زمینه‌های مختلف تعیین‌تکلیف می‌شود. در واقع امروز زنان به صورت علنی مورد آزار قرار می‌گیرند. این مسئله امروز بیش از گذشته وجود دارد.» افشارنادری با اشاره به نقش ساختار سیاسی کشور در ابتلای دو برابری زنان به افسردگی نسبت به مردان،‌ گفت:«نقش ساختار سیاسی به عنوان تصمیم‌گیرنده مشخص است. این ساختار سیاسی است که مشخص می‌کند در جامعه چگونه با زنان رفتار شود،‌ آنها چه کارهایی می‌توانند انجام دهند مسئولان قدرت را در دست دارند اما به نگاه جنسیتی در جامعه دامن می‌زنند. اگر ساختار قدرت زنان را مورد تبعیض قرار نمی‌داد قطعاً برخی از مردم به خودی خود زنان را مورد آزار قرار نمی‌دادند. امروز مشاهده می‌کنید که ساختار اهانت به زنان را دامن می‌زند و نحوه رفتار زنان را رقم ‌می‌زند. قانون این اجازه را به شهروندان نمی‌دهد که به شهروندان دیگر بگویند چگونه رفتار کنید. اگر ساختار به گروهی از شهروندان قدرت انجام چنین رفتاری را نمی‌داد و به آنها اجازه نمی‌داد که به زنان بگویند که چگونه رفتار کنند، امروز چنین شرایطی وجود نداشت. همه در برابر قانون یکسان هستند.»

 

او عنوان کرد: «استرس می‌تواند باعث افسردگی شود. وقتی که یک زن وارد جامعه می‌شود و مدام در استرس است که چه کسی او را آزار می‌دهد و مورد توهین قرار می‌دهد، وقتی زنان مشاهده می‌کنند که نمی‌توانند خودشان باشند و باید در قالب دیگری قرار بگیرند، باعث ایجاد افسردگی می‌شود. اینکه فرد حس می‌کند نمی‌تواند خودش باشد و باید جور دیگری باشد وگرنه مورد آزار و اذیت قرار می‌گیرد، باعث ایجاد استرس و افسردگی در زنان است.»

 


کالا ها و خدمات منتخب

    تازه ترین خبرها(روزنامه، سیاست و جامعه، حوادث، اقتصادی، ورزشی، دانشگاه و...)

    سایر خبرهای داغ

      ----------------        سیــاست و اقتصــاد با بیتوتــــه      ------------------

      ----------------        همچنین در بیتوته بخوانید       -----------------------