فساد در فوتبال تمامی ندارد
- مجموعه: اخبار ورزشی و نتایج مسابقات
- تاریخ انتشار : شنبه, 17 خرداد 1399 11:00
فساد در جنبههاي مختلف و متعددي گريبان ورزش و به خصوص فوتبال را گرفته و آن را آلوده کرده است. فسادي که در سالهاي گذشته چنان وسعت يافته که معدود کساني هم که در اين باره اظهار نظر کرده بودند، مجبور به سکوت شدهاند؛ سکوتي که بيش از هر چيز نشاندهنده قدرت عمل کساني است که از اين وضعيت بهرهمند ميشوند. سالهاي سال است که در نقل و انتقالات بازيکنان، شائبههاي بسياري مطرح ميشود. در برخي مسائل مربوط به داوري و در انتخابات هياترئيسههاي مختلف، ابهاماتي وجود دارد که تاکنون درباره آنها روشنگري صورت نگرفته است.
محمد دادکان از چهرههاي شناخته شدهاي است که نتوانسته در مقابل دايره گسترده فساد سکوت کند. او در حالي که سابقه رياست فدراسيون را در کارنامه دارد، از آشناترين افراد به جنبههاي مختلف فساد در ورزش و بهويژه فوتبال است. اخيرا به بهانه تهديداتي که ورزش ما را نشانه رفته، تنظيم اساسنامه و برخي مسائل مربوط به آن زمينه مورد اشاره محمد دادکان بوده و در گفتوگويي راديويي به نکاتي از آن اشاره کرده است که بخشهايي از آن را در ادامه ميخوانيد.
نگراني از اولتيماتوم فيفا
من همواره دين، مملکت و مردم کشورم را دوست دارم و دلم ميخواهد هميشه مردمم از مسائل مختلف آگاهي پيدا کنند. ما در حال چرخيدن دور خودمان هستيم. تا چه زماني ميخواهيم به مردم دروغ بگوييم تا در جايگاهمان بمانيم؟ چطور بايد گفت که يک مسئول متوجه اين موضوعات شود؟ من در تنظيم اين اساسنامه و در جلسهاي که برگزار شد، نماينده وزارت کار بودم که اين وزارتخانه حق راي دارد.
من در جلسات حضور داشتم و ميديدم که اين مسائلِ پيش آمده، دستنويس و اعمال نفوذ وزارت ورزش است. يک مسئولي را روي خط نياوريد که بيايد و روي کارهاي فدراسيون ماله بکشد. به خدا قسم اگر رسيدگي نکنيم، از طرف فيفا محروم ميشويم. ديگر به چه شکل بايد اين موضوعات را گفت؟ بحث اولتيماتوم فيفا به فدراسيون فوتبال کاملا جدي است. کسي را که يک ماه پيش بهعنوان دبيرکل ميگذارند و ميگويد همه چيز عالي است، ايشان با همه آدمها کار ميکند. اميدوار هستم ايشان (محمدنبي) که الان صداي من را ميشنود، در اين سن به خودش بيايد. آقاي نبي، من يا خيليهاي ديگر بايد خودمان را فداي دين و مملکت خود کنيم. نياييد روي کار خلاف ماله بکشيد و دوباره به فيفا بفرستيد.
وزارت ورزش و اساسنامه فدراسيون
دستنويس تنظيمگر اين اساسنامه فدراسيون فوتبال، وزارت ورزش است. ميخواهيد اسم هم ببرم تا بدانيد با هيچکسي شوخي ندارم. آقاي دکتر احمدي (معاون وزير) و آقاي رغبتي که کارشناس وزارت ورزش و عضو هيأت مديره پرسپوليس هستند، اساسنامه فدراسيون فوتبال را نوشتهاند. شما از کدام کارشناس پرسيدهايد و اين اساسنامه را تنظيم کردهايد؟ خيلي راحت بگويم. ميگويند اگر بدن آدم دچار مشکل شود، نياز به جراحي دارد، ولي بايد آدم را بيهوش کنند، اما اگر وجدان آدم صدمه ببيند، او را بايد بيدار کنند و نيازي به بيهوشي نيست. اصلا اصلاح اساسنامه به وزارت ورزش چه ارتباطي دارد که امروز به همين خاطر در آنجا جلسه گذاشتند؟ خيلي راحت 6 ماه ديگر اين آقايان ميروند و دوباره انتخابات رياستجمهوري است. براي چه کسي اين اصلاحات را انجام ميدهيد؟ به خاطر اينکه سر کار بمانيد؟ در موقعيتي که همه مردم اضطراب، استرس و مسائل ناملايماتي دارند، يک فوتبال باقي مانده که شما هم روي آن دست ميگذاريد؟ شما بگيريد و اختيارات دبيرکل را در اساسنامه بخوانيد و ببينيد که آقايان چه کاري کردهاند.
عضويت در فيفا
فيفا در زمان رياست من هم که فشار ميآورد، مينوشتند که رئيس فدراسيون قانوني دادکان است و فقط او را ميشناسيم. تا من استعفا دادم و اين آقايان نامه نوشتند تا فيفا من را برکنار کند، فيفا اعلام کرد که آقاي دادکان را از کميته فيفا برکنار ميکنيم، ولي کسي را که شما معرفي کنيد، جايگزين نخواهيم کرد و اتفاقا همينطور هم شده و پس از من که عضو فيفا بودم، ديگر کسي از ايران عضو فيفا نشده است. فيفا براي خود مقررات دارد. در آن زمان، رئيس سازمان تربيت بدني به فيفا نامه زد تا جايگزين من بهعنوان عضو فيفا شود، ولي آنها قبول نکردند.
به شما ميگويند اين کار را نکنيد، ولي به يک شکل ديگر در آن دست ميبريد؟ به چه دليل؟ به شخصيت اجتماعي اين افرادي که در وزارت ورزش هستند هيچ کاري ندارم و قابل احترام هستند، ولي الان ببينيد که چه بلايي سر ورزش آوردند. الان متولي اجرايي اين کشور رئيسجمهور است. واقعا نبايد بيايد و بگويد که ما الان در همهجا شکست خورديم و در ورزش هم خودمان، خودمان را زمين ميزنيم؟ مگر ميگويم من را جانشين آنها کنند؟ من محمد دادکان و يک معلم هستم؛ با نامهاي که کميته بينالمللي المپيک داده، اين کار انجام ميشود! شايد شما ندانيد يا بدانيد، اما با اين نامه به دنبال آن هستند که ورزش ما را تعليق کنند. يک نامهاي است که من نميگويم، چون بعدا ميگويند دادکان افشاگري کرده است.
کميته بينالمللي المپيک نامهاي زده و گفته شما که مراتب خود را به صورت شفاف نميگوييد که به چه دليل با رژيم صهيونيستي در کشتي، جودو و... مسابقه نميدهيد، ما يک چيزي مينويسيم و آنها به دنبال تعليق ما ميروند. ما بايد به صورت واضح بنويسيم که با اين رژيم اشغالگر به هيچ شکلي مسابقه نميدهيم. مگر يک بام و دو هوا ميشود؟
من را حذف کردند تا اساسنامه را درست کنند
خدا شاهد است که من در آن جلسه فرياد زدم که اين اساسنامه مورد قبول فيفا واقع نميشود. من گفته بودم که اين اساسنامه راي نميآورد. گفتم که اين چه قوانين مندرآوردي است که در اساسنامه گذاشتيد؟ به همين خاطر ديگر من را دعوت نکردند. معاونت اجتماعي رياستجمهوري هم خيلي به من احترام ميگذاشت، ولي ديگر پس از آن، ما را حذف کردند و خودشان اساسنامه را نوشتند. به روح مادرم قسم، 6-5 ماه پيش در آن جلسه مواردي را که گفته بودم در دفترچهام نوشتم و هنوز هم آنها را دارم. شما اين کارها را نکرديد و اجازه داديد که کار به اينجا برسد. وزارت ورزش کار را به اينجا کشانده است.
ورود وزارت اطلاعات به دلالي در وزارت ورزش
مگر ميخواهيد عليه دين و نظام خود برنامهاي اجرا کنيد يا مگر من اين کار را ميکنم؟ اما بايد واقعيتها را بگوييد. من اولين نفري بودم که گفتم فساد در ورزش و فدراسيون فوتبال کولاک ميکند. ديديد که 15-10 روز قبل وزير ورزش به وزير اطلاعات نامه زد و درخواست بررسي دلالي در فوتبال را داشت. اگر آقاي وزير اطلاعات صداي من را ميشنود، ابتدا دلالي در وزارت ورزش را بررسي کند.
فساد را در وزارت ورزش و فدراسيون فوتبال پيدا کنيد. چرا سر خودمان کلاه ميگذاريم؟ برويد و ببينيد که اسپانسر تيمهاي بزرگ مثل پرسپوليس، استقلال، تراکتور و... چه کسي است. فقط من در اين مملکت گودزيلا شدهام و يکتنه در حال صحبت کردنم. خدا شاهد است که غير از اين نيست. آقاي وزارت اطلاعات برود و اسناد وزارت ورزش را بيرون بکشد تا ببيند اسپانسر اين تيمها چه کساني هستند، اما نميخواهيم اين موضوعات را حل کنيم. اين باشگاهها، پيشپيش پولها را ميگيرند. هفته آينده تيمها پولهاي خود را از اسپانسرها ميگيرند و پيشخور ميکنند. تو رو به خدا اين موضوع را پيگيري کنيد. 6 ماه آينده که دولت جديد بيايد، هر کسي را مدير باشگاه و وزير ورزش بگذارد، ميبينند که مديران قبلي پولهاي اسپانسران را پيش پيش گرفتهاند.
آرمان ملي