8 درس مهمی که بیشتر مردم برای آموختن آنها یک عمر صرف می کنند!
- مجموعه: برای زندگی بهتر
8 درس مهم زندگی که ۱۰۰سالهها به شما یاد میدهند
1. شکست ها تبدیل به درس های زندگی هستند
همه ما در زندگی خود برخی از مواقع با شکست روبه رو شده ایم، و از شکست ها سخت ترین درس های زندگی را آموخته ایم. زمانی که مرتکب اشتباهات بزرگ می شوید، در آن لحظه یک فرصت یادگیری عالی به نظر نمی رسد، اما دقیقا همین اشتباهات هستند که باعث می شوند شما در زندگی خود درس هایی بیاموزید. همه ما باید یادبگیریم که اشتباهاتمان را بپذیریم و به جای اینکه از آنها بگذریم از آنها درس بگیریم.
یک فرد همچنین باید در زندگی ریسک کند و تا آنجا که ممکن است از منطقه امن زندگی خودش خارج شود، تنها در این صورت است که با پتانسیل های نهفته خود بیشتر آشنا می شود که به نوبه خود منجر به رشد و شکوفایی کلی او می شود.
همچنین می توان گفت که شکست ها هرگز پایان زندگی نیستند، بلکه راه را به سوی شروعی جدید باز می کنند، شکست ها موهبتی هستند زیر را به ما می آموزند که خودمان را همانطور که هستیم باور کنیم و بپذیریم.
علاوه بر این به ما یاد می دهد که با ترس های خود در زندگی رو به رو شویم. از این رو، مواجهه با چیزهایی که از آن می ترسیم ستودنی تر از فرار از آن مانند ترسوهاست، چه کسی می داند شاید چیزهایی که امروز می ترسید با آنها روبرو شوید، ممکن است دلیل اصلی موفقیت بزرگ شما در فردا باشد.
2. در لحظه زندگی کنید
اغلب ما، بین پشیمانی از گذشته و نگرانی در مورد آینده گیر می کنیم و از زندگی در زمان حال خود لذت نمی بریم. ما اهمیت زمان حال را زمانی متوجه می شویم که گذشته باشد، درست است؟ آیا دیگر فایده ای برای ما دارد؟ این سوال را از خودتان بپرسید.
زمان حال واقعا یک هدیه با ارزش است، پس باید سعی کنیم از لحظه حال حداکثر استفاده را کنیم و از آن لذت ببریم. واقعیت سخت این است که ما نمی توانیم چیزی را از گذشته خود تغییر دهیم، زیرا آن زمان و آن لحظه ها برای همیشه رفته اند و هرگز برنخواهند گشت، در مورد آینده صحبت می کنیم، خوب، آیا می توانیم آن را پیش بینی کنیم؟ نه ما نمی توانیم و بنابراین نامشخص است.
اکنون هر دوی این گذشته و آینده خارج از کنترل ما هستند، بنابراین تنها چیزی که می توانیم کنترل زیادی روی آن داشته باشیم این است که در حال حاضر چگونه عمل می کنیم و با زمان حال چه می کنیم.
پس تمام درهایی را که شما را به گذشته هدایت می کند ببندید، سعی کنید چیزهایی را که از آنجا آموخته اید یاد بگیرید و درس ها را در زندگی فعلی خود به کار ببرید و سپس هرگز به آن صفحه از کتاب برنگردید. بله، برای آینده خود برنامه ریزی کنید، اما بیش از حد به آن فکر نکنید. در زمان حال زندگی کنید، برای امروز زندگی کن.
3. برای خودتان زندگی کنید
چه احساسی خواهید داشته اگر به شما بگویند که فقط چند ساعت از زندگی شما باقی مانده است و تمام این سال ها به دنبال رویای اشتباه بودید؟ مطمئنا از خودتان بسیار نا امید خواهید شد و تا چند ساعت آینده پشیمان خواهید شد. همه ما می دانیم که جاودانه نیستیم و زمان ما در این سیاره به طور جدی محدود است.
زندگی پر از احساس نارضایتی و فشارهای خارجی نداشته باشید. به این فکر کنید که آیا اهداف شما براساس آن چیزی است که فکر می کردید باید انجام دهید یا آنچه را که از شما انتظار می رود یا بر اساس آنچه دیگران به شما گفته اند انجام دهید ، اگر هر یک از این دلایل را معتبر می دانید، باید جدی بگیرید. قبل از اینکه دیر شود، به تغییر مسیر عمل خود فکر کنید.
ما فقط یک بار زندگی می کنیم. پس چرا آن را برای دیگران زندگی کنیم؟ ما باید شجاعت داشته باشیم که به عمیق ترین خواسته های خود وفادار باشیم و به خواسته های خود برسیم.
4. سخت کار کنید، اما خیلی سخت کار نکنید
در دنیای امروز، همه در حال رقابت با یکدیگر هستند. زندگی در حال پیچیده شدن است و به همین دلیل حفظ یک سبک زندگی مناسب پرهزینه می شود. همه ما برای به دست آوردن یک چیز اضافی می دویم. رویاهایمان را تعقیب کنیم و سخت تلاش کنیم تا آنها را محقق کنیم. اما متاسفانه بسیاری از ما به دلیل یک نکته مهم، حفظ تعادل بین کار و زندگی شخصی عقب هستیم.
این یکی از بزرگترین پشیمانیهایی است که افراد در حال مرگ دارند و آن این است که آنها وقت کافی را با کسانی که دوست داشتند صرف نکردند.
در حالی که قطعا بسیار مهم است که رویاهای خود را دنبال کنید و با شور و شوق برای رسیدن به اهداف خود تلاش کنید، به همان اندازه مهم است که برای حفظ تعادل در زندگی خود تلاش کنید.
فکر کنید به اندازه کافی زمان خود را با خانواده، دوستان و خودتان اختصاص داده اید یا خیر؟ اگر پاسخ شما منفی است، لطفا آن را شروع کنید و زمان بیشتری را برای خودتان و عزیزانتان در نظر بگیرید، توجه داشته باشید که آنها کسانی هستند که هر روز در پایان روز به آنها نگاه می کنید، آنها به شما نیاز دارند و شما نیز به آنها نیاز دارید، این حقیقت نهایی است.
5. اهمال ( تعویق انداختن کارها ) کاری شما را تبدیل به برده می کند
زمانی که ما کار هایمان را به تعویق می اندازیم و زمان ارزشمند خود را تلف می کنیم، خود به خود برده گذشته می شویم. شخص باید سخت تر کار کند تا به عقب برسد، اما در واقع او فقط به چرخیدن چرخ ها ادامه می دهد، او به جای نگاه کردن به جلو، به عقب نگاه می کند.
یک فرد باید فعال و هوشمند باشد و باید مراقب کارهایی که در حال حاضر باید انجام شود، باشد یعنی باید بداند که چگونه کارها را در زندگی اولویت بندی کند و برنامه ریزی مناسب برای کارهای خودش داشته باشد، به جای اینکه بگذارد تنبلی بر او غلبه کند.
تنها در این صورت است که شخص می تواند بدون اینکه قید و بند دیروز او را عقب نگه دارد، با اطمینان به سمت فردا حرکت کند. همه ما باید یاد بگیریم که در برابر میل به تعویق انداختن کار مقاومت کنیم، حتی اگر این کار سخت باشد.
6. اعمال بلندتر از کلمات صحبت می کنند
همه ما احتمالا چندین بار عبارت های محبوب و انگیزیشی را شنیده ایم، اما درک کامل آن ممکن است یک عمر طول بکشد. مردم هنوز هم دروغ های خودشان و هم دروغهای دیگران را باور دارند و نکته قابل توجه این است که ما اجازه می دهیم، با ما بد رفتاری کنند و ما همیشه بر این باوریم که کلماتی را باور کنیم که قول داده اند دیگر تکرار نشود.
همه ما به خودمان اطمینان می دهیم که زندگی خود را تغییر خواهیم داد ( زندگی سالم تر، تحصیلات بهتر، پول بیشتر به دست آوریم ) اما آیا واقعا برای اهداف خود قدمی بر میداریم و آیا برای آنها تلاش می کنیم؟
نکته قابل و توجه این است که شما باید بدانید که، کلمات آرامش موقتی را فراهم می کنند، اما این عمل است که واقعا مشخص می کند ما چه کسی هستیم و دیگران چه کسانی هستند، کنش ها و رفتاری های ما این قابلیت را دارند که به طور مشخص نشان دهند که چیست. سعی کنید که حرف هایتان را ثابت کنید، به حرفایی که به زبان می آورید و آنها را بازگو می کنید صادق باشید. به دیگران فقط براساس اعمالشان اعتماد کنید نه گفتارشان.
7. مهربانی نهایت فضلیت است
همه ما باید بیاموزیم که بیشتر از آنچه که خوبی و مهربانی دریافت می کنیم به افراد خوبی و مهربانی کنیم. هر کاری که برای هر انسان دیگری انجام می دهید باید با یک لبخند و به صورت واقعی انجام شود، به عنوان مثال، به غریبه هایی که به نظر می رسد روز بدی را سپری می کنند لبخند بزنید، به زنی که کیفش را در خانه فراموش کرده و حالا خجالت می کشد، برای کسی که ناراحت است شنونده خوبی باشید حتی اگر حرفی برای گفتن نداشته باشید.
هر یک از ما میل به دوست داشتن و دوست داشته شدن را داریم. هرگز فراموش نکنید که از اطراف خود غافل شوید به اطراف خود نگاه کنید زیرا خواهید دید که در همه جا چندین فرصت برای مهربانی وجود دارد و حتی یک فرصت خیلی کوچک نیست. مهربانی نه تنها دنیایی متفاوت برای اطرافیانتان ایجاد می کند، بلکه زندگی شما را نیز تغییر می دهد، زمانی روی مهربان بودن تمرکز کنید، هر روز از زندگی شما مثبت می شود.
8. سپاسگزاری را تمرین کنید
هرچه بزرگتر می شویم و سنمان بالاتر می رود، قدردانی از همه چیزهایی که در زندگی داریم بیشتر می شود. با این حال مردم تمایل دارند به آنچه در زندگی خود به دست نیاورده فکر کنند. بله، خیلی چیزها وجود دارد که ما نداریم. اما باز هم چیزهای زیادی وجود دارد که ما داریم.
پس واقعا باید یاد بگیریم که با هر آنچه در زندگی خود داریم شاد باشیم و راضی باشیم و از آنها لذت ببریم. افراد زیادی در اطراف ما هستند که حتی نمی دانند فردا چه می خورند و چه می پوشند. خانواده خود را ندارند، پس آنها چطور؟ دوباره فکر کنید، آیا هنوز احساس می کنید که چیز زیادی در زندگی خود ندارید؟
ایجاد حس قدردانی، کلید واقعی خوشبختی است. قدردانی واقعی شما منجر به روشنگری شما در زندگی خواهد شد، شما قادر خواهید بود در لحظه کنونی زندگی کنید و برای همه چیزهای شگفت انگیزی که زندگی شما را ارزش زیستن می کند شکرگزار باشید. از همین امروز شروع کنید به قدردانی از همه چیزهایی که دارید.
بسیاری از مردم در سراسر جهان با قلب های پر از پشیمانی میمیرند. از سوی دیگر، برخی به تازگی متوجه شده اند که زندگی شان تنها در صورتی می توانست رضایت بخش تر باشد که این درس ها را خیلی زودتر یاد گرفته بودند، پس شما اجازه ندهید اشتباهات شما روح زندگی و زیبایی شما را از بین ببرد. توجه داشته باشید که زندگی شما یک بوم خالی است که می توانید آن را با رنگ های زنده نقاشی کنید.
گردآوری:بخش روانشناسی بیتوته