من را هم, این پایین ببینید
- مجموعه: برای زندگی بهتر
اینکه پدر و مادرها ، گاهی اوقات باهم مخالفت و گاهی هم بحث میکنند، یک مساله عادی است. آنها ممکن است راجع به پول ، کارهای خانه یا اینکه وقتشان را چطور باهم بگذرانند، مخالفت کنند.
گاهی درباره مسائل مهم که مربوط به خانواده است و البته خیلی وقتها هم بخاطر مسائل کم اهمیت مثل اینکه شام چی باشد یا کی به خرید بروند، ممکن است مخالفتی پیش بیاید. کسانی که مدت زیادی باهم زندگی میکنند بطور طبیعی ، گاهی باهم مخالفت یا بحث میکنند.
بعضی وقته اولی باهم مخالفت میکنند ولی با آرامش باهم حرف میزنند و هر دو به هم شانس شنیدن و گفتن را میدهند. گاهی هم مخالفت شان را با جنجال و داد زدن به هم نشان میدهند. بیشتر بچهها از این دعواها خیلی نگران میشوند.
صداهای بلند و کلمات نامهربان اولیا باعث میشود که آنها احساس ترس یا غمگینی پیدا کنند. حتی وقتی که اولیا باهم قهر میکنند و اصلا حرف نمیزنند هم ، میتواند برای بچهها آزار دهنده باشد. گاهی بچهها فکر میکنند که در این اختلاف مقصر هستند، در این موقع احساس گناه و تقصیر در بچهه ایجاد میشود. لذا این مهم است که بچهها بدانند که در رفتارهای اولیاءشان هیچ وقت مقصر نیستند.
معنی دعوای اولیا چیست؟
بیشتر وقتها ، بچهه به این فکر میکنند که منظور پدر و مادر شان از دعوا چیست؟ ممکن است با خودشان فکر کنند که اولیای آنها همدیگر را دوست ندارند و حتی ممکن است که فکر کنند که معنی دعوی آنها این است که میخواهند همدیگر را طلاق بدهند. اما دعوای پدر و مادرها معمولا این معانی را ندارد.این مهم است که بچهها بدانند که بزرگترها هم گاهی درست مثل خود بچهها ، باهم دعوا میکنند و در موقع دعوا ممکن است حرفهایی زده شود که واقعا" منظور آنها نباشد. بعضی روزها بزرگترها خسته و کم حوصله میشوند و شاید از دست کسی عصبانی باشند، این وقتها ممکن است در خانه بحث و دلخوری و یا شاید دعوی پیش بیاید.
احساس فرزندان در موقع دعوای پدر و مادرها چیست؟
شنیدن صدای بلند یا کلمات نامهربان از اولیا ، معمولا بچهه را غمگین میکند. دیدن ناراحتی و غمگینی اولیا و اینکه نمیتوانند عصبانیت خودشان را کنترل کنند، باعث میشود بچهها بترسند یا احساس تنهایی کنند.موقع کشمکش، بچهها ممکن است بیشتر نگران یکی از اولیا باشند که بیشتر غمگین شده یا حتی بیشتر سرش فریاد کشیده شده است. یا ممکن است یکی از اولیا ،آنقدر خشمگین شده باشد که احساس خطر پیش بیاید.
گاهی هم اولیای عصبانی با فرزندشان هم ، عصبانی میشوند. بعضی اوقات ، بچهها از دعوای بزرگترها درد های روان تنی داشته و یا خوابشان نمیبرد یا مدرسه رفتن برایشان سخت میشود. یکی از کارهای مهم این است که این احساس را با خود اولی در میان بگذارند تا آنها به کمک بچهها بیایند. شاید بزرگترها اصلا حواسشان نباشد که بچهها ترسیدهاند و یا به آنها علت بحث را توضیح بدهند و احساس منفی بچهها را بر طرف کنند.
وقتی دعوای بزرگترها زیاد طول بکشد یا زیاد تکرار بشود، چه کار باید کرد؟
هر چند که گاهی پدر و مادرها ممکن است باهم مخالفت کنند ولی اینکه سر هم داد و فریاد کنند یا حرفهای خیلی نامهربان بگویند و خلاصه به همدیگر بیاحترامی کنند، اصلا کار درستی نیست. گاهی اوقات ، دعوای بزرگترها ممکن است با خشونت و هل دادن یا شکستن چیزهای مختلف یا خدای ناکرده زد و خورد صورت گیرد که این کارها هم ، هرگز و به هیچ وجه کارهای درستی نیست.
در این زمان ها ، اولیا احتیاج دارند که کسی به آنها بیاموزد که چطور عصبانیت شان را کنترل کنند! شاید بچهها با یکی از بزرگترهایی که به او اعتماد دارند مثل عمو ، پدر بزرگ یا معلم ، راجع به اینکه در خانه مشاجرات زیاد یا خطرناک ، اتفاق میافتد و اینکه ممکن است کسی آسیب ببیند، صحبت کنند و از او بخواهند به خانواده آنها کمک کند. این کار می تواند اعضای خانواده را به زندگی آرامتری نزدیک کند.این مهم است که بچهها بدانند که بزرگترها هم گاهی درست مثل خود بچهها ، باهم دعوا میکنند و در موقع دعوا ممکن است حرفهایی زده شود که واقعا" منظور آنها نباشد.
اینکه اولیا گاهی باهم مخالفت کنند، اشکالی ندارد؟
مخالفت ، به شرط آنکه آبرومندانه باشد، به افراد کمک میکند تا احساسات خود را به هم بگویند و جلوی پر شدن و منفجر شدن را میگیرد. مهم است که اعضای خانواده بتوانند باهم درباره احساس خود گفتگو نمایند، حتی موقع مخالفت. کار خوبی که مخالفت برای آدمها میکند این است که معمولا باعث میشود که با دانستن نیاز های متقابل یکدیگر را بهتر درک کنند و احساس نزدیکی بیشتری پیدا کنند.
اولی هم درست مثل بچهها مخالفت میکنند و بعد باهم آشتی میکنند و سرانجام همه دوباره احساس خوبی خواهند داشت. هیچ خانوادهای بدون اشکال نیست و بالاخره یک نقصی پیش میآید. حتی در خوشحالترین خانهها هم ، مساله وجود دارد و بزرگترها گاهی باهم بحث میکنند. معمولا ، همه اعضای خانواده کمک میکنند تا زندگی برای بقیه ، شیرینتر بشود. پس ، مخالفت ، قسمتی از یک زندگی است و با کمک محبت و فهمیدن همدیگر ، خانواده میتواند بیشتر مشکلات را بر طرف کند.