این تمرین سادهی نوشتن میتواند زندگی شما را متحول کند!
- مجموعه: برای زندگی بهتر
ثبت خاطرات یا نوشتن رویدادها متضمن سلامت، شادی و هدفمندی در زندگی است
مطالعات متعددی حاکی از آن است که ثبت خاطرات یا نوشتن رویدادها متضمن سلامت، شادی و هدفمندی در زندگی است. شما هم امتحان کنید!
تمرینی را تصور کنید که اگر به صورت منظم صورت پذیرد، دستاوردهای زیر را در بر خواهد داشت:
ضربان قلب منظم و فشار خون پایینتر
تسکین دردهای مزمن
افزایش مقاومت بدن در برابر عفونت و بیماریها
استرس کمتر
سرکوب احساس خشم و افسردگی
حس شادی بیشتر
احساس سلامت و خوشبختی کلی
برخوردهای معقول در زندگی
محققان به اثبات رساندهاند که تمام این مزایا فقط و فقط در نتیجهی نوشتنهای ساده حاصل میشود. ابدا شوخی نمیکنیم، مطالعات متعددی در این زمینه حاکی از آن است که ثبت خاطرات یا نوشتن رویدادها متضمن سلامت، شادی و هدفمندی در زندگی است.
بیش از ۱۰ سال است که من به زنان و مردان بالای ۴۰ سال نگارش خاطرات تدریس میکنم. خلاصهی تجربیاتم در این زمینه ۲ مورد است:
۱. تک تک مردم داستانی ارزشمند برای تعریف کردن دارند، حتی اگر در ابتدا چنین تصوری نداشته باشند.
2. اگر بخواهم صادق باشم، هیچ درمانی موثرتر از نوشتن نیست. در طول زندگی حرفهایی با مردانی پولادین ملاقات کردم که قادر نبودند احساسشان را به صورت کلامی بیان کنند، پس دست به قلم شده و سبک شدند. زنانی را دیدم که دهها هزار دلار خرج دارو و درمان افسردگی کردند، اما به طور ناگهانی نقطهایی در زندگیاشان هویدا شد و خودشان را پیدا کردند. من در کلاسم روانشناسانی داشتم که اعتقاد داشتند نوشتن خاطرات مسیریست به سوی سلامت روح و روان.
بنابراین تصور نمیکنم که دیگر با افزایش سن پوکی استخوانی ما را در بر گیرد؛ اکنون بر این باورم که آنچه مسبب پوکی استخوان میشود، تحمل بارهای احساسی است.
دکتر برنه بران، از اساتید تحقیقات کار اجتماعی در دانشگاه هوستون است. او در زمینهی آسیبپذیری، یکی از پنج موضوعی که گستردهترین بحثها را در جهان به خود اختصاص داده، سخنرانیهایی دارد دال بر اینکه چرا نوشتن خاطرات معجزهگر است. نوشتن از اعماق وجود، ما را به خودمان پیوند میزند و مادامی که آن را با دیگران در میان بگذاریم، رابط ما با دیگران میشود.
بران معتقد است: ارتباط دلیل حضور ماست. همین امر به زندگی ما هدف و معنا میبخشد. او در ادامه چنین شرح میدهد که، اما برای دستیابی به آن باید داستان خود را از اعماق وجودمان بازگو کنیم. بدین منظور باید تمام جوانب وجودی خود، حتی نقاط ضعف و جنبههای آسیبپذیر وجودمان را آشکار کنیم، زیرا مفهوم خاص بودن همین است.
جنت پالز نویسندهی یکی از فوقالعادهترین خاطرات تمام دوران است، قلعهی شیشهایی. نگارش داستان او دربارهی رابطهی متلاطم او با مادرش حدودا ۳۰ سال به طول انجامید و در نهایت بر آن شد تا این داستان را به چاپ برساند. او اعتراف نمود که همواره از قضاوت مردم دربارهی رفتارهای نادرستی که با والدینش داشته، در هراس بوده.
والز به من گفت: ما این تصورات را همه جا با خود حمل میکنیم و تصور میکنیم اگر اتفاقاتی بدی برای ما رخ دهد، ما به آدم بدی بدل خواهیم شد. اما مطمئنم تک تک آنچه برای من رخ داده، برای هزاران نفر دیگر نیز رخ داده است. اینها همه به طرز عجیبی چشمان من را باز نمود و تجربیاتی بود که روح من را پالایش نمود.
نوشتن خاطرات مسیریست به سوی سلامت روح و روان
تمرین نوشتن
اما تکالیفی که باید انجام داد:
۱. یکی از محرمانهترین داستانهای حرام زندگی خود را برگزینید. قطعا این یکی از خصوصیترین موضوعات زندگی شماست که تا به حال برای هیچکس بازگو نکردهاید و همواره در تلاشید تا آن را از ذهن خود پاک کنید زیرا برایتان بسیار شرمآور یا دردناک است.
2. به خود آزادی بیان عطا کنید و دربارهی آن بنویسید. برای آنکه کاملا صادقانه عمل کنید، به خود بگوئید که بالافاصله پس از اتمام نوشتن آن را نابود خواهید کرد و رازهای شما محفوظ خواهند ماند.
3. شروع کنید. از آنجایی که این داستان مدتها در درون شما مخفی بوده، واژهها فوران خواهند کرد. حتی اگر نویسندهی خوبی نباشید، واژهها جاری خواهند شد. اما تالش کنید تا صبورانه و کامل بنویسید، تمام جزئیات و احساسات را مو به مو ذکر کنید. تمام داستان را در یک مرحله بنویسید.
4. داستان را بدین ترتیب خاتمه دهید. خط آخر را با این مضمون شروع کنید که، درسی که از همهی اینها آموختم..... . جای خالی را با تحولاتی که چنین تجربهایی در شما پدید آورده پر کنید.
پس از انجام این تمرین ساده در کلاسم، دریافتم که: تاثیر نوشتنهای صادقانه دربارهی آسیبها و آسیبپذیریها، روح و روان را کاملا پالایش میدهد، بصیرت و بینش درون چنان معرکه است که افراد به ندرت برگههای خود را پاره یا نابود میکردند. زیرا ریشهی واژهی حرام و محرمانه از حُرم و حرمت گرفته شده است.
مادامی که جنبههای آسیبپذیر وجود شما به صورت نوشتار در میآید، بندها رها میشود. همچنان که میچ آلبوم در کتابش با نام«در بهشت پنج نفر منتظر شما هستند»، ذکر کرده: بزرگترین موهبتی که خداوند به شما اعطا کرده این است که درک کنید چه بر شما گذشته است. شرح ماجرا... پذیرش دیروز...و این همان صلح و آرامش است که در جستجویش بودید.
منبع:آی بانو