خوشبینی به ازدواج از بین رفته است؟
- مجموعه: دانستنیهای قبل از ازدواج
گفته می شود 70 درصد از جوانان از پذیرفتن مسئولیت و اداره یک خانواده وحشت دارند و زندگیهای مجردی مانع گرایش آنان به ازدواج می شود. كارشناسان حوزه ازدواج عقیده دارند در حال حاضر فاصله سن بلوغ تا ازدواج 15 الی 17 سال شده و با توجه به تغییرات جامعه و حرکت به سوی مدرنیته برای کم کردن این فاصله سنی، دختران نیز در صورت لزوم باید بتوانند از پسران خواستگاری کنند و این مسئله در کمرنگ شدن مهارتهای زندگی و بیتوجهی به ارزشهای فرهنگی و اخلاقی باعث شده است تا بسیاری از جوانان در انتخاب همسر، سلیقه والدین را نپذیرند.
به همین منظور تمایل به حضور در سایتهای همسریابی بیشتر شده و افراد در فضای مجازی یا کوچه و خیابان به دنبال همسر هستند و در این راستا تحقیقات نشان داده است که 85 درصد از ازدواجهای خودگزین که بر اساس معیارهای مادی و ظاهری صورت گرفته، در ظرف کمتر از پنج سال به طلاق منجر شده است.
دكتر امان الله قرایی مقدم درباره فرهنگ شدن خواستگاری دخترها از پسرها به تهران امروز می گوید:خواستگاری دختر از پسر در جامعه روستایی و شهری ما وجود دارد. چون این دختر است كه با كردار و رفتارهای خود، روی خوش نشان میدهد و باعث به وجود آمدن زمینه تقاضای پسر برای ازدواج میشود و در نهایت زمینه خواستگاری را فراهم میكند. وی با اشاره به نقش مهم خانوادهها در این مسئله نیز میافزاید: جامعه یك رسم و رسومی دارد. خانوادهها هم می دانند كه پسر یا دخترشان چه كسی را می خواهد. ولی در نهایت این خانواده پسر است كه باید به خواستگاری برود. چون این رسم است و نمی توان آن را زیرپا گذاشت. واسطه ازدواج هم وجود دارد كه به خاطر خیر بودن این مسئله پا پیش می گذارند. ولی این دختر و خانواده اش هستند كه به صورت پنهان یا غیرعلنی پیام ازدواج و قبول آن را به خانواده پسر می رسانند. در جامعه این ارزش است كه اگر خانواده دختر به خواستگاری پسری بروند و علنی شود به اصطلاح خوبیت ندارد. در بین اقوام، خویشان و آشنایان پذیرفتن آن خیلی دشوار است و همین موضوع را كمی پیچیده می كند.
به گفته این استاد دانشگاه، وقتی تصمیم به ازدواج گرفته می شود، طرفین هر دو راضی هستند. مسئله این نیست كه دخترها به خواستگاری بروند مشكل ازدواج حل می شود. این اتفاق، ممكن است در كمتر شدن تشریفات ازدواج مؤثر باشد. اما مسئله اصلی كاهش موارد ازدواج در كشور به مسائل دیگری مانند شغل، مسكن، تامین مایحتاج و آینده زندگی، تناسب فرهنگی و درك متقابل از یكدیگر بر می گردد.
دكتر قرایی مقدم در ادامه می افزاید: به طور كلی 4 عامل در جوامع دنیا و جامعه ما در جلوگیری و به تاخیر انداختن ازدواج موثر است و باعث میشود كه سن ازدواج بالا برود. اولین عامل اقتصاد است. یك پسر باید بتواند درآمدی داشته باشد كه یك زندگی در حد معمول برای یك زن و شوهر به وجود آورد. عامل دوم دانشگاه است كه 4 سال ازدواج را عقب می اندازد كه بعد از گرفتن لیسانس هم تضمینی برای پیدا شدن شغل وجود ندارد. سومین عامل سربازی است. اما عامل دیگری كه در جامعه رواج پیدا كرده، تفریحات بیرون از خانه است. مثلا یك رابطه نادرستی بین پسرها و دخترها شكل گرفته است. دختران كه با پسران رابطه دارند نمی دانند چه صدمه ای به خود و بقیه دختران می زنند. وقتی یك پسر به راحتی می تواند یك رابطه دوستانه با یك دختر برقرار كند به فكر ازدواج با این وضع اقتصادی نمی افتد.
این جامعه شناس با اشاره به راه های تسهیل ازدواج می گوید: در بسیاری از موارد تسهیل ازدواج داشتن شغل برای جوانهاست. تفریحات ناسالم خارج از خانه رو به روز رو به تشدید است و باید رفع شود. خوشبین بودن نسبت به ازدواج از بین رفته است. بالا رفتن آمار طلاق كه وجود دارد باعث شده جوان ها نسبت به ازدواج بدبین نباشند. حتی خیانت هایی كه در جامعه رواج پیدا كرده باعث بدبینی زن ها و مردها نسبت به یكدیگر شده است. مسئله سهولت در ازدواج یك عامل نیست. خواستگاری دخترها این سهولت را به وجود نمی آورد. مگر در گذشته این وجود نداشته است؟
وی یكی دیگر از عوامل عدم ازدواج را شهرنشینی دانسته و می گوید: شهرنشینی عاملی است كه ازدواج را عقب می اندازد و برای ازدواج مشكل ساز می شود. در شهر شناخت نیست. در روستا دختر را از بچگی می شناسند. وقتی می دانند خوب است و اصالت دارد دنبال او هستند. اینقدر سوغات و هدیه می برند تا ازدواج صورت بگیرد. در شهر پسر و دختر چه شناختی نسبت به یكدیگر دارند؟ ازدواجی كه چتی باشد یا در مهمانی، تلفنی یا اینترنت و فیس بوك و... با هم تماس بگیرند كه ازدواج كنند كه ازدواج نیست. تفاوت فرهنگی، اختلاف طبقاتی، شناخت پسر و دختر از یكدیگر، طی نشدن دوران نامزدی و... عواملی است كه در شهرها بسیار موثر است.
دكتر امان الله قرایی مقدم همچنین به مسئله طلاق نیز اشاره ای كرده و می افزاید: اگر ازدواج در سومین سال طلاق منجر نشود، خانواده آرام می گیرد. 2بحران در ازدواج داریم 3 سال اول و دوران چلچلی مردها، برای درست شدن این دو بحران هم خانم ها باید كمی صبر و شكیبایی به خرج دهند تا زندگی مشترك از این دوران بگذرد.
به گفته این جامعه شناس در همه جوامع و عصرها متكفل خانواده مرد بوده است. اما در سال های گذشته به دلیل آنكه امید به آینده و موفقیت در بین پسرهای ما كم و ناامیدی در بخشی از جامعه حاكم شد، احساس مسئولیت در جوان ها كاهش پیدا كرد. چرا كه یك دختر و پسر برای اینكه ازدواج كنند باید امیدوار باشند. الان امنیت شغلی وجود ندارد. وقتی یك جوان لیسانس می گیرد باید شغلی برای او فراهم باشد كه نیست در صورتی كه هر روز تورم زیاد می شود.
امانالله قرایی مقدم تعهد را نیز یكی از مهم ترین ابزارهای اعتماد در بین زوجهای جوان می داند و می افزاید: در جامعه امروز هنجارها و ارزشها كمرنگ شده، هنجارها فرو ریخته و حرمت ها شكسته است. تعهد به اخلاقیات و تربیت افراد بستگی دارد. معنویات در بخشی از جوانهای ما متاسفانه ضعیف است، بنابراین پایبندی به اصول،اخلاقیات، اعتقاد به آداب، رسوم و سنت ها در آنها ضعیف شده و خانواده ها، مسئولان رادیو، تلویزیون، دانشگاه، آموزش و پرورش و... مقصر اصلی و مستقیم آن هستند.
او در ادامه تاكید می كند: الان در كدام برنامه تلویزیونی اسطوره های سنتی، دینی و اعتقادی را بالا برده و به درستی نشان داده اند؟ تعهد بر اساس آموزش و پرورش پایه گذاری می شود. آموزش و پرورش هم مقصر است. بیگانگی با فرهنگ ملی از كودكستان آغاز می شود.در آموزش و پرورش بیمار، وقتی احترام به معلم وجود ندارد، به درجات نظامی توجه نشود و شاگرد برای استاد تعیین تكلیف می كند وضعیت جامعه این خواهد بود.
او ادامه می دهد: هیچ پدیده ای تك علتی نیست بلكه چند علیتی است. طبق تئوری ما ذهنیت حاكم بر جامعه ایران حسی است. ازدواج هم حسی است. اما برای برقراری این حس قوی باید پایه قوی مادی برای زوجین وجود داشته باشد كه این كشش عاطفی را به سمت ازدواج سوق دهندو در غیر این صورت چه دختر از پسر خواستگاری كند و چه پسر از دختر اتفاقی در مورد وقوع ازدواج نخواهد افتاد.
منبع:سلامت نیوز