ازدواجهای محکوم به شکست
- مجموعه: کوچه پس کوچه های تفاهم
ازدواجهای محکوم به شکست
سلامت روان اولین شرط ازدواج است اما خیلی وقت ها ممکن است دانسته یا نادانسته در رابطه ای قرار بگیرید که یکی از طرفین دچار اختلالات روانی است. آن وقت است که احساس می کنید در زندگی تان یک جای کار می لنگد. زندگی آن جوری که باید باشد نیست و تحمل زندگی مشترک برایتان دشوار است. ته این راه یا به طلاق می رسد یا به آسیب دیدن و قربانی شدن طرف سالم رابطه. بنابراین باید قبل از ازدواج درباره سلامت روانی فرد مورد نظرتان مطمئن شوید.
شاید فکر کنید که بیماری های روانی آنقدر مشهود هستند که نیازی به دقت و توجه قبل از ازدواج نیست و قطعا فرد ناسالم خودش را نشان می دهد. این ایده کاملا غلط نیست اما کاملا درست هم نیست. چرا که برخی اختلالات روانی فقط زیر یک سقف مشخص می شوند و درک آنها نیاز به تعاملی طولانی مدت دارد. از سوی دیگر برخی اختلالات بر خود فرد بیمار هم پنهان است و نمی داند که دچار بیماری است.
به طور کلی بیماری های روانی به سه دسته اصلی تقسیم می شوند: روان آزردگی ها، روانپریشی ها و اختلالات شخصیت.
روان آزردگی ها شامل اختلالات درمان پذیری است که فرد موقتا دچار آنها شده و امکان برطرف شدن آنها وجود دارد اما تا درمان کامل این افراد نباید با آنها ازدواج کرد. این بیماری ها شامل افسردگی، اضطراب و وسواس می شوند.
روان پریشی ها اما بسیار سخت درمان یا غیرقابل درمان هستند. این ها کسانی هستند که در نگاه اول متوجه بیماری شان می شوید. منظورمان این نیست که اگر در یک فرد رفتاری غیرعادی و مشکل ساز دیدید باید بگویید روانپریش است؛ این اصطلاح به غلط در جامعه باب شده و نباید آن را به سادگی استفاده کنید. روانپریش در واقع به کسی گفته می شود که نسبت به دنیای اطرافش اگاهی ندارد، دچار توهم است، رفتارهای خارج از عرف دارد و متوجه نیست و افکار عجیب و هذیان نشان می دهد. این افراد کاملا درمان نمی شوند و فقط با دارودرمانی می توان علایم شان را تخفیف داد. روانپریش ها تا زمانی که دارو مصرف می کنند در کنترل هستند و در صورت قطع دارو مجددا علایمشان بروز پیدا می کند. نمونه این بیماری ها اسکیزوفرنی و اختلال دوقطبی است.
اما اختلالات شخصیت سخت درمان ترین و شاید بتوان گفت غیرقابل درمان ترین اختلالات است. فرد مبتلا به اختلال شخصیتی از نظر ظاهری ممکن است موجه و معقول و سالم به نظر برسد اما در واقع اینها کسانی هستند که سازگاری شان با دیگران در حداقل است و سر و کله زدن با آنها آزارتان خواهد داد. اینها ممکن است به شدت بدبین باشند و فکر کنند همه در حال توطئه چینی علیه شان هستند (شخصیت پارانوییدی)، ممکن است خودشیفته باشند، رفتار نمایشی نشان دهند، جمع گریز باشند و کسی را به حریم شخصی شان راه ندهند، شخصیت سختگیر و وسواسی داشته باشند و...
اختلالات شخصیت دارو و درمانی ندارند و فرد مبتلا به آن دارای رفتار انعطاف ناپذیری است که امیدی به بهبود آن نمیرود. در واقع زندگی با این افراد یعنی این که مرتب تسلیم شان باشید و تحمل شان کنید چون آنها هرگز حاضر به پذیرش ایرادهایشان نیستند. این افراد یک درصد جامعه را تشکیل می دهند و زندگی مشترک داشتن با آنها به معنی جنگ اعصاب دائمی است. چون سفت و تغییر ناپذیر هستند و پیشروی با آنها کند و دامنه اش محدود است.
ویژگی اختلال شخصیت مادام العمر بودن آن و رفتارهای تکراری، نابهنجار و اغلب ناکام کننده فرد مبتلا به آن است. این اختلالات به حدی عمیق است که در لایه های زیرین شخصیت فرد بیمار ریشه دوانده و او خودش هیچ گونه آزاری از آنها نمی بیند و بر عکس، رفتارش را صحیح می داند و دیگران را مسئول شکست ها و مشکلات خود می داند. فرد مبتلا به اختلالشخصیت هیچ انگیزه و تمایلی به بهبود ندارد.
انواع کلی اختلالات شخصیت:
اختلالات شخصیت به سه دسته تقسیم می شوند که هر کدام در برگیرنده انواعی از این بیماری است اما این سه دسته نشان می دهد که اختلالات زیر مجموعه آنها چه وجوه اشتراکی دارند:
در دسته اول اختلالاتی وجود دارد که مبتلایان آنها عجیب و غیرعادی به نظر می رسند. این دسته از اختلالات شامل اختلال شخصیت پارانویایی، اسکیزویید و اسکیزوتایپی می شود. اختلالات دسته دوم اختلالات هیجانی و دمدمی مزاجی بودن است و مبتلایانش دارای رفتار نمایشی هستند. اختلالات شخصیت ضد اجتماعی، شخصیت مرزی، شخصیت نمایشی و شخصیت خودشیفته در این دسته قرار می گیرند و اختلالات دسته سوم که وجه مشخصه آنها اضطراب و بیمناکی است و شامل اختلال شخصیت اجتنابی، شخصیت وابسته و شخصیت وسواسی-جبری می شود.
در مطالب بعدی ویژگی های هر کدام از این اختلالات شخیصیتی و مشکلات زندگی مشترک با آنها و روش های شناختشان را برایتان خواهیم گفت.
منبع: تبیان