چرا همسرم بی اعتماد است؟
- مجموعه: کوچه پس کوچه های تفاهم
بسیاری از اختلاف های بین زن و شوهرها معلول این بی اعتمادی ها هستند
وقتی شخصی را نمی شناسید یا کاری را برای بار اول انجام می دهید، این که شک کنید یا احساس بی اعتمادی داشته باشید، کاملا عادی است اما گاهی برخی از افراد نسبت به اشخاصی که شناخت کامل به آنها دارند هم حس بی اعتمادی دارند.
شک و تردید نیز مانند هر احساس دیگری، یک احساس طبیعی است اما بعضی اوقات این حس از حالت عادی خود فراتر می رود. شاید شما نیز با افرادی برخورد کرده باشید که نسبت به همه کس و همه چیز شک داشته باشند. این افراد در زندگی زناشویی با مشکلات فراوانی روبرو خواهند شد.
این بدگمانی در ارتباط با همسر بسیار مشکل ساز می شود به طوری که بسیاری از اختلاف های بین زن و شوهرها معلول این بی اعتمادی ها هستند
زندگی کردن با یک فرد شکاک و بی اعتماد و برقراری یک رابطه عاطفی با کیفیت با او شاید کمی سخت باشد. ممکن است شما به خاطر این که حس بی اعتمادی همسرتان را تحریک نکنید، مجبور شوید که به فردی محتاط و بدون حس شوخ طبیعی تبدیل شوید. شاید با این وضعیت مواجه شده اید که هرگونه تلاش ما برای ایجاد رابطه صمیمانه با فرد بی اعتماد، از سوی او به عنوان حمله تلقی شده و در نتیجه او یا از شما بیشتر فاصله گرفته یا با خشم و پرخاشگری شما را از خودش دور کرده است؛ بنابراین، هر چه شما وقت و انرژی خود را صرف رابطه خود با یک فرد بی اعتماد می کنید، پس از مدتی خواهید دید که مورد اعتماد او واقع نشده و هنوز در اول راه مانده اید.
شاید موضوع نگران کننده تر این است که فرد بی اعتماد و شکاک در صورت احساس توهین و انتقاد ممکن است دست به واکنش های هیجانی یا حتی فیزیکی بزند.
افراد بی اعتماد ممکن است دائم منتظر خیانت همسرشان باشند، بنابراین اگر با یک فرد بی اعتماد زندگی می کنید، این احتمال وجود دارد که از سوی او بارها و بارها به صورت مستقیم و غیرمستقیم به خیانت متهم شده باشید.
چرا همسرم بی اعتماد است؟
اغلب کسانی که در گذشته، عذاب بدرفتاری و بی اعتمادی را چشیده اند، مجموعه پیچیده ای از احساساتی مثل درد، ترس، غضب و سوگ را تجربه کرده اند. در نتیجه روابط فعلی شان هم دردآفرین و تحت تاثیر گذشته است.
از آنجایی که فرد بی اعتماد احتمالا در دوران کودکی مورد بدرفتاری قرار گرفته و به اطرافیان خود بی اعتماد بوده است، در دوران بزرگسالی نیز از نزدیک شدن به دیگران و ایجاد رابطه صمیمانه با آنها هراس دارد. آنها در روابط خود احساس راحتی نمی کنند. دیگران به جای اینکه برایشان اطمینان آفرین و شادی بخش باشند، پیش بینی ناپذیر و خطرناک جلوه می کنند.
چنین افرادی فکر می کنند که دیگران به آنها صدمه می زنند، خیانت می کنند و ازشان سوءاستفاده می کنند. پس بایستی در برابر دیگران همیشه حالت دفاعی داشته باشند. اعتماد کردن برای آنها سخت است، حتی به نزدیکان.
این افراد گمان می کنند که دیگران مخفیانه قصد دارند به آنها آسیب بزنند. حتی اگر رفتار فردی با آنها خوب، انسانی و احترام آمیز باشد، در ذهن شان به دنبال این مسئله می گردند که انگار کاسه ای زیر نیم کاسه است. این افراد اعتقاد راسخ دارند که سلام گرگ بی طمع نیست.
به علاوه این افراد به خودشان و توانایی ها و دوست داشتنی بودن خودشان هم اعتماد ندارند. آنها شک دارند به این که آنقدر خوب باشند که طرف مقابل شان حاضر باشد با آنها بماند. بنابراین دائم به دنبال نشانه هایی برای این مقصود طرف مقابل شان هستند.
به همسر خود در مورد اعتماد فرصت لازم را بدهید و اصرار زودهنگام در این باره نداشته باشید.
با همسر بی اعتماد چه کنیم؟
هر چند زندگی با یک فرد بی اعتماد به نظر مشکل می رسد اما اگر یک همسر بی اعتماد دارید توصیه های زیر می تواند به داشتن رابطه ای با تنش کمتر با همسرتان کمک کند:
1- توقعات غیرواقعی نداشته باشید
در صورتی که بی اعتمادی و بدرفتاری همسرتان تحت تاثیر دوران کودکی اوست، نباید انتظار این را داشته باشید که این مشکل به سرعت رفع شود. گاهی اینطور به نظر می رسد که تلاش ما به منظور ایجاد اعتماد و خوش بینی، نه تنها ثمری ندارد، بلکه موجب افزایش خصومت او نسبت به شما شده و شما را بیش از پیش نسبت به بهبودی شرایط مأیوس می کند.
اگر قادر به پذیرش همسر بی اعتماد خود هستید و همزمان امید به درمان دارید، شرایط بهتری برای تحمل بدرفتاری های ناشی از بی اعتمادی خواهید داشت.
2- صبورانه اعتمادش را جلب کنید
برقراری رابطه با چنین فردی و جلب اعتماد او مستلزم عملکرد سنجیده و شکیبایی بسیار است. بنابراین به تدریج و بدون هیچ گونه فشار یا اجباری وارد رابطه با او شوید و اجازه دهید که او اندک اندک به شما اعتماد کند. به یاد داشته باشید که به همسر خود در مورد اعتماد فرصت لازم را بدهید و اصرار زودهنگام در این باره نداشته باشید.
برای مثال نگویید: «چرا تو نمی توانی به من اعتماد کنی؟» اگر چنین کنید فرضیه همسرتان مبنی بر این که شما فردی انتقادگر هستید، به اثبات خواهد رسید و در نتیجه با شما مقابله خواهید کرد.
3- اگر چه سخت است اما از او خشمگین نشوید
طبیعی است که شما در برابر بدبینی، اتهامات، سرزنش ها و بدرفتاری های او با خشم و ناراحتی از خود واکنش نشان می دهید اما مشکل اینجاست که این فرد از آنجایی که به شما بی اعتماد است، دقیقا انتظار همین رفتار را از سوی شما دارد.
4- لجبازی نکنید
لجبازی کردن شاید روشی برای تخلیه هیجان های منفی نسبت به همسر بدرفتار و بی اعتماد باشد؛ اما پژوهش ها نشان داده است که لجبازی و اصرار بر تکرار رفتار نمی تواند چنین مشکلی را حل کند.
رفتارهای تلافی جویانه شما سبب می شود که یک بار دیگر همسرتان به این نتیجه برسد که مثل همه افراد دیگر، به شما نیز نمی تواند اعتماد کند. بنابراین از چنین واکنش هایی خودداری کنید. فکر این که یک فرد بی اعتماد، مانند کودکی زخمی و هراسان است، می تواند شما را در کنترل خشم تان نسبت به او یاری کند.
5- همسرتان را مقصر ندانید
به او نشان دهید که او در گذشته مستحق بدرفتاری و سوءاستفاده شدن نبوده است. افرادی که در گذشته با همسرتان بدرفتاری کرده اند، به احتمال زیاد او را مستحق این بدرفتاری ها و بی اعتمادی ها می دانسته اند. رسیدن به این نتیجه که بدرفتاری در گذشته به خاطر بد بودن او رخ نداده است؛ می تواند به عزت نفس بیشتر او کمک کند.
6- رفتارهای شک برانگیز نکنید
آنچه می تواند بی اعتمادی همسرتان را بیشتر کند، رفتار مبهم، شک برانگیز یا غیرصادقانه شماست. برای مثال اگر به دلایل مختلف که برای خودتان موجه است ترجیح بدهید تماس های تلفنی اعضای خانواده، دوستان یا همکاران تان را در حضور همسر پاسخ ندهید؛ بدون این که برای او توضیح دهید که این کار را از روی عادت یا به خاطر خجالت انجام می دهید؛ می توانید زمینه ایجاد شک و بی اعتمادی را در همسرتان فراهم کنید.
7- از یک روان درمانگر کمک بگیرید
اگر بی اعتمادی و بدرفتاری همسرتان شدید است، به ویژه اگر تجارب بدرفتاری در گذشته آسیب جدی به او زده است، از شما نمی خواهیم که به تنهایی با آن روبرو شوید. در صورت امکان بدون این که همسرتان را متهم به بدبینی کنید یا او را مقصر بدانید، از درمانگری صاحب صلاحیت برای تغییر این ویژگی کمک بگیرید.
منبع:ماهنامه سپیده دانایی