دوست داشتن همسر بدون خطا
- مجموعه: کوچه پس کوچه های تفاهم
با خطاهای فکری همسران،دیگر جایی برای عشق باقی نمی ماند
خطاهای فکری احساس را خراب می کنند، احساس خراب هم رابطه را. پس برای خوشبختی مراقب فکرتان باشید.
خطاهای فکری تله های همیشه باز ذهن هستند که مانند یک شکارچی چیره دست مترصد فرصتی نشسته اند تا صاحبانشان را به دام احساسات ناخوشایند و مخرب بیندازند. این افکار نادرست به دلیل همین تغییرات نامطلوبی که در احساس ایجاد می کنند مستعد خراب کردن هر رابطه ای هستند. در این بین،روابطی مانند روابط همسری که از حساسیت خاصی برخوردارند بیشتر در معرض خطر قرار دارند، به طوری که اگر زن و یا شوهری در دام این افکار گرفتار شوند، در صورت عدم توجه و رسیدگی به موقع، با کاهش صمیمیت و عشق مواجه شده و بنیان رابطه شان متزلزل خواهد گردید.
در ادامه به نُه مورد از این افکار غلط اشاره خواهیم کرد.شما چقدر با آنها دست به گریبانید؟
1. تفکر همه یا هیچ: در این شیوه ی تفکر، کلمه ی "یا" نقش تعیین کننده ای دارد به این معنا که همسر "یا" همه جوره مورد تأیید است "یا" هیچ جوره مورد تأیید نیست. برای مثال زنی که معتقد است شوهرش "یا" از پس همه کارها بر می آید "یا" از عهده هیچ کاری بر نمی آید. به عبارت دیگر در این شیوه ی تفکر حالت میانه وجود ندارد.
2. تفکر فاجعه سازی: در این شیوه، یکی از همسران در بیان کمیت و کیفیت پیامدهای منفی کار اشتباهی که طرف دیگر انجام داده اغراق می کند و آن را به یک فاجعه تبدیل می کند. برای مثال زنی که چک شوهرش به دلیلی مانند فراموش کردن موعد آن برگشت خورده با خود می گوید: «ای داد بیداد! چکش برگشت خورد، با این وضع مجبور میشیم خونه رو بفروشیم خوبه».
3. تفکرتوقعی: در این حالت، یکی از همسران بدون اینکه در باره نیازها، انتظارات و علایق خود صحبتی کرده باشد توقع دارد دیگری از دغدغه های او اطلاع داشته باشد. برای مثال شوهری در شرایطی که درباره احساس خود نسبت به شغلش به زنش حرفی نزده انتظار دارد که او بداند چقدر این شغل برای او کسل کننده است: « حتی اگر من در برابر دیگران از شغلم تعریف کنم، زنم باید بداند که چقدر از آن بیزارم».
4. تفکر بر چسب زنی: در این شیوه زن یا شوهر به طور غیرمنصفانه از خصیصه های مثبت طرف دیگر چشم پوشی کرده و ویژگیهای منفی کوچک او را به یک برچسب بزرگ تبدیل می کند. مانند شوهری که به خاطر یکی دو بار ته گرفتن غذا به زنش که در کارهای دیگر منظم و مراقب است برچسب "بی توجهی" می زند.
5. تفکر سرزنشگری: در این شیوه یکی از همسران به خاطر مشکل یا مسئله ای که در زندگی به وجود آمده به طور غیر منطقی طرف دیگر را مقصر دانسته و او را سرزنش می کند. برای مثال زنی که به دلیل غرق شدن کشتی واردات شرکت شوهرش، لازم است از لحاظ اقتصادی با ملاحظه تر رفتار کند با خود می گوید: «به خاطر ندانم کاری های او زندگی من و بچه ها خراب شد».
6. تفکر بی کفایتی هیجانی همسر: در این شیوه یکی از همسران خودش را متقاعد می کند که طرف دیگر نمی تواند هیجاناتش را مدیریت کند. برای مثال زنی که معتقد است شوهرش اصلاً از پس خشمش بر نمی آید طوری که مدام با دیگران گلاویز می شود و اصلاً نمی شود با او حرف زد.
7. تفکر قضاوت گری: در این مورد یکی از همسران بدون کسب اطلاعات کافی، درباره رفتار طرف مقابل به قضاوت می نشیند و به نتیجه گیریهای غیر منطقی ای می رسد که بر مبنای واقعیت نیست. برای مثال شوهری با خود فکر می کند که : «زنم حتماً یک مشکلی با من دارد چون اخیراً حواس پرت شده است».
8. تفکر خواندن انگیزه های همسر: در این مورد، یکی از همسران به اشتباه فکر می کند دیگری برای فلان کار انگیزه ای غیر از چیزی که نشان می دهد دارد. برای مثال زنی که شوهرش به خاطر مهمانی جشن تولد او زودتر به خانه آمده با خود فکر می کند: «زودتر آمده تابیشتر پیش پدر و مادرش باشه».
9. تفکر «او هم مثل بقیه است»: در این شیوه یکی از همسران به خاطر سرخوردگی هایی که قبلاً برای او به وجود آمده،به طور ناخودآگاه انتظارات فوق العاده ای از طرف دیگر در جبران گذشته خود دارد و به همین دلیل برای خودش تصوراتی به وجود آورده مبنی بر اینکه همسرش باید کامل تر از بقیه باشد. برای مثال زنی که زیر سایه پدری معتاد به کار بزرگ شده همسرش را به یک اسطوره عشق تبدیل می کند و از او انتظار محبت و توجه زیاد (و جبران کننده ای) دارد. وقتی شوهر برای تأمین خانواده به ناگزیر یک شیفت اضافه تر سر کار می ماند زن با خودش می گوید: « او هم مثل بقیه به من اهمیت نمی دهد و فقط نگران کارش است».
حال که با چند مورد از خطاهای فکری همسران آشنا شدید حتماً می توانید درباره خروجی آنها هم نظر بدهید. به نظر شما آیا در صورت عدم توجه کافی به درمان این افکار سمی،دیگر جایی برای عشق باقی می ماند؟
منبع:تبیان