سلسله زیاریان چگونه به وجود آمد و چگونه از بین رفت؟
- مجموعه: تاریخ و تمدن
حکومت زیاریان
به وجود آمدن سلسله زیاریان و برتخت نشستن مرداویج
مرداویج، پایه گذار سلسله زیاری، ادعا می کرد اصل و نسبش به خاندان سلطنتی قبل از اسلام گیلان برمی گردد. وی در ابتدا به علویان طبرستان و آنگاه به اسفار بن شیرویه، سردار گیلی، خدمت میکرد.
هدف زیاریان در ابتدا زنده کرذن امپراتوری ساسانیان و برکنار کردن قدرت خلافت عباسی بود؛ ولی بعد از مرگ مرداویج، به طور حکومتی محلی در گرگان، طبرستان و منطقه های اطراف درآمد و بعد از مدتی تحت فرمان دیگر حکومتهای همسایه شد. به تدریج قدرت و نفوذ امیران زیاری کم و کمتر شد تا آن که آخرین امیران این خاندان، در دورهٔ سلجوقیان، محدود به قلعههای کوهستانی بودند.
مرداویج، که قبل از تأسیس دودمان زیاری یک فرماندهٔ نظامی بود، با کشتن اسفار بن شیرویه در ۳۱۶ هجری، توانست قدرت زیادی پیدا کند و به صورت مستقل به نواحی مرکزی ایران لشکر بکشد. مرداویج با حمله به جبال و تصرف اصفهان و خوزستان خودی نشان داد و با انتخاب عنوان شاهنشاه برای خود، رؤیای زنده کردن امپراتوری ساسانیان را در سر میپروراند. وی در سال ۳۲۳ هجری در اصفهان، به وسیله غلامان تُرک خود، به قتل رسید.
وشمگیر
بعد از مرداویج، نزدیکان او با برادرش، وشمگیر، پیمان بستند. وشمگیر در همان ابتدای به امارت رسیدن، با لشکرکشیهای سامانیان و بوییان روبرو شد و این جنگها در همه طول حکومتش ادامه پیدا کردند. وشمگیر در جنگ اسحاقآباد شکست سختی خورد و مناطق زیادی از قلمرو او از دست رفت و بعد از حکومت زیاریان محدود به گرگان و طبرستان و قسمت های اطراف آن میشد. بعد از آن زیاریان تابع حکومتهای همسایه شد و وشمگیر که با کمک سامانیان، در حال آماده شدن برای هجدهمین جنگ با بوییان بود، درگذشت.
بیستون
بعد از او بیستون توانست در رقابت با برادر کوچکتر خود، قابوس، حکومت زیاریان را در دست گیرد و روابط نزدیکی با بوییان و خلیفه به وجود آورد که باعث ایجاد آرامش در قلمروش شده و بعد از او هم الگوی رفتار سیاسی زیاریان گردید.
قابوس بعد از مرگ بیستون، به جای بوییان، با امیران سامانی متحد شد و جنگهای بسیاری بین این دو جبهه درگرفت، تا آن که با شکست قابوس از عضدالدوله بویی، وی به دربار سامانیان پناه برد و تا هجده سال از حکومت دور بود.
قابوس
در سال ۳۸۸ هجری، با درگذشت فخرالدوله بویی، قابوس موفق شد سرزمینهای پیشین خود را دوباره پس بگیرد. بعد از این دوره بود که امیران زیاری تحتالحمایه دربار ترکتبار غزنویان شدند. قابوس دارای گرایش سیاسی نزدیک به خلیفه و سلطان محمود غزنوی بود و مشهور به علمدوستی و ادبپروری بود.
منوچهر
بعد از مرگ قابوس، پسرش منوچهر به صورت رسمی در سال ۴۰۳ هجری بر تخت امارت زیاریان نشست و این حکومت وارد دوران نابودی خود شده و وابسته به سلاطین ترکتباری شد که در خراسان قدرت بیشتری داشتند. به این صورت در این دوره زیاریان از حکومت مستقل تبدیل به قدرتی تحت سلطه، خراجگذار و دستنشانده شدند. منوچهر برای اطمینان بیشتر از پشتیبانی غزنویان، با دختر سلطان محمود ازدواج کرد. وی در همه دوران امارتش، هیچ وقت برای لشکرکشی و نبرد، از پایتختش بیرون نرفت.
انوشیروان
بعد از مرگ منوچهر و سلطان محمود، انوشیروان امیر زیاریان شد اما او بچه بود، پس باکالیجار کوهی قدرت را به دست گرفت وبعد از مدتی به اجازهٔ سلطان مسعود غزنوی، شخصاً امارت گرگان و طبرستان را به دست گرفت. انوشیروان زمان ضعیف شدن غزنویان به دست سلجوقیان، توانست امارت موروثی را از باکالیجار پس بگیرد.
در سال ۴۳۳ هجری، طغرل بیگ به قلمرو او یورش برده و بدون جنگ سرزمینش را به تصرف در آورد. هر چند انوشیروان به امیری زیاریان ماند، ولی بعد از آن حکومت زیاری محدود به قلعهها و املاک موروثی ایشان میشد و حکومت در حقیقت از دست این خاندان بیرون شد. برخی تاریخ نویسان این اتفاق را به مثابه پایان دوران زیاریان می دانند.
دارا
از دارا به عنوان امیر بعدی زیاریان نام برده شدهاست؛ ولی ممکن است که دارا نام دیگر انوشیروان، یا نام دیگر اسکندر زیاری باشد. هر چند کیکاووس رسماً وارث امارت زیاریان گردید، اما تاریخ نویسان درباره حکومت وی، پسر و پدرش مشکوک هستند. کیکاووس برای نوشتن کتاب قابوسنامه شهرت دارد. وی در جنگی در قفقاز کشته شد و پسرش گیلانشاه جایگزین او شد. به احتمال زیاد اسماعیلیان الموت در آخر باقی مانده آل زیار را سرنگون کردهاند.
گردآوری: بخش فرهنگ و هنر بیتوته