لطیفه نخودی
- مجموعه: سرگرمي کودکان

* به یه نفر میگن تو شهرتون آثار باستانی دارین؟ میگه نه ولی دارن میسازن.
* یه روز یه نفر میره توجنگل می بینه روباهه خوابه میگه خوب شد خواب بود وگرنه گولم میزد.
* یارو پتروس فداکار و با دهقان فداکار قاطی می کنه می ره انگشتشو می کنه تو چشم راننده قطار.
* یک بار یک یه نفر زنگ میزنه تاکسی تلفنی میگه آقا ماشین دارید. مردی که پشت تلفن بوده جواب میده بله. میگه خوش به حالتون ما نداریم.
* هواپیما داشت سقوط می کرد، همه داشتند جیغ می زدند به جز یکی !
ازش می پرسن چرا تو ساکتی ؟!
میگه : ماله بابام که نیست بذار سقوط کنه !!!
* به یارو میگن یه جمله بگو که توش چای باشه …
میگه قوری !!!
* یه نفر توی اتوبوس پر جمعیت پیله کرده بود به راننده و در گوش راننده حرف می زد.
راننده مرتب بهش می گفت : برو بشین سر جات.
آخرش مسافرها به راننده میگن : آقای راننده به حرفش گوش کن شاید کاری داره.
راننده میگه : نه اومده به من میگه : چپ کن یه کم بخندیم !!!
منبع:tebyan.net




![گروسی: ایران اکنون بهطور فعال غنیسازی نمیکند، اما تحرکاتی در نزدیکی محل ذخایر اورانیوم [۶۰ درصد] این کشور شناسایی شده است گروسی،اخبار سیاست خارجی،خبرهای سیاست خارجی](/modules/mod_raxo_allmode/tools/tb.php?src=/images/stories/news/1404/08/14040807-97ba675.jpg&w=175&h=95&zc=1)





