سیما تیرانداز + تصاویر سیما تیرانداز
- مجموعه: دنیای بازیگران
سیما تیرانداز متولد ۹ شهریور ۱۳۴۹ در تهران میباشد
سیما تیرانداز
زمینه فعالیت : سینما و تلویزیون
تولد : ۹ شهریور ۱۳۴۹ تهران
ملیت : ایرانی
پیشه : بازیگر
همسر(ها) : ناصر هاشمی (سابق) - مجید جوزانی
فرزندان : نویان
سیما تیرانداز (زاده ۹ شهریور ۱۳۴۹ در تهران) از بازیگران تئاتر و سینمای ایرانی است. وی دارای مدرک تحصیلی کارشناسی در رشته ادبیات نمایشی از دانشگاه ازاد و کارشناسی ارشد کارگردانی و بازیگری از دانشکدۀ سینما و تئاتر دارد.
زندگی نامه
آغاز فعالیت سیما تیرانداز از سال ۱۳۶۷ با نمایشهای آموزشی مدرسه هنر و ادبيات صدا و سيما زیر نظر جاری سابق خود -گلاب آدینه- بود. با بازی در نقش کوتاهی در فیلم هامون ساخته داریوش مهرجویی به سینما آمد و سپس در فیلم بانو ساخته دیگر داریوش مهرجویی بازی کرد. اما سایههای هجوم فرصت مناسبی برای هنرنمایی او بود که برای بازی در همین فیلم نامزد جایزه بهترین بازیگر زن از یازدهمین جشنواره فیلم فجر شد. سیما تیرانداز با ناصر هاشمی ازدواج کرد ولی اکنون از هم جدا شدهاند. اکنون مجید جوزانی همسر اوست.
مصاحبه/سیما تیرانداز چگونه بازیگر شد؟
از روزی که دختر کوچولو برای رسیدن به آمال کودکیاش انگشت خود را برید و خونش را ریخت و با دختر عمویش هم قسم شدکه بازیگر شود سالهای زیادی گذشته. اینکه خوب گذشته یا بد خیلی مهم نیست و البته اینکه سخت گذشته یا آسان هم چندان مهم نیست. مهم این است که او پای قسمش ایستاد و امروز یک بازیگر است. سیما تیر انداز از آن دست بازیگرانی نیست که شهرت نام و چهرهاش با همدیگر متفاوت باشد. همانقدر که چهرهاش برای همه آشناست نامش هم همانطور است. قابلیتش اما در خلق کاراکترهای مثبت و منفی کارهایش را وسعت میدهد و باعث میشود بهتر در حافظه سینمایی آدم ها جا خوش کند. آیا کسی را سراغ دارید که عروس و البته جاری بدجنس سریال نرگس را که جمعه شبها همه را پای جعبه جادو میخکوب میکرد فراموش کرده باشد؟ گپ زدن با سیما تیرانداز درباره همه اولینهای به یاد ماندنی زندگیاش خالی از لطف نبود. اولینهایی که جالبترین آنها در رؤیای روزهای کودکی اش خلاصه میشود و البته هم قسم شدنش آن هم به شیوهای منحصربهفرد با دختر عمویش.
سیما تیرانداز
اولینبار علاقه به بازیگری چه زمانی در وجودتان شکل گرفت؟
سیما تیرانداز: من از کودکی رؤیای بازیگری داشتم حتی یادم میآید در دنیای بازی کودکانهمان همیشه با دخترعمویم دست میدادیم و قول میدادیم که در آینده بازیگر شویم. در حدی که حتی انگشتهایمان را خونآلود به هم آغشته کنیم و قسم بخوریم که بازیگر شویم!
منظورم این است که رؤیای بازیگری از کودکی بامن بود در تمام بازیهای بچگیمان در حال نقشبازی کردن بودیم.بعد از مدتی هم با دیدن یک تئاتر دوباره حس علاقه به بازیگری در من اوج گرفت. آن موقع به پدرم گفتم، حتما میخواهم بازیگر شوم. پدرم جواب داد پس باید در دورههای بازیگری شرکت کنی، اما گرفتار درس و مشق بودم و وقت این کار را نداشتم.این علاقه کمکم در حال از بین رفتن بود که یک روز در دبیرستان همکلاسی پشت سری من گفت: «خواهرم در کلاس بازیگری ثبتنام کرده است.» من هم پرسیدم: «آدرس کلاس را به من بگو. من هم میخواهم به آن کلاس بروم.» آدرس را که به من داد دقیقا در خیابان دریاینور بود که یک کوچه با منزل ما فاصله داشت. اینطور شد که رفتم در کلاس ثبتنام کردم.
از گذراندن این دوره تا بازیگر شدن تو چقدر زمان برد؟
سیما تیرانداز: خوشبختانه زمان خیلی کمی تا بازیگر شدن من سپری شد. فاصله ۲ سال بعد از گذراندن دوره بازیگریام، در «مرگ یزدگرد» و «هامون» بازی کردم. از خوششانسی من بود که توانستم آنقدر سریع پیشرفت کنم.
واکنش خانواده در مقابل تصمیم شما چه بود؟
سیما تیرانداز: با مخالفتهای زیاد خانواده و اشک و آه! آنها روبهرو شدم. اما در نهایت خانواده مجبور شدند شرایط من را بپذیرند و از یک جایی به بعد متوجه شدند که نمیتوانند جلودار من شوند. در واقع من راهم را انتخاب کرده بودم.
اولین تلاش جدیای که برای رسیدن به هدفت کردی چه بود؟
سیما تیرانداز: بعد از اینکه در دورههای بازیگری ثبتنام کردم در۲ تئاتر مشغول به کار شدم. یک تئاتر کودک بود و یک تئاتر ساده که با کارگردانی خانم گلاب آدینه.
اولین باری که مقابل دوربین قرار گرفتی بازی در کدام کار بود؟
سیما تیرانداز: بازی در «هامون» آقای مهرجویی بود خوشبختانه آن زمان آنقدر سنم کم بود که خیلی دلهره بازی نداشتم.با بازیگران آشنا نبودم البته آن موقع نه آقای خسرو شکیبایی آنقدر فوق ستاره بودند و نه خانم بیتا فرهی! در حقیقت نمیدانستم در چه کار مهمی بازی میکنم. خوشبختانه برخلاف نسل امروز که یک چیزهایی برایشان مهمتر از چیزهای دیگر است، ولی برای من خود بازیگری در اولویت است. هیچوقت فکر نکردم کجا بازی کردهام و با چه کسی بازی میکنم. همیشه و در هر جایی خود بازیگری برایم جلوتر از هر افتخار دیگری بوده و همین مسئله باعث میشد در نقشآفرینیهایم راحت باشم و با آرامش بیشتری کار کنم. حتی در مقابل مرحوم آقای خسرو شکیبایی و آقای انتظامی با آرامش بازی کردم. در واقع انگیزه بازیگری باعث شد که خودم را مقابل بزرگانی که با آنها بازی میکنم نبازم.
بیوگرافی سیما تیرانداز
واکنش بقیه افراد گروه بعد از بازی در اولین کارت چطور بود؟
سیما تیرانداز: من خیلی جوان بودم و عوامل کار من را به چشم یک دختربچه نگاه میکردند اما هیچوقت فراموش نمیکنم که آقای انتظامی به من گفتند که آینده روشنی را برای تو میبینم و میدانم خیلی موفق میشوی. ایشان همیشه این لطف را به من داشتند و به من دلگرمی میدادند و به من میگفتند که تو دختر بااستعدادی هستی.
فکر میکنم با اینکه کمسن بودم اما همیشه انتخابهای خوبی داشتم. در دوره دبیرستان پدرم درمورد تحصیل من هیچ تصوری جز رشته تجربی و ریاضی نداشت و من بعد از گذراندن سال اول با تمام مخالفتهای پدرم تصمیم گرفتم به هنرستان بروم. این خودم بودم که برای زندگیام راه موردعلاقهام را انتخاب کردم و وقتی در رشته موزهداری و نمایش در دانشگاه قبول شدم پدرم باز هم اصرار داشت که رشته موزهداری را دنبال کنم. اما خب انتخاب من تحصیل در رشته نمایش بود. باز هم میگویم خوشبختانه انتخابهای زندگیام انتخابهای درستی بوده است. دلیل این اتفاقات خوب را نمیدانم شانس بدانم یا تقدیر خوب.
اولین دستمزدت چقدر بود و با آن چه کردی؟
سیما تیرانداز: هزار تومان در سال ۶۸ گرفتم، یادم میآید با آن دستمزد یک انگشتر طلا و یک ضبط صوت خریدم.
روند زندگی سیما تیرانداز بعد از بازیگر شدنش چه تغییراتی کرده است؟
سیما تیرانداز: روند زندگیام از خیلی جهات تغییر کرده است اگر تغییرات وجود نداشت که نمیتوانستم خودم را فرد موفقی بدانم. هر کسی بعد از گذر زمان نگاه و رویکرد زندگیاش فرق میکند. طبیعی است آدمها بعد از بالا رفتن سنشان انتخابهایشان فرق خواهد کرد، نگاهشان متفاوت و در کارشان حرفهای خواهند شد.در کل دنیای ما در حال تغییر است. نگاه من به زندگی و بازیگری در ۱۸ سالگیام با نگاه یک دختر ۱۸ ساله این دوره خیلی تفاوت دارد. اگر به اطرافمان دقت کنیم، متوجه میشویم این روزها حتی کتاب خواندنها هم الکترونیکی شده است.
تصاویر سیما تیرانداز
سیما تیرانداز اگر بازیگر نمیشد چه شغلی را انتخاب میکرد؟
سیما تیرانداز: از قبل به معماری هم علاقه داشتم. شاید سعی میکردم شغل مهندس معماری را انتخاب کنم و یک زندگی کارمندی را انتخاب میکردم و زندگیام کاملا متفاوت میشد.
هیچ وقت پیش آمده از تصمیمی که گرفتهای ناامید شوی؟
سیما تیرانداز: از انتخاب شغل بازیگری هیچ وقت پشیمان نشدم اما همیشه یک تاسف برای من وجود دارد و این تاسف از قبل برای من بوده است و همچنان هم وجود خواهد داشت. متاسفانه در کشور ما، هنرمند تامین مالی ندارد، یعنی تا زمانی که کار میکنی درآمد خواهی داشت و هنرمند ایرانی امنیت شغلی ندارد و این مسئله برای ما بازیگرها آزاردهنده است.
یک هنرمند قطعا برای مملکتش فعالیت میکند و خیلی طبیعی است که انتظار داشته باشد از هر لحاظی تامین باشد. از یک کارگر ساختمانی هم از من بازیگر بیشتر حمایت میشود چون او بیمه بازنشستگی دارد، بیمه بیکاری دارد و وزارت کار از او حمایت میکند. اما برای من هنرمند هیچ کدام از این حمایتها وجود ندارد. همین چند وقت پیش خانم نادیا دلدار گلچین، بدون هیج حمایتی از دنیا رفت و خانم حمیده خیرآبادی هم همینطور. همه ما به نحوی در این شغل از نبود امنیت شغلی رنج میبریم و متاسفانه هیچ کس به فکر ما نیست که شرایط مناسبی را برای ما فراهم کند. اگر بنا به دلایلی یک کارگردان یا بازیگر کار نکند نابود خواهد شد و هیچ حمایتی از طرف دولت شکل نمیگیرد. تنها ناامیدی من از بازیگری همین مسئله است.
بزرگترین اتفاقی که از دوران بازیگری در ذهنت باقی مانده است چیست؟
سیما تیرانداز: اینکه در تمام این سالها عاشقانه بازی کردهام، در تمام بازیهایم با تمام وجود و عشق بازی کردم و درباره هر نقشی که از من بپرسند چه خاطرهای از آن داری میگویم عشق به نقش و بازیگریام همیشه جلوتر از هر چیزی در وجود من بوده است. بازیگری آنقدر از نظر روحی من را ارضا میکند که واقعا نمیتوانم به چیزهای دیگری فکر کنم. وقتی در حال بازی در یک نقش هستم به هیچ چیز جز آن نقش فکر نمیکنم. بازیگری من را زنده میکند. همین دیروز از صحنه تئاتر که پایین آمدم وقتی در آینه خودم را دیدم آنقدر حالم خوب بود که در آن لحظه خدا را شکر کردم و وقتی بازی نمیکنم اصلا این حال خوب را ندارم.
تلخترین تصویری که از این سالها در ذهنت باقی مانده است چه تصویری است؟
سیما تیرانداز: خب تلخیهای این رشته کم نیست اما تلخترین اتفاق در حرفه ما این است که خیلیها در جایگاهی که حقشان است قرار نمیگیرند. خیلی از کسانی که شاید تواناییها و انرژیهای بیشتری دارند جایگاهشان پایینتر از افراد دیگر است و این اتفاق برای من تاسفبرانگیز است.
رضایت از کار بازیگری چطور به دست میآید؟
سیما تیرانداز: هر بازیگری میتواند این رضایت را برای خودش به وجود بیاورد. شما میتوانی هر کاری را انتخاب نکنی. شاید در زندگی کاری من فقط دو مورد وجود داشته است که تاسف خوردهام و اذیت شدهام که چرا آن کار را پذیرفتهام.
به نظر شما برای بازیگر شدن شانس مهمتر است یا مهارت و سواد بازیگر؟
سیما تیرانداز: شما ممکن است شانس بیاورید و به یک بازیگر مطرح تبدیل شوید اما وقتی سواد و دانش نداشته باشید به عنوان یک بازیگر کمدانش معرفی میشوید و متقابلا میتوانید بازیگر باسوادی باشید که شانس بازی کردن نداشته باشید پس شانس و لیاقت هر دو مکمل یکدیگرند.یک بازیگر باید خیلی چیزها را بداند و قطعا نباید فرد ناآگاهی باشد. در حقیقت دانش لازمه بازیگری است، چون وقتی دانش نداری مطمئنا قدرت تجزیه و تحلیل هم نداری پس نمیتوانی پیشرفت کنی. شانس برای مطرح شدن نیاز است ولی برای تداوم کاری داشتن دانش ضروری است.
عکس های سیما تیرانداز
کارنامه هنری سیما تیرانداز
سینما
سینما | کارگردان | سال |
هامون | داریوش مهرجویی | ۱۳۶۸ |
هامون | داریوش مهرجویی | ۱۳۶۸ |
بانو | داریوش مهرجویی | ۱۳۷۰ |
سایههای هجوم | احمد امینی | ۱۳۷۱ |
سایههای هجوم | احمد امینی | ۱۳۷۱ |
جاده عشق | رجب محمدین | ۱۳۷۲ |
پاداش سکوت | مازیار میری | ۱۳۸۵ |
شکلات داغ | حامد کلاهداری | ۱۳۸۸ |
ع ش ق | قاسم جعفری | ۱۳۹۳ |
وروجكها | فرزاد اژدری | ۱۳۹۳ |
تلویزیون
نام مجموعه تلویزونی | سال |
آئینه | ۱۳۶۶ |
پنجرهای رو به آفتاب | ۱۳۷۰ |
زندگی | ۱۳۷۱-۱۳۷۰ |
پنجرهای رو به باغچه | ۱۳۷۲ |
بیبییون | ۱۳۷۴ |
دور باغ گذشت | ۱۳۷۴ |
وکلای جوان | ۱۳۷۵-۱۳۷۴ |
دومین انفجار | ۱۳۷۵ |
آژانس دوستی | ۱۳۷۶ |
چای قند پهلو | ۱۳۸۰ |
جوانی | ۱۳۸۰ |
باران عشق | ۱۳۸۰ |
خانهای در تاریکی | ۱۳۸۲ |
حلقه سبز | ۱۳۸۶ |
در چشم باد | ۱۳۸۲ |
ستایش | ۹۰-۱۳۸۸ |
سیامین روز | ۱۳۸۹ |
چهار بهار | تله فیلم ۱۳۸۶ |
پس از مه | تله فیلم |
سرگیجه (تله فیلم) | ۱۳۸۷ |
دودکش | ۱۳۹۲ |
ستایش ۲ | ۱۳۹۲ |
بین خودمون بمونه | ۱۳۹۳ |
نفس گرم | ۱۳۹۴ |
دودکش۲ | ۱۳۹۴-۹۵ |
تئاتر
تئاتر | نقش | سال |
مرگ یزدگرد | بازیگر | |
هتل عروس | کارگردان | |
دخترک شب طولانی | کارگردان | |
محاله فکر کنیداینطوری هم ممکنه بشه | کارگردان و بازیگر | |
تله تئاتر بازرس کل | بازیگر | ۱۳۸۱ |
نمایش حیات خلوت | بازیگر | ۱۳۸۵ |
نمایش مانفیست چو | بازیگر | ۱۳۸۷ |
نمایش پری خوانی عشق و سنگ | بازیگر | ۱۳۸۹ |
نمایش آواز از دورترین کرانه مه آلود زمین | بازیگر | ۱۳۸۹ |
نمایش خانمچه و مهتابی | بازیگر | ۱۳۸۹ |
نمایش خدای کشتار | بازیگر | ۱۳۹۲ |
جوایز
* جایزه بهترین بازیگر زن از دهمین جشنواره تئاتر فجر برای نمایش مرگ یزدگرد (۱۳۷۰)
* جایزه بهترین بازیگر زن از بیستمین جشنواره تئاتر فجر که در آن سال داور فرمانی از اردبیل نیز بهترین بازیگر مرد برگزیده شد.
* نامزد جایزه بهترین بازیگر نقش اول در یازدهمین جشنواره فیلم فجر برای فیلم سایههای هجوم.
* برنده تندیس بهترین بازیگر نقش مکمل زن از یازدهمین جشن خانه سینما برای فیلم پاداش سکوت.
* برنده جایزه بهترین بازیگر زن از بیست و هشتمین جشنواره تئاتر فجر برای نمایش پری خوانی عشق و سنگ ۱۳۸۸.
گردآوری:بخش سرگرمی بیتوته
منابع
wikipedia.org
2rooz.com