چه اتفاقی برای فیلم «سوپرمن» نیکلاس کیج رخ داد؟
- مجموعه: اخبار فرهنگی و هنری
- تاریخ انتشار : یکشنبه, ۱۶ شهریور ۱۴۰۴ ۲۰:۳۹

دیجی کالا | اگر فیلم «فلش» (2022) را تماشا کردهاید، احتمالا آن صحنهی بحثبرانگیز را به یاد دارید: نیکلاس کیج با کمک سیجیآی در قالب سوپرمن ظاهر میشود تا با یک عنکبوت غولپیکر مبارزه میکند. کیفیت نهچندان مطلوب جلوههای ویژه به کنار، این حضور ناگهانی برای بسیاری از تماشاگران عجیب و حتی بیمعنا بود؛ گویی از ناکجاآباد به روایت تحمیل شده است. اما آنهایی که از تاریخچه پرحاشیهی پروژهی نافرجام «سوپرمن زنده است» (Superman Lives) خبر داشتند، میدانستند این صحنه در واقع اشارهای مستقیم به آن پروژهی عجیبوغریب است.
برای درک ماجرا باید به دههی 90 میلادی بازگردیم؛ زمانی که تیم برتون با «بتمن» (1989) و «بازگشت بتمن» (1992)، برداشتی تاریک، اکسپرسیونیستی و متفاوت از شوالیهی تاریکی ارائه داد. اما لحن سیاه و ناخوشایند این دو فیلم، باعث دلخوری گروهی از مخاطبان کمسنوسال و حتی شرکای تجاری مانند مکدونالد شد. نتیجه؟ استودیوی برادران وارنر، برتون را کنار گذاشت و جوئل شوماخر را جایگزین کرد. وارنر اما در همان برهه، سرگرم احیای یک ابرقهرمان دیگر هم بود: سوپرمن.
با عملکرد موفق «بتمن»، وارنر امیدوار بود که بتواند همان معجزه را با مرد پولادین تکرار کند. آنها همچنین میدانستند که این شخصیت نیازمند یک شروع دوباره است: پس از موفقیتهای اولیهی «سوپرمن» (1978) ریچارد دانر، دنبالهها بهتدریج کیفیت خود را از دست دادند تا اینکه «سوپرمن 4: در جستجوی صلح» (1987) عملا این فرنچایز را به نابودی کشاند و اغلب بدترین فیلم مجموعه در نظر گرفته میشود. بنابراین، وقتی وارنر سال 1993 حقوق شخصیت را از الکساندر سالکایند (تهیهکنندهی سرشناس) خریداری کرد، توسعهی پروژهی «سوپرمن زنده است» سریعا آغاز شد.
برادران وارنر خوشبین بود و میخواست همان کاری که برتون با «بتمن» انجام داده را برای «سوپرمن» تکرار کند. آنها حتی پیش از آغاز مراحل پیشتولید، به طرفداران خبر دادند که در حال کار بر روی فیلم جدید «سوپرمن» هستند. آنها جان پیترز، تهیهکننده «بتمن» را برای هدایت پروژه جدید استخدام کردند و شرایط مهیا شد تا ابرقهرمان مشهور دنیای دیسی به نسل جدید معرفی شود اما رفتهرفته همهچیز به کابوس تبدیل شد و این فیلم هم بایگانی.
«سوپرمن زنده است» از همان ابتدای تولید مشکلات اساسی داشت
پس از اینکه برادران وارنر حقوق «سوپرمن» را بهدست آورد، در قدم اول به سراغ جاناتان لمکین رفت تا فیلمنامه را بنویسد. لمکین به خاطر کارهایش در سریالهای تلویزیونی «خیابان جامپ شماره 21» و «بورلی هیلز 90210» شناخته میشد و بعدها «وکیلمدافع شیطان» و «اسلحه مرگبار 4» را نوشت. اما برادران وارنر برداشت او از سوپرمن را دوست نداشت و احساس میکرد که بخش زیادی از فیلمنامه لمکین از جنبهی مضمونی، بیش از حد به فیلم «بتمن برای همیشه» ساختهی جوئل شوماخر نزدیک است.
بنابراین، استودیو یک فیلمنامهنویس جدید، گرگوری پوآریه را به خدمت گرفت تا داستان را به طور کامل بازنویسی کند، آنها ظاهرا ایدههای او را هم دوست نداشتند چون مدتی بعد، کوین اسمیت را برای نوشتن نسخه جدید استخدام کردند. بنابراین، قبل از اینکه حتی پیشتولید آغاز شود، «سوپرمن زنده است» از نسخههای مختلفی عبور کرد که هیچکدامشان مدیران وارنر را به وجد نمیآورد. پس از اینکه اسمیت نظر خود را درباره فیلمنامه پوآریه به استودیو گفت، آنها اجازه دادند تا بار دیگر از صفر شروع کند، هرچند به او گفتند که مرگ سوپرمن را در داستان بگنجاند تا از رویداد بزرگ کمیک سال 1992 که در آن سوپرمن به دست دومزدی کشته شد، استفادهی ابزاری کنند.
اسمیت تمام تلاشش را کرد تا در چارچوبهای تعیینشده کار کند و سال 1996 اولین پیشنویس را تحویل داد. در نهایت، به نظر میرسید که اوضاع برای «سوپرمن زنده است» خوب پیش میرود و کارگردان «به دنبال امی»، پیشنویس دوم را سال بعد تحویل داد. در همین حین، گزارش شد که نیکلاس کیج تحت تاثیر فیلمنامه اسمیت قرار گرفته. او به لطف بازی در فیلمهای بلاکباستری پرفروش مانند «هواپیمای محکومین» (Con Air) و «صخره» (The Rock) از شهرت خوبی برخوردار شده بود و وارنر هم به او علاقه نشان داد. به نظر میرسید که فیلم بالاخره یک فیلمنامه و یک ستاره مناسب پیدا کرده است، اما این تازه آغاز ماجرای پرفرازونشیب «سوپرمن زنده است» بود.
«سوپرمن زنده است» یا شاید نیست؟
وارنر میدانست که با ساخت فیلم «سوپرمن»، سود بالقوهای در انتظارشان است. آنها تابستان 1989 با «بتمن»، سطح تازهای از موفقیت را تجربه کرده بودند؛ از فروش اسباببازیها تا محصولات جانبی. و حالا میتوانستند با «سوپرمن» همین کار را تکرار کنند. به همین دلیل، درست مانند فیلم «بتمن و رابین» (1997) و تا حدی، «بتمن برای همیشه» (1995)، برادران وارنر اطمینان حاصل کرد که همهچیز در فیلم «سوپرمن زنده است» به گونهای طراحی شود که به قول اهالی صنعت، «اسباببازیپسند» باشد.

با الزامات شرکتهای تولید اسباببازی، و دخل و تصرف جان پیترز در فیلمنامهها، تقریبا همهی نویسندگان در تلاش برای خلق یک داستان جذاب -چه برسد به یک داستان منسجم- با مشکل مواجه شدند. مثلا، وقتی اسمیت در حال نوشتن فیلمنامه بود، پیترز بر چندین ایده اصرار داشت، از جمله یک نبرد بزرگ بین مرد پولادین و یک عنکبوت غولپیکر! فیلم «فلش» هم دقیقا به همین مسئله اشاره دارد. زمانی که بالاخره یک کارگردان به پروژه پیوست، وضعیت بدتر هم شد.
چندین فیلمساز پیشنهاد برادران وارنر برای ساخت فیلم را رد کردند، اما یک کارگردان سرشناس این پیشنهاد را پذیرفت: تیم برتون. او تازه از فیلم «مریخ حمله میکند!» (1997) که چندان موفق نبود، برگشته بود و به همین دلیل به دنبال کاری با جذابیت تجاری بیشتر بود. به نظر میرسید فیلم «سوپرمن» یک گزینهی ایدهآل برای اوست و نیکلاس کیج ادعا کرد که شخصا برتون را برای کارگردانی «سوپرمن زنده است» انتخاب کرده است. متاسفانه، برتون به فیلمنامهی کوین اسمیت علاقهای نشان نداد و وارنر را متقاعد کرد تا به او اجازه دهند فیلم «سوپرمن» خودش را بسازد. اسمیت بعدها در این رابطه گفت: «خب، برادران وارنر از چه کسی حمایت میکرد؟ کسی که فیلم فروشندهها را ساخته یا کسی که با بتمن، نیم میلیارد دلار برایشان درآمد داشته؟»
تابستان 1997، چهار سال پس از اینکه برادران وارنر به طرفداران اعلام کرد که منتظر بازگشت ابرقهرمان محبوبشان باشند، «سوپرمن زنده است» سرانجام وارد مرحله پیشتولید شد. رسیدن به این نقطه، به اندازه کافی پرهیاهو بود و اوضاع پس از آن هم بهتر نشد.
مشکلات فیلمنامه و افزایش بودجه، «سوپرمن زنده است» را عقب انداخت
پس از اینکه تیم برتون اجازه گرفت تا «سوپرمن زنده است» را از ابتدا بازنویسی کند، چهارمین فیلمنامهنویس برای بازسازی کامل داستان به تیم اضافه شد: وسلی استریک. نام فیلم به «سوپرمن تولد دوباره» (Superman Reborn) تغییر یافت، اما استریک نیز از فشارهایی که پیشینیانش تحمل کرده بودند، در امان نماند.
در کتاب «بزرگترین فیلمهای علمی-تخیلی که هرگز ساخته نشدند» اثر دیوید هیوز، از قول استریک نقل شده است: «جان پیترز دائما با شرکتهای اسباببازی در تماس بود، چرا که قراردادهای آنها به جبران هزینههای گزاف فیلم کمک میکرد. [پیترز] گاهی اوقات به من زنگ میزد و اصرار داشت که سوپرمن از یک نوع جتپک خاص استفاده کند (زمانی که توانایی پروازش را به طور موقت از دست داده بود) یا اینکه [شرور داستان] برینیاک، باید یک سفینهی جمجمهای خاص داشته باشد.» این ادعاها توسط سیلوان دسپرتز که برای کمک به طراحی بصری فیلم استخدام شده بود، نیز تایید شد. او گفت: «پیترز اساسا همهکاره بود. او میآمد، فریاد میزد و میگفت «این همان چیزی است که من میخواهم» و مضحکترین نظرات را میداد.»
با هر پیشنویس جدید از «سوپرمن زنده است» یا «سوپرمن تولد دوباره»، بودجه تولید افزایش یافت و در نهایت به رقمی نجومی، چیزی بین 140 تا 190 میلیون دلار رسید که معادل بودجههای غیرمسئولانه فیلمهای پرفروش امروزی است اما فراموش نکنید که این فیلم قرار بود در دههی 90 میلادی تولید شود. جالب اینکه طبق گزارشها، برادران وارنر حتی قبل از اینکه چیزی به شکل رسمی آغاز شود، 30 میلیون دلار برای توسعهی فیلم هزینه کرده بود. بنابراین، بدیهی است که آنها تصمیم بگیرند به کلی قید این پروژه را بزنند.

برادران وارنر به «سوپرمن زنده است» اعتماد کافی نداشت
سال 1998، پنج سال پس از اینکه برادران وارنر با هیجان توسعه نسخهی جدید «سوپرمن» را آغاز کرده بود، دفاتر تولید فیلم را تعطیل کرد. در این مرحله، طراحیها نهایی شده، لباسها ساخته شده و حتی دکورها نیز آماده شده بود. تیم برتون، لوکیشنها را انتخاب کرده بود و به نظر میرسید فیلمنامه بالاخره به نقطهای رسیده که برادران وارنر، پیترز و شرکتهای اسباببازی از آن راضی باشند. پس، آخرین میخ بر تابوت این پروژه چه بود؟
فیلم «بتمن و رابین»، که کوین فایگی آن را یکی از مهمترین فیلمهای کمیکبوکی میداند، سال 1998 با استقبال ضعیفی از سوی طرفداران و منتقدان روبهرو شد. این فیلم که تبلیغی گسترده برای اسباببازیها بود، مورد تمسخر قرار گرفت و به نظر میرسید که برای همیشه به مجموعه فیلمهای «بتمن» پایان داده است. این موضوع اعتماد به نفس برادران وارنر را که رویکرد «اسباببازیپسند» مشابهی را در مورد فیلم «سوپرمن» خود در پیش گرفته بود، از بین برد. علاوه بر این، اواخر دهه 90 میلادی برادران وارنر رویکرد محتاطانهای را نسبت به فیلمسازی در پیش گرفت. تری سمل، رئیس وقت استودیو، اعلام کرد که این شرکت از تولید فیلمهای پرخرج دوری خواهد کرد و بر روی آثار با بودجه متوسط تمرکز میکند تا، خب، ورشکست نشود. این بدان معنا بود که فیلمی مانند «سوپرمن» دیگر جایی در برنامههای آنها ندارد.
در همین حال، به نظر میرسید مدیران هنوز هم از فیلمنامهی نهایی رضایت ندارند. در آن مرحله، فیلمنامه آنقدر بازنویسی شده بود که دیگر منطقی به نظر نمیرسید. باب دالی، از رؤسای وارنر این مسئله را به درستی توضیح داده است: «ما فیلمنامه خوبی نداشتیم و بودجه هم خیلی بالا بود. وقتی بودجه از کنترل خارج شد، تصمیم گرفتیم پروژه را متوقف کنیم.» تردیدی وجود ندارد که «سوپرمن» نیکلاس کیج محکوم به شکست بود و اتفاق خوبی است که هرگز ساخته نشد، چون احتمالا یک «فاجعهی بزرگ» لقب میگرفت.